فاطمه جمالپور در مطلبی در روزنامه شرق نوشت: پسرک از یزد فرار کرده بهخاطر یک نخ سیگار از ترس غضب خانواده، کمی پس از رسیدن به تهران مورد تجاوز پنج مرد قرار میگیرد؛ کمی بعد گشت ساماندهی متکدیان او را جمعآوری کرده و به گرمخانه میبرد؛ گرمخانهای که در آن معتادان اچآیوی مثبت، مبتلا به هپاتیت و... گردهم آمدهاند. مدیر مرکز از ترس خطرات پیشرو پسرک را قرنطینه میکند و روز بعد او را تحویل خانوادهاش میدهد. این یک روایت است به نقل از مدیر آن گرمخانه؛ روایتی از آنچه در خیابانهای شهر انتظار کودکان کار و خیابان را میکشد.
آییننامه ساماندهی کودکان کار و خیابان مصوب 1384 هیاتوزیران بر زمین مانده است؛ آییننامهای که بر اساس آن سازمان بهزیستی کشور موظف است با همکاری و مشارکت شهرداری، انجمنهای خیریه، تشکلهای غیردولتی و نیروی انتظامی و با استفاده از مددکار اجتماعی (در قالب تیم تخصصی سیار یا مستقر در مراکز که با همکاری شهرداریها سازماندهی خواهد شد) نسبت به شناسایی، جذب، پذیرش و توانمندسازی کودکان خیابانی در تمامی مراکز استانها اقدام کند. کودکان کار و خیابان توسط گشتهایی که بهصورت همزمان معتادان متجاهر، متکدیان، زنان خیابانی و دیگر آسیبدیدگان را جمعآوری میکنند ساماندهی میشوند، این در حالی است که در چندسال گذشته شهرداری تهران گشت مخصوص کودکان کار و خیابان را ایجاد کرده بود اما این گشت پس از سال 88 تعطیل شد. تعداد زیادی از این کودکان بهخاطر داشتن تبعیت افغان، ثابتنشدن بدسرپرستی و... به خیابان بازمیگردند.
یکسالونیم پیش «حبیبالله مسعودی»، مدیرکل امور آسیبدیدگان سازمان بهزیستی کشور، گفته بود: «روند توانمندسازی هر کودک کار به ششمیلیونتومان اعتبار نیاز دارد، سال گذشته پنجهزار کودک توسط سازمان بهزیستی ساماندهی شدند و به این ترتیب برای اعمال رویکرد توانمندسازی در مورد این کودکان به 30میلیاردتومان اعتبار نیاز است.» وی گفته بود با جمعآوری کودکان کار و خیابان از سطح خیابانها مخالفیم چراکه در جمعآوری نگاه قهری حاکم است و به این ترتیب خانوادههایی که کودکانشان را مجبور به کارکردن میکنند آنها را از خیابان به زیرزمینها سوق میدهند و کودک با هزاران آسیب دیگر مواجه میشود.
وی از راهاندازی پایلوت مراکز روزانه ارایه خدمات به کودکان کار و خیابان و اعطای کد رهگیری به این کودکان خبر داده بود؛ اقداماتی که تاکنون محقق نشدهاند. در سالهای اولیه تصویب آییننامه ساماندهی کودکان کار و خیابان با تخصیص اعتبار کافی سالانه 12هزارکودک کار ساماندهی میشدند اما این رقم در سالهای اخیر بهخاطر نبود اعتبار کافی، کاهش گشتها، برچیدهشدن پایگاههای مددکاری در ترمینالها و... به ششهزارنفر رسیده است. کمیته کنترل ایدز سازمان بهزیستی طرح سنجش رفتار پرخطر مرتبط با اچآیوی را در کودکان کار و خیابان با همکاری دانشگاه علوم بهزیستی انجام داده است؛ طرحی که نتایج آن با توجه به آمار وزارت بهداشت درباره نرخ 5/4برابری شیوع ایدز در این کودکان خیابانی قابل توجه است. دکتر «محضری» کارشناس کمیته پیشگیری و کنترل ایدز سازمان بهزیستی به سوالات «شرق» درباره نتایج طرح سنجش رفتارهای پرخطر در کودکان خیابانی پاسخ داد که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
گزارش اولیه طرح سنجش رفتارهای پرخطر در کودکان خیابانی حاکی از چه چیزهایی بود؟ کودکان خیابانی در معرض چه خطراتی هستند؟این کودکان بیش از سایر اقشار جامعه در معرض انواع آسیبهای اجتماعی از جمله خشونت و رفتارهای پرخطر مرتبط با اچآیوی هستند.
اغلب این کودکان تزریق ندارند اما بیشتر از سایر افراد جامعه در معرض اچآیوی هستند، آیا این مساله نشان میدهد این کودکان در معرض سوءاستفاده جنسی و تجاوز هستند؟بله، اما موضوع مصرف موادمخدر هم هست. ممکن است مصرف مواد بدون تزریق، این کودکان را مستعد کند، بخشی هم بهدلیل تجاوز و سوءاستفاده جنسی است. البته همه رابطه جنسی این کودکان سوءاستفاده و تجاوز نیست. ممکن است روابط بازتری در بین آنها نسبت به جامعه وجود داشته باشد. مهارهای خانوادگی در این کودکان کمتر است و از این نظر بیشتر تحت فشار هستند و این یکی از مشکلات است.
