قانون: ناهنجاریهای اخلاقی در مدارس فوتبال، حرف دیروز و امروز فضای فوتبال ما نیست؛ چندی است که بسیاری از دلسوزان این ورزش از آنچه که در برخی مدارس فوتبال میگذرد، گلایه دارند و مسئولان فوتبال را به دلیل بیتوجهی به این مسئله مورد انتقاد قرار میدهند. عدم رعایت استانداردها و عدم صلاحیت گردانندگان اگرچه از مسائل و معضلات اصلی خیلی از مدارس فوتبال در کشور هستند اما اصلیترین مشکل این نیست؛ مشکل اصلی در برخی ناهنجاریهای اخلاقی است که در برخی از این مدارس فوتبال به وقوع میپیوند.
آری اذیت و آزار جنسی اتفاقی است که خیلیها معتقند در برخی مدارس فوتبال میافتد و در عین حال مسئولان آکادمی فوتبال نمیخواهند دربارهاش صحبت کنند. آنها میگویند صحبت کردن درباره آزار جنسی در مدارس فوتبال امری غیراخلاقی است. اما ناصر فریادشیران که یکی از مربیان باسابقه فوتبال ایران محسوب میشود چنین اعتقادی ندارد. او حرفهای تکاندهندهای به زبان میآورد.
آقای فریادشیران، اگر موافق باشید از سابقه شکلگیری مدارس فوتبال شروع کنیم؟
بله؛ راهاندازی مدارس فوتبال از حدود 15 سال پیش توسط بازیکنان سابق تیمهای ملی و باشگاهها آغاز شد. به عقبتر که برگردیم اصلاً مدارس فوتبالی وجود نداشت و باشگاهها وظیفه داشتند که در تیمهای پایه خود بازیکن بسازند. مثلاً باشگاه استقلال در چهار منطقه تهران پایگاه استعدادیابی داشت.
مرحوم داناییفر و دیگران در این زمینه کار میکردند. تیمهای دیگری مثل، نفت، هما، دارایی، پاس و سایر تیمهایی که در تهران فعالیت میکردند هم بازیکنان پایه داشتند.
یعنی تا پیش از ایجاد مدارس فوتبال، آموزش فوتبال از تیمهای پایه باشگاهها مثل نونهالان آغاز میشد؟
آن موقع نونهالان هم وجود نداشت و تمام باشگاهها در ردههای نوجوانان و جوانان تیم داشتند. اصلاً چیزی به نام مدرسه فوتبال وجود نداشت. بعدها که فوتبال پیشرفت کرد و علمیتر شد در ایران هم بحث آموزش حرفهای فوتبال مطرح شد.
همان کاری که ژاپنیها سالها پیش انجام دادند. زیکو بازیکن سرشناس برزیلی، وقتی فوتبالش به پایان رسید در ژاپن دست به یک کار حرفهای زد. او با همکاری دولت برزیل یک هتل پنجستاره در ژاپن ساخت. اطراف این هتل حدود 10 تا 15 زمین فوتبال ساخت که هنوز هم وجود دارد. با این روش استعدادهای چینی و ژاپنی در سنین مختلف شناسایی میشدند. این بازیکنان را به برزیل میبردند و در آنجا این بچهها فقط کارشان فوتبال بود. یعنی حتی به جای تحصیل هم فوتبال بازی میکردند.
خود شما هم مدرسه فوتبال داشتهاید، درست است؟
سال 66 یا 67 بود. من یادم هست آقای لارودی و برادر خود من آقا نادر کارمندان تربیتبدنی بودند و در نازیآباد جایی شبیه مدرسه فوتبال امروزی تأسیس کردند. آنجا بحث استعدادیابی را مطرح کردند. آن زمان من خودم در تیم آتشنشانی بازی میکردم.
مرحوم مسعود استیلی و حمید استیلی فوتبالشان را از همانجا شروع و مراحل پیشرفت را طی کردند. رفتهرفته هر کدام از ما به طور جداگانه یک مدرسه فوتبال تشکیل دادیم.
الان شما خودتان مدرسه فوتبال دارید؟
خیر. الان من مدرسه فوتبال ندارم و مخالف آن هستم. در آن مقطع قرار بود که از طرف ادارهکل تربیتبدنی استان تهران حمایت مالی صورت بگیرد و در طول سال به مدارس فوتبال امکانات، لباس و پول کلاسهای آموزش تئوری و عملی بدهند.
