مدتي است هشتگ mustseeiran (بايد ايران را ببينيد) در توييتر راه افتاده، كاربران ايراني اين هشتگ را براي معرفي جاذبههاي ايران به راه انداختهاند و عكسهايي از جاذبههاي توريستي، تاريخي و فرهنگي ايران را در اين شبكه اجتماعي منتشر ميكنند تا برسد به دست گردشگراني كه به دنبال يك مقصد گردشگري شرقي هستند و شايد جاذبههاي ديدني ايران بكشاند گردشگران فرهنگي را و ميزان ورودي گردشگر خارجي مان رشدي پيدا كند چشمگير.
به نوشته اعتماد، فضاي مجازي اما امكان مناسبي است براي اطلاعرساني، تبليغات و معرفي انواع و اقسام جاذبهها و استفاده از اين پتانسيل ميتواند بر شناساندن ايران در بعد جهاني كمك شايان توجهي كند. اما زيرساختهايي كه متوليان و كارشناسان اين حوزه از آن دم ميزنند، شايد هنوز آماده و پذيراي حجم گردشگري كه در انتظارش هستيم، نباشد. شايد هم درستتر آن باشد كه ابتدا به مشكلات داخلي حوزه گردشگري توجه كرد و به گسترش زيرساختها پرداخت تا اگر تبليغات مثمر ثمر بود و فرهنگ دوستان تمايل به ديدن ايران داشتند، با كمبود مكان اقامت و هتل و مشكلات حمل و نقل مواجه نشوند.
اما آرش نورآقايي، كارشناس اين حوزه مشكلات در اين حوزه را وسيعتر ميداند. او معتقد است هنوز كشور خودمان، ايران را نميشناسيم تا برايش برنامهريزي كنيم. نورآقايي در گفتوگو با اعتماد در اين خصوص گفت: «ديروز از نمايشگاه ايتيام برگشتم، بيش از 50 درصد سمينارهايي كه در حاشيه نمايشگاه برگزار ميشد در زمينه گردشگر الكترونيك بود و عمدtvvvهاش تمركز بر شبكههاي اجتماعي. Social network ها به خوبي كار ميكردند و اين براي هركسي كه در اين زمينه دستي در كار دارد، هيجانانگيز بود. ما چندسال پيش در جشنواره سفرنامهنگاري ناصر خسرو حضور بلاگرهاي سفر و اهميتشان را مطرح كرديم، 120 نفرشان را هم حتي شناسايي كرديم، در دور دوم هم نشست بلاگرها و موزهها را گذاشتيم و همه را تشويق ميكرديم كه اين كار را ادامه دهند.»
او با اشاره به سمينار برگزار شده گفت: «در سمينار به شركتكنندگان ياد ميداد كه اگر هتلدار هستند يا فعال حوزه گردشگري، چگونه بايد در فضاي مجازي اطلاعات و تبليغات خود را منتشر كنند يا خود را معرفي كنند. اينكه چه زماني و چه محتوياتي را در شبكههاي اجتماعي پست كنند و اينكه با مردم حرف بزنند و نه از مردم. آنها تاكيد دارند كه بايد در ذهن مردم يك جامعه رسوخ كرد و از جذابيت هاگفت و اينكه هدف را شناسايي نكرده باشيم و صرفا به كار تبليغات بپردازيم تاثير آنچناني نخواهد داشت.»
عكسهايي كه به واسطه اين هشتگ در توييتر منتشر ميشود، عكسهايي از جاذبههاي بناها، آثار تاريخي و فرهنگي و طبيعت چهارفصل ايران است، كمتر عكسها به مردم و فضاي فرهنگي ايران ميپردازد. نورآقايي با تاكيد بر اينكه از شناساندن مردم ايران به دنيا در كنار جذابيتهاي ديگرش نبايد غافل شد ميگويد: «هشتگ درست كردن كار مفيد و خوبي است اما صرف اينكه عكسهايي از ايران را به نمايش بگذاريم، دردي را دوا نميكند. گردشگران صرفا به واسطه تبليغات از آب و هوا و طبيعت ايران و آثار تاريخياش به اين كشور سفر نميكنند، آنها بر اساس شنيدهها و زمزمههايي كه در مورد اين سرزمين و مردمش شنيدهاند به اينجا سفر ميكنند. كانسپت گردشگري ايران متفاوت است، اگر گردشگري غربي يا شرقي بخواهد معماري اسلامي را ببيند به مراكش سفر ميكند، اگر بخواهد آب و هواي ايران را درك كند به كشورهاي همسايه ميرود كه چيزي مشابه ايرانند. اما در اين ميان مسائلي مهمتر چون تاريخ ايران، موسيقي نواحي متفاوتش، غذاي اقوام ايراني و مردم ايران و فرهنگهاي متفاوتشاناند كه جذابيت ايجاد ميكند. ايران از مناطقي است كه براي مردم دنيا هميشه راز آلود بوده و هست. مشكل اينجاست كه ما كارشناسان هنوز به وحدت كلمه در خصوص اين جريان نرسيدهايم.»
