روز گذشته، فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، گروهی از واژگان تازه مصوبش را برای معادلسازی واژگان بیگانه اعلام کرد که بیشتر این واژگان همچون گروه واژگان پیشین، نه تنها کارایی نداشتند، بلکه حتی جنبه طنز داشتند تا بیش از پیش، زمینه اتفاق نظر بر ناکارآمدی این نهاد و الزام در بازنگری در مدیریت و ساختارش پیش کشیده شود.
به گزارش «تابناک»، مهمترین نهاد شکلدهنده رسم الخط و ادبیات فارسی در وسعت جغرافیای سیاسی کشورمان در چند دهه اخیر، فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی بوده است؛ نهادی که به رغم حضور شمار چشمگیری از چهرههای فرهنگی برجسته در ترکیب رسمیاش، شاهد کمترین خروجی مفید و جدی در این دوران بودهایم.
کارکرد اصلی این نهاد در سالهای اخیر، افزون بر تعریفهای تازه در رسمالخط فارسی برای بهبود خوانش این زبان، واژهسازی و معادلسازی متناسب با واژگان غیرفارسی بوده اما در هر دو هدف، شاهد شکست فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی بودهایم؛ شکستی که ظاهراً تا به کمدی متداول ستونهای طنز نشریات مبدل نشود، پذیرفته نمیشود و در مسیر اصلاح وضع موجود گام برداشته نخواهد شد.
در بخش نخست که تلاش شد، رسمالخط از کتب درسی اصلاح شود و عملاً نظر فرهنگستان بر نثر قالب سایه انداخت، دانش آموزان با دو نثر آشنا میشوند؛ نخست، نثری که فرهنگستان وارد کتب درسی کرده و دوم نثر مرسوم دهههای اخیر که در سطح جامعه به کار میرود و «ی» در آن به عنوان یکی از حروف چسبان ادبیات فارسی، به عنوان حرف اضافه مورد استفاده قرار نمیگیرد. در واقع تنها ثمره نثر بیمنطق تازه، گرفتاری دانش آموزان دبستانی میان این دوگانگی است.
در بخش دوم اما وضعیت واقعاً تراژیک است. واژههایی که خلق و در فرهنگستان تصویب میشود، بیشتر غیرکاربردی و بعضاً خندهدار است؛ اتفاقی که روز گذشته با اعلام گروهی از واژگان مورد تأکید ویژه اصحاب نظر قرار گرفته و به حرمت حضور برخی بزرگان در مسند عضویت نهادی که دکتر حدادعادل ریاستش را بر عهده دارد، دربارهاش موضع رسانهای در پیش نگرفته و نمیگیرند و اتفاقاً همین مراعاتها، آفت ادبیات فارسی شده است.
از بحث پیرامون اینکه «آیا اساساً لزومی دارد تمام لغات وارداتی یک به یک معادل سازی شود؟» که بگذریم، باید یادآوری کنیم همین روز گذشته، سلسله واژههایی که رونمایی شد، مصداق روشن ناکارآمدی این نهاد حتی در حوزه تولید معادلهای فارسی برای لغات بیگانه بود. نخستین دلیل این ناکارآمدی، تاخیر شدید در معادل سازی است و در حالی که «واکمن» در آستانه حذف از تکنولوژیهای پررونق است، فرهنگستان به یاد آورده که معادل «پخش همراه» را برای این وسیله اعلام کند!
این در حالی است که نخستین عامل جا افتادن معادل فارسی یک واژه انگلیسی، سرعت عمل در معادل سازی پیش از تثبیت واژه انگلیسی در گفتمان فارسی است. بواقع زمانی که یک پدیده جدید درست میشود، باید پیش از فراگیری و ورود به ایران، فرهنگستان زبان فارسی معادل سازی کند و وقتی مردم برای ترجمه نام یک ابزار یا عبارت نوظهور غیرفارسی به لغت نامه مراجعه کردند، معادل فارسیاش موجود باشد، نه اینکه با سرعت حلزون واژه سازیها صورت پذیرد و جامعه که با اصل واژه اخت شده، معادل فارسی اش را پس بزند.
