به مناسبت هفتاد و دو سالگی رادیو در ایران

راديو در ايران چگونه راه‌اندازي شد؟

کد خبر: ۲۴۰۱۲۵
|
۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۱ - ۱۲:۱۲ 23 April 2012
|
8895 بازدید
امروز سالگرد تاسيس راديو در ايران است. هفت دهه قبل راديو در ايران راه‌ندازي شد تا امروز و در جشن تولد 72 سالگي اين رسانه از طريق امواج صدا اعلام شود، «نوروز راديو بر همگان مبارك».

سرويس راديوي ايسنا در جشن هفتاد و دو سالگي راديو نگاهي دارد به اولين‌ها در راديو؛ بر اين اساس اولين گويندگان مرد، زن، سخنران مذهبي، نويسنده، ترانه سرا و ... در راديو، در اين گزارش معرفي مي‌شوند.

اولين‌ افراد از ميان‌ فرهنگيان‌ و هنرمندان‌ شايسته‌ و با ذوق‌ انتخاب‌ و از ساير وزارتخانه‌ها به‌ اداره‌ كل‌انتشارات‌ و تبليغات‌ منتقل‌ شدند.

استاد محمد حجازي‌ ملقب‌ به‌ مطيع‌الدوله‌(نويسنده‌ و داستان‌نويس‌)، عبدالرحمن‌ فرامرزي‌(نويسنده‌ و مدير روزنامه‌ كيهان‌) حسينقلي‌ مستعان‌(داستان‌نويس‌)، ابوالقاسم‌ پاينده‌ (نويسنده‌)، ابوالقاسم‌ اعتصام‌زاده‌ و مشفق‌ همداني‌ (مترجم‌).

همچنين براي‌ تعيين‌ خطمشي‌ و سياست‌ راديو، شوراي‌ عالي‌ انتشارات‌ بر پا شد كه‌ اعضاي‌ آن‌عبارت‌ بود از: علامه‌ محمد قزويني‌، محمد علي‌فروغي‌ (ذكاء الملك‌)، دكتر قائم‌ غني‌، دكتر علي‌اكبر سياسي‌ (رييس‌ دانشگاه‌ تهران‌) دكتر رضا زاده‌شفق‌، دكتر محمود افشار و استاد علينقي‌ وزيري‌ تشكيل شد.

*** اولين مدير كل انتشارات و تبليغات (اولين مدير راديو):

عيسي صديق اعلم در سال 1237 در اصفهان متولد شد. در مدرسه دارالفنون به تحصيل پرداخت. وي را پايه گذار مجله اصول تعليمات مي دانند. او از جانب احمدشاه لقب صديق اعلم را دريافت كرد و در سال 1310 به طراحي، تكميل و اجراي مقدمات تأسيس دانشگاه تهران پرداخت پس از آنكه در بهار 1319 فردي به نام مقدم نتوانست به خوبي اداره كل انتشارات و تبليغات را تشكيل دهد صديق اعلم در عهده دار تشكيل اين اداره كل شد و امور مختلف راديو را كه از بدو افتتاح راديو در وزارتخانه و نهادهاي مختلف پراكنده بود در اداره كل انتشارات و تبليغات متمركز كرد و براي اين ادره چنان وجاهتي قائل شد كه حكم مدير كل آن تا سال 1340 توسط نخست وزير ابلاغ مي گرديد. وي تا شهريور 1320 در مقام مديركل تبليغات و انتشارات يا به عبارتي مدير راديو بود و پس از آن به تناوب چندين بار وزير فرهنگ شد. در سال 1350 از خدمات دولتي بازنشسته شد اما كرسي تدريس تاريخ فرهنگ اروپا را در دانشگاه تهران در اختيار داشت و استاد ممتاز اين دانشگاه بود.

*** يكي از قديمي‌ترين نويسنده‌ها:

حسينقلي مستعان پس از اتمام دوره دبيرستان در دارالفنون مدتي در مدرسه علوم سياسي به تحصيل پرداخت. وي كار روزنامه نويسي را از سال 1298 آغاز كرد و از 17 سالگي در روزنامه نيمه رسمي ايران فعاليت داشت و نخستين شعرها و داستان هاي كوتاه خود را در روزنامه هاي «نسيم شمال، اتحاد و روزنامه ايران» منتشر كرد. قصه نويسي را نيز از سال 1314 در مجله «مهرگان» با نام مستعار «ح.م.حميد» آغاز نمود.

