وضعیت بورس با توجه به نوسانات شدید شاخص در روزهای اخیر، آماده شدن تبصره هدفمندی و بررسی جزئیات آن، ادامه دعواهای سیاسیون بر سر مرگ دو کارگر در حادثه آتشسوزی در خیابان جمهوری و مسائل مرتبط با سفر رئیسجمهور به داووس، مهمترین مطالب روزنامههای امروز است.
کد خبر: ۳۷۳۲۸۹
تاریخ انتشار: ۰۳ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۸:۳۷ 23 January 2014
وضعیت بورس با توجه به نوسانات شدید شاخص در روزهای اخیر، آماده شدن تبصره هدفمندی و بررسی جزئیات آن، ادامه دعواهای سیاسیون بر سر مرگ دو کارگر در حادثه آتشسوزی در خیابان جمهوری و مسائل مرتبط با سفر رئیسجمهور به داووس، مهمترین مطالب روزنامههای امروز است. شش میلیون سهامدار خرد بورس درمعرض تهدید
اعتماد خبر داده که به دنبال سقوط شاخص بورس، شش میلیون سهامدار خردهپا در معرض تهدید هستند. به نوشته این روزنامه: بر خلاف شایعههایی که میگویند احتمال دستکاری در شاخصها وجود دارد اما مسوولان ارشد بورس و وزارت امور اقتصادی و دارایی طی روزهای اخیر تمام تلاش خود را برای تکذیب قاطع چنین شایعهای متمرکز کردهاند. در چنین فضایی است که بازار سرمایه روزهای سردی را سپری میکند: روزهایی پر از شایعه و سقوط. شایعات ضد و نقیضی که این روزها به غیر از عوامل اقتصادی به دلیل مهم تبدیل شدهاند برای کشاندن متغیر شاخص از قله به دامنه... گام نخست با دستگیری بابک زنجانی بود که به دنبالش خبری پیچید مبنی بر اینکه او بیش از یک میلیارد تومان از پولهای خود را در بورس شست وشو داده است، این شایعه هنوز چندان کمرنگ نشده بود که شایعهای دیگر دربازار پیچید: رئیس سازمان بورس علی صالح آبادی و عدهای از مدیران بورسی دستگیر شده و درحال تغییر هستند.
در ۲۰ ـ ۱۵ روز اخیر رد این شایعات از سویی و وضعیت قرمز شاخص بورس از سویی دیگرو پیگیری منبع انتشار این شایعات تمام انرژی مدیران بورسی و وزارت اقتصاد و دارایی را صرف خود کرده است. رشد مستمر شاخص کل بورس از اول سال به بعد و رسیدن به یک بازدهی ۱۳۰ درصدی همه و همه دلایل کافی بود تا آنها که پولهای خود را از بازار سکه، ارز، مسکن و سیستم بانکی جمع کرده بودند به سوی بازار سرمایه هدایت شوند و از اواسط سال جاری یکباره بورس با حجم زیادی نقدینگی برای خرید سهام روبه رو شود. برآوردهای صورت گرفته نشان میدهد که در یک سال اخیر بیش از ۳۰۰ هزار میلیارد تومان به ارزش بازار سرمایه افزوده شده و به بیش از ۸۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است که این رقم ۳۰ درصد تولید ناخالص ملی کشور است که
به این ترتیب ۳۰۰ هزار میلیارد تومان به صورت کسر افزوده شده در حالی که مخرج کسریا همان حجم بازار سرمایه در این مدت دچار تغییر چندانی نشد. در حال حاضر تعداد سهامداران حقیقی در بورس بیش از شش میلیون و ۵۰۰ هزار نفراست که این تعداد با وجود اینکه تنها ۲۰ درصد از معاملات بازار سرمایه را بردوش دارند اما طی ماههای اخیر آسیبشناسی رفتار هیجانی و جوان این گروه انتقادات بسیاری را از سوی کارشناسان بورس به همراه داشت.
بسیاری از این سهامداران حقیقی که تعداد زیادی از آنها در سال جدید وارد بورس شدهاند به دلیل عدم آشنایی کافی از بازار که مهمترین اصل آن عدم تاثیر پذیری سریع از شایعات است، به طور مستمر دریک روز کاری با انتشار خبری بیپایه و اساس درصف خرید و فروش قرار گرفتهاند و این خود نشان از عدم آشنایی مردم در بورس دارد و نکته عجیب دیگر رفتار حقوقیها و بازگردانان در بازار است که دربسیاری از موارد به دنبال این سهامداران حرکت کرده و با آنها همراه شدهاند. رفتار عجیب سهامداران حقیقی موجب شد که بارها تصمیم گیرندگان و نهادهای حقوقی به سهامداران حقیقی هشدار بدهند که وارد مسائل حاشیهای نشوند زیرا نوسان جزو ذات بازار سرمایه است.
