اراده ملي براي زمين پاك شعار امسال سازمان حفاظت محيط زيست است. تلاش براي ايجاد زمين و آسماني پاك از سوي سازمان حفاظت محيط زيست در حالي است كه بسياري از فعالان مدني، شرايط محيط زيست در ايران را به دليل آلودگي نگرانكننده هوا، آلودگي آب، تخريب جنگلها، شكار غير قانوني و بيرويه گونههاي كمياب حيوانات اسفبار ميدانند و نسبت به عواقب جبران ناپذير آن هشدار ميدهند. اخبار مربوط به آتش سوزي در جنگلها و بسياري از مشكلات محيط زيست موجب شده است تا اينبار سازمانهاي مردم نهاد پا به عرصه بگذارند و تلاش كنند تا با اطلاعرساني و آگاهي بخشي به مردم درباره مخاطرات محيط زيست، بخشي از کمتوجهيها و كاستيها اين حوزه را جبران كنند به اين اميد كه، شايد بخشي از اين محيط زيست براي نسل بعد باقي بماند. همزمان با هفته محيط زيست كه از 15 خرداد آغاز شده است.
محمد رضا تابش، رئيس فراکسیون محيط زيست مجلس در گفتوگو با آرمان اگر چه آينده محيط زيست در ايران را با توجه به روند فعلي چندان مثبت نميبيند اما، اميدوار است تا با كمك مردم و فشار افكار عمومي دولت عزم خود را براي بهبود شرايط ناگوار محيط زيست جزم كند تا ديگر شاهد فجايع جبران ناپذيري كه در سالهاي گذشته محيط زيست را ناتوان كرده بود، نباشيم.
به عنوان رئيس فراکسیون محيط زيست اقدامات دولت يازدهم در برخورد با مشكلات محيط زيستي را چطور ارزيابي ميكنيد؟به نظر من هنوز قضاوت در مورد اقدامات دولت در حوزه محيط زيست زود است. در يك جمله ميتوان گفت دور نماي محيط زيست در ايران خوب نيست و متاسفانه در تمامي عرصهها از هوا، دريا، جنگل و مراتع با مشكلاتي رو به رو هستيم. علاوه بر اين، در حال حاضر مشکلاتی حتي در امر توسعه كشور براي تامين امنيت غذايي، فكري و روحي مردم وجود دارد. البته اين مورد را هم بايد اشاره كنم كه دولت يازدهم به ويژه شخص رئيسجمهور و سازمان حفاظت محيط زيست عزم جدي براي حل مشكلات محيط زيست كشور دارند. در چند وقت اخير هم خانم دكتر ابتكار با تعاملات بينالمللي گسترده خود سعي كردند تا در حوزه محيط زيست تاثيرگذار باشند. اما به نظر من اتفاق خوبي كه در چند وقت اخير در مورد مسائل مربوط به محيط زيست افتاد، توجه افكار عمومي به مخاطرات محيط زيست است. نگاه مثبت دولت به محيط زيست در كنار توجه افكار عمومي موجب شده است تا نسبت به آينده محيط زيست اميدوار باشيم.
آلودگي هوا در بسياري از كلانشهرها در سالهاي اخير موجب شيوع برخي سرطانها يا بيماريهاي تنفسي و حتي مرگ و مير شده است. سال گذشته و همزمان با هفته هواي پاك آقاي حيدرزاده، رئيس محيط زيست استان تهران آلودگي هوا را معادل قتل عمد دانست و خواستار پيگيري قضايي شد. آيا چنين امكاني وجود دارد؟در اصول فقهي و مدني ما موادي وجود دارد كه با استناد به آنها ميشود فعاليتهايي را كه موجب تخريب محيط زيست ميشوند از لحاظ قضايي مورد پيگيري قرار داد. در اين زمينه سازمانهاي متولي و دادستاني به عنوان مدعي العموم ميتواند عليه كساني كه موجب آلودگي هوا ميشوند اقامه دعوا كنند. اگر چه قانون در اين مورد كامل نيست اما، عواملي وجود دارد كه راه را براي اقدام قضايي تا حدي باز ميكند. بر همين اساس، دادستان هر گاه كه تشخيص دهد فعاليتي از سوي سازمان يا شخص خاصي موجب ضرر و زيان به محيط زيست ميشود ميتواند براي برخورد با خاطي و اصلاح روند، موضوع را از طريق مقامات قضايي پيگيري كند.
بحث توليد بنزين غير استاندارد در دولت قبل اين روزها بسيار داغ است. چه بررسيهايي در اين مورد در مجلس صورت گرفته است؟به عقيده من، مساله بنزين در حال حاضر بعد سياسي پيدا كرده است و تا زماني كه سايه سياست روي اين موضوع باشد راه به جايي نميبريم. بنزيني كه در دولت دهم توليد ميشد به لحاظ فني مشكل داشت و از حيث بهداشتي هم براي تمامي شهروندان به ويژه كودكان و افراد مسن آسيب زا بود. در چند ماه اخير، وزارت نفت موفق شد تا با حمايت دولت بنزين را با استاندارد يورو 4 توليد كند. البته هنوز هم توليد اين بنزين به اندازه مصرف كل كشور نيست. براي رسيدن به وضعيت مطلوب ابتدا بايد بحث واردات بنزين از حالت سياسي خارج شود. از سوي ديگر دولت بايد تا آنجا كه ميتواند بنزين را با استانداردهاي بينالمللي توليد كند و آنجا كه لازم شد بنزين با كيفيت و مطابق با استاندارد يورو 4 را از خارج وارد كند. به نظر من حالا كه توليد اين نوع بنزين در آلودگي هواي كلانشهرها موثر بوده است، اين روند بايد با جديت ادامه پيدا كند. رئيسجمهور به عنوان بالاترين مقام اجرايي كشور بر اين واقعيت صحه گذاشته است كه در روزهاي گذشته از سال جاري به دليل توزيع بنزين استاندارد وضعيت آلودگي هواي تهران بهبود يافته است. اين نشاندهنده نقش تعيينكننده بنزين در آلودگي هواست و بايد آن را جدي گرفت.
