روابط ایران و ترکیه در ماههای اخیر، حالت دوگانهای داشته که تلفیقی از همکاری و رقابت با هم بوده است. رخدادهای داخلی، منطقهای و جهانی، هر یک سهمی در افزایش یا کاهش بار تنش و همکاری این رابطه داشتهاند. روزنامه «حریت» ترکیه با اشاره به این موضوع، از ضرورت توجه ترکیه به پیشینه و قدرت ایران و دستکم نگرفتن ایران از سوی دولتمردان آنکارا اشاره کرده است.
به گزارش «تابناک»، روزنامه «حریت» ترکیه در مطلبی به بررسی روابط ایران و ترکیه پرداخته و نوشته، این روزها نه تنها در ترکیه، بلکه در بسیاری از نقاط جهان، موضوع ایران در بالاترین مباحثات سیاسی است. با این حال، به باور این روزنامه، هرچند تاکنون ترکیه حضور چشمگیری در این مباحثات نداشته، اکنون در هر گونه تحلیلی در این باره، عامل ترکیه نیز در نظر گرفته میشود.
حریت ادامه میدهد: تا اندک زمانی پیش، ترکیه و ایران در اوج صمیمیت با یکدیگر بودند، ولی از هنگامی که تحولات سوریه، تنشها را افزایش داد، واگرایی این دو کشور از یکدیگر نیز آغاز شد.
به نوشته این روزنامه، جامعه ترکیه درباره ایران دچار سردرگمی است. مردم ترکیه نمیتوانند قاطعانه تعیین کنند که آیا ایران دوستان آنهاست یا دشمنشان. با این حال، هنگامی که از دریچه گذشته به این موضوع نگاه کنیم، میتوان گفت که فارغ از اینکه چه دولت یا نظامی در ایران سر کار بوده، روابط دو کشور هیچ گاه خیلی نزدیک نبوده است.
حریت در ادامه به تاریخچه ای از روابط دو کشور اشاره کرده و نوشته است: تا سال 1979، به رغم رقابت دو کشور، هر دو از سوی آمریکا در نقش ژاندارمهای منطقه ایفای نقش میکردند. با این حال، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، راه آنها از هم جدا شد.
پس از آن نیز روابط دو کشور فراز و فرودهای متعددی داشت، تا اینکه رجب طیب اردوغان، این روابط را به بهترین حالت آن تاکنون رساند. با این حال، در این دوره نیز این دو کشور هیچ گاه «یار» یکدیگر نبودهاند. در نهایت، رخدادهای سوریه و تفاوت مواضع دو طرف، باعث شد هر یک از آنها، راهی کاملاً جدا در پیش بگیرند.
بر پایه این پیش زمینهها، تحلیلگر حریت نتیجه میگیرد، کسانی که در ترکیه قدرت را در اختیار دارند و همچنین رسانههای این کشور، ایران را خوب نمیشناسند و درک درستی از آن ندارند.
سرانجام این روزنامه در نتیجهگیری خود مینویسد:
«در ترکیه، احساسی که نسبت به ایران هست، یا تمجید و تحسین عام و یا بی اعتنایی و کوچک شمردن عام است. شمار کسانی که میتوانند ایران را همان گونه که هست، تحلیل کنند، بسیار اندک و بسیار ناکارآمد هستند.
ما برخی فاکتورها را فراموش کردهایم. ایران وارث امپراتوری پارس است. نمیتوان این کشور را به آسانی شکست یا فریب داد.
هنگامی که از نزدیک سیاست خارجی ایران را بخوانید، به سرعت درخواهید یافت که آنها بسیار تیزهوش هستند. 22 سال است که آنها جهان غرب و به ویژه ایالات متحده را روی انگشت کوچکشان گرداندهاند. تنها به شیوه مدیریت سیاست هستهایشان نگاه کنید؛ آیا کشور دیگری در جهان هست که با این کیفیت سیاست خارجی خود را مدیریت کرده و تا این اندازه موفق باشد؟
ما نباید ایران را دستکم بگیریم. البته این به معنای تسلیم شدن در برابر آنها نیست. اما نباید فراموش کرد که ایران، کشوری است که بازی شطرنج را اختراع کرد.
شاید این کشور توسط دیکتاتوری چون شاه اداره شود و یا دارای نظامی مذهبی باشد، اما بافت ایران متفاوت است. این کشور شبیه عربستان سعودی یا مصر نیست».