او در كار ترجمه هم دست داشت، ترجمه «بينوايان» اثر ويكتور هوگو كه از جمله ترجمه هاي اوست يكي از بهترين ترجمه هاي بينوايان به شمار مي رود. او در سال 1319 مجله «راهنماي زندگي» را منتشر كرد و بدون وقفه از سال 1300 تا 1357 ـ يعني 57 سال ـ قلم زد.

مستعان پس از واقعه شهريور 1320 مدتي به سياست روي آورد و سردبير و مدير برخي از روزنامه هاي سياسي آن زمان مانند روزنامه هاي «اخبار روز، اخبار و دستور» شده و از دهه 1320 براي بعضي از برنامه هاي راديو مي نوشت. او در سال 1328 رئيس شوراي نويسندگان راديو شد. مستعان بسيار پركار بود و گاهي در هفته، هفت تا هشت پاورقي و داستان كوتاه مي نوشت و همه را مرتب و بدون تأخير مي رساند. او از سال 1335 تا سال 1340 در «مجله راديو» داستان كوتاه مي نوشت. اغلب نوشته هاي او در «مجله راديو» داستان هاي پندآموز اجتماعي بود كه با يك نتيجه گيري اخلاقي پايان مي يافت. بسياري از داستان هاي او در برنامه هاي راديو استفاده مي شد.

او نثري روان و ساده داشت و داراي تخيل قوي بود و در شخصيت پردازي مهارت زيادي داشت.

نوشته‌هايش پيش نويس و پاكنويس نداشت و از همان آغاز كار، شروع به نوشتن مي كرد. وي 1000 داستان كوتاه و 200 كتاب نوشته است و به مرد هزار داستان شهرت دارد. او مدتي هم به كار نمايشنامه نويسي مشغول شد و طي سال هاي دهه 30 و 40 نمايشنامه هاي زيادي براي راديو نوشت.

مستعان در اواخر دهه بيست مدتي به رياست راديو منصوب شد.

*** اولين ناظر متون راديويي:

علي دشتي در سال 1272 شمسي در كربلا به دنيا آمد. او هنگام افتتاح راديو در ايران عضو اداره شهرباني بود و رياست دايره راهنماي نامه نگاري را در اداره سياسي شهرباني به عهده داشت.

او به همراه عبدالرحمن فرامرزي (روزنامه نگار و نويسنده) و چند نفر ديگر جزو اولين كساني بودند كه نظارت بر متون گفتار راديويي و رسانه هاي گروهي آن زمان را در حد امكان انجام مي داد. هيچ روزنامه اي بدون اجازه اين قسمت حتي اجازه چاپ يك آگهي را نيز نداشت. همچنين هيچ جمله اي در راديو خوانده نمي شد مگر اينكه قبلاً از نظر علي دشتي گذشته باشد.

دشتي روزنامه نگاري منتقد و تندرو بود. روزنامه شفق سرخ در نخستين سال هاي تأسيس، اين موضوع را اثبات كرد ولي بعدها او به صورت يك روزنامه نگار خبري طرفدار دولت درآمد.

او به زبان و ادبيات فارسي، عربي و فرانسه تسلط كامل داشت و با زبان هاي آلماني و انگليسي نيز آشنا بود. او سخنوري صحنه ساز بود. شهرت او بيشتر به خاطر نويسندگي است و آثار مكتوبي نيز دارد.

*** اولين ويراستار متون راديويي:

سعيد نفيسي، مورخ، اديب، منتقد، نويسنده، نمايشنامه نويس، شاعر، لغت نويس، زبان شناس و مترجم، فرزند دكتر علي اكبر نفيسي ناظم الاطبا بود.

تحصيلات دوران ابتدايي را در مدرسه شرف و دوران متوسطه را در مدرسه علميه گذراند.

در سال 1297 تهيه مقالات و تصحيح مجله «انجمن ادبي دانشكده» به مديريت ملك الشعراي بهار به او سپرده شد و در سال 1299 به عضويت انجمن ادبي ايران درآمد. در حدود 1310 به تدريس در دانشكده ادبيات پرداخت و در 1314 عضو پيوسته فرهنگستان ايران شد.

