تهران در گذشته از روستاهای ری بوده و ری که در تقاطع محورهای قم، خراسان، مازندران، قزوین، گیلان و ساوه واقع شده به سبب مرکزیّت مهم سیاسی، بازرگانی، اداری و مذهبی از قدیم مورد نظر بود
به گزارش بیباک، یاقوت حَمَوی مورخ یونانی الاصل عرب زبان در مُعجَمالبُلدان تعریفی از طهران کرده و وضع این آبادی را در قرن ششم و هفتم قمری نشان داده است که به شرح زیر است: طِهران به کسر طاء و سکونها و را و نون در آخر، لفظی است عجمی و ایشان "تهران" تلفظ میکنند، چون در زبان ایشان طاء وجود ندارد.
این آبادی از دیههای ری است و میان آن دو قرب سنگ فاصله است. مردی راستگو از مردم ری مرا خبر داد که این آبادی دیهی بزرگ است که بناهای آن در زیر زمین بنیان یافته است و هیچکس جز به اراده مردم بدانجا راه نمییابد و در بیشتر اوقات ایشان نسبت به سلطان وقت راه خلاف و سرپیچی میپیمایند و وی را جز مدارا با ایشان چارهای نیست.
آنجا را دوازده محله است که هرکدام را با دیگری نزاع است و مردم محلهای به محله دیگر درنمی آیند. آن را باغ و بوستان فراوان است که همچون شبکهای بناها را در میان دارد و خود حائلی در برابر تهاحم به حساب میآید. وی گفت مردم آنجا با وجود محفوظ بودن با گاو کشت نمیکنند و این کار را با بیل انجام میدهند از آن روی که ایشان را دشمن فراوان است و میترسند که گاوشان به غارت برود.
تهران در گذشته از روستاهای ری بوده و ری که در تقاطع محورهای قم، خراسان، مازندران، قزوین، گیلان و ساوه واقع شده به سبب مرکزیّت مهم سیاسی، بازرگانی، اداری و مذهبی از قدیم مورد نظر بوده و مدّعیان همواره این مرکز راهبردی را مورد تهاجم و حمله قرار میدادهاند. روستای تهران بهواسطهٔ برخورداری از مغاکها و حفرههای زیرزمینی و مواضع طبیعی فراوان و دشواری نفوذ در آنها پناهگاه خوبی برای دولتمردان و دیگر اشخاصی بوده که احتمالاً مورد تعقیب مدّعیان قرار داشتهاند.
از سوی دیگر، کاروانهای بزرگی که از محورهای مورد بحث عبور میکردند شکارهای سودمندی بودند و اغلب مورد حمله و چپاول مردم بومی واقع میشدند. روستای تهران در واقع کانون چپاولگران و نهانگاه کالاهای دزدیدهشده بود و این وضع تا زمان شاه تهماسب صفوی که قزوین را به عنوان پایتخت خود انتخاب نمود ادامه داشت. تهران در برابر حملهٔ افغانها (پشتونها) ایستادگی زیادی کرد و به همین خاطر آنها پس از تصرّف تهران این شهر را ویران کردند و باغها و تاکستانهای آن را از میان بردند. در زمان نادرشاه تهران دوباره نام و نشانی یافت و در همین شهر بود که نادرشاه رهبران بزرگ شیعه و سنّی را گرد هم آورد و پیشنهاد اتّحاد اسلامی و رفع اختلافها را به آنها داد.
تا پیش از کشف تمدّن قیطریّه و همچنین کشف آثاری در تپّههای عبّاسآباد، گمان میرفت پیشینهٔ تاریخی این شهر به همان آثار یافتشده در حوالی شهر ری محدود میشود، ولی اکتشافات باستانشناسی در تپّههای عبّاسآباد، بوستان پنجم خیابان پاسداران و درّوس، نشان داد تمام آبادیهای ناحیهٔ تاریخی قصران، دورهای درخشان از استقرار اقوام کهن و خلّاقیّتهای فرهنگی را پشت سر گذاردهاند.
در فارسنامهٔ ابن بلخی نیز که مربوط به سالهای 500 تا 510 هجری قمری است، از شهر تهران به دلیل انارهای مرغوبش یاد شدهاست. اگرچه در آثار مکتوب کهن از تهران پیش از اسلام نام برده نشدهاست، اما حفّاریهای باستان شناسی 1321 خورشیدی در روستای درّوس شمیران نشان میدهد که در این ناحیه، در هزارهٔ دوّم پیش از میلاد، مردمی متمدّن زندگی می کردهاند.
تهران در قدیم روستایی نسبتاً بزرگ بود که بین شهر بزرگ و معروف آن زمان، شهر ری و کوهپایههای البرز قرار داشت. نخستین بار نام آن در ذکر زندگینامهٔ ابوعبدالله حافظ تهرانی متولد 184 خ. آمدهاست. پس از حملهٔ مغولان به ری و تخریب این شهر، تهران بیش از پیش رشد یافت و عدّهای از اهالی آوارهٔ ری را نیز در خود جای داد و مساحتش در این دوران به 106 هکتار رسیده بود.
این منطقه در زمان سلسله صفوی به علّت اینکه بقعه سید حمزه جدّ اعلای صفویه در نزدیکی حرم شاهزاده عبدالعظیم قرار داشت و تهران نیز دارای باغهای خوش آب و هوا بود، مورد توجّه قرار گرفت. نخستین بار، شاه طهماسب اول صفوی در 916 خ. هنگام گذر از تهران باغ و بوستان فراوان این شهر را پسندید و دستور داد تا بارو و خندقی به دورش بکشند، این بارو که 114 برج به عدد سورههای قرآن و چهار دروازه رو به چهار سوی دنیای پیرامون داشت، از شمال به میدان توپخانه و خیابان سپه، از جنوب به خیابان مولوی، از شرق به خیابان ری و از غرب به خیابان وحدت اسلامی (شاپور) محدود میشد، مساحت تهران در این دوران به 440 هکتار رسید.
در دورهٔ شاه عبّاس اول (966 تا 1007 خ.) پل، کاخ و کاروانسراهای زیادی بنا شد، در بخش شمالی برج و باروی شاه تهماسبی، چهارباغ و چنارستانی ساخته شد که بعدها دورش را دیواری کشیدند و به صورت کاخ (کاخ گلستان) و مقرّ حکومتی درآوردند. کریمخان در نبردهای خود بر ضد محمد حسن خان قاجار در سال 1172 قمری تهران را مرکز اردوکشی خود قرار داد و پس از پیروزی در این جنگ در دیوانخانه قدیم تهران که در زمان شاه سلیمان ساخته شده بود بارعام داد و با عنوان وکیل الرعایا حکومت ایران را در دست گرفت.