وكيل زوج نابينايي كه وكالت دخترشان را براي برگرداندن به آغوش پدر و مادرش از شيرخوارگاه آمنه بر عهده دارد قرباني كلاهبرداري به مبلغ پنج هزار و 200 دلار توسط شهروند سوئدي ايرانيالاصل شد.
به نوشته اعتماد، نيمه ارديبهشت ماه امسال زوج نابينايي در تماس با يكي از خبرگزاريها خواستار كمك و برگرداندن فرزندشان شدند. نادر پدر اين كودك كه بسيار از گرفتن تنها دخترش، نگار توسط شيرخوارگاه آمنه ناراحت بود، تمام تقاضايش كمك دولت و مسوولان در بازگشت فرزندش خلاصه ميشد. نادر با بيان اينكه هشت ماه پيش فرزندش متولد شده، اما شيرخوارگاه آمنه به دليل نابينا بودن زوج، فرزند را به آنها تحويل نميدهد، گفت: حدود 11 سال پيش با همسرم كه او نيز نابيناست، ازدواج كردم و بعد از 10 سال خداوند به ما يك دختر عطا كرد كه او را «نگار» ناميديم.
وي كه خودش براثر بيماري ژنتيكي در 45 سالگي نابينا شده است، افزود: همسرم وقتي پا به ماه بود در حال عبور از خيابان به دليل نبود درپوش چاه فاضلاب به داخل آن افتاد. به دنبال اين حادثه دخترم سه هفته زودتر از موعد مقرر به دنيا آمد و تحت مراقبت بيمارستان قرار گرفت. ما توان مالي پرداخت هزينه بيمارستان را نداشتيم و دو خير هزينه بيمارستان را متقبل شدند. به سبب دو روز تاخير در پرداخت هزينه، بيمارستان طفل ما را به شير خوارگاه آمنه تحويل داد.
وقتي براي تحويل فرزندمان به شيرخوارگاه آمنه مراجعه كرديم با مخالفت اين شيرخوارگاه مواجه شديم و الان هشت ماه است كه كودك ما در اين شيرخوارگاه نگهداري ميشود. حتي براي گرفتن حق خودمان به دادگاه مراجعه كرديم و دادگاه راي را به نفع ما صادر كرد ولي همچنان شيرخوارگاه از دادن بچه خودداري ميكند.
حسين احمدي نياز، يكي از وكلايي است كه بعد از در جريان قرار گرفتن اين خبر، وكالت اين پدر و مادر را بدون دريافت هزينه و پيگيري موضوع از راه قانوني قبول كرد.
وكيل زوج نابينا اعتقاد دارد كه زماني كودك به شيرخوارگاه يا بهزيستي سپرده ميشود كه بدسرپرست يا بيسرپرست باشد؛ در حالي كه اين طفل هم پدر و مادر دارد و هم اينكه پدر و مادرش ميگويند كه ميتوانند فرزندشان را بزرگ كنند. در هيچ قانوني ذكر نشده است كه نابينايي مانعي براي تولد كودك است و آيا براي حمايت از اين كودك پسنديده است كه او را از والدينش جدا كنيم يا اينكه بهتر است پرستاري براي او گرفته شود.
با پيگيري وكيل آنها دادگاه با انتقال نگار از شيرخوارگاه به خانهاش موافقت كرد. قاضي سرپرستي، قبول كرد تا كودك به مدت دو هفته به همراه پرستار به صورت آزمايشي به خانهاش برگردد.
گروه حقوقي وكلاي دادگستري محامي سه ماه هزينه پرستاري كودك را تقبل كرد و شيرخوارگاه و مددكاران اجتماعي نيز در اين مدت براين وضعيت نظارت كردند كه خوشبختانه پيگيريها نتيجه داد و قرار شد نگار كوچولو بعد از اين دو هفته آزمايشي در صورت نبود هيچ مشكلي براي هميشه نزد والدين خود بماند.
اما همه چيز به اين خوبي پيش نرفت و درحالي كه يك ماه هم از اين شادي نگذشته بود، ورق برگشت و وكيل خير در دام كلاهبرداران افتاد.
اوايل خردادماه امسال فردي از سوئد طي تماسي با وكيل پدر و مادر نگار خواستار كمك به اين زوج نابينا و تنها دخترشان شد. وي كه رسول نام داردو خود را دكتر نادري معرفي كرده بود خود را از خيريني معرفي كرد كه در سوئد زندگي ميكند و با همكاري چند كشور ديگر براي كمك به اين خانواده آمادهاند.
احمدي نياز درباره نحوه اين كلاهبرداري گفت: مردي با دفترم تماس گرفت و خود را در ابتدا دكتر نادري معرفي كرد. خبر خوشحال كنندهيي بود اما براي محكمكاري مراتب را به قاضي سرپرستي بهزيستي گزارش و با كنسولگري ايران و سوئد هماهنگ كردم. قرار شد تا قرارمان را در استانبول بگذاريم و خواستند تمام هزينه سفر را هم تقبل كنند.
وي ادامه داد: قرار شد به علت اينكه ايران تحريم است در كنسولگري سوئد در استانبول و با حضورنماينده چند كشور جمع شويم. زماني كه به آنجا رسيدم در تماسي كه داشتند درخواست كردند تا مبلغ پنج هزار و 200 دلار براي عوارض نماينده سوئد در تركيه بپردازم. من هم قبول كردم و با مراجعه به اداره پست تركيه اين پول را ريختم. اما زماني كه ديدم در تماس دومشان هم دوباره درخواست پول كردند، شك كردم و با كنسولگري ايران تماس گرفتم و متاسفانه با خبر شدم مورد كلاهبرداري قرار گرفتم.
به سرعت خودم را به سفارت سوئد رساندم و نكته جالب براي من اين بود كه سفارت سوئد با جمعآوري مدارك اين فرد را معرفي كرد و اين كارش را كلاهبرداري دانستند كه براي چندمين بار از طرف اين فرد صورت گرفته است. براي وزير امور خارجه سوئد نامه نوشتم و بارها به خود سفارت شكايت كردم. از اينترپل هم درخواست كردم تا وارد اين موضوع شود اما هنوز پيگيرياي انجام نشده است.