موسیقی را از ملودی تلفیق کردم

گفت وگو با فرزند سیما بینا
کد خبر: ۳۷۰۴۵۷
|
۲۰ دی ۱۳۹۲ - ۲۳:۲۹ 10 January 2014
|
18832 بازدید
|
۲
بعید است کسی که گذری بر موسیقی فولکلور و نواحی ایران داشته باشد و با سیما بینا آشنا نباشد؛ زنی که عمرش را در راه شناسایی موسیقی‌های بومی ایران گذاشت و پس از انقلاب نیز نخستین بانوی ایرانی بود که مجوز کنسرتی برای بانوان را گرفت و برنامه‌ای ویژه بانوان ترتیب داد و ماند. او سال‌ها است که در آلمان زندگی می‌کند و گهگاهی نیز سری به ایران می‌زند اما پسرش که یادگار او و عزیز میتویی است، مدت‌هاست که در ایران زندگی می‌کند و البته راهی متفاوت از مادرش را در پیش گرفته است.

آرش میتویی نه تنها از جانب مادر که جد در جد با موسیقی ارتباط دارد و او یک گام در این مسیر پیش آمده و همچون مادرش تجربه‌ای متفاوت را از ابتدای دهه هفتاد آغاز کرد که تا آن زمان چندان مطرح نبود: «موسیقیِ تلفیقی». دورانی که او آغاز کرد، هنوز صدای سازهای الکترونیک بر روی ملودی‌ها و اشعار فارسی ننشسته بود و گیتار باس را کنار سه تار و کمانچه و دف نمی‌شد یافت اما جوان‌هایی چون میتویی راه تازه‌ای را در پیش گرفته بودند که البته چندان مسیر همواری نیز نبود.

میتویی که سال 1349 به این دنیا قدم نهاد، از هفت سالگی پیانو نواخت و سپس سازهای دیگر از جمله سه تار را تجربه کرد و سپس گیتار را در دست گرفت و تجربه‌هایی در راک و بلوز متاثر از موزیسن‌های مطرح این سبک‌ها داشت. چندین سال از او خبری نبود و کمتر درباره اش شنیده می‌شد اما از یک سال پیش، فعالیت‌های موسیقی او جدی تر شد و حالا بحث برگزاری کنسرت و ارائه آلبوم تازه‌ای از او مطرح شده و قرار است در ابتدا، کنسرتی نسبتاً کوچک در سالن برج آزادی داشته باشد.

«تابناک» مدت‌ها پیش با او به گفت و گو نشست و درباره مسائل مختلفی با میتویی سخن گفت؛ از همه مهم تر درباره آینده‌ای که برای خود در موسیقی متصور است. این گفت و گو را از دست ندهید.

دوست دارم درباره نقطه آغاز ابتکاری که به خرج دادید و اشعار حافظ و دیگر مفاخر ایرانی را با موسیقی غربی ادغام کردید بگویید اما پیش از آن، اندی از ریشه‌هایتان و تجربه‌‎های دوران کودکی‌یتان که با خانم سیما بینا گذشت و باید دوران متفاوتی نسبت به کودکی بسیاری از همسالانتان بوده باشد، سخن بگویید.

به واسطه مادرم و خانواده مادرم، همیشه موسیقی جریان داشت. پدربزرگم تار می‌زدند و عاشق فرهنگ و ادب ایرانی بودند. مادرم هم مسلماً خودشان به همین شکل هم ساز می‌زدند و هم در آواز کاملاً شناخته شده‌اند. به هر حال در چنین خانواده‌ای بزرگ شدم و از بچگی در فضای موسیقی و فرهنگ و شعر و ادب ایرانی بوده‌ام. یادم می‌آید سه، چهار سالم بود که مادربزرگ اهل ذوقم دایره‌ کوچکی برایم گرفتند و ساز دایره را خودشان به من یاد دادند و شروع به دایره زدن کردم. بعد از آن یک ملودیکا به من کادو دادند و این شرایط ادامه داشت تا اینکه مادرم در شش، هفت سالگی ام، پیانو خریدند و من را به کلاس پیانو فرستادند و شش سال پیش آقای بهروز منادی زاده و خانم ماندانا شیبانی مشق پیانوی کلاسیک کردم.