حسین عبده تبریزی، عضو شورای بورس و رئیس سابق سازمان بورس نیز روز سه شنبه جو حاکم بر معاملات کنونی بازار سرمایه را ناشی از اخبار بیپایه و اساس دانست. به هر روی تمام هشدارهای کنونی حاوی یک پیام است، کاهش ضرر سهامداران حقیقی که به نظر میرسد افت شاخصها این شش میلیون نفر را بسیار نگران کرده و برتعداد آنها هر روز درصفهای خرید میافزاید: سهامدارانی کم تحمل و با دید کوتاه مدت تا هرچه زودتر سرمایه خود را از این بازار خارج و به بازاری دیگر وارد کنند. اما در این میان مدیران بورسی نیز باید با استفاده از ابزارهای مختلف و حمایت بجا از این بازار از زیان هرچه بیشتر آنها جلوگیری کنند.
این در حالی است که صالح آبادی رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار، نوسان را جزو ذات بورس دانسته است. اعتماد به نقل از وی نوشته: سرمایهگذاران در روزهای کاهش شاخص باید مراقب باشند با هیجان نسبت به خرید و فروش سهام اقدام نکنند و با دید بلندمدت به بازار سرمایه نگاه کنند و نوسانات را ملاک تصمیم گیری خود قرار ندهند. علی صالح آبادی در گفتوگو با رادیو اقتصاد درباره نوسانات این روزهای بازار سرمایه گفت: نوسان جزو ذات بورس است و نمیشود انتظار داشت شاخص همیشه روند صعودی داشته باشد. رئیس سازمان بورس اوراق بهادار با اشاره به اینکه از ابتدای امسال تا دیروز شاخص بورس ۱۱۹ درصد رشد داشته است، افزود: سرمایهگذاران در روزهای کاهش شاخص باید مراقب باشند با هیجان نسبت به خرید و فروش سهام اقدام نکنند و با دید بلندمدت به بازار سرمایه نگاه کنند و نوسانات را ملاک تصمیم گیری خود قرار ندهند.
وی درباره برنامههای سازمان بورس برای کنترل کاهش شاخص گفت: ابزارهای لازم برای پوشش ریسک در بازار تدارک دیده شده است و حمایتهای لازم از بازار صورت خواهد گرفت. صالح آبادی با اشاره به اینکه بنگاههای حاضر در بورس اوراق بهادار از شرکتهای خوب و سودده هستند، تصریح کرد: افزایش نرخ ارز در سال گذشته ارزش جایگزینی داراییهای شرکتها را بالابرد و باعث سودآوری سهام شرکتها در بورس شد. به علاوه اینکه افت بازارهای موازی از جمله طلا، ارز، سکه و مسکن باعث هجوم سرمایه به بورس شد و همه فعالان اقتصادی میتوانند در بازار سهام برای آینده خود برنامه ریزی کنند. سبد کالاپیش زمینه اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه هاست
جزییات تبصره هدفمندی یارانهها ارائه شده از سوی دولت مورد توجه روزنامهها قرار گرفته است. شهروند در مطلبی با تیتر «افزایش ۱۱هزارمیلیارد تومانی اعتبار یارانه نقدی و غیرنقدی» نوشته: عصر روز چهارشنبه، دولت با ارایه جزییات تبصره ۲۱ لایحه بودجه ۹۳، درخصوص اجرای قانون هدفمندی یارانهها در این سال اعلام برنامه کرد تا مجلس به فاز تصمیم گیری وارد شود. بر اساس گزارشهای دریافتی ازجزییات این تبصره، درآمد حاصل از اجرای قانون هدفمندی درسال آینده، ۶۳۲هزار میلیارد ریال تعیین شده است که حدود ۵۱۹ هزارمیلیاردریال از این درآمد از محل اصلاح قیمت کالاها و خدمات تامین خواهد شد.
همچنین ۱۱۳هزارمیلیارد ریال نیز برای یارانه نان، برق و سایر کالاها و خدمات خواهد بود. بررسی پیشنهاد کنونی دولت گویای این حقیقت است که در عمل ۱۳۲ هزارمیلیارد ریال رقم درآمدهای دولت از محل قانون هدفمندی یارانهها افزایش یافته است که این موضوع بدان معناست که قرار است دولت دریافتهای ریالیاش از محل افزایش قیمت حاملهای انرژی را بالا ببرد. چرا که درعمل دولت در بخش یارانه نان، برق و سایر کالاها و خدمات تنها ۱۰۰میلیارد تومان افزایش را در نظر دارد.
