رئیسجمهور در مراسم تجلیل از بازنشستگان نمونه کشوری، سخنانی بر زبان آورد که هرچند برای بسیاری خوشایند آید، نمودی از تفکر حاکم بر دولت است.
به گزارش «تابناک»، رئیسجمهور در سخنان خود با برشمردن دو مشکل عمده کنونی کشور، یکی از مشکلات را فشارهای دشمن برای ایجاد محدودیتهایی برای ملت عنوان کرد و مشکل دوم را ناشی از برخی افراد و نگاههای داخلی خواند.
وی گفت:
به محض اینکه دولت تصمیم میگیرد مقداری پول در جیب مردم بگذارد، شروع به سر و صدا میکنند و از چندین جا بسیج میشوند تا نگذارند این کار انجام شود. هنگامی که دولت میخواهد کاری انجام دهد از چندین جا میآیند و قیچی میکنند. ثروت، پول و خاک همه برای ملت است... اگر اکنون فرد یا باند یا دستهای قیمتی روی ارز بگذارد و پولی ببرد، به او کاری ندارند؛ اما به محض اینکه دولت بگوید ما میخواهیم مقدار پول در دست مردم بگذاریم، میگویند اقتصاد به هم میخورد. این سخنان مضمونی بسیار قابل توجه در دل خود دارد. لحن کلام به گونهای است که گویا اکنون دولت گمان میکند، اوست که پول در جیب ملت میگذارد: «دولت تصمیم میگیرد مقداری پول در جیب مردم بگذارد»، «میخواهیم مقدار پول در دست مردم بگذاریم».
اما بیگمان، این تنها یک نکته را به ذهن میرساند و آن اینکه بدانید دولت است که به شما پول میدهد؛ به رغم آن که در این سخنان و در بسیاری دیگر از سخنان گذشته، اشاره شده که دولت نوکر ملت است، ولی لحن کلام و سخنان بالا چنین نکتهای را به ذهن نمیرساند. دقیقاً آنچه از این سخنان برداشت میشود، این است که اکنون دولت ولی نعمتی است که پول به مردم میدهد و ملت مانند کسانی هستند که در حقشان لطفی شده است.
اما با همه تفاسیر، باز هم میپذیریم که دولت خواهان آن است، سرمایههای کشور عادلانه در اختیار ملت قرار بگیرد؛ سرمایهای که به اذعان رئیسجمهور، دارایی بیچون و چرای ایرانیان است، ولی اکنون چند پرسش در اینجا مطرح میشود که شاید نیاز به پاسخ داشته باشد:
نخست این که نگاهی به وضعیت تورمی در جامعه، نشان میدهد که تقریبا از سال پیش تا کنون، بهای همه کالاهای اساسی و مصرفی خانوار به شدت افزایش یافته است؛ صرفنظر از اینکه یارانه نقدی تا چه اندازه در این مسأله دخیل بوده، این پرسش مطرح میشود که اکنون یارانه ۴۵ هزار تومانی در ماه، جبران کدام یک از این افزایش قیمتها را میکند؟ به عبارتی، آیا این میزان از یارانه نقدی که به افراد تعلق میگیرد، میتواند جبران مافاتی را بکند که ناشی از افزایش نرخ تورم آن هم به گونهای افسار گسیخته است؟
دوم آن که دولت بارها درباره افزایش یارانه نقدی سخن گفته و خواهان افزایش یارانه پرداختی است. آیا تاکنون کسی این پرسش را با خود مطرح کرده که افراد در جامعه، اکنون خواهان دریافت یارانه بیشتر هستند یا اینکه میخواهند بازار کنترل و قیمتها به قیمتهای سابق برگردانده شود؟ به عبارتی، آیا چنانچه مبلغ یارانه پرداختی افزایش یابد، بیشتر موجب خشنودی مردم است یا آشفتگی بازار سروسامان گرفته و دستکم برای مدتی، ثباتی در قیمتها برقرار شود؟
سوم: نوسانات نرخ ارز در کنار تورم داخلی، منجر به آن شده که بسیاری از کالاهای مصرفی، افزایش قیمتی سرسام آور پیدا کنند. در این میان، دولت با کارهای سراسیمه و غیر کارشناسانه، میکوشد واردات این دست از کالاها را محدود یا ممنوع سازد که خود، موجب افزایش بیشتر بهای این کالاها شده است. در این میان، یک فرد باید چند ماه یارانه نقدی ۴۵ هزار تومانی را پسانداز کند تا بتواند جبران افزایش قیمت مثلا یک میلیون تومانی (در خوشبینانهترین حالت) یک کالای مصرفی مانند لوازم خانگی را بکند؟
چهارم: ارزش پول ملی کشور به هر دلیل در چند ماه گذشته، تقریبا معادل ۵۰ درصد یا بیشتر کاهش یافته است، حال آن که یارانه پرداختی از آغاز هیچ افزایشی نداشته و مبلغ پرداختی یکسان بوده است؛ آیا دولت که خواهان عدالت پروری است، این امر را مد نظر آورده که اکنون یارانه پرداختی به افراد، نیمی از ارزش خود را از سال گذشته تا کنون از دست داده است؛ یارانهای که بیگمان خود در کاهش ارزش پول ملی بیتأثیر نبوده است؟!
پنجم: آیا دولت توجه کرده که چرا این نحوه از اجرای هدفمندی یارانهها مورد مخالفت بسیاری از کارشناسان و موضوع انتقاد قرار گرفته است؟ چرا حتی کسانی که خود سردمدار اجرای هدفمندی یارانهها بودند و اکنون نیز بر اجرای آن تأکید دارند، از این رفتار دولت در اجرای هدفمندی تبری میجویند؟ آیا تاکنون دولت به این اندیشیده که چرا مجلس ـ که قانون هدفمندی یارانهها را تصویب کرده ـ اجرای آن را به تعویق میاندازد؟ چرا دولت به جای آنکه این همه انتقاد را معادل کارشکنی و کینهورزی ببیند، یک بار نگاهی منصفانه به این حجم از انتقادات و نحوه رفتار خود در اجرای هدفمندی نمیکند؟ آیا همه این منتقدان با دولت سر دشمنی دارند؟
اینها و بسیاری از پرسشهای دیگر از این دست، آن چیزی است که شاید دولت کمتر از خود پرسیده باشد. دیدگاه دولت در پرداخت یارانه نقدی دارای نکاتی اساسی و قابل تأمل است که به رغم تذکر و توصیه فعالان و کارشناسان و اقتصاددانان داخلی و خارجی، دولت به آنها کم توجهی کرده است.