این وعده محقق شد؟
خیر. در آن مقطع برادرم با آقای خطیب اختلافاتی داشت که مانع این فعالیت شد.
دلیل مخالفت شما با مدارس فوتبال چیست؟
دلایل مختلفی برای این مخالفت دارم. ما خودمان آن موقع این حرکت را آغاز کردیم اما مورد حمایت قرار نگرفتیم. آن موقع اداره تربیتبدنی حقوق ما را میداد و مربیان به همان حقوق قانع بودند. من سالم کار کردم و خانوادههایی که بچههای گلشان که امید و آرزوهایشان بود دست ما سپردند را سالم به آنها تحویل دادیم و یک چیزی هم به آنها یاد دادیم. یعنی در مدارس فوتبال تنها بحث آموزش فوتبال نبود.
چه مباحث دیگری را آموزش میدادید؟
یکی از بحثهای اخلاقی، انضباط ظاهری بچهها بود. آن موقع عابدزاده روی بورس بود و اگر یادتان باشد نسبت به خیلیها سر بود. رفتارهای خاصی داشت. خب آدامس جویدن و گردنبند انداختن کار درستی نبود. ما آن موقع هم ایراد میگرفتیم. آن موقع او یقهاش را باز میگذاشت و گردنبندش را بیرون میانداخت. در مدارس فوتبال میدیدم که بچهها گردنبند آهنی میانداختند. ما جلوی اینگونه رفتارها را میگرفتیم. لذا صرفاً روی مسائل فنی حساس نبودیم.
با توجه به این حساسیت میتوانید درباره مربیانی که در حال حاضر در مدارس فوتبال حضور دارند صحبت کنید؟
ببینید سوال این است؛ مربی چه کسی است؟ این مربی که میخواهد بچه مرا آموزش فوتبال بدهد با چه الفاظی با بچه من صحبت میکند؟ این بحث فرهنگی که شما میگویید همین است. متأسفانه در گذشته تعداد مربیان بد اخلاق کم بود. اما امروز به خاطر درآمد و کاسبی بیشتر تعدادشان روز به روز بیشتر میشود.
یکی از آسیبهای آموزش فوتبال، بحث فساد مالی است. برای خود شما این اتفاق افتاد که به شما پیشنهاد رشوه بدهند؟
من هیچ موقع به خاطر پول خودم را نفروختم. در آن مقطع من هم میتوانستم پول بیشتری بگیرم و هیچ کس هم متوجه نشود. اما هرگز چنین کاری نکردم.
آقای گلمحمدی که دبیر برنامهریزی آکادمی فوتبال است برخلاف شما معتقدند که تعداد مربیان بداخلاق در مدارس فوتبال انگشتشمار است.
به اعتقاد من ایشان اصلاً در دنیای فوتبال ما نیست. من این را خیلی راحت عرض کنم. آن موقع هم که من بودم افراد زیادی میآمد که فرزند من مشکل مالی ندارد و شما راحت باشید. برادر خانم یکی از معروفترین بازیکنان فوتبال ایران که هنوز هم بازی میکند پیش من بود. آنها وضع مالی خیلی خوبی داشتند. آن بچه با آژانس و راننده شخصی رفتوآمد میکرد. پیشنهاد میدادند که ما شما را به دبی میبریم و به شما پول خوبی میدهیم. فقط کاری کنید که این بچه ما فوتبالیست شود. ما هم بدون تعارف به آنها میگفتیم اگر استعداد و توانایی داشته باشد بازیکن میشود.
میگفتم فوتبالیست شدن به همین سادگیها نیست. بالاخره باید استعداد داشته باشد و وقت بگذارد و تلاش کند.
آقای فریادشیران چه آسیبهایی ممکن است در مدارس فوتبال بچهها را تهدید کند؟
ببینید، بچهها مثل گل هستند. الان سن مدارس فوتبال پایین آمده و بچه ها از 5 سالگی هم میتوانند وارد این مدارس شوند.
