شرق: حكم قصاص مردي كه همسرش را به خاطر صحبت با تلفن به قتل رسانده بود، براي بار دوم در دادگاه كيفري استان تهران صادر شد.
اين مرد كه بعد از چندين سال زندگي در خارج از كشور به ايران بازگشته بود، بعد از رفتن به خانهاش متوجه شد همسرش طلاق غيابي گرفته است به اين ترتيب درگيري اين زوج شروع شد و به قتل انجاميد.
در ابتداي جلسه محاكمه اين متهم كه صبح ديروز در شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران برگزار شد، روشن نماينده دادستان در توضيح كيفرخواست گفت: مردي 15 ارديبهشت دو سال قبل به ماموران پليس خبر داد مادرش با ضربات چاقو به قتل رسيده و ضارب فرار كرده است. پسر اين زن كه پروين نام داشت به ماموران گفت: ضارب پدرش بود و بعد از مشاجره با مادرش دست به قتل زد. در حاليكه پليس تحقيقات خود را در اين خصوص آغاز كرده بود لطف الله –متهم- به پليس مراجعه و خود را تسليم كرد. اين مرد گفت: به همسرش ظنين شده بود و به همين دليل هم او را كشت.
روشن ادامه داد: لطف الله بعد از تكميل پرونده يكبار در همين شعبه محاكمه و حكم قصاص او صادر شد اما از آنجايي كه ديوان عالي كشور اعلام كرده بود، متهم بايد تحت معاينههاي روانپزشكي قرار گيرد حكم نقض شد، پس از آن سلامت رواني متهم، به تاييد پزشكي قانوني رسيد. بنابراين من به عنوان نماينده دادستان تهران يكبار ديگر درخواست دارم با توجه به جرم عمدي كه متهم انجام داده است، مجازات قانوني از سوي دادگاه براي او در نظر گرفته شود. در ادامه اين جلسه، پدر و مادر پروين به عنوان اولياي دم درخواست صدور حكم قصاص كردند و گفتند؛ حاضر به اعلام رضايت نيستند. سپس متهم در جايگاه حاضر شد. او گفت: اتهام خودم را قبول دارم اما در آن زمان حالت عادي نداشتم و نميدانستم بايد چه كنم.
او در مورد زندگي خانوادگياش گفت: من و همسرم بيش از 26 سال بود كه ازدواج كرده بوديم و چهار پسر داشتيم، من براي اينكه زندگي بهتري را براي آنها تامين كنم، تلاش زيادي كردم و بعد با همسرم به اين نتيجه رسيديم كه به خارج از كشور برويم. به همين دليل هم من ايران را ترك كردم و به اروپا رفتم، اول در ايتاليا بودم و بعد راهي سوييس شدم اما نتوانستم خانوادهام را با خودم ببرم چون به آنها اقامت نميدادند، سالهاي زيادي در خارج از كشور بودم و نتوانستم كاري بكنم تا اينكه به اين نتيجه رسيدم به قبرس بروم و آنجا ساكن شوم.
در اين مدت اختلافات زيادي بين ما به وجود آمد و همسرم كه در ايران بود از مهاجرت من پشيمان شد اما چون خيلي هزينه داده بودم، نميتوانستم حرفش را قبول كنم و به ايران بازگردم. از سوي ديگر در اين سالها معتاد شده بودم و نميتوانستم اين موضوع را به خانوادهام بگويم تا اينكه بالاخره تصميم گرفتم به ايران برگردم چون همسرم به من خبر داد پسر كوچكمان كه سرباز بود، خودكشي كرده و همسرم هم خيلي ناراحت است.
متهم به قتل ادامه داد: وقتي به ايران آمدم، متوجه شدم همسرم به صورت غيابي طلاق گرفته، البته هنوز صيغه طلاق جاري نشده بود، هرچند همسرم مقاومت ميكرد و حاضر نبود با من زندگي كند، بالاخره با اصرار زياد او را بازگرداندم چون خانوادهام در خطر بودند و غم از دست دادن يك پسر برايم كافي بود.
در اين مدت اعتيادم را هم ترك كردم و يكماه در يك مركز بستري شدم من و همسرم با اينكه هرگز به روزهاي خوب گذشته برنگشتيم و هميشه با هم مشكل داشتيم از اين زندگي راضي بوديم. بيشتر مواقع علت درگيري ما بچههايمان بودند.
روز حادثه وارد خانه شدم و ديدم همسرم با تلفن صحبت ميكند اين حق من بود كه بدانم او با چه كسي حرف ميزند اما پروين جواب سوالم را نداد و گفت: اين مسايل به تو ربطي ندارد. خيلي عصبي شدم و با عصبانيت در حاليكه چاقو را از روي اپن آشپزخانه برداشته بودم به سمت همسرم رفتم و او را زدم. حال عادي نداشتم و نميدانستم چه ميكنم. ديگر نتوانستم كاري بكنم چون ضربه وارده به همسرم آنقدر عميق بود كه باعث مرگ او شد. بعد هم من از خانه بيرون رفتم و دو روزي در شهر ميچرخيدم تا اينكه تصميم گرفتم خودم را معرفي كنم. از وقتي كه مواد را ترك كرده بودم داروهاي اعصاب قوي مصرف ميكردم و به همين خاطر هم حالت عادي نداشتم.
بنا بر اين گزارش، بعد از دفاعيات متهم و وكيل مدافع او، هيات قضات شعبه 74 يكبار ديگر وارد شور شدند و متهم را در اتهام همسركشي مجرم شناختند و به قصاص محكوم كردند.