مسعود دهنمكي گفت: حرف اصلي من در سهگانه «اخراجيها»، در«اخراجيها3» زده شده است و اگر يك و دو را هم ساختم، براي اين بود روزي اين حرفها را بزنم.
اين كارگردان همزمان با اكران فيلمش در گفتگو با ايسنا،«اخراجيها» را مانيفست اعتقادي خود دانست و با اشاره به استقبال از اين فيلم اظهار كرد: از ابتدا مردم را ميشناختم و ميدانستم با فيلم ارتباط برقرار ميكنند و شايد به خاطر همين بعضيها بحث تحريم و قاچاق را مطرح كردند، چون ديدند مردم به اين حرفها توجه نميكنند و حتي اگر كسي منتقد فيلم است مينشيند و آن را ميبيند چون فيلم حرف جديدي براي گفتن دارد.
وي ابراز عقيد كرد:در دنيا عموما استقبال از قسمت دو و سه فيلمها بيشتر از قسمت اول نبوده و «اخراجيها» اين ويژگي را داشته است. خوشبختانه قسمت اول«اخراجيها» آنقدر بين مردم محبوبيت داشته كه آنها را به تماشاي قسمتهاي بعدي مجاب كند. مضمون، فيلمنامه و چيدمان بازيگران هم مخاطب را براي شنيدن حرف جديد قانع ميكند. مكانيزم تبليغ دهان به دهان در سينماي ايران حرف اول را ميزند و اگر سري اول كساني كه به سينما ميآيند راضي شوند اين در خانوادهها تاثير ميگذارند و مخاطب ديگري را به سينما ميكشد. درمورد «اخراجيها» اين اتفاق افتاد چيزي كه معمولا در تحليلها مغفول ميماند. در مجموع دلايل زيادي دست به دست هم ميدهند تا يك فيلم در جذب مخاطب موفق عمل كند.
ده نمكي كار «اخراجيها» را ساده كردن حرفهاي بسيار پيچيدهاي دانست كه بايد در جامعه تئوريزه شود و گفت: اين حرفها بايد به صورت يك فرهنگ درآيد و اين پل ارتباطي، زبان مشترك بين مردم و سينما برقرار شده است و حتما حساسيتهايي وجود دارد و اگر فيلم اصول را رعايت نكند بخشي از مخاطب خود را از دست خواهد داد. رعايت كردن اين حركت بر خط قرمز است نه عبور از آن. چيزي كه ديگران شعار ميدهند
«اخراجيها» از خطوط قرمز عبور ميكند آن را نفي ميكنم در واقع «اخراجيها» خطوط قرمز واقعي را ميشناسد و از آنها عبور نميكند.
اين كارگردان حرفهاي مطرح شده در «اخراجي ها3» را بسيارفراتر از بحثهاي جناحي روزمره سياسي دانست و اظهار كرد: فيلم مباحث كلانتري را مطرح ميكند كه هر كسي با نگاه منصفانه و بيغرضانه به تماشاي فيلم بنشيند به آن پيام فيلم ميرسد. شايد وحشت خيليها از «اخراجيها3»به خاطر همين است. آنها دوست ندارند مردم پاي فيلم بنشيند چون از نتيجهگيري فيلم ميترسند. فيلم به نوعي مردم را به يك وحدت ملي، يك نوع يكرنگي و هوشياري در برابر سياست بازيها فرا ميخواند.
وي افزود: اين فيلم به نوعي دست دعواهاي حيدري نعمتي را در حوزه سياست براي مردم رو ميكند و چيزي كه از «اخراجيها» براي حضرات يك تابويي ساخته وحشت از پيام و مضمون آن است كه اين را در سينماها ميبينند. جاي شگفتي دارد كه در سينماي ما همانقدر كه در بالاي شهر از فيلم استقبال ميشود، در پايين شهر هم همان استقبال ميشود. فروش فوقالعاده سينما «ماندانا» در شرق و «شكوفه» در جنوب تهران با سينما «آزادي» و
«ملت» قابل مقايسه است و اين اتفاقي در سينماي ايران است. يا همان استقبال در شهرهاي مذهبي در ديگر شهرها هم ميشود. اين نشان ميدهد مردم به نوعي حرف دلشان را بدون غرض در «اخراجيها» ميبينند.
دهنمكي اذعان داشت:حتي چهرههاي سياسي هم فيلم را ميبينند احساس نميكنند به آنها توهين ميشود، بلكه به يك نقد اجتماعي و مناسبات دموكراسي در كشور پرداخته ميشود، به خاطر همين «اخراجيها» به جاي مصاديق با مفاهيم كار دارد و اميدواريم منتقدان آن چيزي كه مردم را مجاب ميكند را پيدا كنند.