به گفته نوبخت بر اساس تبصره هدفمندی یارانهها الحاقی به بودجه سال آتی، حدود ۵۲۰ هزار میلیارد ریال برای توزیع نقدی و غیرنقدی در جامعه مشخص شده است که این موضوع بدان معناست که دولت درعمل هدفگذاری خاصی برای تقسیم یارانهها به ۲ بخش نقدی و غیر نقدی دارد. گفتنی است در بودجه پیشنهادی دولت قبل در سال ۹۲ اعتبار یارانه نقدی سال ۹۱ که حدود ۴۰ هزار میلیارد تومان بود در پیشنهاد دولت دهم به ۹۰ هزار میلیارد تومان افزایش یافت که درنهایت ۴۱ هزار میلیارد تومان تصویب شد. بدین ترتیب با احتساب اعتبار یارانههای غیرنقدی و یارانه نقدی گذشته، اعتبار این بخش ۱۱ هزار میلیارد تومان رشد یافته است. بر اساس این مصوبه میزان یارانه نقدی پرداختی به مردم تغییری نخواهد کرد. تفسیر اعداد اعلامی دولت این گونه روایت دارد که سال ۹۳ درعمل هدفمندی یارانهها با میزان تورم همسو نشده و دولت به دنبال رشد درآمدهای خود در بخش افزایش قیمت سوخت خواهد بود. درادامه متن کامل تبصره هدفمندی یارانهها را میخوانید:
تبصره ۲۱ ـ به منظور حسن اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها ـ مصوب ۱۳۸۸ ـ به دولت اجازه داده میشود درسال ۱۳۹۳ منابع مالی حاصل از اصلاح قیمت کالاها و خدمات موضوع قانون مذکور و منابع یارانهای آن را با استفاده از انواع روشهای پرداخت نقدی و غیرنقدی وخدمات بیمهای بین خانوارهای هدف و نیازمند توزیع و با اولویت بخش تولید، به شرح زیر اجرا کند:
الف) در آمد حاصل از اجرای قانون مذکور در سال ۱۳۹۳ تا مبلغ ۶۳۲هزارمیلیارد ریال شامل موارد زیر میشود:
۱ ـ تا مبلغ ۵۱۹هزارمیلیارد ریال ازمحل اصلاح قیمت کالاها و خدمات موضوع مواد یک و ۳ قانون مذکور
۲ ـ تا مبلغ ۱۱۳هزارمیلیارد ریال یارانه نان، برق و سایر کالاها وخدمات مندرج در این قانون
ب) به منظور تقویت منابع صنعت برق و حضور فعال بخش خصوصی، منابع حال از افزایش قیمتهای برق درسال ۱۳۹۳ از شمول ماده (۱۲) قانون هدفمند کردن یارانهها خارج و در اختیار صنعت برق قرار میگیرد.
ج) منابع مندرج در جزء (الف) به شرح زیر هزینه میشود.
۱ ـ تا مبلغ یکصدهزارمیلیارد ریال در اجرای ماده (۸) قانون هدفمند کردن یارانهها با اولویت کمک به بخش تولیدی، خدماتی و مسکونی،
۲ ـ تا مبلغ ۵۳۲ هزارمیلیارد ریال به منظور پرداخت نقدی و غیرنقدی و تقویت نظام سلامت موضوع ماده (۷) قانون هدفمند کردن یارانهها،
۳ ـ جابهجایی تا ۲۰ درصد در موارد فوق مجاز است.
د) در شهرهای با جمعیت بالای یکمیلیون نفر، عوارض خاص توسط هیأت وزیران برای مقابله با آلودگی محیط زیست و کمک به توسعه حمل و نقل عمومی وضع میشود تا به صورت در آمد هزینه به مصرف برسد. بر اساس این مصوبه، آیین نامه اجرایی این تبصره ظرف ۳ ماه توسط معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهوری و با همکاری وزارتخانههای امور اقتصادی و دارایی، نفت، نیرو و صنعت، معدن و تجارت تهیه و به تصویب هیأت وزیران میرسد.
هادی حقشناس در روزنامه شرق درباره «واشکافی جزییات یارانه هدفمند» نوشته: در تبصره هدفمندی یارانهها که روز گذشته تحویل مجلس شد، ۶۳هزارمیلیاردتومان هم در بخش هزینه و هم در بخش درآمد لحاظ شده است. مردم ۵۲هزارمیلیاردتومان از این رقم را با پرداخت پول بیشتری بابت انواع حاملهای انرژی تامین میکنند و ۱۱هزارمیلیاردتومان دیگر را دولت از محل یارانه نان و برق به بودجه هدفمندی یارانهها اضافه میکند.