او پس از كسب درجه دكتري كرسي تاريخ ادبيات ايران را در دانشگاه تهران به دست آورد. مدتي به عنوان استاد افتخاري در دانشگاه هاي كابل در افغانستان، قاهره در مصر، پن ژوزف در لبنان، بروكسل در بلژيك، هاروارد در آمريكا، كلمبيا در نيويورك و دانشگاه پرنيستن در نيوجرسي به تدريس پرداخت.

وي رياست كميسون راديو را قبل از افتتاح راديو به عهده داشت و مسئوليت تهيه و ويرايش گفتارهاي راديو با او بود، زيرا توانايي كم نظيري در نويسندگي داشت و پركارترين و معروفترين نويسنده زمان خود بود. نثر او ساده و روان بود و بسيار سريع مي نوشت.

او مردي ساده و قانع بود. محمدعلي فروغي در كابينه خود وي را براي تصدي پست وزارت فرهنگ در نظر گرفت ولي او كرسي استادي را بر مقام وزارت ترجيح داد. ايرج افشار او را يكي از پيشروان پژوهش هاي ايران شناسي مي داند.

او سال ها در بسياري از برنامه هاي راديو با موضوع ادبيات و ايران شناسي به عنوان كارشناس مجري در برنامه ها حضور داشت. سعيد نفيسي كتابخانه عظيمي داشت كه قبل از مرگ آن را در چهار بخش به نهادهاي مختلف فروخت و يا به آنها اهدا كرد.

*** قديميترين خواننده مرد:

اسماعيل خوانساري مشهور به اديب خوانساري در سال 1280 متولد شد.

كار خور را از مؤذني مسجد خوانسار آغاز كرد و پس از مدتي نزد اساتيد گوناگون گوشه هاي مختلف ساز و آواز ايراني را فرا گرفت.

او براي هنرش قدر و منزلت زيادي قائل بود، خودش در اين باره مي گويد:«هيچگاه از كسي در ازاي خواندن نوا پول نگرفته ام، زيرا اين كار را دون شخصيت يك هنرمند مي دانم».

اديب خوانساري در پاسداري از هنر و شخصيت خود سخت كوشا بود. وي در سال 1319 يعني در زمان افتتاح راديو همكاري خود را با اين رسانه آغاز كرد و پس از آن نيز با آن همكاري داشت و با شروع برنامه «گلها» از خوانندگان پركار در اين برنامه به شمار مي آمد.

*** اولين گوينده خانم:

قدسي رهبري اولين گوينده خانم، در روز افتتاح راديو، در تاريخ چهارم ارديبهشت سال 1319 بود.

قبل از افتتاح راديو دو نفر از وزرا، عده اي از اساتيد دانشگاه تهران و چند نفر از كارمندان عاليرتبه و مهندسان وزارت پست و تلگراف در يكي از سالن هاي باشگاه افسران از وي تست گويندگي گرفتند و او نفر اول شد. بد نيست بدانيد ملك الشعراي بهار يكي از اساتيدي بود كه از داوطلبان گويندگي تست معلومات عمومي، فن بيان و شعرخواني مي گرفت.

*** قديمي ترين گوينده:

رضا سجادي متولد 1299 فرزند حجت الاسلام حاج سيد مصطفي سرابي واعظ و ناطق زبردست بود كه در شهر مشهد مقدس به دنيا آمد.

وي تحصيلات ابتدايي و متوسط را در موطن خود به پايان رساند و وارد دانشكده ادبيات دانشگاه تهران شد. او در سال 1319 به عنوان گوينده در راديو استخدام شد و قسمتي از برنامه هاي راديو توسط او اجرا مي شد.

رضا سجادي مدتي به رياست اداره راديو منصوب گرديد و مدتي هم رياست اداره مطبوعات وزارت پيشه و هنر را عهده دار بود.

رضا سجادي ناطقي زبردست، اديبي پرمايه و شعرشناس بود او اشعار زيادي را در حافظه داشت و هنگام محاوره از اشعار حافظ، شاهد و مثال مي آورد.