ده نمكي درباره شخصيتهاي فيلمش كه تداعي كننده افراد خاصي در ذهن مخاطب مي شود گفت: نشانه شناسي فيلم با پرداختن به مصاديق جواب نخواهد داد. فيلم ميخواهد حرف مهمي را طرح كند و خيلي باشخصيتها كاري ندارد. عليرغم اينكه شباهتهايي ممكن است وجود داشته باشد و اين نشانهها واقعيت عيني جامعه ما است.
وي افزود: گفتمان شخصيت مهندس اكبر دباغ گفتمان ليبرال روشنفكري ضد جنگ است كه جاهايي هم از جنگ سوء استفاده ميكند. اين نوع مرزبندي جناحهاي ما كه مشخصا بشود حزبي را با نماد يكي از كانديداها مشخص كرد، به خصوص در انتخابات اخير فروپاشيد. ما اينجا گفتمانها را داريم. سيد جواد در فيلم نماد بچههاي جبهه و جنگ است و تعبيري كه از شهيد رجب بيگي در ابتداي فيلم ميآيد مانيفيست فيلم است «خدايا توميدانيم چه ميكشيم از يك سو بايد شهيد شويم آينده بماند و از يك سو بايد بمانيم تا آينده شهيد نشود عجب دردي است» و اين بچههاي اصيل جبهه و جنگ را به اين فرا ميخواند كه خودتان را از مناسبات روزمره كنار نكشيد و احساس تكليف كنيد و در حوزه مبارزه باقي بمانيد.
اين كارگردان به نقل قولي از شهيد باكري اشاره كرد و ادامه داد: او گفته بچهها بعد از جنگ سه دسته ميشوند عدهاي از گذشته پشيمان ميشوند، عدهاي غرق در زندگي ميشوند وعدهاي هم پشيمان نميشوند و غرق در زندگي هم نميشوند اما غصه ميخورند و دق ميكنند كه من دسته چهارمي را كه با «اخراجيها3» به اين دسته معرفي ميكنم آنهايي هستند كه نه ميتوانند و نه بايد كنار بكشند. غصه ميخورند اما با وضع موجود بايد مبارزه كنند. اگر اينها كنار بكشند آنهايي كه نان جبهه و جنگ را خوردهاند و دشنام ميدهند ميداندار افكار عمومي خواهند شد و مردم با اين قشر هيچ دشمني ندارند و با آن همراهي هم ميكنند كه شما همذاتپنداري مخاطب را با آنها در «اخراجيها» ميبينيد كه اگر مورد اقبال قرار گيرد قطعا اين بياخلاقيها در حوزه سياست كمتر ميشود. حتي بچههاي جبهه و جنگ هم با نسل امروز بايد زبان مشتركي برقرار كنند و ميبينند آدمها با بچههاي خودشان هم مشكل دارند. شخصيت ايران در فيلم نماد نسل امروز است كه اگر نتواني زبان مشترك با آن پيدا كني ممكن است گول حاجي گرينفها را بخورد.
ده نمكي در ادامه گفتگو با ايسنا درباره پيش بينياش از فروش فيلم گفت: «اخراجيها3» شرايط متفاوتتري را نسبت به 1 و 2 دارد و هزينه تخريبي عليه فيلم به مراتب بيشتر است. مخاطب سينماي ايران هر سال ريزش دارد و بايد منتظر آينده بود و اميدوارم اين پديده قاچاق كه در هفته اول رخ داد تاثير منفي خودش را نگذارد. كساني كه دايهدار امنيت شغلي هستند و در موارد مشابه واكنشهاي خوبي از خود نشان دادند در اين مورد كه انگيزههاي سياسي پشتش است سكوت نكنند. اگر قرار باشد اين تبديل به قاعدهاي شود كه هر كسي كه از فيلم خوشش نيايد بتواند به آن لطمه بزند فكرميكنم در آينده ديگران هم از اين امنيت برخوردار نخواهند بود.
وي با اشاره به حواشي اكران اين فيلم اظهار كرد: اينكه گفته ميشود بعضي جاها هنگام نمايش اتفاقاتي افتاد چنين چيزي نبود و اين جوسازي تيمي رسانهاي است كه ارتباطات سينمايي دارند و با حب و بغض و حسادتهاي سينمايي اين كارها را ميكنند و به نام سياست تمام ميكنند و نميخواهند «اخراجيها3» اتفاق 1 و 2 برايش بيفتد. چطور ميشود كسي در مشهد كمي رنگ به پرده بپاشد و هنوز خشك نشده خبر در سايتهاي ضد انقلاب خارج برود و قطعا كسي كه رنگ پاشيده و كسي كه خبر داده هر دو دستشان در يك كاسه است و اميدوارم كساني كه فضاي اكران را ناامن كردند به مجازات برسند.
دهنمكي درباره ساخت قسمت چهارم «اخراجي ها» با بيان اينكه هنوز تصميم نگرفتهام اظهار كرد: اگر«اخراجيها» باعث اين شود عدهاي اينقدر عصباني شوند چرا ادامه پيدا نكند، اما فعلا تصميمي ندارم.