من میگویم این بچههای گل را با همان وسواسی به مدارس فوتبال بفرستید که درباره بهداشت شخصی، معلم مدرسه و محل تحصیلشان حساسیت به خرج میدهید. متأسفم اما باید این حرفها را بزنم. در همین مدارس فوتبال افرادی هستند که متأسفانه به دنبال مسائل جنسی هستند و بچهها را مورد اذیت و آزار قرار میدهند. شما به روزنامه ایران ورزشی مراجعه کنید. 4 سال پیش در یکی از شمارههای این روزنامه آمده بود که یک فردی ساک یکی از باشگاههای تهران روی دوشش بود و در منیریه در حال قدم زدن بود. یکی از بچهها از این شخص میپرسد شما به کدام باشگاه تعلق دارید؟ میگوید من در فلان باشگاه هستم. بچه ذوقزده میگوید من میخواهم تست بدهم. آن فرد هم قبول می کند و میگوید فردا فلان ساعت بیا برویم تست بدهی. اما آن بچه هیچوقت به محل تمرین نمیرود.
آن فرد وقتی به این بچه معصوم تجاوز میکند او را میترساند و از او میخواهد شاگردهای دیگر را هم بیاورد که از آنها هم سوءاستفاده کند. این فرد با همین روش چهار نفر را مورد اذیت و آزار جنسی قرار میدهد.
آقای فریادشیران، بعضیها میگویند این مسائل نباید مطرح شود چون قبح مسأله میشکند. شما موافق این دیدگاه هستید؟
من اسم نمیبرم. اما این مسایل واقعیت دارد و باید در مورد آن حرف بزنیم. جایی را میشناسم که اسم خودش را مدرسه فوتبال گذاشته است اما این محل خوابگاهی دارد که در آن نوجوان 14 ساله با یک جوان 22 ساله در یک اتاق زندگی میکنند. چند سال پیش در ماه رمضان ما مراسم افطاری داشتیم. یکی از دوستان گفت بچهای آمده و میخواهد تست بدهد و الان در استقلال جنوب است. فهمیدم که این بچه 15 ساله یک ماه در تهران است. بدون پدر و مادر. بچه مازندران بود. من ناراحت شدم. از او خواستم که به پدرش تلفن کند. شروع کردم فریاد زدن سر پدر بچه که خجالت نمیکشی؟ شما بچه 15 ساله را در شهری که آدمهای 40ساله هم اگر مواظب نباشد هزار بلا سرشان میآید، رها کردهاید؟ آن طفل معصوم سه روز بود که غذا نخورده بود. فقط آب و نان بربری خورده بود.
من نمیخواهم به اسم اشاره کنم اما این بچه در همان محلی زندگی کرده بود که دربارهاش صحبت کردم. جایی که اتفاقاً در تمام ردههای نونهالان، نوجوانان، جوانان، امید و بزرگسال از بچههای مردم پول میگیرد.
مسئولان آکادمی فوتبال مدعیاند که از طریق ناظرهایی که به مدارس فوتبال میفرستند، وضعیت فرهنگی و اخلاقی این مدارس را کنترل میکنند. آیا واقعاً چنین نظارتی وجود دارد؟
باید بگویم بهتر بود شما سؤال میکردید که آکادمی چند تا ناظر دارد؟ شما تصور کنید که یک میلیون ناظر هم بگذارند. وقتی مشکل ما در درون این مدارس است دیگر چه انتظاری دارید؟ شما فرض کنید که در ماه هزار ناظر هم به یک استان بفرستیم. چه تاثیری دارد؟
بسیاری از رسانهها درباره ناهنجاریهای مدارس فوتبال سکوت میکنند فکر میکنید سیاست درستی است؟
به نظر من هیچکس نباید سکوت کند. در تهران 500 مدرسه فوتبال داریم. در تمامی محلههای تهران مدرسه فوتبال وجود دارد اما معلوم نیست که مربی آن چه کسی است؟
مدارس فوتبال زیادی در روزنامهها تبلیغ میشود. مدارسی که هیچ اسمی از بانی آن در کار نیست. تنها یک شماره تماس میبینید.
به نظر می رسد یکی از دلایل این مشکلات افزایش تعداد مربیان است.
