«کشور سیاستزده»، کشوری است که هر گونه کنش و واکنشی در آن در سپهر سیاست تحلیل و از هر حرکتی ـ چه ارادی چه غیر ارادی ـ در راستای سیاسی بهرهوری میشود؛ حتی اگر این حرکت، بارش سیلآسای یک روز بهاری در پایتخت تهران باشد.
به گزارش «تابناک»، نگاهی به تیترها و مقالات یکی، دو روز گذشته، صفآرایی شدید دولت و شهرداری را در برابر یکدیگر نشان میدهد. انگار همه منتظر بودند در تهران سیل جاری شود تا بتوانند بار دیگر از یکی از مشکلات مردم برای سرکوب دیگری بهره گیرند. البته هنوز هم شعلههای جنگ خاموش نشده و توپخانهها، همدیگر را بمباران میکنند؛ چنان که ایازی، سخنگوی شهرداری تهران، روز گذشته گفت: رودخانه «میانرود» بیرون از شهر تهران است و اگر شهرداری میخواست، میتوانست از زیر بار مسئولیت این سیلاب، به دلیل آن که مسئولیت رودخانهها با دولت است، شانه خالی کند، ولی این کار را نکرد و فارغ از اینکه مسئولیت این کار با چه دستگاهی است، رسیدگی به بحران پدید آمده را وظیفه خود دانست و اگر نبود مدیریت جهاد گونه شهرداری تهران، سیلاب اخیر پیامد نگران کنندهای برای شهر تهران در بر داشت. (روزنامه همشهری ـ پنجشنبه 31 فروردین 1391 ـ صفحه 3).
از سوی دیگر، دولت هم از فرصت بهره جسته و شهرداری را متهم به سوءمدیریت کرده است؛ چنان که محمدرضا محمودی، معاون عمرانی استانداری تهران، روز گذشته در گفتوگو با فارس اعلام کرد: روز پنجشنبه، شکایت استانداری از شهرداری تهران درباره سوءمدیریت و حیف و میل کردن بیتالمال به دست دادستان میرسد که در این زمینه، شهرداری نیز به شکایت دولت واکنش نشان داد.
حال اگر بخواهید این بازی را دنبال کنید، به شما توصیه میکنم، روزنامههای منتسب به هر دو جریان را در این روزها بخوانید که آکنده از این خط و نشانهاست.
اما یکی، دو نکته مغفول دوستان این است؛ هرچند سیل تهران، آن هم هنگامی که کم کم فعالیت محفلی انتخابات ریاست جمهوری دوستان گرم شده، این فرصت را در اختیار آنان گذارد تا رقیب خود را منکوب کنند و بعد با چهرهای قهرمانانه در کنار رودخانه مترو عکس یادگاری بگیرند، ولی واقعیت این است که کسی به فکر حل بنیادی مشکلاتی از این دست در تهران نیست! هماکنون همه میخواهند خود را قهرمان قایقرانی بر موج مهار سیل تهران بدانند، ولی در هیچ یک از این مصاحبهها و جبههگیریها، سخنی از چارهاندیشی برای جلوگیری از بروز دوباره این رخداد به میان نمیآید!
نکته دوم هم این که مدتهاست در کشور ما، صندلی شهرداری تهران، هم خود سیاسی است و هم پلی است برای ترقی سیاسی. این است که نگاه به عملکرد شهردار هم بیش از هر چیزی سیاسی است و مقصر اصلی در این زمینه، خود شهرداران پایـ تختند که مسئولیتی اجتماعی را به مقامی سیاسی تبدیل کرده اند؛ بنابراین، هنگامی که به عملکردشان نگاه سیاسی میشود، نباید چندان برآشفته شوند، چر که گفتهاند: «خود کرده را تدبیر نیست»!
اینها همه در حالی است که در هر کجای دنیا، به وقت چنین رویدادی، همه دست به دست یکدیگر داده تا با چارهاندیشی، از بروز دوباره آن جلوگیری کنند، ولی در کشور سیاستزده ما، همه در کمین وقوع رخدادی هستند تا رقیب و جناح مقابل خود را زمین بزنند و بعد چهره خادمان فداکار ملت را به خود بگیرند.