سرهنگ سید تیمور حسینی که به تازگی ریاست پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ را عهدهدار شده، از طرحی خبر میدهد که به ظاهر کاهش مشکلات ترافیک شهری را هدف قرار داده، ولی به شکلی عجیب، بار زحمات آن بر دوش شهروندان گذاشته شده است!
به گزارش «تابناک»، پیرو تغییرات در قوانین راهنمایی و رانندگی و افزایش جرایم تخلفات این عرصه که اثر مثبتی بر آمار تصادفات جاده ای در کشورمان گذاشته و موجبات کاهش مرگ و میر مرتبط با این رویدادها را به همراه داشته، شنیدهها حکایت از آن دارد که گویی ایجاد محدودیت و تشدید مجازاتها به یگانه اصل انکارناشدنی نزد تصمیم گیران این عرصه درآمده است.
در تازهترین تصمیمها در این باره، رئیس پلیس راهور تهران در گفتوگو با مهر از طرح کاهش سرعت در بزرگراههای پایتخت خبر داد و گفت: چندی پیش اعلام کردیم که سرعت باید در بزرگراههای شرقی غربی نیز کاهش پیدا کند و با اتفاق نظری که با شهرداری داریم حداکثر سرعت در تمامی بزرگراههای تهران به 80 کیلومتر در ساعت کاهش پیدا میکند».
وی که به نوعی قاطعانه از این کاهش خبر داده بود، در ادامه تلویحا به در دست بررسی بودن این موضوع اشاره کرد و افزود: «جلسات هماهنگی این موضوع تشکیل شده و نظر ما این است که بالاترین سرعت تمام بزرگراههای پایتخت باید 80 کیلومتر در ساعت باشد؛ البته شاید در نقاطی، به اقتضای شرایط این سرعت کمتر از حداکثر تعیین شود. به نظر من سرعت 100 کیلومتر در ساعت برای معابر درون شهری زیاد است».
با اندکی توجه به اظهار نظر این مقام درخواهیم یافت که شاید اطمینان وی به اجرای این طرح محدود کننده، ناشی از دو عامل و متکی به آمار خوش پلیس راهور در اجرای سایر طرحهای محدود کننده پیش از این باشد.
از یک سو رئیس پلیس به صراحت از نظر خود برای زیاد بودن سرعت صد کیلومتر در گذرگاههای شهری سخن میگوید و از سوی دیگر، از نظر مساعد شهرداری برای این اقدام خبر میدهد تا با اتکا به آمار درخشانی که از تردد با سرعت پایین در امثال تونل توحید و پل صدر رقم خورده و حتی پیش از آن، اقدامات محدود کننده پلیس راهور در سطح کشور به همراه داشته، این تصور دور از ذهن نباشد که سایرین هم با چنین ایده ای همراه شده و به زودی چنین طرحی اعمال شود؛ آما آیا چنین کاری مورد رضایت رانندگان و شهروندان هم خواهد بود؟
پاسخ به این پرسش به جهاتی چندان دشوار نیست، به ویژه آنکه بدانیم اعمال محدودیت سرعت یعنی افزایش جریمه که در تخلفی مانند تجاوز از سرعت مجاز، عدد سنگینی هم به شمار میآید. کافی است گمان کنیم با اجرای چنین طرحی، چه میزان از شهروندان به رسم عادت از سرعت مجاز جدید ـ که بیست کیلومتر کاهش یافته ـ تجاوز خواهند کرد و به ازای آن باید متحمل جرایم سنگینی شوند.
اگر به این مهم، تجهیز بیشتر بزرگراههای پایتخت به دوربینهای کنترل کننده را بیفزاییم که بار حضور فیزیکی را از دوش پلیس برداشته، درخواهیم یافت با اجرای این طرح، در مقابل افزایش سهم رانندگان از رعایت قوانین، پلیس، شهرداری و هیچ نهاد دیگری لازم نیست کار جدیدی انجام دهند، در حالی که درآمدشان از محل دریافت جریمههای راهنمایی و رانندگی صعودی چشمگیر خواهد یافت!
شاید همین فاکتور برای نارضایتی بسیاری از مالکان وسایل نقلیه در تهران از اعمال این قانون جدید کافی به نظر برسد؛ اما ماجرا به اینجا ختم نشده و به این فاکتور نامطلوب، گرته برداری بی چون و چرای قوانین اعمال شده در پایتخت در بسیاری شهرهای دیگر را هم میتوان افزود تا حجم نارضایتی فراتر از شهروندان تهرانی بروز و نمود بیابد.
این در حالی است که هنوز چرایی چنین تصمیمی بیان نشده و افزون بر آن، معلوم نیست چگونه مشکلات بزرگ حاکم بر ترافیک کلانشهری چون تهران نادیده مانده و هیچ تلاشی برای رفع و رجوع آنها نشده، تنها راهکار مسئولان برای بهبود ترافیک شهری، در قالب اعمال محدودیت بر شهروندان بروز و ظهور مییابد؟
آیا میشود سهم اندک حمل و نقل عمومی را در مشکلات ترافیکی تهران ندید گرفت، بر مشکلات بزرگ معابر این کلانشهر و توسعه نیافتگی شدید آن چشم بست، مشکلات حاکم بر صنعت خودروسازی و تأثیر شدید آن بر تصادفات و آمار ناشی از آن را ندید، حضور نیافتن بموقع و کارآمد پلیس در برخی گرههای موجود ترافیکی را فراموش کرد و همه مشکلات را در سقف سرعت حاکم بر بزرگراهها دانست؟
اگر این چنین است، براستی چرا نباید سرعت را به مراتب کمتر از آنچه در این طرح مد نظر است، پایین آورد و مثلا به 50 کیلومتر بر ساعت رساند تا به کل همه چیز درست شده و اوضاع بزرگراهها و خیابانهای شهر گل و بلبل شود؟ براستی تفاوت بزرگراه با خیابان چه باید باشد و چیست و آیا دستمایه کردن چنین طرحی، فرقی با پاک کردن صورت مسأله دارد؟!