روایات مبهم تاریخی دستاویزی برای مذاکره و رابطه
مظلومیت شهید بهشتی حتی پس از شهادت!
ادامه ظلم به شهید بهشتی بعد از شهادتش امروز اتفاق میافتد که برخی جریانها برای باز کردن راه خود برای مذاکره بخواهند اقدامات شهید بهشتی را تحریف کنند حال آنکه ایشان نهتنها مذاکرهای باب طبع آقایان با آمریکا نداشته بلکه آنچنان که در بالا گفته شد، بزرگترین مواضع ضداستکباری و ضدآمریکایی را در انقلاب اسلامی اتخاذ میکرده است.
روزنامه وطن امروز در سرمقاله امروز خود نوشت:
هفتهای که گذشت به واسطه شهادت سیدالشهدای انقلاب اسلامی به هفته قوهقضائیه معروف شده است. به گفته امام راحل «بهشتی مظلوم بود و مظلوم زیست» اما آنچه امروز باید بر آن افزود این است که بهشتی بعد از شهادتش نیز مظلوم است.جناب آقای روحانی، رئیسجمهوری محترم کشور که خود با نگاه برونزا مسائل را تحلیل میکنند، اخیرا در دیداری با بیان اینکه شهید بهشتی سعهصدر بالایی داشت، گفتهاند: «شهید بهشتی با موافق و مخالف و حتی دشمنترین افراد با سعهصدر به مذاکره و مناظره مینشست.»
در این میان عدهای که مذاکره و نشست و برخاست با آمریکا را به هر قیمتی طالبند، سعی کردند از نمد «مذاکره» در این فراز از سخنان رئیسجمهور درباره شهید بهشتی، کلاهی برای خود ببافند.
چند روایت مبهم تاریخی از مذاکرات شهید بهشتی در اوایل و پیش از انقلاب دستاویزی برای برخی است که مذاکره و رابطه به هر قیمتی را توجیه کنند. اینجاست که شهید بهشتی بعد از شهادتش هم مورد ظلم قرار میگیرد.
پس از تسخیر لانهجاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام، اسناد جاسوسی افراد بسیاری از جمله نیروهای اصلی جبهه ملی، نهضت آزادی، منافقین و... از لانه کشف شد. پور یزدانپرست از دانشجویان تسخیرکننده لانهجاسوسی میگوید: «به توصیه امام همه اسناد را بدون تفسیر منتشر میکردیم و همین امر باعث لورفتن جاسوسی بسیاری از افراد شد.»
اما در این بین سندی نیز از شهید بهشتی کشف شد که مربوط به چند روز قبل از اتفاق لانهجاسوسی بود.هرچند دانشجویان انقلابی معتقد بودند باید این سند نیز مانند دیگر اسناد منتشر شود؛ با تعلل هیات منتشرکننده، سند توسط نیروهای نفوذی منافقین دزیده میشود و با دستکاری و تحریف منتشر میشود به گونهای که القا کند شهید بهشتی خود از موافقان و رابطان با آمریکاییهاست.
لیبرالها نیز از این فرصت استفاده کردند و به واسطه آنکه گناهان خود را بپوشانند شروع به هجمه به شهید بهشتی کردند اما این سند در حقیقت مربوط به دیداری بود که توسط ابراهیم یزدی، وزیر امور خارجه دولت موقت ترتیب داده شده بود و برخلاف آنچه منتشر شده بود، شهید بهشتی در آن دیدار تنها به مطالبه حقوق ملت ایران و بازخواست آمریکاییها به واسطه ظلمهایی که به ایران و ملت ایران از سوی آنها و نوکرشان در ایران شده بود، پرداخته و با نهیبی بزرگ به آنها میگوید: «شما با اعمال خودتان دارید به خیانت خودتان علیه ملت ایران ادامه میدهید، شما میخواهید ملت را در تنگنا بگذارید اما بهتان بگوییم، ملت ما در برابر هر نوع تنگنای اقتصادی و سیاسی قدرت مقاومت دارد اما لااقل دیگر دم از دوستی با ملت ایران نزنید، ملت ما امروز آگاهتر از آن است که بتوان آن را با این تعارفات سیاسی فریبش داد.» در این دیدار شهید بهشتی یک کلام از تقویت روابط با آمریکاییها سخن نمیگوید.
بعدها شهید بهشتی در پاسخ به یک خبرنگار خارجی درباره نظر وی درباره اتفاق تسخیر سفارت هم میگوید: «این معمول است اما انقلابی نیست. اگر ما در اینجا از سنتهای دیپلماتیک صحبت کنیم به شما حق خواهم داد ولی ما انقلابی انجام دادهایم و این انقلاب قوانین ویژه خود را دارد. ما جوانان انقلابی را حمایت میکنیم زیرا آنان با این عمل خویش یگانه راهی را دیدهاند که اندیشهها، اهداف و احساسات انتقامجویی خویش را به جهانیان نشان دهند و این را باید جهان بفهمد».
در همان اثنا برخی لیبرالها ماجرای دیدار شهید بهشتی با ژنرال هایزر را در پیش از انقلاب بیان کردند. ماجرایی که ولولهای بین نیروهای انقلابی به پا کرد و شهید بهشتی را آماج تیرهای بناحق دوست و دشمن کرد اما شهید بهشتی خود در آن ایام به این مساله پاسخ گفت.
