ایران: براساس اوراق پرونده، مرد 51 ساله كه عليرضا نام دارد شامگاه 26 ارديبهشت 88 عمهاش «مهشيد» - 80 ساله – و شوهرش «حشمت» - 88 ساله – را در خانه ويلايي شمال شهر از پا درآورده و اجسادشان را حوالي كرج رها كرده بود.
تجسسهاي كارآگاهان براي كشف سرنوشت زوج گمشده با مراجعه يكي از بستگان آنها به پليس آغاز شد. كارآگاهان در جريان تحقيقات دريافتند «حشمت» كارمند بازنشسته وزارت نفت بوده و فرزندي هم نداشتهاند.
زوج تنها از سالها قبل در خانه ويلاييشان در محله فرمانيه زندگي ميكردند. آنها در بررسي خانه ويلايي با مشاهده آثار به هم ريختگي دريافتند لوازم با ارزش خانه سرقت شده است. در همين حال خودروي مسروقه زوج گمشده سرنخ اصلي كارآگاهان بود. سرانجام برادرزاده «مهشيد» چند روز بعد هنگام مسافركشي با پرايد قربانيان شناسايي و دستگير شد. وي پس از اعتراف به قتل، محل رها كردن اجساد – در حوالي كرج و جاده چالوس – را به مأموران نشان داد. حال آنكه كارآگاهان دريافتند خانواده يك زن گمشده به اشتباه جسد «مهشيد» را به جاي پيكر مادرشان شناسايي كرده و او را دفن كردهاند.
در همين حال مدتي بعد اين زن در يك مركز بهزيستي شناسايي شد. جسد سوخته «حشمت» نيز پس از كشف به عنوان مجهولالهويه به خاك سپرده شده بود.
در دادگاهدر جلسه محاكمه ديروز كه در شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي «نورالله عزيزمحمدي» برگزار شد ابتدا نماينده دادستان با بيان كيفرخواست خواستار مجازات قانوني «عليرضا» به اتهام مباشرت در 2 فقره قتل عمدي، سرقت و جنايت بر اجساد قربانيان شد.
«فرحناز» - همسر عليرضا – نيز به اتهام مخفي كردن راز جنايت و تصاحب اموال مسروقه مجرم شناخته شد. سپس اولياي دم خواستار قصاص عامل اصلي جنايت و مجازات همسرش شدند.
در ادامه محاكمه متهم رديف اول در دفاع از خود گفت: در كودكي پدرم رهايم كرد و به ناچار تحت نظر عمهام تربيت شدم. روز حادثه عمهام تلفني تماس گرفت و از من خواست آنها را به شمال ببرم اما همين كه به خانه آنها رسيدم طبق معمول به گلايه از پدرم پرداخت و به او ناسزا گفت.
من كه از رفتارهاي تحقيرآميزش همواره ناراحت بودم ناگهان عصباني شده و تصميم عجولانهاي گرفتم بنابراين وقتي شوهر عمهام به زيرزمين رفت با چاقو به جان عمهام افتادم. بعد هم شوهرش را كشتم. بعد از تاريك شدن هوا، اجساد را به داخل خودرو منتقل كرده و از يك پمپ بنزين مقداري بنزين خريدم.
جسد شوهر عمهام را به اطراف فرودگاه پيام بردم و به آتش كشيدم و جسد عمهام را نيز حوالي تونل كندوان رها كردم. بعد به خانهشان بازگشته و با صحنهسازي وانمود كردم كه آنها به دست دزدان كشته شدهاند.
فرحناز – همسر 40 ساله عامل جنايت – نيز گفت: من از ماجراي قتل و سرقت اموال قربانيان بيخبر بودم تا اينكه يك شب شوهرم يك تخته فرش خونآلود را به خانه آورد و راز جنايت را فاش كرد. بعد از آن بارها اصرار كردم با اعتراف به قتل، من و خودش را از بحران روحي نجات دهد. اما زير بار نرفت!
پس از آخرين دفاعيات متهمان و وكلاي مدافعشان، قاضي «عزيز محمدي» و 4 قاضي مستشار وارد شور شده و به اتفاق آرا «عليرضا» را به 2 بار قصاص – اعدام - ، 3 سال زندان، 74 ضربه شلاق و پرداخت يك دهم ديه و «فرحناز» را به 4 سال زندان محكوم كردند.