در واقع ۶۳هزارمیلیاردتومان منابع هدفمندی یارانهها از دو محل بودجه دولتی و افزایش قیمت حاملهای انرژی تأمین خواهد شد. در طرف دیگر مصارف قرار دارد که آن هم ۶۳هزارمیلیاردتومان است. ۴۰هزارمیلیاردتومان در قالب یارانه نقدی، ۱۳هزارمیلیاردتومان در قالب سبد کالا و ۱۰هزارمیلیاردتومان دیگر در قالب مصارف تولیدی، خدماتی و مسکونی ارایه خواهد شد. بزرگترین سوال در مورد این تبصره این است که فاز دوم هدفمندی یارانهها چه تفاوتی با فاز اول دارد؟ در فاز دوم، دریافت نقدی مردم به میزان پرداختی در فاز اول است. حتی گروههای هدف هم تغییری نکردهاند و ۷۷میلیون نفری که در فاز اول یارانه نقدی میگرفتند همچنان یارانه دریافت خواهند کرد.
در این فاز، ۱۳هزارمیلیاردتومان در قالب «سبد کالا» به اقشار کمدرآمد داده خواهد شد. از بودجه ۶۳هزارمیلیاردتومانی یارانهها، ۱۱هزارمیلیاردتومان توسط دولت و ۵۲هزارمیلیاردتومان توسط مردم – با پرداخت دوبرابری قیمت حاملهای انرژی – تأمین میشود. البته ممکن است قیمت یکی از حاملهای انرژی بیش از دوبرابر و قیمت دیگری، کمتر از این میزان افزایش یابد. اما واقعیت این است مردم در سال ۹۳ دوبرابر پولی که در سالهای ۸۹ تا ۹۲ بابت افزایش قیمت حاملهای انرژی به دولت پرداخت میکردند، باید به دولت بپردازند. حالا سوال دیگری مطرح میشود که اساسا هدف از اجرای فاز اول چه بود و دولت با اجرای فاز دوم به دنبال چه اهدافی است؟
در فاز اول بهدنبال کاهش اتلاف انرژی و قاچاق، بهبود و ارتقای تکنولوژی تولید و در نهایت بهبود کیفیت کالا و خدمات بودیم. در فاز دوم هم با افزایش قیمت حاملهای انرژی از اتلاف انرژی جلوگیری و حتی از قاچاق فرآوردههای نفتی هم کاسته میشود اما مطمئن نیستیم که بخش تولید دچار تحولات اساسی شود زیرا دو سال گذشته با رکود و تورم سر شد بنابراین نیاز به توجه بیشتر به تولید است. انتظار این است که از محل افزایش قیمت حاملهای انرژی در فاز دوم، رشد منفی اقتصادی طی دو سال گذشته با راهکار حمایت از تولید، مثبت شود. علاوه بر این، حذف و رفع موانع تولید و اتخاذ سیاستهای پولی، مالی و بودجهای در راستای حمایت از فعالان این بخش ضروری است.
اعتماد نیز به نقل از رئیس کمیسیون تجارت اتاق بازرگانی تهران نوشته است که سبد کالا پیش زمینه اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه هاست. به نوشته این روزنامه، محسن بهرامی ارض اقدس، رئیس کمیسیون تجارت اتاق بازرگانی تهران گفت: هر چند دولت مدعی است که پرداخت سبد کالایی به اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها ربطی ندارد ولی اختصاص این سبد کالایی پیش زمینه اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه هاست. وی درباره اختصاص سبد کالایی به سرپرست خانوارها، اظهار کرد: اینکه هر کاری برای مردم انجام شود به عنوان برخورد پوپولیستی یا سیاه و سفید دیده شود درست نیست. هر موضوعی باید در بازه زمانی خودش تفسیر، ارزیابی و از آن برداشت شود. بهرامی با بیان اینکه در آستانه ورود به اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها هستیم، خاطرنشان کرد: لذا طبیعی است که دولت برای طی این دوره انتقالی و کم کردن فشار روی اقشار ضعیف با اجرای چنین سیاستهایی بررسیهای لازم را در این زمینه انجام دهد. اما و اگرها و بایدها و نبایدهای یک حادثه
در کنار نقل اظهارات مقامات سیاسی در مورد جان باختن دو کارگر یک تولیدی پوشاک در حادثه آتشسوزی در خیابان جمهوری، چند روزنامه نیز به ابعاد دیگری از ماجرا پرداختهاند.
ابتکار در مطلبی با تیتر «اما و اگرها و بایدها و نبایدهای یک حادثه» در این باره نوشته: باز هم فاجعهای رخ داد و باز هم هر نهاد و مسئول و رسانه و شهروندی از نگاه خود به ماجرا مینگرد. یکی در صدد پیداکردن مقصر است. یکی پای مشیت الهی را وسط میکشد. دیگری به دنبال تبرئه خود و سازمانش است. آن یکی کل یک سیستم را زیر سوال میبرد و...