*** قديمي ترين گوينده / هنرپيشه / كارگردان:

نصرت الله محتشم 28 اسفند 1294 در تهران به دنيا آمد. ده ساله بود كه براي اولين بار روي صحنه تئاتر ايفاي نقش كرد. وي دانش آموخته دوره ادبي در دبيرستان دارالفنون و حقوق و علوم سياسي از دانشگاه تهران بود و از سال 1319 هنگام تأسيس راديو، همكاري خود را با راديو آغاز كرد.

او ابتدا سمت گوينده داشت و بعدها مشاور سرپرست نمايش هاي راديو شد. او اولين تنظيم كننده داستان هاي شب راديو بود و مدت هاي مديدي نيز كارگرداني نمايش هاي داستان هاي شب را به عهده داشت. محتشم در عرصه سينما و دوبله نيز فعاليت مي كرد.

*** اولين مسئول تمرين اركستر راديو:

ابراهيم آژنگ كه آغاز حيات وي به دوره قاجار برميگردد موسيقي را در شعبه موزيك مدرسه دارالفنون نزد استادان فرانسوي آموخت و رديف ايراني را نزد ميرزا حسين قلي ياد گرفت. در سال 1319 سمت معاونت اداره موسيقي كشور را به عهده داشت و تمرينات گروه موسيقي راديو به عهده او بود. نوازندگان و خوانندگان راديو چند ساعت قبل از اجراي زنده برنامه در اداره موسيقي كشور حاضر مي شدند و زير نظر ابراهيم آژنگ به تمرين موسيقي مي پرداختند. او در اين تمرينات علاوه بر رهبري اركستر، تنظيم قطعات موسيقي ايراني براي اركستر و خوانندگان را نيز به عهده داشت.

*** يكي از قديمي ترين ترانه سراها:

كريم فكور متولد 1304 در مشهد بود. تحصيلات متوسطه را در زادگاهش به پايان برد و در رشته حقوق از دانشگاه تهران فارغ التحصيل شد.

وي فعاليت هاي هنري را با سرودن شعر و ترانه و همكاري با مطبوعات آغاز كرد.

از حدود سال 1324 در اوان جواني همكاري خود را با راديو آغاز نمود. او مبتكر ساخت

ترانه هاي دو لهجه اي يا ترانه هاي دو يا سه نفري بود كه از راديو پخش مي شد. سبك ترانه سرايي او روان بود و از بكارگيري كلمات ثقيل پرهيز مي كرد.

او از ترانه سرايان فعال راديو بود و هر ماه پنج تا شش ترانه براي خوانندگان راديو مي سرود و در دهه سي و چهل شهرت زيادي پيدا كرد.

او با نوشتن فيلمنامه «شاهين ترس» در سال 1333 به جمع دست اندركاران سينما پيوست اما همكاري خود را با راديو همچنان ادامه داد.

*** اولين سخنران مذهبي:

حسينعلي راشد 1276 در تربت حيدريه متولد شد. پدرش روحاني بود. راشد تا 16 سالگي در موطن خود مقدمات زبان و ادب فارسي و عربي، صرف و نحو، منطق و معاني را فرا گرفت و سپس وارد حوزه علميه مشهد شد. راشد در 28 سالگي عازم نجف شد اما بعد از مدت كوتاهي به ايران بازگشت و در شيراز و اصفهان به كار وعظ و خطابه مشغول شد. كتاب «دو فيلسوف شرق و غرب» از آثار تأليفي استاد راشد است.

در سال 1320 به دعوت وزير فرهنگ وقت ـ محمد تدين ـ براي ايراد يك سلسله سخنراني مذهبي به «راديو تهران» دعوت شد و حدود سي سال هر هفته يك سخنراني او در راديو پخش مي شد.

استاد راشد علاوه بر راديو در مدرسه عالي سپهسالار و سپس در دانشكده معقول و منقول در دوره ليسانس و دكترا تدريس مي كرد.

سخنراني هاي استاد راشد در كشورهاي همسايه ايران نيز كه امواج راديو ايران را دريافت مي‌كردند طرفداران زيادي داشت.