شما به تپههای داوودیه سر بزنید. خیلی چیزها را متوجه میشوید. تیمهایی هستند که اسم و نشانی ندارند. در حالی که تمرین کردن در تپههای داوودیه روشی است که 25 سال پیش اجرا میشد. متأسفانه باید بگویم تعداد مربیان در فوتبال ایران هر روز بیشتر میشود. کمیته آموزش فدراسیون فوتبال تنها مدرک میدهد و قصد دارد با این کار فقط تعداد آمار شرکتکنندگان کلاسهای خودش را بالاتر ببرد.
شما نمونههای دیگری از ناهنجاری در مدارس فوتبال را سراغ دارید؟
بله، خیلی حرفها برای گفتن دارم. افرادی هستند که سعی میکنند پول بیشتری از مردم بگیرند. به عنوان مثال مادری فرزندش را به مدرسه فوتبال میبرد تا او را ثبتنام کند. ماجرا وقتی دردناکتر میشود که آن فرزند پدر خود را از دست داده است. خود من و خیلی های دیگر فرمهایی تهیه میکردیم که بدانیم آن فرزند از لحاظ خانوادگی در چه شرایطی قرار دارد. بعد با توجه به آن اطلاعات با آن فرزند رفتارمان را تنظیم میکردیم. اما متاسفانه باید بگویم که عدهای هم هستند که با توجه به این فرمها راههای سوءاستفاده از این خانوادهها را طراحی میکنند. در برخی مدارس فوتبال افرادی هستند که به فکر منافع و جیبشان هستند. اینها از خانوادهها و بچهها سوءاستفادههای جنسی میکنند.
شما مصداقی در این مورد دارید؟
بله، این اتفاق هر سال شکل بدتری هم به خود میگیرد. من قصد ندارم اسم ببرم. اما هست.
در مورد مدارس فوتبال یکسری از مربیان سالم کار میکنند و باید آنها را شناسایی و تشویق کرد.
در همین ارتباط معتقدم تأسیس آکادمی فوتبال کار بسیار خوبی است.
چطور شد که شما مدرسه فوتبالتان را رها کردید؟
من تا زمانی که مدرسه فوتبال داشتم سعی کردم سالم کار کنم. اما دیدم که شأن و اعتبارمان در خطر است. البته افرادی هم هستند که تا دیروز معتاد بودند و حتی قدرت خرید یک دوچرخه هم نداشتند اما حالا زانتیا سوار میشوند و فکر میکنند که خیلی بزرگ شدهاند.
چند وقت پیش یکی از مجریان با سابقه صداوسیما با من تماس گرفت. از من پرسید که آقای فریادشیران شما هنوز در ردههای پایه باشگاه استقلال مربیگری میکنید؟ گفتم: نه. گفت: یکی از اقوام دور ما یک خانمی است که طلاق گرفته است. پسرش به یکی از تیمهای معروف باشگاهی مراجعه کرده است. جالب اینکه مربی آن تیم معروف از این بازیکن 10 میلیون خواسته است. این خانواده هم قبول کرده که 4میلیون بپردازد. خب این مسایل دردناک است. بارها و بارها هم اتفاق افتاده است.
آقای فریادشیران چه باید کرد؟ چه دستگاههایی باید وارد عمل شوند تا ناهنجاریها در مدارس فوتبال کمتر شود؟
من آبروی خودم را بیشتر از هر چیزی دوست دارم. من به آقای معینی گفتم اگر یک مربی بخواهد از کسی پول بگیرد و به لیدر پول بدهد آبرویش را میبرم. و اجازه نمیدهم جایی کار کند. اما الان متأسفانه در برخی مدارس فوتبال ما خیلی از مربیان صلاحیت اخلاقی و فنی ندارند. هیچ نظارتی هم در کار نیست. فدراسیون فوتبال باید تمام مدارس فوتبال را تعطیل کند. یعنی در تلویزیون اعلام کند که هیچ مدرسه فوتبالی درحال حاضر مجوز قانونی ندارد. بعد در مرحلهای دیگر استانداردها برای راهاندازی مدرسه فوتبال را اعلام کند.
یعنی افرادی که میخواهند مدرسه فوتبال تاسیس کنند باید تمام آن اصول را داشته باشند. از این گذشته مدارس فوتبالی که خوب کار کردند هر سال باید از سوی فدراسیون فوتبال مورد حمایت و تشویق قرار بگیرد. نیروی انتظامی، سازمان بازرسی کل کشور، سازمان تربیت بدنی و حراست فدراسیون فوتبال باید وارد عمل شود.