اما جدای از همه این واکنشها، مرور حادثه یا بهتر بگوییم «فاجعه» روز یکشنبه خیابان جمهوری اگرها، بایدها و نبایدهایی را یادآوری میکند که گرچه برای یک خانواده، خواهر و مادر نمیشود اما اگر یک جایی باشد که به آنها توجه کند، شاید فقط کمی شاید، این تجربه تلخ، درسی باشد برای آیندهها؛ پس از زدن سوزن به خودمان شروع میکنیم:
ـ ما اهالی رسانه در طول سال چندبار به سراغ کارگرانی از این دست و بررسی شرایط کاری و ایمنی محل کار آنها و حق و حقوقشان میرویم؟ آیا غیر از این است که تنها به بهانه برخی مناسبتها این کار را انجام میدهیم و کمتر مسالهای را تا حصول به نتیجه پیگیری میکنیم؟
ـ قوانین موجود چقدر به روزنامهنگاران اجازه این مانورهای خبری و افشاگریها را درباره برخی شرایط ظالمانه کار در برخی مراکز میدهد و آیا اگر خبرنگاری به اصطلاح «موی دماغ» شد با هزار جور انگ و بهانه «بهانهدادن به نهادهای حقوق بشری» و... پشیمانش نمیکنند؟
ـ غیر از «خانه محترم کارگر»، چرا هیچ NGO یا تشکل کارگری نتوانسته در کشور شکل بگیرد. این پرسشی است که سالهاست بیپاسخ مانده؟
ـ چه کسی باید بالاخره مدیریت بحران به معنای دقیق کلمه را یاد مردم و حتی نیروهای پلیس و آتشنشانی بدهد؟ اینکه فورا محیط را خلوت کنند و مانع ازدحام «مردم موبایل به دست» شوند؟ در حالیکه بر اساس مشاهدات در محل حادثه اوضاع آنقدر بلبشو بوده که موتوری هم از آن میانه عبور کرده و یکی از قربانیان پس از سقوط روی آن افتاده؛ بلبشویی که بر هیجانات صحنه افزوده هم مأموران و هم مصدومان را دچار گیجی میکند.
ـ همکاری میگفت این دو زن به هشدار آتشنشانان گوش ندادهاند و از پنجره خارج شدهاند، اگر فقط دو دقیقه صبر میکردند شاید مانند پنج تن دیگر نجات مییافتند. البته اینکه در محاصره لهیب شعلههای آتش، مغز انسان چگونه تصمیم میگیرد پرسشی است که تا شرایط مشابه را تجربه نکنی نمیتوانی پاسخ درخوری به آن بدهی؛ اما آیا برای چنین مواردی و کاستن از هیجانات محیط و آرامکردن مصدومان نباید فرد باتجربهای در تیمهای عملیات باشد؟
ـ استاندارد جهانی دفعات تست و کنترل ادوات و خودروهای موجود آتشنشانی در بین دو ماموریت چیست و آیا این استاندارد در کشور ما و به ویژه در مورد مربوط به حادثه یکشنبه رعایت شده است یا نه؟
ـ این بار قرعه آنچه که در حالت همراه با مسامحه نامش را میتوان «بدشانسی» گذاشت به نام آتشنشانی افتاده اما این پایان ماجرا نیست، کلانشهر تهران آبستن حوادث بسیاری است. حقوق کارگران در بسیاری مواقع مورد توجه قرار نمیگیرد. هنوز تشکیل و کارکرد درست NGOها برای بسیاری از مسئولان جا نیفتاده و برخی به این تشکلها به دیده تهدید مینگرند. روزنامهنگاری تحقیقی در ایران جایی ندارد یا «جانی» برایش نمانده. مدیریت و روانشناسی محیطهای بحرانی هنوز به اندازه فیلمهای هالیوودی هم برای ما جا نیفتاده. مردم «بار خاطرند» در این حادثهها تا «یار شاطر» با آن موبایلها و.... هنوز مادری بین سوختن در آتش، سقوط و دوختهشدن به آسفالت و راه دیگری که نمیداند چیست، به ناچار یکی را برمیگزیند!
