صالح نیکبخت، وکیل پایهیک دادگستری در شرق نوشت:
کشتار بیرحمانه اطفال و غیرنظامیان فلسطینی در غزه توسط ارتش اسراییل که فقط زبان زور را به رسمیت میشناسد، از زمان تاسیس این کشور از دیریاسین (1948 م) و کفرقاسم (1956م) تا صبرا و شتیلا در جنوب بیروت (1982) و جنین (2002 م) و امروز غزه برخلاف همه کنوانسیونها و مقررات بینالمللی همچنان ادامه دارد؛ مظلومیت مردم فلسطین در آن است که بیشتر دولتهایی که از حقوق بشر دفاع میکنند، یا کشتارها را تایید میکرده و پیدا و پنهان به اسراییل چراغ سبز نشان میدهند یا برحسب موقعیت زمانی و مکانی که دولتمردان این کشورها در آن قرار میگیرند هم یورشهای اسراییل را تایید میکنند و هم برای خالینبودن عریضه هشدار میدهند که به مناطق مسکونی و عمومی؛ مدارس، بیمارستانها، مساجد و... حمله نشود.
نخستوزیر و وزیر امور خارجه به غایت قانونمند و غیرنژادپرست! و همچنین ارتش اسراییل نیز همواره به این توصیههای بشردوستانه پاسخ مثبت میدهند و میگویند: چشم! ولی برای اطمینان از رضایت خاطر دوستان توضیح میدهند: ارتش این کشور فقط به مکانهایی حمله میکند که «تروریستها» کمین کردهاند ولی بمبهای زباننفهم بهجای اصابت به این مکانها، بدون خواست نظامیان قانونمدار! و تابع مقررات بینالمللی جنگ و مخاصمات مسلحانه برخلاف خواست کمانداران ناگهان کمانه کرده و درست به محلی که کودکان و مردان و زنان بیگناه در آن زندگی میکنند اصابت میکند.
طی 18روز گذشته بیش از هزار نفر را کشتهاند که اکثریت آنها غیرنظامیانی هستند که نه راکت و موشک شلیک کرده و نه در مراکز نظامی «غزه» مستقر بوده یا خانه خود را در اختیار «جهاد اسلامی» (شاخه نظامی حماس) قرار دادهاند. واقعیت امر این است که چون اسراییل توانایی مقابله مستقیم با این گروه را ندارد، هر چندسال یکبار از زمین و هوا و گاهی از دریا مناطق غزه و ساحل غربی رود اردن را برخلاف همه موازین بینالمللی و کنوانسیونهایی که وظایف دولتهای اشغالگر را در مورد حفظ حقوق غیرنظامیان و مراکز غیرنظامی و فرهنگی و تاریخی تعیین کرده است، زیر باران بمب و گلوله توپ و خمپاره قرار میدهد. اقدامات دولت اسراییل و ارتش آن در محاصره هفتساله نوار غزه با جمعیتی حدود یکمیلیونو500هزارنفر و تراکم بالا در حمله مکرر به مناطق مسکونی، مساجد، مدارس، بیمارستانها و... که تاکنون حداقل 20بیمارستان و مرکز درمانی با خاک یکسان شده است همگی نقض گسترده قوانین و کنوانسیونها و معاهدات بینالمللی از جمله کنوانسیونهای چهارگانه ژنو مصوب سال 1948 است. پروتکل الحاقی اول مصوب سال 1977 نیز درخصوص الزامات حمایت دولت اشغالگر از افراد غیرنظامی و محافظت از جان و مال افرادی است که تابعیت ملی دولت اشغالگر را ندارند. مضافا نقض آشکار مصوبات کمیته بینالمللی صلیب سرخ مصوب آگوست 1949 در مورد رفتار انسانی دولت اشغالگر با غیرنظامیان و نقض آشکار کنوانسیون نهم دسامبر مجمع عمومی سازمان ملل متحد راجع به کشتار جمعی و الزام این دولتها به معالجه فوری مجروحان و محافظت از مراکز درمانی و بهداشتی از هرگونه حمله است.
دهها مورد معاهده و کنوانسیون و اسناد بینالمللی را در مورد حمایت از غیرنظامیان نقض کرده است. اسراییل که تاکنون به هیچیک از قطعنامههای سازمانمللمتحد از جمله قطعنامه 242 شورای امنیت پایبند نبوده هرگز حاضر نشده است حتی به مرزهای پیش از جنگ ششروزه سال 1967 میلادی و خروج از بیتالمقدس شرقی عقبنشینی کند و در آن کشورها نوعی حق برای یهودیان و اعراب وجود دارد و هرگز حقوق اعراب مسلمان را رعایت نکرده است نمیتواند بهعنوان یک کشور دموکراتیک پذیرفته شود. عملیات مکرر در سرزمینهای اشغالی و کشتار مردم بیگناه هم از نظر حقوق بینالملل از مصادیق بارز نسلکشی و کشتار جمعی است و عاملان مستقیم و غیرمستقیم آن هم باید در دادگاه بینالمللی جنایات جنگی محاکمه شوند. زیرا اگر یکبار در طول 66 سال گذشته این کار صورت میگرفت دیگر دنیا شاهد تکرار این موارد نمیبود.
گرچه بین یهودیان در فلسطین و دنیا که اعتقاد واقعی به دین حضرت موسی (ع) دارند و زندگی مشترک و مسالمتآمیز یهودیان با دیگر پیروان سایر ادیان در یک کشور واحد یا دوکشور جداگانه دارند، با پیروان قرائت از دین یهود که سودای ایجاد کشوری یهودینشین از «نیل» تا «فرات» را در سر دارند و با این اعتقادات کشتار فلسطینیان را اجرای خواست خداوند میدانند و خود را «am sgula» یا قوم برگزیده و ارزشمند خدا میدانند باید فرق قایل شویم. تجربه ثابت کرده است هنگامی که تعداد کشتههای نیروهای اسراییل افزایش مییابد و افکار عمومی در همین کشور تحریک میشود،
دولت اسراییل بهنوعی بهدنبال آتشبس میرود و گاهی هم با نسبتدادن بعضی از جنایات جنگی به «افراد خودسر» دولت و ارتش را تبرئه کرده و با تنگکردن حلقه محاصره غزه دوباره حالت «نه جنگ، نه صلح» را به فلسطینیان تحمیل میکنند. این است که با وجود یهودیان صلحطلب در دنیا و دانشمندان یهودی که سهمی هم در توسعه تمدن بشری دارند ولی سکوت، یا نارسابودن صدای آنان، پیروان قرائت تلمودی از دین یهود همیشه در کشور اسراییل دستبالا را داشته و کشتار فلسطینیان استمرار داشته است. در طول تاریخ هم قوم بنیاسراییل، هم این سیاست، بخشی از یهودیان و حمایت برخی از غربیان به ضرر جامعه یهود تمام شده و موجب کشتار و آوارگی یهودیان واقعی یا پیروان دین حضرت موسی(ع) و هارون شده و باید باز هم از تکرار بترسند که یوم و جنگ اکتبر1 هم دور نیست.
----------------------
1- جنگ اکتبر سال 1972 در روز عید کپور یهودیان آغاز و موجب آزادی صحرای سینا شد.