بيش از 30 بار از سوي پليس دستگير شد و چند سال را در اوج جواني در زندان آب خنك خورده بود. مرتضي نام داشت ولي در محلهشان و زندان به موري سياه معروف بود، شروري كه يك پاي هميشگي درگيري و عربدهكشي در يكي از مناطق جنوب تهران بود!
به گزارش ایران، موري سياه، هيكل درشت و اندام ورزيدهاي داشت و از حمله به سوي كساني كه مقابلش مقاومت ميكردند واهمهاي نداشت، هميشه در جوراب و دور كمرش چاقوي تيزي جاسازی ميكرد تا در مواقع خاص از آن استفاده كند. همسايهها و هم محلهايهايش هنگامي كه وي در زندان بود، نفس راحت ميكشيدند ولي واي به روزي كه وي به مرخصي ميآمد يا آزاد بود!
موري سياه ترس از رويارويي با پليس نداشت و حتي هنگام دستگيرشدن مقاومت ميكرد و چندين بار نيز با آنان درگير شده بود. زندان هم موري سياه را سر عقل نياورده بود و اين جوان 28 ساله در زندان و هنگامي كه در حال حمام كردن بود با ضربات چاقوي سه تبهكار قديمي به كام مرگ فرو رفت. همسايههاي موري سياه از مرگ وي ناراحت نبودند بلكه ادعا ميكردند وي از همان دوران كودكياش شر بود و نخستين بار در سن 13 سالگي به كانون اصلاح و تربيت فرستاد شد ولي بازداشتگاه و زندان وي را سر به راه نكرده بود. گروهي از كساني كه اين تبهكار را ميشناختند، ميگفتند وي يك مجرم بالفطره بود چرا كه از همان دوران كودكي دست به كارهايي ميزد كه انتظارش از هيچ كودك ديگري نميرفت و وي از مجرماني بود كه تبهكاري در خونش بود!
مجرمان خطرناك و بالفطره از اين دست افراد كه دست به جرم و جنايت ميزنند و هيچ ترسي از رويارويي با مرگ ندارند و شايد عذاب وجدان نيز نداشته باشند، كم نيستند؛ مردان يا زناني كه اجير ميشوند تا دست به قتل هولناكي بزنند. آيا به راستي آنان مجرمان بالفطره هستند و ژنتيك و وراثت در جنايتكار بودنشان نقش بسزايي داشته است؟
سزار لومبروزو پزشك و جرمشناس ايتاليايي (قرن 19 ميلادي) در نظريه خود درباره مجرمان بالفطره ادعا ميكند انسانهايي وجود دارند كه خصوصيات اخلاقي انسانهاي ابتدايي و حيوان در آنان بارز است. اينان كساني هستند متوقف نشده در تكامل!
وي اعتقاد دارد كساني كه مادرزادي مجرمان بالفطره هستند روحيهاي وحشي و خشن يا حيلهگر و تنبل دارند و از نقطه فيزيكي كوچك اندام و پرمو هستند و پيشاني كوتاه، جمجمهاي كوچك، لبان نازك، فك بزرگ، گونههاي دراز، ريش كم و صورت رنگ پريده دارند و از حساسيت كمتري نسبت به ساير افراد برخوردار هستند يعني درد كمتري احساس ميكنند و بدنشان خالكوبي دارد!
اين جرمشناس ايتاليايي در دوران خود ادعا داشت كساني كه از نظر ويژگيهاي فيزيكي داراي چنين مشخصههايي باشند بايد بازداشت و روانه زندان شوند تا آسيبي به افراد جامعه وارد نكنند.
البته نظريات لومبروزو پس از چندين دهه توسط نظريهپردازان و جرمشناسان ديگر رد شد ولي همچنان نظريه اين جرمشناس به طور كلي منسوخ نشده است.
نگاه پليس به مجرمان بالفطره
سرهنگ عليرضا صالحي، رئيس پليس استان زنجان در اين باره ميگويد: سابقه جرم و جنايت به قتل هابيل به دست برادرش آغاز شد، اين ماجرا آخرین جرم بشريت نبود و جرايم در شكلهاي متفاوت اتفاق افتاد و جاري خواهد بود. برخي دانشمندان اعتقاد دارند عدهاي از مجرمان جانيان بالفطره هستند به عنوان مثال لومبروزو اعتقاد داشت كساني كه از فيزيك جسماني خاصي برخوردار هستند مجرمان بالفطره هستند و اگر پليس آنان را در جامعه ديد بايد سريع دستگيرشان كند چرا احتمال ارتكاب جرم از سويشان در هر لحظه امكان دارد. با تأملي بر خلقت انسانها ميتوانيم خط بطلان روي اين نظريه بكشيم چرا كه بايد با اشاره به آيهاي در قرآن كه خداوند ميفرمايد «فتبارك الله احسن الخالقين» بگوييم كه مگر ميشود انساني خلق شود و ذاتاً نيز بزهكار باشد!؟
انديشه جاني بالفطره در اسلام محكوم و مردود است و شايد كساني باشند كه در مسير عادي زندگي دچار لغزشهايي شوند كه از مسير درست خارج شده و پا در دنياي تبهكاران بگذارند به عنوان مثال فزونخواهي،همنشيني با افراد بزهكار، تخليه غلط هيجان، عوامل محيطي و خانوادگي ميتواند فرد را به يك تبهكار تبديل كند.