از موضوعات عجیب و پرسشبرانگیز دیگر آنکه مشخص نیست هدفگذاری فرهنگستان زبان و ادب فارسی چیست و آیا صرفاً لغات انگلیسی معادل سازی میشوند و این معادل سازی بر چه مبنای منطقی است؟ برای نمونه برای واژه جاافتاده «تیزر (teaser)» در همین مصوبات روز پیشین، معادل «آگهی تلویزیونی» اعلام شده که خود لفظ «تلویزیون» فرانسوی است و در واقع معادل در نظر گرفته شده برای کلمه انگلیسی، «فارسی-فرانسوی» است یا برای «اولتیماتوم (ultimatum)»، معادل «اتمامِ حجت» اعلام شده که در واقع خودِ معادل عربی است!
از این بدتر آن که احتمالاً به دلیل نبود اساتید خبره ریشه شناسی لغات زبانهای انگلیسی، فرانسوی، اسپانیولی و روسی در میان صاحبین تشخیص در فرهنگستان ادبیات فارسی، ترجمههای کاملاً اشتباهی برداشت شده و معادلهای ارائه شده اصلاً مفهوم جمله را نمیرساند؛ مثلا برای «فانتزی (fantasy)»، معادل «نامتعارف؛ غیرمعمولی؛ غیرضروری» در نظر گرفته، حال آنکه بسیاری از ساحات خیال در غرب با همین لفظ خوانده میشود که لزوماً به معنای نامتعارف، غیرمعمولی و غیرضروری نیست.
انتخاب واژگان بدآهنگ و بدشکل یا طولانی، مانع دیگری برای کاربردی شدن این معادلها شده و به عنوان نمونه برای معادل واژه روان «پاستا»، واژه غریب «خمیراک» پیشنهاد شده یا برای معادل واژه یک سیلابیِ «فایل (file)»، واژه سه سیلابی و بدفرمِ «پَرْوَنجا» از ادغام دو واژه «پرونده» و «جا» ساخته شده است. با این اوصاف «تابناک» نیز واژه «پنجمعه» را که ادغامی از «پنجشنبه» و «جمعه» بود و به نوعی من درآوردی است، به جای «Weekend» پیشنهاد میدهیم تا در ادبیات فارسی ایران ثبت شود! این واژه قطعاً بهتر از واژه مرسوم «آخر هفته» است که برای مخاطب ایرانی، تداعی کننده جمعه است!
از همه اینها بدتر اما بهکارگیری واژگانی به عنوان واژه معادل کلمه خارجی است که این واژه در زبان فارسی بوده و معنی خاص خود را دارد و طبیعتاً اختراع تازه ای نیست که از این پس قرار باشد، معادل یک واژه انگلیسی نیز باشد. از این نمونه گافها میتوان معادل سازی برای «کپسول (capsule)» پس از این نیم قرن اشاره کرد که در نهایت به لفظ «پوشینه» رسیدهاند که این لفظ پیش از این نیز بوده و به پوشش هر چیزی گفته میشود؛ برای نمونه در باغداری گفته میشود برخی فندق را با پوشینه به بازار میفرستند و برخی پوشینهها را جدا میکنند که از این پس منظور همان جدا کردن کپسول از فندق است!
بنابراین، چنین گمان میرود که اگر فرهنگستان ادبیات و زبان فارسی بازسازی جدی نشود و نقاط ضعفی که تنها مواردی از آن اشاره شد، اصلاح نشود، میتوان از ساختمان این مجموعه با کاربریهای دیگر بهرهبرداری کرد و مثلا به برگزاری گردهماییهای پیاپی و شب شعرها و برنامههای اینچنینی به طور کامل اختصاص داد، چرا که اگر واژه سازی و بهبود دستور و شیوه نگارش زبان فارسی جزو تکالیف این فرهنگستان است، این نهاد در این زمینه شکست خورده است.