آمار کودکان خیابانی در کدام مناطق بیشتر است؟در مناطق 12 و 19 بیشتر است.
بودجه تخصیصیافته برای انجام طرح سنجش چقدر بود؟40میلیونتومان، البته در مرحله بعد مداخلات تعریف میشود.
ایجاد مراکز روزانه برای کودکان کار به کجا رسید؟این طرح هم تایید کرد که لازم است چنین مراکزی ایجاد شود و درحال حاضر هم «انجیاو»ها دارند این کار را انجام میدهند اما میخواهیم منسجمتر و ساختارمندتر و تیمهای امدادرسان سیار هم فعال شوند. در این گزارش هم بر این موضوعات تاکید شده است. البته متولی اصلی کودکان کار و خیابان، معاونت اجتماعی است و باید با همکاری این معاونت اینها محقق شود.
در حال حاضر گشتهای سیار کودک کار و خیابان را کنار زن خیابانی، مرد معتاد اچآیوی مثبت و... جمعآوری میکنند؟ آیا نیاز به گشت ویژه ساماندهی کودکان را احساس نمیکنید؟اگر اورژانس اجتماعی در بخش کودکان، فعالتر و حساستر شوند کفایت میکند، اما جمعآوری این کودکان وظیفه شهرداری است.
هدف شما در اجرای بخش دوم طرح سنجش و مداخلات چیست؟اصلیترین هدف آموزش، حمایت از خانواده در قالب حمایت اجتماعی پایه است.
گزارش شما چه چیزهایی را بیان میکرد؟رفتارها و آگاهی را رصد کردیم و به این نتیجه رسیدیم که رفتارها خوب نبود، آگاهیها پایین و رفتار پرخطر هم خیلی رواج داشت. مصرف موادمخدر مثل مصرف مواد محرک و رفتار جنسی مستعد انتقال «اچآیوی» از جمله رفتار محافظتنشده و توأم با خشونت گزارش شده بود. قرار است سازوکاری برای غربالگی و پیمایش کودکان کار در قالب پروژه مشترک با یونیسف تعریف شود. به این ترتیب کشوری که موفق بوده بیاید در ایران آموزش دهد و سامانه اولیهاش را، ایجاد کنیم.
هدف این طرح چیست؟هدف رصد لحظهای وضعیت کودکان کار و خیابان است، شناسایی نیازهای اصلی و رشد و تغییراتشان. مثلا فرض کنید یکی از بخشهای گزارش، بخش کودکان افغان و کولی بود که اهمیت پیدا کرده و نمیتوانیم بیتفاوت باشیم. چراکه آنها در معرض تبعیض و انگ بیشتر قرار دارند. ما نمیتوانیم به اطلاعات دوسال پیش بسنده کنیم، مجبوریم بهروز باشیم و این پیمایش این کمک را میکند. در سوی دیگر این ماجرا شهرداری قرار دارد، شهرداری طبق مصوبه هیات وزیران در زمینه ساماندهی کودکان کار و خیابان موظف است «در جهت تخصیص و تجهیز فضای فیزیکی مناسب جهت اجرای مراحل ساماندهی و تامین امکانات موردنیاز ساماندهی و اجرا گام بردارد.»طبق قانون وظیفه شناسایی و نقلوانتقال کودکان کار و خیابان هم برعهده شهرداری است.
رضا جهانگیریفر، معاون سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران در مصاحبهای گفته «از سازمانهای درگیر در حوزه کودکان کار و خیابان، سازمان بهزیستی است که به نظر میرسد آنطور که باید و شاید به وظیفه خود عمل نکرده است. ما گشت جمعآوری کودکان خیابانی نداریم، ولی چنانچه نیمهشبها با کودکانی که در سطح شهر پرسه میزنند روبهرو شویم آنها را تحویل بهزیستی میدهیم.»این اظهارات جهانگیری در حالی است که طبق قانون جمعآوری این کودکان برعهده شهرداری است و در بودجه سال 91 شهرداری تهران که به تصویب شورای شهر رسیده حدود 5/2میلیاردتومان برای ساماندهی کودکان کار و خیابان اعتبار تخصیص یافته است و محل و چگونگی صرف این بودجه نامشخص است. اینها همه در حالی است که اگر چرخه معیوب ساماندهی کودکان کار بهدرستی انجام شود و کودکان توسط گشت جمعآوری و به مراکز 21روزه سازمان بهزیستی تحویل داده شوند اغلب این کودکان بهخاطر داشتن سرپرست با حکم قاضی به خانواده تحویل داده شده که باز به خیابان بازمیگردند. شاید اگر آییننامه ساماندهی کودکان کار و خیابان با جدیت بیشتری دنبال میشد مددکاران میتوانستند آن پسرک یزدی را در ترمینال شناسایی کنند و او مورد تجاوز قرار نمیگرفت.