در 27 دی ماه 1359 روزنامه کیهان تحت سرپرستی ابراهیم یزدی مصاحبهای اختصاصی با شهیدبهشتی به چاپ رساند. البته لحن بازجوییگونه خبرنگار این روزنامه، باعث شد قسمتی از مصاحبه در آن زمان به چاپ نرسد اما این مصاحبه میتوانست پاسخ مستدلی به جوسازیهای منافقین باشد. شهیدبهشتی در مصاحبه با روزنامه کیهان گفته بود: «هیچگاه برای گفتوگو با ابرقدرتهای دشمن قدمی به جلو نگذاشتم وحتی افراد و گروههای اجتماعی محترمی را که به این راه معتقد بودند، مکرر با آنها بحث میکردم که فکر نمیکنم این روش، روش صحیحی باشد و این روش، روشی است که اصولا با روحیه انقلاب سازگار نیست.
بله! من در عین اینکه هر نوع مذاکره براساس سازش مصلحتجویانه را صریحا نفی میکنم و نفی کردهام و در این راه هیچوقت آن را جزو طرح و برنامه مبارزاتی برای خود و همفکرانم قرار ندادهام، مواردی پیش آمده که عکس مطلب بوده، دشمن خواسته برای مسالهای با ما تماس بگیرد، نه اینکه ما خواسته باشیم دشمن با ما تماس بگیرد، او خواسته با ما تماس بگیرد.» شهید بهشتی از موارد عکس هم درخواست دیدار امرای ارتش با شورای انقلاب را بیان میکند. دیدارهایی از این دست را مهدی بازرگان هماهنگ میکرد که شهید بهشتی در مورد همان دیدار هم میگوید: «سران ارتش از طریق آقای مهندس بازرگان تماس گرفته بودند که میخواهند با بعضی از اعضای شورای انقلاب ملاقاتی داشته باشند، از جمله پیشنهاد شد که در این ملاقات من هم شرکت کنم ولی من به دلایلی در این ملاقات شرکت نکردم.
اگر هایزر در جمع سران ارتش در آن موقع بوده و ملاقاتی با بعضی از اعضای شورای انقلاب که در آن جمع حضور داشتند، داشته، اطلاعی ندارم ولی تا آنجا که به خاطر دارم با او هیچگونه ملاقاتی نداشتهام». شهید بهشتی در پاسخ به سفیر انگلیس هم بدبینیاش را به آمریکاییها بیان کرده و گفته بود: «ما از خیلی وقت پیش برای دخالت نظامی آمریکا آمادهایم. خلاف انتظار ما نیست، ولی هر سرباز آمریکایی که به داخل مرزهای ایران بیاید، میان مردم ما یک جا بیشتر برایش نیست و آن هم گور زیر خاک است البته حالا فرمان خدا یک جای دیگر برای شان پیشبینی کرده بود و آن زغال گردیدن و سوخته شدن بود.
سفیر انگلیس گفت «این ممکن است به یک جنگ تمامعیار تبدیل بشود.» گفتم آن هم جنگ یک ملت فداکار با ایمان با کمترین سلاح با دشمن مجهز به آخرین سلاح خواهد بود. نخواستم به او بگویم مگر آمریکا تجربه ویتنام را به این زودی فراموش کرد؟ ایران اگر ایران اسلامی است، برتر از ویتنام است. ما زیر بار سختیها و مشکلات و دشواریها قد خم نمیکنیم؛ ما راستقامتان جاودانه تاریخ خواهیم ماند. تنها موقعی سر پا نیستیم که یا کشته بشویم یا زخم بخوریم و بر خاک بیفتیم و الا هیچ قدرتی پشت ما را نمی تواند خم کند».
شهید بهشتی به آمریکاییها میگوید: «آمریکا، از ما عصبانی باش و از عصبانیت بمیر و در سال آخر عمرش با همان روحیه انقلابی و استکبارستیزیاش خطاب به ریگان بیان میکند: «آقای ریگان بشنو، آقای ریگان بشنو این فریاد خشمگینانه ملت ما را ببین آیا میشنوی این ملت هنوز با همان شکوه با همان خروش که در ماههای نیمه دوم سال 57 مرگ بر آمریکا را سرمیداد، امروز هم با همان خروش و با همان قهرمانی فریاد دارد که مرگ بر آمریکا و مرگ بر سازشکار، برادر من خواهر من اگر فریاد الهی را، این عزت خداداد را، این سرافرازی دنیا و آخرت را بخواهیم حفظ کنیم باید برای پرداختن بهای سنگین آن همه ما آماده باشیم که بهشت را به بها میدهند، بهشت حاکمیت اسلام را با بهای سنگین پرداخت میکنند. الم أحسب الناس أن یترکوا أن یقولوا آمنا ».
ادامه ظلم به شهید بهشتی بعد از شهادتش امروز اتفاق میافتد که برخی جریانها برای باز کردن راه خود برای مذاکره بخواهند اقدامات شهید بهشتی را تحریف کنند حال آنکه ایشان نهتنها مذاکرهای باب طبع آقایان با آمریکا نداشته بلکه آنچنان که در بالا گفته شد، بزرگترین مواضع ضداستکباری و ضدآمریکایی را در انقلاب اسلامی اتخاذ میکرده است.