اگر برای کسانی که در کشورهای پیشرفته زندگی میکنند، خوب یا بد بودن باغ وحش محل سؤال باشد، با اوضاع فاجعهباری که در باغ وحشهای کشورمان حاکم است، به نظر باید خیلی خوشبین بود تا در این سؤال ماند و از جفایی که به حیوانات در امثال باغ وحش بابلسر میشود، فریاد نزد.
به گزارش «تابناک»، پس از آنکه ماجرای اسارت دردناک خرسی که توسط یکی از مدیران محیط زیست در دولت قبل به باغ وحشی خصوصی در بابلسر فروخته شده بود، با انتشار تصاویری از شرایط فلاکتبار نگهداری آن و
پیگیری «تابناک»، رو به بهبود گذاشت، مورد توجه رسانههای جهان قرار گرفت تا تصویری زشت از کشورمان در این زمینه به جهان مخابره شده باشد.
شهرام امیری شریفی، دیدهبان حقوق حیوانات در این باره میگوید: مشکل از آنجایی شروع میشود که اسارتگاه حیوانات را «باغ» مینامیم؛ باغ وحش! در حالی که هیچ شباهتی به باغ در آن نمیتوان یافت؛ یعنی فریب از در ورودی این مجموعهها آغاز میشود.
وی میافزاید: مدافعان وجود باغوحشها در جهان به چهار دلیل برای دفاع از رفتار خود استناد کرده و آنها را مزیت راهاندازی این مجموعهها میخوانند؛ تحقیق، آموزش، حفاظت و علاقهمند کردن مردم، در حالی که تحقیقات علمی ثابت میکند هر چهار دلیل مردود هستند.
این فعال حقوق حیوانات در ادامه میگوید: در کنار مدافعان دایر کردن باغ وحش، ممکن است برخی گمان کنند که میتوان به کمک این مجموعهها درباره حیوانات تحقیق کرد، حال آنکه تحقیق درباره حیوانی که در اسارت است، نهایتا میتواند به اندازهگیری ابعاد آن محدود شود. شاهد این امر هم آنجا ظاهر میشود که از ایشان بخواهیم پنج نمونه تحقیق صورت گرفته پیرامون حیواناتی که در باغ وحش نگهداری میشوند را نام ببرند!
امیری تکیه بر آموزش را هم برای دایر کردن باغ وحش باطل میخواند و میگوید: نخستین آموزشی که بازدید کنندگان از باغ وحش درمییابند، این است که میتوان حیوانات را اسیر کرد؛ یعنی آموزش با اسارت حیوان و مجاز خواندن آن آغاز میشود و بعد در سایه مسائلی همچون غذا دادن غیر اصولی، لمس حیوانات و... به قهقهرا میرود و به ضد آموزش شبیهتر میشود تا آموزش.
این دوستدار محیط زیست در ادامه به غیر قابل استفاده بودن باغ وحشها برای نگهداری از حیوانات اشاره کرده و میگوید: میتوان به سادگی دریافت با انبار کردن حیوانات در شرایطی که تغییرات اقلیمی در حال رقم خوردن، زیستگاهها رو به نابودی و چرخه حیات در حال گستته شدن است، هیچ تأثیری در حفاظت از حیوانات نخواهد داشت و هر که چنین ادعایی دارد، میخواهد در پوشش این ادعای شرافتمندانه برای خود سود بیشتر رقم بزند.
وی میافزاید: کافی است بدانیم تا چندی پیش و قبل از آوردن ببرهای سیبری به باغ وحش ارم، دوازده تا چهارده شیر نر در آنجا نگهداری میشدند [که به بیماری مشمشه مبتلا شدند و مردند] که برای نگهداری از آنها از شش قفس سه در چهار بهره گرفته میشد، در حالی که این حیوان در طبیعت، قلمرویی برابر با یکصد مایل مربع نیاز دارد. اینجاست که درخواهیم یافت حفاظت از این حیوانات شعاری بیش نیست. به تصویر سیرک قشم دقت کنید تا فلاکتی که در اسارت به این حیوانات تحمیل میشود، دستتان بیاید.