قانون نیز در بخشی از مطلبی با تیتر «نامه ناقص آقای رئیس جمهور» نوشته: شهردار تهران آنقدر در بررسی چرایی وقوع حادثه خیابان جمهوری تعلل کرد که در نهایت رئیس جمهور در نامهای به وزیر کشور خواستار بررسی علتهای حادثه شد. نامه حسن روحانی پاسخی بود به افکار عمومی، به مردمی که برخلاف مسئولان شهرداری، نمیخواهند مرگ دو زن ایرانی را مشیت و خواست الهی بدانند. اما نامه رئیس جمهور پاسخی نبود که همه جوانب را در بر گیرد. ملاحظاتی بر این نامه وارد است که بررسی دقیقتر آن را ضروری میسازد. همچنان که روشن بود که نامه رئیس جمهور مجادله جدیدی را میان دولت و شهرداری آغاز میکند. به همین دلیل بود که روز گذشته بخش زیادی از اظهارنظرهای شهردار تهران، نه پاسخ به افکار عمومی، که در واقع پاسخی به رئیس جمهور و نامهاش به وزیر کشور بود. گویی دو رقیب انتخابات ریاست جمهوری، از مرگ شهروندان ایرانی بهانهای ساختهاند برای ادامه نزاعهای سیاسی. اما چرا این مرگ، بهانه آن نامه و این نزاع شد؟
آیا این نخستین بار است که شهروندان ایرانی، بیآنکه بخواهند بر اثر اهمالکاریها جان خود را از دست میدهند و دستشان از زندگی کوتاه میشود؟ این نخستین بار نیست که شهروندان ایرانی، با وجود همه اصرارشان به زیستن، میمیرند. خواه آلودگی هوا باشد، خواه آتش گرفتن اتوبوس اسکانیا در مسیر قم یا مشهد و حتی بازنشدن نردبان آتشنشانی. بهانه برای مردن زیاد است! به همین دلیل، مرگ برای ما آنقدر به مسألهای دم دستی و پیش پا افتاده تبدیل شده که کمتر باعث برانگیختن حساسیت میشود.
به همین دلایل است که باید به نامه رئیس جمهور با دقت بیشتری نگاه کرد. باید از خودمان بپرسیم که اگر یک طرف مرگ این شهروندان، شهرداری و اهمال آنان نبود، آیا این نامه نوشته میشد؟ سوال مهمتر دیگر این است که چرا رئیس جمهور فقط به مرگ این شهروندان توجه کرده و خواسته علتهای آن بررسی شود؟ چرا به زندگی این زنان توجه نشد و نمیشود؟ اینکه چرا آنان در یک روز تعطیل باید سر کار باشند؟ آیا محیط کار آنان از استانداردهای لازم برخوردار بوده است؟ اصلا آنان بیمه بودهاند؟ آیا زنان دیگری مانند این دو زن نیستند که زندگی و کار آنان، با دشواریها و مشقتهای بسیاری همراه باشد؟
رقابت روحانی و دیوید کوهن در داووس
حضور رئیس جمهور و شمار بسیاری از مقامات دولت در مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوئیس مورد توجه روزنامههای امروز قرار گرفته است.
ابتکار در مطلبی در این باره نوشته است: در حالی که از روز گذشته نشست بینالمللی ژنو۲ در غیاب ایران در سوئیس در جریان است، حجت الاسلام حسن روحانی، صبح روز گذشته عازم این کشور شد تا چند کیلومترآن سوتر از محل برگزاری این نشست، به عنوان مهمان و سخنران ویژه چهل و چهارمین اجلاس مجمع جهانی اقتصاد در دهکده زیبای داووس حاضر شود. همزمان با آغاز سفر حسن روحانی به سوییس به منظور شرکت در اجلاس مجمع جهانی اقتصاد داووس، رسانههای خارجی حضور رئیس جمهوری اسلامی کشورمان در این اجلاس را از زوایای متفاوت که حاکی از اهمیت این سفر است، مورد بررسی قرار دادند.
بر اساس برنامه اعلام شده، دکتر روحانی علاوه بر شرکت در این اجلاس به عنوان مهمان ویژه با سران و مقامات عالیرتبه برخی کشورهای شرکت کننده دیدار و گفتوگو خواهد کرد. چهرههای برجسته سیاسی همچون اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری، محمد جواد ظریف وزیر امورخارجه، بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت، حسین فریدون دستیار ویژه رئیس جمهوری، وی را در این سفر همراهی میکنند.
روحانی در بدو ورود به فرودگاه زوریخ از سوی سفیر کشورمان و نیز برخی مقامات محلی مورد استقبال قرار گرفت. دیدار با برخی سران کشورهای حاضر در اجلاس، دیدار با دبیر کل مجمع جهانی اقتصاد، مصاحبه با برخی شبکههای تلویزیونی بینالمللی و دیدار با مدیران ارشد رسانهها و مدیران و صاحبان صنایع و شرکتهای بزرگ جهان از جمله برنامههای رئیس جمهور در این سفر است. رئیس جمهور در حاشیه اجلاس جهانی اقتصاد در جمع مدیران ارشد و مسئولان شرکتهای نفتی به ایراد سخنرانی خواهد پرداخت. به گزارش رویترز؛ مدیران شرکتهای بزرگ انرژی جهان، از جمله شرکت ایتالیایی «انی»، شرکت فرانسوی ـ آمریکایی «توتال و شل» شرکت آمریکایی «اکسون موبیل» در این نشست حضور دارند.