*** اما راديو در ايران چگونه راه‌اندازي شد؟

در سال ۱۳۰۳ (۱۹۲۴‌)، وزارت جنگ مقدمات استفاده از بی‌سیم را فراهم کرد. در سال ۱۳۰۵ بی‌سیم به ایران وارد شد. از سال ۱۳۱۱ موسسات بی‌سیم توسعه‌پیدا کردند، که نهایتا به ایجاد رادیو منتهی شد. تاسيس راديو در ايران با تلگراف بيسيم ارتباط دارد بنابراين براي درك بهتر از چگونگي تاسيس راديو نظري مي اندازيم به بنيانگزاري تلگراف بيسيم در ايران در اواخر سال 1303 در دويست هزار متر مربع زمينهاي (قصر قاجار) مقدمات راه اندازي تلگراف بيسيم توسط وزارت جنگ فراهم شد و نخستين دكل موج بلند به ارتفاع 120 متر كه هنوز پايه ان موجود است نصب گرديد و در بيست و چهارم ارديبهشت 1304 دستگاه 20 كيلو واتي موج بلند نصب شد و در ششم ارديبهشت 1305كار بيسيم با پخش تلگرافي براي دعوت عمومي براي همكاري به كشورهاي مختلف جهان افتتاح گرديد. در سال 1307 نصب دو دستگاه موج كوتاه اغاز و در سال 1309 از آانها بهره برداري و مركز گيرنده به نجف آاباد تهران و مركز مخابرات به ميدان توپخانه منتقل شد.

و اما مقدمات تاسيس راديو:

طبق مقرارت ايران ورود دستگاه هاي مخابراتي و استفاده از آنها تنها در حيطه مسوليت وزارت پست و تلگراف و تلفن بود. اين مساله را مي توان از مكاتبه شخصي به نام داوود موشه لازار و دايره تجارت داخلي وزارت فلاحت و تجارت و فوايد عامه دريافت كرد. آقاي داوود موشه لازار ، در جواب مراسله شما مورخه 14 ژوئن 1929(خرداد 1308) راجع به تاسيس دستگاه راديو در ايران ، اشعار مي دارد: ( ورود دستگاه تلگراف و تلفن بيسيم گيرنده و يا مخابره كننده مطالب و الات و اسباب ان جز براي اداره تلگراف بيسيم دولت وقت به طور كلي ممنوع است ، لكن وارد كردن و استفاده از دستگاه هاي (راديو كنير) كه فقط براي شنيدن نغمات به كار مي رود و همچنين تاسيس سينماي ناطق در ايران با رعايت مقررات مربوط مانعي ندارد).

مقدمات تأسيس راديو تهران فراهم شد. بعد ازصدور فرمان تأسيس راديو، قرارشد از دو فرستنده موج كوتاه 20كيلوواتي و متوسط 2كيلوواتي وزارت پست و تلگراف و تلفن، كه براي ارسال تلگراف بيسيم توسط كارخانه آلماني تلفونكنtelefunken دربيسيم قصر، نصب شده بود استفاده شود.

براي آمادگي پخش برنامه پس ازافتتاح راديو جمعي ازاستادان و نويسندگان عالي قدر ازجمله استاد سعيد نفيسي و دكترذبيح الله صفا و عده اي از بانوان روشنفكر يك سلسله گفتارهاي ادبي، تاريخي، جغرافيايي، اجتماعي و خانه داري را قبلاً تهيه كرده بودند به طوريكه احتياجات راديو را براي مدت سه ماه تأمين مي كرد.

عده اي مترجم و ماشين نويس را هم استخدام شدند و براي انتخاب گوينده درباشگاه افسران و با حضور عده اي از دانشمندان و ادبا و متخصصان صوت (ازجمله عده اي آلماني) جلساتي تشكيل شد و امتحانات دقيقي به عمل آمد.

كارهاي فني راديو با وزرات پست و تلگراف و تلفن( آقاي ابراهيم علم، شوكت الملك وزيرپست و تلگراف و تلفن بودند) بود و امورمربوط به دستگاههاي فرستنده و استوديو زيرنظرآقاي دكتر داريوش، رئيس كل بيسيم اداره مي شد.

موسيقي زيرنظر سرگرد غلام حسين مين باشيان رئيس مدرسه عالي موسيقي بود و بودجه راديو كه فقط هشتاد هزارتومان بود توسط سازمان پرورش افكارتأمين مي شد. بعد ازفراهم شدن مقدمات، بالاخره راديو درساعت ده با مداد روز4ارديبهشت 1319افتتاح شد.