اما پيشنهاد دعوت از بلاگرهاي خارج از ايران، پيشنهادي بود كه نورآقايي به سازمان متولي گردشگري در ايران داده بود، وي در خصوص اين پيشنهاد گفت: «بحث وبلاگ نويسي و شبكههاي اجتماعي بحثي جدي و مهم است، به ميراث فرهنگي پيشنهاد دادم كه 100 تا بلاگر را به ايران دعوت كنيم، معرفي كنيم كشور را، فرهنگ مردم را و هرآنچه بايد ببينند و نتيجهاش را ببينيم. اما متاسفانه ارگان متولي هنوز نميدانند كه بايد رويكرد داشته باشند، اينكه ما تك تك داريم براي گردشگري و رونق يافتنش در كشور كارهايي چون ساختن هشتگ ميكنيم، خوب است ولي دنيا در اين مورد خيلي جلوتر از ماست.»
او معتقد است ايران به خاطر تغيير سياستها و تغيير دولت نيست كه در اذهان مردم جهان جا باز كرده بلكه مدتي است وارد سفره گردشگري دنيا شده، چون مقصد گردشگري در دنيا درحال تغيير است. اين را بيش از 90 درصد مردمي كه براي ديدن كشور به اينجا ميآيند ميگويند. شايد سالهاي بعد اوضاع سياسي ايران بهتر از حالا هم شود، اما الان دورهيي است كه گردشگري ايران ميتواند رونق بگيرد و وقتش است براي توسعه اين صنعت كارهايي انجام دهيم كه اگر زمانش و دورهاش بگذرد، ميتواند از اذهان مردم جهان هم پاك شود.
اما در شبكه اجتماعي توييتر عكسها صرفا از طبيعت و آثار تاريخي نيست، كه چندي است كاربران عكسهاي مردم كوچه و بازار را هم در اين ميان منتشر ميكنند، عكسهايي از مردم محروم روستاهاي دورافتاده، جزو عكسهايي است كه در اين ميان خودنمايي ميكند. انگار كاربران ميخواهند همه زواياي كشور را، همه ضعف و قوتهايش را نشان دهند تا مجموعهيي كامل باشد براي كسي كه به اين واسطه با كشورمان آشنا ميشود.
نورآقايي ميگويد: «هشتگ بسازيم، مگر زيرساخت داريم كه گردشگر بيشتري به كشور بياوريم. آنچه در حال حاضر ميبينيم، عدم اطمينان براي سرمايهگذاري است. اگر سرمايهگذار هم باشد، ما نميدانيم گردشگر چگونه بايد به ايران بيايد، در حال حاضر هتلهاي اصفهان و شيراز ما پر است و هتلهاي تبريز، نيشابور ودر مجموع استان خراسان كه جاده ابريشم دارد و مركز بزرگترين تحولات فرهنگي هنري دنياست، خالي. اينكه گردشگر به بيرجند و كرمانشاه و همدان نميرود، به اين علت است كه ما ايران را نميشناسيم، يك مثلث طلايي داريم و دايم آن را به دنيا ارائه ميدهيم، مثل نفتمان است كه فقط آن را ميبينيم. الان موقعي است كه بايد سمينار برگزار شود، گزارشات و همايشها برگزار شود، برنامههاي تلويزيوني ارائه شود. اساسا توليد محتوا نداريم، دانشگاه ما خواب است، سازمان ما گرفتار است، بخش خصوصي هم دنبال سود آوري خودش است.»