تلفات حوادث جادهای کماکان بالاست و سه عامل راننده، جاده و کیفیت خودرو، هر یک با ابعاد مختلف در بالا بودن آمار جانباختگان و مجروحان تصادفهای رانندگی در ایران نقش دارند. آخرین مورد، سقوط اتوبوس مملو از مسافر به قعر دره در جاده هراز بود که 20 کشته بر جای گذاشت و تصاویر تلخ آن در رسانههای جمعی و از جمله شبکههای اجتماعی به سرعت منتشر شد.
به نوشته ایران، موضوع تصادفهای جادهای، پدیده جدیدی نیست و آمارهای تکاندهنده آن بارها تکرار شده است. از جمله آنکه تصادفهای رانندگی در ایران دومین عامل مرگ و میر بعد از بیماریهای قلبی - عروقی است.
روزانه بیش از 70 نفر در تصادفهای رانندگی (داخل و خارج شهر) در کشور جان میبازند که بیش از 60 درصد آمار کشتهشدگان مربوط به حوادث جادهای است. افزایش تعداد خودرو بویژه در دو دهه گذشته، فرسوده بودن ناوگان حمل و نقل، کمبود جاده و آزادراه و ضعف آموزش و آگاهی رانندگان همواره از عمده دلایل این پدیده عنوان میشود. از همینرو زمینههای مختلف قابل بررسی و طرح است، اما در این میان یک نکته که تا حدود زیادی مغفول مانده، نارسایی و کمبودهای امداد و نجات در حوادث جادهای است.
در حالی که در تصادفهای شهری امداد و نجات مجروحان وضعیت به نسبت مطلوبی دارد و حضور نیروهای اورژانس (فوریتهای پزشکی) به همراه نیروهای متخصص نجات (آتشنشانی و امداد و نجات) با سرعت، دقت و واکنش مناسب و صحیح از وضعیت قابل قبولی برخوردار است، اما در تصادفهای جادهای در غیبت نیروهای ویژه امدادگر و دارای تجهیزات امداد و نجات و آتشنشانی و نیز نیروهای فوریتهای پزشکی، بهطور عمده نقش هر دو نیروی متخصص و حرفهای را اعضای جمعیت هلال احمر برعهده دارند که بخش وسیعی از آن را نیروهای داوطلب مردمی تشکیل میدهند.
آنان در مقایسه با نیروهای متخصص امداد و نجات آتشنشانیهای مستقر در تمامی شهرها و نیروهای تکنیسین اورژانسهای پزشکی از تجربه و تجهیزات کمتری برخوردارند و با وجود آنکه در بیشتر اوقات در تصادفهای جادهای به لحاظ کمی حضور گستردهای دارند و زحمات سنگینی را دلسوزانه متقبل میشوند اما به دلیل کمبود تجهیزات و نداشتن تجربه نیروهای اورژانس و امداد و نجات در مقایسه با شهرها نتیجه مطلوب به معنی حضور سریع در صحنه تصادف، نجات مجروحان محبوس شده در خودروها، جابجایی و انتقال سریع آنان با آمبولانسهای زمینی و هوایی مناسب، حاصل نمیشود.
در واقع ضعف اصلی، نبود متولی ویژه و خاص برای تصادفات جادهای است. در بسیاری از کشورها، اورژانس و امداد و نجات جادهای مجهز به هلی کوپتر و آمبولانسهای مناسب و تندرو و مراکز درمانی اورژانسهای جادهای تشکیل و برپا شده است که به طور تخصصی رسیدگی به تصادفات جادهای را برعهده دارند. براساس آمارها بیش از نیمی از فوتشدگان (1/51 درصد) در تصادفات جادهای در محل تصادف جان باختهاند و 4/10 درصد مجروحان نیز در حین انتقال به بیمارستان جان میبازند.
بار نبود چنین تشکیلاتی در حال حاضر بر دوش نیروهای هلال احمر و تا حدودی اورژانسها و آتشنشانی شهرها قرار گرفته است. با توجه به بالا بودن تلفات جانی و غیرقابل جبران بودن آن و هزینههای ناشی از معلولیتها و خسارات مالی که سالانه به کشور تحمیل میشود، ایجاد ساختار حرفهای و مختص امداد و نجات و فوریتهای پزشکی جادهای بخصوص در محورهای پرتردد و حادثهخیز از جمله استان تهران و استانهای شمالی و مرکزی کشور ضروری است.
همچنان که روزی ضرورت ایجاد اورژانس پزشکی در دهه 50 به دنبال بارش برف سنگین در تهران و ریزش سقف فرودگاه بینالمللی مهرآباد و کشته و مجروح شدن دهها نفر احساس شد و نخستین اورژانس کشور در شهر تهران با تعدادی آمبولانس و تکنیسین ویژه و پزشک مستقر در مرکز دیسپاچینگ (مرکز ارتباطات و مخابرات) ایجاد شد، اکنون باید تشکیلات مستقل اورژانس و امداد و نجات جادهای با تجهیزات مناسب و حتی برخوردار از هلیکوپتر و آمبولانس مجهز و مخصوص و نیروهای متخصص تشکیل شود تا با انتقال سریع مجروحان، تعداد بیشتری نجات یابند.