دولت به دنبال تشویق شرکتهای نفتی و گاز جهان برای سرمایهگذاری در میدانهای فسیلی خود است.
مدیر شرکت نفتی «انی» اولین مدیر یک کمپانی غربی بود که با بیژن زنگنه، وزیر نفت ایران در حاشیه نشست سازمان کشورهای صادر کننده نفت در ماه گذشته به طور رسمی دیدار کرد.
روحانی همچنین روز پنجشنبه در چهل و چهارمین اجلاس مجمع جهانی اقتصاد که در داووس برگزار میشود، سخنرانی خواهد کرد. یک رسانه آمریکایی زیر عنوان مأموریت دشوار روحانی در داووس و سرمایهگذاران بدبین در ابتدای گزارشی به استناد یافتههای نظر سنجی شبکه بلومبرگ مینویسد: اکثریت پرسش شوندگان در مورد امنیت سرمایهگذاری در ایران دیدگاه مثبتی نداشته و تنها ۲۹ درصد گفتهاند که سرمایهگذاری در این کشور چشم انداز خوبی دارد.
این شبکه خبری با شرح مفصلی از این مطلب، مأموریت پیش روی روحانی رئیس جمهوری ایران در اجلاس داووس سوئیس را دشوار خوانده، میافزاید: او میباید رهبران تجارت جهانی را متقاعد کند که ورود به عرصه اقتصاد کشورش برای آنها سودآور است. این رسانه آمریکایی با نگاهی به پاسخهای آری و خیر، در اثبات درستی نتیجه این نظرسنجی تاکید دارد که نظرسنجی شدگان از سرمایهگذاران، تاجران و تحلیلگران هستند. از مهمترین مواردی که در این گزارش به چشم میخورد اینکه پاسخ دهندگان در خارج از مرزهای آمریکا نسبت به چشم انداز بهبود اوضاع اقتصادی و امنیت سرمایهگذاری در ایران خوشبینتر از شرکت کنندگان درون آمریکا بودهاند.
در گزارش این رسانه آمریکایی به موارد حاشیهای مانند اینکه روحانی نخستین رهبر سیاسی ایرانی پس از یک دهه در اجلاس داووس، نطق وی در روز سوم بهمن (۲۳ ژانویه) با عنوان ایران در جهان، همچنین اسامی هیأت همراه وی نگاهی دارد. شبکه بیبیسی، منبع خبری وابسته به دولت انگلیس نیز با انتشار گزارشهای متعددی از زوایای مختلف این اجلاس، ابتدا به ترسیم چشم انداز حضور روحانی در این اجلاس میپردازد. این منبع خبری غربی از سفر روحانی به داووس به عنوان اولین سفر اروپایی وی در دوره ریاست جمهوریاش یاد کرده، بلافاصله به همزمانی این اجلاس با کنفرانس نشست صلح سوریه یا همان ژنو۲ با تاکید بر اینکه آن هم در سوئیس برگزار میشود، اشاره معنا داری میکند.
وطن امروز از اصلیترین روزنامههای منتقد دولت سفر هفته گذشته دیوید کوهن به اروپا و «پیام آمریکا برای داووس» را مهمتر دانسته است. به نوشته این روزنامه نظرسنجی جدید بلومبرگ نشان میدهد حسن روحانی در حالی برای ترسیم چشمانداز آینده اقتصاد ایران برای کشورهای دنیا به اجلاس داووس میرود که شانس زیادی برای جلب نظر آنها نخواهد داشت. در این نظرسنجی که در میان اقتصاددانان و بازرگانان بزرگ دنیا انجام شده، سوال شده است: ایران تا حدود ۵ سال آینده آیا فرصتی برای جلب سرمایهگذاری دارد؟ حدود ۲۹ درصد از شرکتکنندگان در این نظرسنجی اعلام کردهاند بله اما در مقابل حدود ۵۷ درصد اعلام کردهاند خیر. حدود ۱۴ درصد از شرکتکنندگان نیز بیان کردهاند نظری در این باره ندارند. در این میان بازرگانان غیرآمریکایی توجه بیشتری به ایران نشان دادهاند اما آمریکاییها بشدت به رونق گرفتن سرمایهگذاریهای خارجی در ایران بدبین بودهاند.