البته بايد به نكتهاي اشاره كرد، انسانهاي كمشماري نيز هستند كه در يك مدت زمان طولاني آموزشهاي خاص براي جنايتكار شدن ميبينند و ميتوانند كسي را كه از جنس خودشان است به راحتي به قتل برسانند. به اين گونه افراد قسي القلب ميگويند كه هيچ ترسي از قتل و جنايت ندارند. جنايتكاران قسي القلب با آموزشهايي كه به آنان داده ميشود به مرحلهاي ميرسند كه قادر ميشوند دست به هر اقدام فجيع و هولناكي بزنند كه نمونه بارز آن را ديدهايم.
مجرمان قسي القلب
قاضي محمد شهرياري، بازپرس شعبه اول قتل دادسراي امور جنايي تهران با اشاره به اينكه مجرمان بالفطره وجود خارجي ندارند، ميگويد: نظريهاي كه در طول دهههاي گذشته مطرح شد مبني بر اينكه بعضي تبهكاران از نظر ژنتيك و وراثت مجرم شدنشان را به ارث بردهاند در حال حاضر مردود هستند زيرا انسانها داراي عقل و اراده بوده و فقط تحت تاثير شرايطي همچون محيط پيرامون، دوستان، تربيت خانوادگي و عوامل ديگر دست به جرم و جنايت ميزنند.
در مبحث مجرمان بالفطره و جانيان قسي القلب بايد گفت با هم ارتباطي ندارند و نظريهاي كه درباره مجرمان بالفطره وجود دارد به هيچ وجه قابل قبول نيست و از ديدگاه اسلام خارج از عدل خداوند است و تنها به خاطر خصوصيات ظاهري برخي افراد نميتوان آنان را مجرم يا گناهكار دانست ولي در رابطه با جانيان قسي القلب ميتوان گفت آنان با اراده خود و تحت تاثير آموزشهايي كه ديدهاند دست به جنايت ميزنند و رسيدن به اين جايگاه مستلزم مدت زمان زيادي است.
اختلال شخصيت
سميرا يزداني، كارشناس ارشد روانشناسي نيز در رابطه با مجرمان خطرناك ميگويد: كساني كه مستعد تبهكاري هستند يا دست به جرم ميزنند اختلال شخصيتي دارند و ضداجتماعي هستند، البته بايد به اين نكته اشاره كرد هر مجرمي نيز داراي اختلال شخصيت نيست.
برخي مجرمان اختلال در اراده يا در اراده خود مشكلي دارند كه با ملاك تشخيص روانشناسان قابل شناسايي و پيشگيري هستند. معمولاً براي تشخيص كساني كه دچار اختلال شخصيتي هستند بايد پيش از 15 سالگي بيماري آنان را تشخيص داد، اين افراد با رفتارهايي همچون دروغگويي، احترام نگذاشتن به ديگران، فرار از خانه و مدرسه، آسيب زدن به اموال عمومي و عدم پشيماني قابل شناسايي هستند.
مبتلايان به اختلالات شخصيتي، انعطافناپذير هستند و شخصيتهاي ضداجتماعي دارند و هيچگاه از رفتارهاي قانونگريزانهشان احساس پشيماني نميكنند و دچار عذاب وجدان نميشوند و در اصطلاح علمي فراخود آنان ضعيف است، ابراز پشيماني نميكنند، تفكر ندارند، تعهدهاي مالي برايشان اهميت ندارد و پرخاشگر هستند.
در ادامه اگر كار اشتباهي انجام بدهند و چندينبار نيز تنبيه شوند درس نميگيرند، جنايتكاران قسيالقلب نيز به خاطر اينكه تفكر پيامدي آنان بسيار ضعيف است دست به هر جنايتي ميزنند و حس تحليل هزينه و فايده ندارند، اين دست افراد تحريك جو هستند و به دليل اختلال كاركردي در قسمتي از مغزشان تصميمگيري درستي ندارند.
گاهي ديده شده است مجرمان خطرناك از يك كروموزوم اضافي Y برخوردار هستند و به جاي كروموزوم XY در مردان از كروموزوم XYY برخوردارند كه اين اختلال آنان را جسورتر ميكند. جانيان قسيالقلب فاقد احساس هستند و از يادگيري جرم ابايي ندارند و مجازات تنبيه برايشان مفهومي ندارد و از آن درس نميگيرند. اينگونه افراد در سن كودكي شايد دچار كمبود عاطفه و مهر و محبت يا دچار بيماري كودنی اخلاقي بودهاند.
تبهكار شدن در دوران بارداري مادر
شايد در اين گزارش نظريه جرمشناس معروف ايتاليايي رد شده است و وراثتي بودن مجرم بدون معنا و مفهوم باشد ولي بايد به اين نكته اشاره كرد اتفاقات ناخوشايندي كه در زمان بارداري براي مادران اتفاق ميافتد خواسته يا ناخواسته در رفتارهاي جنين پس از تولد تاثير خواهد داشت، چه بسا اينكه بسياري از مادران عنوان داشتهاند زمان بارداري فشار روحي و رواني بدي را پشتسر گذاشتهاند و بچهشان در سنين مختلف رفتارهاي ناخوشايندي از خود بروز دادهاند كه بيشباهت به اتفاقات زمان بارداري نبوده است.
عوامل محيطي، گروه همسالان، خانواده، رفتارهاي نامناسب با كودك، طلاق، تنبيه بدني، ناسزا و بدگويي، آموزشهاي غيرمستقيم و مستقيم تبهكاري، همه و همه در مجرم شدن يك فرد تاثير بسياري خواهد داشت و نكتهاي كه قابل درك است اين موضوع است كه انسان موجودي مختار و با اراده و تدبير است و خود نيز در تعيين سرنوشت زندگياش دخالت دارد.