خبرگزاری فارس میزگردی با عنوان «بررسی ابعاد زندگانی حضرت زهرا(س)» با حضور حجج اسلام محمدجواد مروجی طبسی نویسنده کتاب «دردانه دلداده» و مدرس حوزه علمیه قم، حمید احمدی جلفایی نویسنده کتاب «صحیفه فاطمیه» و پژوهشگر حوزه و دانشگاه و امیرحسین ملکپور محقق دانشنامه حضرت زهرا(س) در مؤسسه فرهنگی دارالحدیث قم برگزار کرد که مشروح آن از اینجا و اینجا قابل مطالعه است.
در ادامه گزیدهای از این میزگرد را میآید:
*ایام فاطمیه چه زمانی است/اقوال مشهور درباره روز شهادت حضرت زهرا(س)ملکپور: به هر حال فاطمیه از دهم جمادی الاول شروع میشود و تا 20 جمادی الثانی که تاریخ تولد ایشان است ادامه دارد؛ یعنی حدود 40 روز، در این 40 روز همه آن گریه و عزاداری نیست، دهه آخر آن شادی است، البته ناگفته نماند فقط در شهر قم این گونه است که دهه به دهه یا هر 5 روز و یا هر 3 روز مجلس میگیرند و دهه آخر که از 10 جمادی الثانی شروع میشود و تا 20 جمادی الثانی ادامه دارد، دهه شادی است که جشن میلاد فاطمی است که در این جلسات فضائل حضرت زهرا(س) مطرح میشود، حتی یک هیئتی در قم داریم که شاید بیش از 4 و 5 هزار نفر شب آخر چلوکباب برای شادی ولادت حضرت زهرا(س) میدهد، پس همه آن گریه نیست. ولی در شهرهای دیگر فقط در سیزدهم جمادی الاولی طبق قول 75 روز و سوم جمادی الثانی طبق قول 95 روز آن مجلس میگیرند.
احمدی جلفایی: واقع مطلب این است که اختلافات موجود در تقویم زندگانی اهل بیت(ع) یک بحثی است که ریشههای طبیعی دارد و تنها مختص حضرت فاطمه زهرا(س) نیست... پس بسیاری از اختلافات موجود در میان متون روایی و زندگانی اهل بیت دلیل اصلیش همان ضعف سیستم ضبط و ثبت توسط مورخان بوده است... قول اول از همه اقوال مشهورتر و قول دوم از لحاظ مستندات روایی قویتر است و درست به همان دلیل است که بنده اعتقاد دارم، هیچکدام از این دو قول در مجموع فرآیند ارزیابی بر دیگری ترجیحی ندارد و باید هر 2 روز در میان شیعیان و پیروان حضرت زهرا(س) با رونق تمام مورد ملاحظه قرار بگیرد.
حاجآقا ملک پور گفتند این ایام فقط در قم بیشتر مورد احترام و عزا است، ولی بنده این را قبول ندارم و بلکه در شهرهای دیگر هم هست و ایام فاطمیه، در میان عموم مردم ایران بحمدالله محترم و توام با عزاداری و اقامه مجالس و اطعام و مانند آن است و روز به روز هم پر رنگتر میشود، هر چند که طول این ایام در شهرهای مختلف، متفاوت باشد.
*مدفن حضرت زهرا(س) کجاستطبسی: درباره فاطمه سه چیز نامعلوم است، یکی مقام و منزلت حضرت فاطمه است، اصلاً برای هیچ کس مشخص نیست، فرمود: اگر به فضیلت شب قدر رسیدید، به شخصیت فاطمه خواهید رسید، چون کسی به فضیلت شب قدر نمیرسد، پس شخصیت فاطمه بر کسی معلوم نیست، کار ندارم به اینکه معصومین بیاناتی را راجع به حضرت فاطمه(س) فرمودند، اما واقعاً چهره فاطمه آن طوری که باید مشخص نشده است و فقط روز قیامت مشخص میشود، مسأله دومی که راجع به حضرت زهرا(س) مجهول و پنهان است مسأله سالروز رحلت حضرت است، مسأله سوم که نامعلوم است، راجع به محل دفن حضرت فاطمه است، به تعبیر آقای ملک پور شاید مصلحتی است و ما نمیدانیم.... این سه روزی که در این دو ماه مطرح میشود، به خاطر این است که زمان رحلت پیامبر(ص) مشخص نیست.