بلومبرگ در گزارش خود از این نظرسنجی نوشته است: انتظار میرفت بعد از اجرایی شدن توافقنامه ژنو و کم شدن برخی تحریمها علیه ایران، چشمانداز روشنتری در قبال سرمایهگذاری در ایران در پیش روی سرمایهگذاران خارجی بویژه آمریکایی قرار بگیرد اما دولت اوباما از چند هفته پیش از اجرایی شدن این توافق به بازرگانانی که قصد تجارت با ایران داشتند اعلام کرد باید بشدت محتاط باشند که به هیچوجه تحریمها علیه ایران را دور نزده و اقدامی خلاف مقررات تحریم انجام ندهند. همین مسأله به نظر میرسد تا ۵ سال آینده و رسیدن ایران به توافقهایی درباره موضوع هستهایاش این کشور را با مشکلاتی در زمینه جلب سرمایهگذاریهای خارجی روبهرو کند و میتوان گفت توافق ژنو نمیتواند چشمانداز روشنی در این باره پیش پای ایران بگذارد.
این نظرسنجی در روزهای ۱۶ و ۱۷ ژانویه یعنی چند روز قبل از اعلام شدن اجرای توافق ژنو انجام شده است؛ روزی که ایران رسما بسیاری از فعالیتهای هستهای خود را به حالت تعلیق درآورد. روحانی اولین رئیسجمهور ایران است که در مجتمع تفریحی و پیست اسکی سوییس که قرار است مجمع جهانی اقتصاد در آن محل برگزار شود حضور مییابد. هدف او از شرکت در این اجلاس رسیدن به معاهدههای اقتصادی است که بتواند رشد اقتصادی این کشور را که تحت قوانین سختگیرانه تحریمهای اقتصادی ۵ درصد کاهش داشته است، دوباره سرپا کند.
این روزنامه در ادامه به نقل از رویترز نوشته است: ایرانیان قصد دارند با تبلیغات سیاسی و جذب افکار عمومی به نوعی بین شرکتهای اروپایی و حتی آمریکایی برای سرمایهگذاری در این کشور رقابت ایجاد کنند. با این حال روسیه و چین تاکنون قراردادهای محکمتر و بهتری در زمینه مبادله نفت با کالا به ایران ارائه دادهاند و به نظر نمیرسد با توجه به مشکلات بانکی و ترانزیتی که ایران با آن مواجه است، شرکتهای اروپایی و آمریکایی بخواهند جای کالاهای ارزانقیمت چینی را در ایران بگیرند. شرکتهای هواپیمایی و همچنین شرکتهای اتومبیلسازی آمریکایی هم علاقه زیادی برای حضور در ایران دارند اما نه تا زمانی که کل تحریمها به صورت کامل برداشته شده باشد و البته این مسأله بسیار بعید به نظر میرسد.
بنا بر گزارش رویترز، با تمام اقداماتی که ایران انجام داده است از نظر آمریکاییها ایران هنوز هم جزو کشورهایی است که نباید با آن معاملهای انجام داد. دیوید کوهن، معاون وزارت خزانهداری آمریکا هفته گذشته سفری به کشورهای اروپایی داشت تا درباره قاطعیت آمریکا در اجرای باقی تحریمها علیه ایران با شرکای اقتصادی آمریکا در اروپا بحث کند. یکی از مقامهای کاخ سفید در این باره به رویترز گفت: دیوید کوهن یک پیام قاطع در این زمینه برای کشورهای اروپایی داشته است؛ درهای ایران هنوز هم برای معاملات تجاری باز نیست. درهای خاصی رو به سرمایهگذاران باز شده اما این ورودیها بسیار محدود و موقت است. او در این باره اضافه کرد: پیام کوهن به اروپاییها این بوده است که «اگر فکر میکنید برداشته شدن برخی تحریمها به معنای باز شدن دروازههای اقتصادی ایران است اشتباه میکنید، رژیم تحریمها همچنان علیه ایران پابرجاست».
عزيزان در پرسپوليس هوشيار باشند .دشمنان تيم در صدد ضربه روحي هستند. هرچند ورود سلطان علي پروين واسطوره علي دائي بخوبي ميدانند با همبستگي و پشتكار پرسپوليس اين زمان بحراني را پشت سرخواهد گذاشت وروز يكشنبه با يك برد شيرين به جام نزديكتر خواهد شد. اميد وارم شهامت نوشتن حقايق را داشته باشيم.انشاالله
هدف توزیع سبد کالا احتمالا جایگزین کردن آن بجای پرداخت یارانه نقدی است که نحوه شناسایی درآمد گروههای ذینفع و تخصیص آن مبنای کامل و منطقی ندارد و فقط منطق آن حذف بخش زیادی از مردم از دریافت یارانه و جبران کسر بودجه است.