قتل پسر خلافکار با گزنه کفاشی

وقتي درگيري شدت پيدا کرد متوجه شدم «گزنه» را در پهلويش فرو کرده ام ديدم خون از پهلويش بيرون زده است او کنار ديوار نشست و داد و بيداد کرد دستش را روي خون ها گرفته بود که نقش زمين شد من که دست و پايم را گم کرده بودم همسايه ها را صدا زدم و او را با خودرو پيکان خودم به درمانگاه سيدي بردم اما...
کد خبر: ۱۸۴۵۰۲
|
۲۷ مرداد ۱۳۹۰ - ۰۹:۵۳ 18 August 2011
|
6081 بازدید
خراسان: پسرم خلافکار بود هرچه به او اصرار مي کردم سرکار برود توجهي نمي کرد تا اين که امروز صبح ... اين ها بخشي از اعترافات مرد ۴۵ساله اي است که عصر روز سه شنبه پسر ۲۰ساله اش را با «گزنه کفاشي» به قتل رسانده و توسط ماموران کلانتري سيدي مشهد دستگير شده است.

اين مرد ميانسال که بغض گلويش را مي فشرد و به خاطر ارتکاب قتل حال مساعدي نداشت درباره چگونگي ماجراي قتل گفت: صبح سه شنبه وقتي سراغ پسرم را گرفتم مادرش گفت: «پسرمان سرکار رفته است!»

اما من نمي توانستم باور کنم پرسيدم: پس لباس هايش کو! همسرم گفت: با خودش به محل کار (تراشکاري) برده! ولي من با سابقه اي که از او سراغ داشتم هيچ وقت باور نمي کردم که پسرم سرکار رفته باشد بنابراين براي آن که مطمئن شوم، به محل تراشکاري که قبلا در آنجا کار مي کرد رفتم اما در آن جا نبود وقتي فهميدم دروغ گفته است به پاتوق هايش سرزدم.

تا اين که او را در يکي از پارک هاي منطقه سيدي ديدم که با يکي از دوستانش نشسته! از کنارش عبور کردم ولي چيزي به او نگفتم فقط نگاهش کردم که متوجه شود نمي تواند سر من کلاه بگذارد و به منزل بازگشتم.

حدود ساعت15:30 بود که وارد خانه شد به او گفتم چرا اين کارها را مي کني؟ چرا سرکار نمي روي؟ درحالي که اين حرف ها را مي زدم مشغول تميزکردن آکواريوم بودم به او گفتم فعلا برو بنشين تا بعد صحبت کنيم اما او درحالي که از اتاق بيرون مي رفت گفت: بيا برويم جاهايي را که کار کرده ام به تو نشان بدهم! من هم بيرون رفتم داخل حياط بينمان درگيري لفظي ايجاد شد، به دليل اين که قبلا مرا با آجر زده و شيشه هاي خودرويم را تخريب کرده بود احتمال دادم که ممکن است باز هم با من درگير شود به همين منظور يک چماق و يک «گزنه کفاشي» را که داخل خودرو بود برداشتم تا به هنگام درگيري او را بترسانم ولي طولي نکشيد مشاجره لفظي ما به درگيري انجاميد و من هم با چماقي که دستم بود به ديوار زدم که چوب شکست.

ولي وقتي درگيري شدت پيدا کرد متوجه شدم «گزنه» را در پهلويش فرو کرده ام ديدم خون از پهلويش بيرون زده است او کنار ديوار نشست و داد و بيداد کرد دستش را روي خون ها گرفته بود که نقش زمين شد من که دست و پايم را گم کرده بودم همسايه ها را صدا زدم و او را با خودرو پيکان خودم به درمانگاه سيدي بردم اما آن ها او را قبول نکردند و گفتند بايد به بيمارستان امدادي برويد او را به بيمارستان امدادي بردم وخودم بالاي سرش ايستادم اما ساعتي بعد پزشکان اعلام کردند که فرزندم مرده است.

بغض مرد ميانسال با گفتن اين جمله ترکيد و در ميان هاي هاي گريه گفت: کاش گزنه را برنمي داشتم!

وقتي پسر ۲۰ساله در بيمارستان شهيد کامياب (امدادي) مورد معاينه قرار گرفته بود پزشکان تشخيص دادند که اميدي به نجات او نيست چرا که ضربه «گزنه» (چاقوي تيز کفاشي) از پهلو به قلبش اصابت کرده بود بنابراين کارکنان بيمارستان بلافاصله در تماس با مرکز فوريت هاي پليسي ۱۱۰ ماجراي چاقو خوردگي را اطلاع دادند.

دقايقي بعد به دستور سروان به سودي (فرمانده کلانتري سيدي) ماموران گشت عازم بيمارستان شدند اما ديگر جوان ۲۰ساله جان خود را از دست داده بود. با مرگ اين جوان ماموران انتظامي مراتب را به قاضي علي اکبر صفائيان (قاضي ويژه قتل عمد) اطلاع دادند و با حضور مقام قضايي در محل، تحقيقات در اين باره آغاز و جسد پسر جوان براي انجام معاينات به پزشکي قانوني منتقل شد.

فرمانده انتظامي مشهد روز گذشته با تشريح چگونگي وقوع اين جنايت خانوادگي گفت: پس از اعلام کارکنان بيمارستان امدادي، بلافاصله ماموران انتظامي با حضور در بيمارستان تحقيقات پليسي خود را آغاز کردند و متهم به قتل را که پدر مقتول بود دستگير کردند. سرهنگ پاسدار احد کريمي با اشاره به سوابق مقتول گفت: او داراي پرونده نزاع و درگيري در کلانتري بود و چند روز قبل نيز به اتهام سرقت توسط ماموران کلانتري سيدي تحت بازجويي قرار گرفته بود. رئيس پليس مشهد خاطرنشان کرد: متهم به قتل که در خيابان خلج زندگي مي کند حدود ۸فرزند دارد که روز حادثه آنان در منزل بودند اما طبق اظهارات اطرافيان مقتول، وي به موادمخدر نيز اعتياد داشته است.


اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