دمشق آرام اما جوي امنيتي دارد

قبل از سفر به سوريه، چند روزي اخبار اين كشور را از طريق شبكه هاي خبري و ماهواره اي عرب زبان مانند الجزيره قطر، العربيه وابسته به عربستان سعودي، الحره وابسته به ايالات متحده أمريكا، BBC انگليس و غيره كه تقريبا پربيننده ترين شبكه هاي خبري جهان عرب به شمار مي روند، پيگيري كرده بودم و از گزارشات خبري متعددي را كه توسط خبرنگاران اين شبكه هاي خبري ارسال و پخش مي شد مي شنيدم از همين رو به دليل اخبار ناگواري كه پخش مي كردند با ترس و اضطراب نسبتا زيادي وارد سوريه شدم.

همين امر موجب شده بود پيش از سفر، اتاقي در يكي از هتل هاي منطقه «سيده زينب» كه در حومه دمشق قرار دارد رزرو كنم تا شايد از امنيت بيشتري به خصوص در شب برخوردار باشم.

اما صبح امروز كه اولين روز رسمي حضورم در سوريه بود براي پيگيري قرارهاي تعيين شده قبلي و نيز تهيه گزارش ميداني رهسپار دمشق شدم. مسافت منطقه «سيده زينب» تا دمشق حدود 20 دقيقه است. هر قدر كه به دمشق نزديك تر مي شدم بيشتر به دروغ گویی و جوسازي هاي انجام شده توسط شبكه هاي خبري عربی و غربی عليه سوريه پي بردم. تا اينكه تاكسي مرا به منطقه «برامكه» در قلب دمشق رساند.

نه خبري از اعتراضات و آشوب هاي خياباني بود و نه حضور نيروهاي پليس و ضد شورش به چشم مي خورد. جو دمشق كاملا آرام بود. براي اطمينان بيشتر شروع كردم به قدم زدن در خيابان هاي دمشق. ابتدا خود را به منطقه «سوق حميديه» يعني بازار حميديه كه در قلب دمشق است رساندم. وارد بازار شدم. همه مغازه ها و فروشگاه هاي ان باز بود و به طور طبيعي به فعاليت خود ادامه مي دادند.

طول بازار حميديه كه حدود يك كليومتر است را تا انتها طي كردم و به حرم حضرت رقيه (س) رسيدم. بعد از زيارت و نماز از حرم خارج شدم و شروع كردم به قدم زدن در كوچه پس كوچه هاي اطراف حرم تا به منطقه «شاغور» رسيدم. قبر حضرت ابوذر غفاري در آنجا بود.

كمي جلوتر كه رفتم به منطقه مسيحي نشين «باب توما» رسيدم. آنجا هم اوضاع كاملا آرام بود و هيج اثري از اعتراض و آشوب و يا نيروهاي دولتي به چشم نمي خورد. در اين منطقه تعداد زيادي رستوران، كافي شاپ و استراحتگاه وجود داشت كه همه مملو بود از مشتري كه بسياري از آنها گردشگران اروپايي بودند.

بعد سوار تاكسي شدم و خواستم برخي مناطق مختلف دمشق را به من نشان بدهد. از مناطق ميدان «العباسيين، حرستا، مزه، زبلطاني، جوبه» و غيره ديدن كردم. هيچ اثر ظاهري از ناآرامي به چشم نمي خورد. اما از راننده تاكسي كه نظرش درباره اوضاع را پرسيدم، گفت: اكثريت مردم از اوضاع ناراضي هستند و خواستار انجام اصلاحات فوري توسط حكومت هستند.

راديو روشن بود و مجري راديو دمشق خبر ترور شدن يك افسر امنيتي با رتبه سرهنگي و نيز يك استاد دانشگاه در رشته عمران در شهر حمص توسط نيروهاي وابسته به گروه هاي مسلح را گزارش مي داد.

به راننده گفتم: ما در اخبار شنيده ايم كه جو سوريه خيلي ناآرام است. راننده لبخند زد و گفت: بله خب، معلوم است آن خارجي ها نمي خواهند كشور ما آرام و حكومت سوريه پايدار باشد اما مردم اين حكومت را دوست دارند و فقط كمي از اوضاع ناراضي هستند و اصلاحات مي خواهند اما با سقوط حكومت سوريه مخالفند به جز اقليت بسيار كم كه در شهرهاي مرزي سوريه اند و توسط كشورهاي همسايه مانند تركيه، لبنان و نيز كشورهاي غربي بخصوص امريكا حمايت و تحريك مي شوند. بيشتر در شهرهايي مانند «حمص و درعا» هستند اما ديگر شهرها بخصوص دمشق همانطور كه مي بينيد كاملا أرام است، البته بدون شك نيروهاي امنيتي مراقب اوضاع و مواظب شهر هستند اما بطور نامحسوس.

ادامه دارد...