هنگامي كه گزارش را خواندم باورم نشد!اصلا غير قابل باور بود.چرا بايد اينچنين باشد؟در گوشهاي از اين كشور پدري براي درمان دخترش كليهاش را ميفروشد و در گوشهاي ديگر برخي بستني روكش طلا ميل ميكنند و صاحب رستورانش ميگويد كه اين حق مردم است كه با پول خود هر چه كه دوست دارند بخرند!؟
برج ميلاد در تهران را ميگويم،رستوراني دارد گردون،بس مجلل و زيبا،ما كه خودمان نرفتهايم توصيفش را شنيدهايم.
گزارشگر روزنامهي واشنگتن پست ظاهرا به ايران تشريف آورده و گزارشي هم از آن تهيه كرده است.
در جايي از گزارش نوشته است؛از بالاي ساختمان 1427 فوتي برج ميلاد فقراي تهران نقطهاي به نظر نميرسند كه به صورت گروهي در خيابانها حركت ميكنند!

جاي حساس گزارش اينجاست كه مينويسد؛طبقه سرمايه دار جديد در ايران ماشين پورشه سوار ميشود،براي پارتي آخر شب خاويار سرو ميكند و در بلندترين رستوران چرخشي در جهان بستني روكش طلا با قيمت 250 دلار ميخورد!
همين بستني كنجكاوي را بر انگيخت تا با مديريت رستوران برج ميلاد تماس بگيرم و جوياي صحت و سقم آن شوم و به عنوان خبرنگار جام جم آنلاين براي صحت و سقم اين خبر با مديريت رستوران برج ميلاد تماس گرفتم.
با خود گفتم وقتي يك روزنامه نگار آمريكايي به راحتي گزارشي تهيه ميكند و به خورد خوانندگانش ميدهد تا فضايي از ايران را برايش تصوير كند و بتواند باز هم ذهنيت مخاطبش را نسبت به ايران منفي جلوه دهد،ميتوانم حقيقت اين گزارش را از مسئولين رستوران جويا شوم.اما دريغ از ذرهاي همراهي مسئولين رستوران با يك خبرنگار ايراني!
جالب بود در پي درج خبر بستني روكش دار طلا با قيمت 250 دلاري در برج ميلاد مسئولين اين رستوران هيچ توضيحي مبني بر صحت يا كذب اين خبر ارائه نكردند.
خود را خانم نيكنام معرفي كرد و ضمن خودداري از بيان مسئوليت خود،درخصوص پيگيري اين خبر به خبرنگار جام جم آنلاين گفت:«اينجانب اجازه ندارم تا درخصوص اين خبر به شما توضيح دهم و از شما ممنون مي شوم بايد تلفن شما را قطع كنم!»
هنگامي كه از وي خواستم تا تلفن را به شخصي كه اجازه توضيح دادن دارد وصل كند،گفت: من چنين اجازه اي ندارم و بايد تلفن شما را قطع كنم كه تلفن را قطع كرد.
شايد اگر باز هم همان گزارشگر آمريكايي بود پاسخي دريافت ميكرد.اما چون ما خودي هستيم بايد سنگ قلاب شويم.
اگر به برج ميلاد رفتيد و از آن بستني روكش طلاي 250 دلاري هم خورديد نوش جانتان!