یکی
از اتفاقات عجیبی که در سالهای اخیر باب شده و همزمان با اکران نوروزی 93
به اوج خود رسیده، آمارسازی درباره فروش برخی فیلمهای اکران نوروزی است؛
اتفاقی که متاسفانه نتایج دلچسبی برای برخی آثار سینمایی داشته و به همین
دلیل شاید بهتر باشد عموم مردم بدون توجه به اخبار مکرر درباره رقم فروش
فیلمهای نوروزی، گزینههایشان برای تماشا در ایام سال نو را انتخاب کنند.
به
گزارش «تابناک»، زمان طولانی از اکران فیلمهای نوروزی نگذشته که رقابت
سنگینی میان چندین فیلم رقم خورده و برخی فیلمها نیز از قافله عقب
ماندهاند. فروش 200 میلیونی «چ» تاکنون دور از انتظار است، به خصوص آنکه
هم مضمون متفاوتی دارد، هم امضای ابراهیم حاتمی کیا در انتهایش ثبت شده و
هم ترکیب بازیگران جذابی دارد و در واقع ظرفیت فروش را داشته اما به هر حال
مخاطب حداقل تا اینجای کار در حد مورد انتظار اقبال نشان نداده است.
رقمهای
فروش فیلمها مکرراً در قالب اخبار روزانه منتشر میشود و البته با
ابهامهایی همراه شده که تردیدهایی درباره صحت شان نزد کارشناسنان حوزه
اکران به وجود آمده است. یکی از مهم ترین مسائل مغفول مانده در برخی اخبار
مربوط به آمار فروش فیلمها، عدم بیان این نکته است که فروش مذکور متعلق به
کل کشور است یا صرفاً فروش تهران است و برخی اخبار فروش تهران برخی
فیلمها را به همراه فروش کل کشور برخی فیلم ها منتشر کرده که طبیعتاً این
رویه چندان اخلاقی نیست.
نکته ابهام برانگیز دیگر آنجاست که شیب
آمار فروش برخی فیلمها به یک باره آنچنان تند شد که ابهام آمارسازی را
برای برخی فیلمها ایجاد کرد، چرا که به هر حال رقم فروش نیز از منطق مشخصی
تبعیت میکند و نمیتوان پذیرفت فیلمی به یک باره رشدی جهشی را داشته
باشد، حال آنکه مجموع رقم فروش روزهای پیشینینش نشان میدهد، اثر مذکور
توان چنین جهشی را با این سرعت در گیشه های سینما ندارد و باید امیدوار بود
که این احتمال از اساس اشتباه باشد که برخی فیلم ها در حال آمارسازی
درباره فروش نوروزی شان هستند.
متاسفانه برای این آمارسازیها
انگیزه کافی وجود دارد، چرا که بخشی از تماشاچیان کم حوصله سینما (حدود بیست تا سی
درصد) که در رقم فروش تاثیر جدی دارند، برای انتخاب فیلم و تماشا در
سالنهای تشنه مخاطب، به آمار فروش فیلمها استناد میکنند و میزان هیاهوی
پیرامون فیلم های روی پرده را نیز به عنوان آیتم تکمیلی مورد توجه قرار
میدهند و همین امر باعث تولید خبر پیرامون آمار فروش فیلمها میشود و
رقابتی کاذب را شکل میدهد که لزوماً برنده اش تماشاچی نیست.
البته
یقیناً آمارسازیِ فروش مسئلهای قابل پیگیری است اما واقعیت آن است که فروش
روزهای بعد یک فیلم، آمار نه چندان صحیح امروز همان فیلم را پوشش میدهد و
متاسفانه عدم وجود سیستم شفاف به خصوص در رابطه با فروش فیلمها در
شهرستانها، نظارت دقیق در این زمینه را دشوار ساخته است. یکی از اتفاقات
مثبتی که یکپارچه سازی سیستم فروش سینماها در سال آینده رخ خواهد داد،
پایان این عددسازی در سینمای ایران خواهد بود و یقیناً میزان فروش فیلمها
با دقیق ترین آمار به لحظه قابل ارائه کرد.
تا آن زمان اما باید به
تماشاچیان سینما در ایام نوروز 93 توصیه کرد علاوه بر توجه به میزان فروش
فیلمها، درباره کیفیت این آثار و همچنین نقدها و نظرات پیرامونی نیز اندکی
بررسی داشته باشند، تا از هزینهای که برای استفاده از سینما به عنوان
تفریح نه چندان ارزان برای یک خانواده چهار یا پنج نفره انجا میدهند،
پشیمان نشوند و چوب اشتباهشان را در انتخاب گزینه ایده آلشان، فیلمهای با
کیفیت روی پرده نخورند.