آلودگی هوا، گرد و غبار، ذرات معلق، وضعیت هشدار، وارونگی جوی (اینورژن)، خودرو، موتورسیکلت، زوج و فرد، طرح ترافیک، معاینه فنی، صنایع آلاینده، بیماریهای تنفسی، سوخت، یورو ۴، سمی، هوای پاک و...؛ بعید است که حتی اگر ساکن شهرهای بزرگ کشور هم نباشید، بیش از نیمی از این کلمات و اصطلاحات به گوشتان نخورده باشد، چه برسد که در درون ماجرا حاضر باشید و صابون این آلودگی به تنتان خورده باشد!
در شرایطی که از مدتها پیش به نظر میرسید، با فرا رسیدن فصول سرد سال، وارونگی جوی «غول آلودگی» را به روال هر سال به سطح برخی از شهرهای آلوده کشور برگرداند، هیچ اتفاق خاصی رخ نمیدهد، تا سرانجام پس از کشوقوسهای فراوان، تعطیلات آلودگی برای برخی از نقاط کشورمان از راه برسد تا تهرانیها (جز بانکها و بیمارستانها) در روزهای سهشنبه و چهارشنبه (امروز و فردا) و مدارس و دانشگاههای اراک در دوشنبه و سهشنبه (دیروز و امروز) تعطیل شوند، اما در اصفهان تنها به تعطیلی مهدهای کودک بسنده شده، در مشهد همه چیز به وزش باد و رفع آلودگی سپرده شده و در کلانشهر آلوده کرج هم ظاهرا نه خانی آمده و نه خانی رفته است!
این تعطیلات در حالی از راه میرسد که کارهایی مانند طرح ترافیک و گسترده شدن آن حتی در سطح کلانشهرهای دیگر عملا راه به جایی نبرده و حتی قادر به تثبیت وضع نامطلوب حاکم بر این شهرها نیست که اگر بود، بیگمان تعطیل کردن اقتصاد پایتخت برای چند روز، آخرین راهکار مسئولان میشد.
اینجاست که بحث مسئولان آغاز میشود؛ یکی ریشه را در بنزین غیراستاندارد دانسته و خودروهای غیراستاندارد را مکمل معرفی میکند، دیگری گناه عمده را گردن موتورسیکلتها میاندازد، مسئول بعدی از صنایع آلاینده در مجاورت شهرها ناله سر میدهد و همین طور چرخه ادامه پیدا میکند تا قصور پلیس در توقف خودروهای آلاینده، کمبود فضای سبز، ضعف سامانه حمل و نقل شهری، خودروهای تک سرنشین و... هم به نوبت در جایگاه محاکمه قرار گرفته و از دید یکی تبرئه شده و از دید دیگری، نقش نخست در ماجرا نصیبشان شود.
در چنین شرایطی، طبیعی است که هیچ گونه وحدتی در آرا دیده نشده و در زمان ارائه راهکار، هر کسی ساز خود را کوک کند تا ملغمهای از روشهای علمی، غیر علمی، آرمانگرایانه و حتی طنز ارائه و البته به بوته فراموشی سپرده شود تا اگر خدای ناکرده دوباره آلودگی برگشت، هر کسی روش خود را از بایگانی بیرون کشیده و روز از نو و روزی از نو!
البته همه این مراحل که درباره دود و ترکیبات ناشی از سوخت و امثال آن گفته میشود، برای آلودگی ناشی از گرد و غبار هم درست است؛ اما آنجا نتیجهگیری متفاوتی میشود تا جایی که حتی آلودگی پانزده برابر حد مجاز در سیستان (سه هفته پیش) و ۲۳ برابر حد مجاز در اهواز (نیمه تابستان) هم ممکن است، هیچ گونه تعطیلاتی به همراه نیاورد!
به راستی مشکل کجاست و راهکار آن چیست؟
* به نظر شما آیا آلودگی هوا درمانپذیر است؟ اگر پاسخ مثبت است، راهکارتان چیست؟
* آیا با رویکرد تعطیل کردن ادارات در زمان وضعیت هشدار موافقید؛ به نظر شما مزایای این طرح چیست و معایب آن کدام است؟
* در شرایطی که موج گرد و غبار در سالهای گذشته، بسیاری از شهرهای کشورمان را به حالت تعطیل یا نیمه تعطیل (اگر تعطیلی مدارس و دانشگاهها را مترادف «نیمه تعطیل» بدانیم) درآورد، برخی از کارشناسان و مسئولان راهکارهایی ارائه کردند که به مرور زمان به فراموشی سپرده شد؛ آیا راهکارهای امروزی متفاوت از آنهاست و آیا سرنوشت بهتری انتظارشان را میکشد؟
* در سالهای اخیر، همواره شایبههایی مطرح بوده که آلودگی تنها در تهران و نهایتا در یکی دو کلانشهر دیگر دیده میشود و آلودگی دیگر شهرها گاه در مقیاس بسیار بزرگتر بروز کرده اما کمتر مورد توجه قرار میگیرد؛ نظر شما چیست؟ اگر پاسختان مثبت است، دلیل این نوع نگرش را چه میدانید؟ آیا آلودگی تهران متفاوت از دیگر شهرهاست یا در پس این ماجرا رازی نهفته است؟
* آیا میتوان برای جلوگیری از رخ دادن وضعیت هشدار، راهکار کوتاهمدت یا ضربتی معرفی کرد یا حل معضل پدید آمده تنها بر پایه برنامهریزی بلندمدت ممکن است؟
* ریشه معضل آلودگی هوا را در چه میبینید؟ سوخت، خودرو، موتورسیکلت، حمل و نقل عمومی، کارخانهها و صنایع، کمبود فضای سبز، قانون، اجرا، مسئولان، مردم، پلیس یا...؟ ریشه گرد و غبار چطور؟
* کارکرد کدام نهاد را در مبارزه با آلودگی کارساز دانسته و به کدام یک نقد وارد میدانید؟ چرا؟
* وظیفه ما و شما در مقابل این آلودگی چیست؟
با ما همراهی کنید؛ این بحث با دیدگاههای شما تکمیل شده و به زودی برگزیده پرسشهای شما در «اتاق شیشهای تابناک» با کارشناسان طرح خواهد شد.