موسیقی را از ملودی تلفیق کردم

وقتی دستم روی پیانو روان شد، ملودی‌هایی که خودم دوست داشتم را می‌زدم. البته همین طور که مشخص موسیقی کلاسیک و پیانو بودم و مادرم هم موسیقی خودشان در خانه در جریان بود، من به موسیقی سنتی هم علاقه داشتم. فکر می‌کنم دوازده سیزده سالم بود که دوست داشتم سه تار بزنم و تقریباً یک سالی پیش آقای حسامیان سه تار مشق کردم و دستم روی ساز که راه افتاد، خودم ادامه دادم؛ خیلی نه حرفه‌ای اما گاهی برای دل خودم یک ستاری بر‌می داشتم و می‌زدم. بعداً به ساز گیتار علاقمند شدم و پانزده شانزده سالگی گیتار زدن را آغاز کردم و به موسیقی‌های غربی نظیر بلوز، فولک و راک علاقمند شدم.

به هر حال از همان زمان هر وقت می‌خواستم آهنگی بزنم، همیشه این حس موسیقی ایرانی و فرهنگ ایرانی هم ناخودآگاه و البته به دو دلیل در کار می‌آمد، اول به خاطر اینکه به موسیقی خودمان علاقمند بودم و دوم اینکه به مخاطب هم فکر می کردم. می‌دانستم به عنوان شخصی که در ایران زندگی می‌کنم، مخاطبان در درجه اول ایرانی هستند و بنابراین برایم مهم بود که این جذابیت را برای این مخاطب ایجاد کنم. این دو انگیزه باعث می‌شد تا همیشه موسیقی ایران را هم در کارم بیاورم. هرچند گیتار را کامل تر از هر سازی توانستم پیگیری کنم و حرفه‌ای تر شوم، روی موسیقی غربی هم تسلط بیشتری پیدا کردم اما این بعد من هم همواره می‌خواست جرعه‌ای از موسیقی ایرانی‌ها هم در سفره خودش بنوشد.

اولین آثاری که ضبط کردید و فضا برای آرش میتویی جدی تر شد، چقدر بعد بود؟


اولین کارهایی که ضبط کردم با دوستانم بود تا اینکه سال 1371 بود که یک سری آثار آماده کردم و تصمیم گرفتم به صورت مجموعه‌ای ضبط کنم. شعرهای درپیتی گفته بودم و فقط یکی از شعرها قشنگ بود که آن هم شعر مرحوم پدرم بود. در نهایت یک آلبومی ضبط کردیم که اسکلت اصلی موسیقی غربی با شعر ایرانی بود. منتها در برخی آهنگ‌ها تلفیق‌هایی هم از موسیقی ایرانی کردم و برخی گوشه‌های دستگاه نوا را آوردم. اینها اولین تجربیات من بود. دومین کاری که ضبط کردم، آلبومی با تکیه بر اشعار حافظ بود که آن موقع با شهرام شعرباف یک گروهی داشتیم و کارهای پینک فلوید می‌زدیم...

... یعنی همان قالبی که بعدها شهرام شعرباف تحت عنوان گروه اوهام معرفی شد یا پیش از آن بود؟


شهرام جدا شد و آن کار را ادامه داد ولی در واقع ریشه این کار که شعر حافظ را بیاوریم روی چنین موسیقی از من بود. آن زمان کتاب حافظ را باز می کردم و اشعاری می‌خواندم و خیلی لذت می‌بردم و دوست داشتم این اشعار را در موسیقی بیاورم و به نوعی با تنها وسیله‌ای که دارم بیان کنم. چند آهنگ بر روی اشعار حافظ ساختم و به شهرام گفتم پایه‌ای بیاییم یک چنین کاری ضبط کنیم؟ گفت: آره. خلاصه یک آلبومی با پنج، شش آهنگ ضبط کردیم. چند آهنگ ضبط کردیم، هرچند بعداً چندان سراغ این قطعات را نگرفتم و می‌گفتم یعنی چه موسیقی راک با این شعر چه سنخیتی دارد؟ اما چند سال پیش که دوباره گوش کردم و دیدم اگر مایه‌های راکش کمتر شود، خوب است. ...


متن کامل این گفت وگو، چند کلیپ تصویری دیدنی و ناشنیده‌هایی متفاوت را در مستند «تابناک» مشاهده کنید

دانلود
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۴
انتشار یافته: ۲
ميعاد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۲۱ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۱
همين كه به هواي پسرش يادي هم از مادر كرديد جاي تقدير و تشكر داره. يك + براي تابناك براي گفتن از سيما بينا
بهمن
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۸:۵۵ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۲
از مقاله زیبای شما. ممنون و سپاس گزارم
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