درشروع كارساختمان راديو ازدو طبقه در بيسيم قصرتشكيل مي شد، كه طبقه اول شامل يك اتاق انتظار و دستگاههاي فرستنده و تقويت كننده بود و طبقه دوم ازيك اتاق كه با نصب پرده درسقف و دوبل كردن در ورودي و خروجي و سيمان كاري ديوارهاي داخلي به صورت استوديو درآمده بود.

تا سال 1342كه كل تشكيلات راديو به وزارت اطلاعات منتقل شد و اين وضعيت تا ايجاد « سازمان راديو تلويزيون ملي ايران» در سال1350ادامه داشت. اداره و تشكيلات راديو به اين نامها خوانده مي شد: « انتشارات و تبليغات»، « راديو و خبرگزاري»، «انتشارات و راديو»، «انتشارات و اطلاعات» و «اداره كل انتشارات و راديو».

از سال 1319 تا سال1327 برنامه هاي راديو درهمان استوديوي اوليه اجرا و پخش مي شد. ولي فاصله نه كيلومتري فرستند ه ازشهر و وجود تنها يك اتومبيل براي رفت و آمد اعضاي اركستر و گويندگان باعث شد واقع درضلع غربي ميدان توپخانه درجوار اداره راهنمايي و رانندگي محلي در نظر گرفته شود.درميدان ارك دو استوديوي كوچك ساختند كه اخبارازآن محل پخش مي شد.

توسعه‌ راديو در ايران‌:

در بدو تاسيس‌، راديو تهران‌ داراي‌ دو فرستنده‌ كه‌ يكي‌ براي‌ موج‌ متوسط و ديگري‌ براي‌ موج‌ كوتاه‌ بود، براي‌ پخش‌ برنامه‌هاي‌ خود از يك ‌استوديو در محل‌ اداره‌ بي‌سيم‌ استفاده‌ مي‌كرد. در سال‌ 1336 نام‌ راديو تهران‌ به‌ راديو ايران‌ تبديل‌ و بعدها در جنب‌ راديو ايران‌ فرستنده‌ دومي‌ بنام‌ راديو تهران‌ نيز مشغول‌ به‌ كار گرديد كه ‌در آغاز امر تنها موسيقي‌ از آن‌ پخش‌ مي‌شد.

اهداف‌ و تشكيلات‌ راديو:

اداره‌ راديو در بدو تاسيس‌ به‌ اداره‌ كل‌ انتشارات ‌و تبليغات‌ به‌ مديريت‌ دكتر (عيسي‌ صديق‌ اعلم‌)، استاد دانشگاه‌ واگذار شد.

اهداف‌ و وظايف‌ اين‌ اداره‌ عبارت‌ بودند از:

تعيين‌ سياست‌ و خط مشي‌ راديو

توسعه‌ فرهنگ‌ عمومي‌ و آشنا كردن‌ مردم‌ به‌ اصول‌ زندگي‌ نوين‌

توجه‌ به‌ وحدت‌ ملي‌، مباني‌ مليت‌ و حفظ استقلال‌

شرح‌ تحولات‌ كشور

رعايت‌ كامل‌ سياست‌ دولت‌ در انتشار اخبار

تاسيس‌ مدرسه‌ براي‌ تربيت‌ خطيب‌، قصه‌گو، شاهنامه‌ خوان‌ نصب‌ راديو و بلندگوي‌ عمومي‌ در مركز شهر

تاسيس‌ مدرسه‌ هنرپيشگي‌

*** صداي‌ جمهوري‌ اسلامي‌ ايران‌ :

پس‌ از انقلاب‌ اسلامي‌، نام‌ سازمان‌ راديو تلويزيون‌ ملي‌ ايران‌ تبديل‌ به‌ صدا و سيماي ‌جمهوري‌ اسلامي‌ ايران‌ شد. رياست‌ اين‌ سازمان‌ هر پنج‌ سال‌ يك‌ بار توسط ‌ رهبر‌ انتخاب‌ مي‌شود، بالاترين‌ مقام ‌راديو، معاون‌ رييس‌ سازمان‌ در حوزه‌ صدا مي‌باشد. هدف‌ صدا و سيماي‌ جمهوري‌ اسلامي‌، انتقال‌ و انتشار پيام‌ به‌ جامعه‌ است، كه‌ در اين‌ امر تلاش‌ مي‌كند.
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