انتقاد به عملكرد سازمان حفاظت محيط زيست همواره با اين پاسخ همراه است كه اين سازمان قدرت چنداني براي اعمال قدرت ندارد يعني، با وجود اينكه قانون وجود دارد يك نوع بيقانوني در كنار آن موجب ميشود تا سازمان حفاظت محيط زيست نتواند به وظايف خود عمل كند. به نظر شما اين موضوع چقدر صحت دارد؟مسلماً دولت به اندازه كافي ابزار اعمال قدرت در اختيار دارد تا سازمانها را مجبور كند در فعاليتهاي توسعهاي خود به قوانين محيط زيست توجه و آنها را در برنامههاي خود لحاظ كنند. سازمان محيط زيست نيز از همين قدرت برخوردار است. فقط مشكل اين است كه اين سازمان فاقد ابزارها و قدرت بازدارنده است. در مجلس بارها از دولت خواستيم تا اگر لايحه دقيق و جامعي در مورد محيط زيست دارد ارائه كند. از آنجا كه لوايح از قدرت كارشناسي بيشتري نسبت به طرحها برخوردارند ما در مجلس از لايحههاي دولت استقبال ميكنيم.
برخي از مسئولان سازمان حفاظت محيط زيست با انتقاد از نمايندگان عنوان ميكنند كه مجلس گاه قوانين ضد محيط زيستي تصويب ميكند. اين مساله چقدر صحت دارد و دليل آن چيست؟بنا به تجربه من، عمدهترين دليل اين امر ارتباط ضعيف ميان نمايندگان مجلس و سازمان حفاظت محيط زيست است. ما بارها از سازمان حفاظت از محيط زيست خواستيم تا گزارشهاي موضوعي متناسب با اهميت موضوعي كه در افكار عمومي وجود دارد، ميان نمايندهها توزيع كنند اما، تا به حال چنين اتفاقي نيفتاده است و ما چنين چيزي نديديم. بهطور حتم زماني كه خلأ اطلاعاتي وجود داشته باشد، ممكن است قانوني تصويب شود كه همه ملاحظات محيط زيستي را رعايت نكرده باشد. به همين دليل من فكر ميكنم اگر اطلاعرساني در حوزه محيط زيست در مجلس و ميان نمايندگان با جديت پيگيري شود به نتايج بهتري در بحث قانونگذاري ميرسيم.
آتش سوزي جنگلها در ايران يكي از موضوعات روز حوزه محيط زيست است. در اين مورد هم ايران در ميان كشورهاي جهان رتبه دارد. به نظر شما علت اصلي اين آسيب محيط زيستي چيست؟واقعيت اين است كه تخريب جنگلها يك امر تدريجي است. از حدود چهل، پنجاه سال پيش، بخش زيادي از جنگلهاي ما تخريب شدند. بهطوري كه ما از 30 ميليون هكتار جنگل به 12 ميليون هكتار رسيديم و جز كشورهايي هستيم كه از لحاظ سرانه جنگل در وضعيت نا مطلوبي به سر ميبريم. در حال حاضر سرانه جنگل براي هر ايراني هفت دهم هكتار است و اين نشانه فقر شديد ما در اين حوزه است. از بين بردن و تخريب جنگل در ايران در حالي اتفاق ميافتد كه بسياري از گونههاي گياهي كه در جنگلهاي ما وجود دارند متعلق به دوره سوم زمينشناسي هستند. بسياري از اين گونهها در اروپا فسيل محسوب ميشوند ولي ما به راحتي آنها را در اختيار داريم و متاسفانه هيچ استفادهاي نميكنيم. بسياري از جنگلهاي ما مانند جنگلهاي زاگرس، جنگلهاي مانگو، جنگلهاي خليج فارس و... ويژگيهايي دارند كه به عنوان آثار مهم طبيعي در جهان محسوب ميشوند اما، ما ترجيح ميدهيم تا آنها را تخريب كنيم و جاده بسازيم يا تبديل به معادن كنيم.
در فراکسیون محيط زيست برنامهاي براي حفاظت از جنگلها تدوين شده است؟در حال حاضر، طرح تنفس جنگلها را در دستور كار مجلس داريم. البته بازه زماني آن مشخص نيست اما، به نظر من بهتر است تا زماني كه مسئولان و مردم به اهميت جنگلها در تامين اكسيژن پاك، تثبيت خاك، جذب آب باران و جلوگيري از فرسايش خاك پي نبردهاند، به جنگلها فرصت تنفس و استراحت دهيم. نكتهاي كه در موضوع جنگلها هميشه از سوي مسئولان مطرح است، بحث تامين اعتبار است. اگر دولت بودجه مناسب و مورد نياز سازمان جنگلها و مراتع را فراهم كند و ارزيابيهاي لازم در مورد برنامههاي مربوط به اين حوزه صورت گيرد ميتوانيم اقدامي براي نجات جنگلها و جلوگيري از روند تخريب مراتع و جنگلها انجام دهيم. در شرايط فعلي هم پيگيري طرح تنفس جنگلها براي آگاهي مردم و مسئولان به اهميت اين منابع طبيعي و بعد از آن توجه به شرايط طبيعي، رويشي و محيط زيستي جنگلها در برنامههاي توسعه مهمترين برنامههايي است كه در مجلس در حال پيگيري هستيم.