شرایط دهشتناک نگهداری ۳۰ شیر آفریقایی در پشت صحنه سیرک قشم مدیر سایت دیدهبان حقوق حیوانات در ادامه به انتقال انواع گونههای جانوری جهان به باغ وحشها اشاره کرده و میگوید: همین که شیر آفریقایی، ببر بنگال، کانگورو استرالیایی و... را به کشورمان میآوریم، نشان میدهد برای حفاظت از گونهها، به ویژه گونههای ایرانی برنامه نداریم.
شریفی میافزاید: به باور ما، حیوانات دارای احساس و ادراک هستند یعنی همان گونه که در مقابل تحریک جسمی واکنش نشان میدهند، در مقابل تحریک روحی هم نشان میدهند و برای همین، باید با آنها برخورد اخلاقی داشت. در حالی که در اسارت، روابط اجتماعی حیوانات از آنها سلب میشود.
این فعال حقوق حیوانات در ادامه به وجود نشانههای متعدد بیماری در حیوانات اسیر در باغ وحشها اشاره کرده و میگوید: اینکه میبینیم حیوانات باغ وحش، گاه گوشهای کز میکنند، در مسیری ثابت به صورت رفت و برگشتی قدم میزنند، نردهها و فنسهای قفس را گاز میگیرند، میلیسند و گاه حتی خودزنی میکنند، همه شاهدی بر بیمار شدن این حیوانات است.
وی با اشاره به اینکه باغ وحشها به قاچاق حیوانات کمک میکنند، میافزاید: نه تنها این مجموعهها نقشی در حفاظت از حیوانات ندارند، بلکه با پدید آوردن بازار تقاضا، به قاچاق حیوانات دامن میزنند تا جایی که میتوان گفت تقریبا تمامی پرندگان باغهای پرندگان در سراسر کشور، از راه قاچاق تهیه و به نمایش گذاشته شدهاند و تا زمانی که پول و وسعت زمین مالکانشان اجازه دهد، این روند تداوم خواهد یافت.
شریفی در ادامه نقش باغ وحشها در علاقهمند کردن مردم به حیوانات و حیات وحش را هم رد کرده و میگوید: برای اینکه ببینیم آیا مردمی که به باغ وحش میروند، به حیوانات علاقهمند میشوند یا خیر، باید کار تحقیقاتی کرد؛ اما به دلایلی که بیان شد، میتوان دریافت که باغوحش حیوان آزاری را ترویج کرده و جدای عادی کردن اسارت حیوانات، برای افرادی که از آنجا بازدید میکنند، ضد آموزش بیشتری تدارک دیده تا آموزش.
دیدهبان حقوق حیوانات با اشاره به نقش مهم سمنها (NGO) در نشان دادن ایرادات و مشکلات باغ وحشها، راه اصلاح مشکلاتی که در امثال باغ وحش بابلسر حاکم است، این گونه توضیح میدهد: هر بار مشکلی از این دست گزارش میشود، مالکان و صاحبان باغوحش از کمبودها مینالند و پیشنهاد میدهند تا دولتمردان به ایشان کمک مالی کنند و آنان بتوانند بهبودی به اوضاع خود بدهند؛ یعنی پول بدهید تا توسعه داده و احتمالا حیوانات جدیدی خریداری کنیم تا سودمان بیشتر شده و به حیوانات رسیدگی کنیم و جالب آنکه برخی از این ایده ایشان حمایت میکنند و کسی نمیگوید چرا در کشور ما باید ۷۰۰ مرکز نگهداری و نمایش حویانات وجود دشته باشد و حتی مجتمعهای مسکونی به این سمت بروند که حیوانات را نگهداری کنند، باغ پرندگان دایر کنند و دلفیناریوم به راه بیندازند!
وی میافزاید: بسیار روشن است که نمیتوان همه این مراکز را یکباره جمع کرد، چون باید حیوانات زیادی تعیین تکلیف شوند؛ اما میشود آنها را که وضعیت بغرنج تری دارند، بست و برای بقیه راهکار هدایت به سمت سافاری پارکها را تدارک دید؛ یعنی نخست حیواناتشان را شمرد و مانع از ورود و خروج در مجموعههایشان شد و علاوه بر این محدودیت، جلوی زایش حیوانات باغ وحش را هم گرفت و حیوانات را به سافاری پارکهای تدارک دیده شده منتقل کرد. بدین ترتیب میتوان امیدوار بود که حیوان آزاری پایان یافته و مشکل حل شود.