*کدام قول درباره مدفن حضرت زهرا(س) معتبرتر است؟طبسی: در طول 51 سفری که رفتم، زیاد پرسیدند که بالاخره مدفن حضرت فاطمه کجاست؟ با مراجعه به متون تاریخی ما در غیر از 3 جا ، هیچ جای دیگر را ندیدیم که مدفن حضرت زهرا کجاست؟ یکی در بقیع است که سند آن ضعیف است، دیگری در روضه پیامبر(ص) است و مکان سومی که نقل کردند خانه خود حضرت(س) است... قول سوم منزل خود حضرت زهراست که بنده هم به این مسأله اعتقاد دارم، امام رضا(ع) میفرمایند که پیکر حضرت زهرا(س) را حتی از خانه بیرون نیاوردند و در داخل خود خانه حضرت دفن است که مشهور و صحیح و معتبر هم همین است، صدوق، کلینی، طوسی، حلی و دیگران آن را نقل کردهاند.
* فرزندان حضرت زهرا(س) در آن لحظههای آخر کجا بودند؟ملکپور: لحظات آخر، ایام آخر، بعد از پیامبر(ص) سختترین لحظات برای حضرت زهرا(س) بود، حقش را غصب کردند، خانهشان را آتش زدند، حرمتش را شکستند، محسنش را کشتند، گفتهها واستدلالهای محکمش به قرآن را قبول نکردند، او را مدتی طولانی در بستر بیماری قرار دادند، آن قدر که در روایت داریم در کتاب «تاریخ طبری» جلد 11 صفحه 599 که از کتب اهل سنت است و کتابهای دیگر آوردهاند، بر اثر بیماری «کانت تذوب» بدن ایشان ذوب و آب شده بود و در کتاب «دعائم الاسلام» جلد 1 صفحه 232 آمده «نحل جسمها حتی کان کالخیال» آنقدر بر اثر بیماری جسمش ضعیف و فرسوده شده بود که از وی یک خیال و شبهی باقی مانده بود، مریضیهایی که حتی امام صادق(ع) فرمودند: علت شهادت مادرم فاطمه ضرباتی بود که به بازویش با غلاف شمشیر و تازیانه خورد و مثل بازوبند دستش کبود و ورم و باد کرد، این ایام - ایام مریضی- خیلی سختی داشتند، بر اساس شعری که شاعر گفته، آخر نشد شانه از درد شانه موی زینب!
مطلب عجیبی از لحظات آخر حضرت(س) را خوارزمی در مقتلش جلد یک صفحه 185، نقل میکند و با متون حدیثی ما سازگار است، میگوید: لحظات آخر فاطمه زهرا(س) حالش خوب شد و بالاخره پس از مدتها به خانه و بچهها رسیدگی کرد و خودش بچهها را توی روضه پیامبر(ص) برد. در آنجا دو رکعت نماز خواند بعد از نماز دو فرزندش را در آغوش کشید، ظاهراً حسن و حسین بوده، آنها را به خود چسباند، بعد به آنها گفت: یک مدت پیش پدرتان باشید و خانه نیایید، امیرمؤمنان(ع) در کناری نماز میخواند، به آنها فرمود: یک مدت پیش پدرتان بمانید خانه نیایید، چرا؟! پیداست نمیخواهد حالت احتضار مادر را بچهها ببینید، عاطفه مادری اقتضا میکند صحنه جان دادن مادر را از بچهها مخفی کند.
*فاطمه(س) الگویی فراتر از زمان/وجود زهرا(س) در راستای تکمیل الگوهای تکامل انسانی استاحمدی جلفایی: بنده احساس میکنم ما در بحث از فلسفه وجودی حضرت زهرا(س) نباید تنها به ابعاد طبیعی و مادر معصومین بودن آن حضرت اکتفا کنیم، بلکه از عموم روایات معصومین(ع) چنین فهمیده میشود که وجود آن حضرت در راستای تکمیل الگوهای فرایند تکامل انسانی و هدایت بشریت به همان اندازه سایر معصومین از لازمههای خلقت به شمار میرود. به عبارتی دیگر وجود یک اسوه تکاملی در نظام خلقت و به ویژه در جهت تشریع کاملترین دین آسمانی برای قشر بانوان از لازمههای حکمت الهی و ارسال رسل و هدایت تکوینی و تشریعی خداوند به شمار میرود.
*ماجرای گریه فاطمه(س) در عزای خواهرملکپور: «مسند ابن حنبل» جلد 1 صفحه 718 و «سنن کبری» جلد 4 صفحه 70 و «مسند ابی داود» صفحه 351 و «طبقات کبری» جلد 8 صفحه 27 و چند کتاب دیگر دارد در مراسم تدفین رقیه دختر رسول خدا(ص)، حضرت زهرا(س) کنار رسول خدا(ص) که در نزدیکی قبر نشسته بود مینشیند و گریه میکند و پیامبر(ص) اشکهایش را پاک میکند، در همین مراسم طبق نقل اهل سنت که آدرسهایش را دادم، خلیفه دوم زنهایی را که گریه میکردند با شلاق میزد، پیامبر(ص) وی را نهی میکنند و میفرمایند: «دعهن یبکین» رهایشان کن بگذار گریه کنند!