در فاصله کمتر از شش روز تا برگزاری انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری ایران هستیم؛ انتخاباتی که بیشک از یک منظر تاریخساز و بینظیر خواهد بود و شاید از آن با عنوان منشأ تحولی بزرگ در نگرشهای محیط زیستی دولتمردان ایرانی یاد کنند. کافی است به انتخابات گذشته مجلس شورای اسلامی در سال 1386 نظری اندازیم که چگونه نمایندگان رهبران هشت تشکل و حزب عمده سیاسی کشور، دیدگاه و برنامهای درباره اثر تغییرات اقلیمی و جهانگرمایی نداشته و از طرح چنین پرسشهایی آشکارا و بدون هیچ ابایی، ابراز شگفتی هم میکردند![2] حتا نباید فراموش کنیم که در انتخابات بحثبرانگیز ریاست جمهوری دهم هم، جایگاه مباحث محیط زیستی در مناظرههای مشهور تلویزیونیاش حتا به اندازه برنج باسماتی هم نبود[3]. در حالی که امروز، هر 8 کاندیدا به صورت جزیی یا کلی، علاقهمندی و پایبندی خود و دولت متبوعشان به رعایت موازین محیط زیستی را دست کم روی کاغذ یا در موضعگیریهای رسانهای خویش اعلام داشته و از آنها دفاع کردهاند. در همین مناظرههای سهگانه هم شاهد طرح جستارهایی چون بحث آلودگی هوا، خطرات تخریب کوهستانها، فرسایش و فروش خاک، تغییر اقلیم، ریزگردها و مباحثی از این دست بودیم که در مواردی به رد و بدل کردن نقدهایی جدی بین برخی از کاندیداها، چون غلامعلی حداد عادل، محمّد رضا عارف، محمّد باقر قالیباف و محسن رضایی هم بدل شد.
حایز اهمیتتر آن که حسن روحانی به موضوع بسیار مهم رابطه امنیت ملّی و محیط زیست در دولت تدبیر و امیدش اشاره کرد[4]؛ محیط زیستی که محمدباقر قالیباف خود را یگانه کاندیدای واقعیاش[5] معرفی کرده و محمّد رضا عارف در برنامه مفصل محیط زیستیاش، وضعیت امروز آن را بحرانیتر از هر زمان دیگری دانسته است. نظری که محسن رضایی نه تنها آن را در برنامههای محیط زیستیاش تأیید و طبیعت ایران را در آستانه ورود به محدوده قرمز توصیف کرده است[6]؛ بلکه یک گام هم به جلو رفته و برای نخستین بار، از نوع جدیدی از دیپلماسی در دولت فراگیر آیندهاش رونمایی کرده است؛ دیپلماسی که نگارنده آن را دیپلماسی سبز مینامد. در حقیقت این اقتصاددان امروز و فرمانده نظامی دیروز میخواهد بکوشد با به خدمت گرفتن محیط زیست، بتواند باب گفتوگو و نوعی همکاری با ایالات متحده آمریکا و کشورهای همسایه باختری ایران، به ویژه عراق و اردن را بگشاید تا به کمک یکدیگر، مردم منطقه میانرودان (بینالنهرین) و نیز 25 استان کشور که درگیر بحران خطرناک و روبه افزایشی به نام طغیان ریزگردها هستند، از تبعات ویرانگرش رهایی یابند. محسن رضایی حتا به این هم بسنده نکرده و آشکارا میگوید: حفظ محیط زیست و پایبندی به موازین آن، مهمترین اولویت دولت وی[7] در فردای پیروزی در انتخابات 24 خرداد 1392 خواهد بود.
باید بپذیریم که چنین ابتکار و رتبهبندی راهبردی، هم در نوع خود بیسابقه بوده و هم گواه آن است که نگاه به محیط زیست و کارآمدیهای گوناگون آن تا چه اندازه در بین عالیترین رهبران ایران در حال افزایش و ارتقایی امیدبخش است؛ تحولی که آشکارا به همه طرفداران طبیعت ایران این نوید را میدهد که رییس دولت یازدهم در جمهوری اسلامی ایران ـ هر که باشد ـ بی شک تعلق خاطری بیشتر و درخورتر نسبت به رییس دولتهای نهم و دهم به محیط زیست و منابع طبیعی داشته و دیگر مرد شماره یک ساختمان پاستور، هرگز منابع طبیعی را سد راه توسعه نمیپندارد.
[2] http://mohammaddarvish.com/desert/archives/296
[3] http://mohammaddarvish.com/desert/archives/2045
[4] http://zistboom.com/13879/
[5] http://www.kandidemohitezist.ir/
[6] http://faryadgar.com/vdcc0eq1.2bqi48laa2.html
[7] http://imna.ir/vdcdfz0fsyt0zf6.2a2y.html