امروز نخستين سالگرد تنفيذ رييس دولت يازدهم است. حسن روحاني كه با وعدههاي گوناگون در حوزههاي مختلف پا به عرصه انتخابات گذاشته بود، شايد هيچگاه از عمق مشكلات و موانع بر سر راه تحقق وعدههاي خود خبر نداشت. اما وي هيچگاه از وعدههاي خود كوتاه نيامد و حتي در آخرين مصاحبه رسانهيي خود با اشاره به عهدي كه با ملت بست ، تاكيد كرد كه «قولهايي كه داده از يادش نرفته است». حسن روحاني و دولتمردان وي در فرصت يكساله گامهاي مهمي در راستاي تحقق وعدهها با توجه به همه سدهايي كه بر سر راهشان وجود داشته، برداشتهاند.
اعتماد، اكنون در يك سالگي دولت يازدهم گفتوگويي با محمد هاشميرفسنجاني داشته تا مشخص شود كه در اين فرصت نسبتا كوتاه اين دولت تا چه اندازه با وجود موانع و مشكلاتي كه بر سر راهش بوده ، توانسته در تحقق وعدههايش موفق باشد. وي تغيير جهت دولت در همه حوزهها را مثبت ارزيابي كرده و معتقد است كه روحاني با همه مشكلاتي كه دولت را با آن تحويل گرفته است ، توانسته اقدامات مثبتي صورت دهد و با توجه به ابزاري كه در اختيار دارد ، توانسته به موفقيت بزرگي دست يابد.متن اين گفتوگو در ادامه مي آيد.
با گذشت يك سال از فعاليت دولت يازدهم، در يك نگاه كلي، دولت روحاني نسبت به دولتهاي نهم و دهم در همين فاصله زماني چه ميزان توانسته در تحقق وعدهها موفق عمل كند؟البته موفقيت دولت نسبي است. بايد در نظر بگيريم كه دولت چه كشوري را تحويل گرفته است. در حوزه سياست خارجي، اقتصاد، فرهنگ، اجتماعي با چه وضعيتي مواجه بودهايم؟ در حوزه اقتصاد شاهد بوديم كه در دو سال آخر دولت دهم براساس گزارشهاي همان دولت، كشور رشد منفي، ركود، تورم بسيار بالا و توليد خوابيده را تجربه كرده است و به جاي توليد واردات كالاهاي نامرغوب را جايگزين كرد.
در همين رويكرد فكر ميكنيد كه دولت يازدهم در چه زمينههايي بيشتر موفق بوده و در چه زمينههايي نيز ضعيف عمل كرده است؟بايد ببينيم كه براساس گزارشات دولت چه اقداماتي انجام شده است. دولت مدعي است كه تورم نقطه به نقطه كاهش يافته است. رشد اقتصادي جهت مثبت گرفته است. يك سال است كه دولت برنامههاي وعده داده شده را به مرحله اجرا درآورده است كه البته پرواضح است كه آنگونه وضعيت اقتصادي نميتواند در يك سال به حد مطلوب و ايدهآلي برسد. اما مهم اين است كه جهت حركتي كه در دولتهاي نهم و دهم وجود داشته و به سمت رشد منفي و كاهش توليد و افزايش تورم و بيكاري بوده در دولت يازدهم تغيير جهت داده است.
با توجه به مشكلات به ارث رسيده از دولت گذشته آيا نتايج به دست آمده از زمان آغاز به كار دولت اتفاق بزرگي نبوده است؟خب اين اتفاقاتي كه عنوان كردهام كه ظاهرا بخش زيادي از آن نيز درست است، در مدت زماني يك سال كار نسبتا بزرگي صورت گرفته است. بهطور مثال در حوزه سياست خارجي شاهد بوديم كه در دولتهاي نهم و دهم هر سال يك قطعنامه عليه كشور صادر ميشد و تحريمها در موضوعات مختلف وجود داشت. بنابراين حداقل كاري كه دولت كرده آمده و جلوي تحريمها را گرفته است.
جهت صدور «هر روز يك قطعنامه» از سوي مراجع بينالمللي تغيير پيدا كرده و به تعامل و همكاري سوق داده شده است. ميبينيم كه در سياست خارجي آنچه كه مهم است تغيير جهت بود. اين اقدام بزرگي است با گزارشاتي كه توسط مسوولان ارائه شده است دستاوردهاي خيلي ارزندهيي را به دست آوردهاند. اگر بر همان روال ميگذشت بايد قطعنامههايي مانند گذشته عليه كشور تصويب ميشد و شدت تحريمها بيشتر ميشد. حال شاهد هستيم كه شدت آن كاهش يافته، مقداري از داراييهاي كشور آزاد شده و به كشور برگشته است. اين موارد اقدامات مثبتي است كه در مقايسه با وضعيتي كه تحويل دولت يازدهم شده تغيير كرده است.
در حوزههاي ديگر چطور؟ مسائلي همچون اقتصادي و سياست خارجي هميشه در صدر اخبار وجود دارد اما اقدامات عملي در مسائلي همچون فرهنگ و اجتماع نياز به اطلاعرساني بيشتر دارد. در اين حوزهها چطور؟در حوزه مسائل فرهنگي و اجتماعي متاسفانه ناهنجاريهاي اجتماعي در دولت نهم و دهم بسيار بالا بود. نرخ طلاق، سرقت مسلحانه و ناهنجاريهاي مختلف كه متاسفانه آماري از آن در دست نداريم كه اكنون به چه نتيجهيي رسيده است. مسائلي كه به هر حال ريشه در دولت گذشته دارد. نه اينكه بگوييم دولت مسووليتي ندارد. دولت مسوول است. اما بايد ببينيم چه امكاناتي دراختيار دولت است. بهطور مثال در بخش فرهنگ مهمترين رسانه تاثيرگذار فرهنگي جامعه، رسانههاي صوتي و تصويري هستند كه در اختيار دولت نيست. بنابراين زماني كه دولت ابزار كار ندارد، نميتواند موفق باشد. زماني دولت در حوزه فرهنگ ميتواند موفق باشد كه اين ابزارها را در اختيار داشته باشد. از آنجايي كه برخي از نمايندگان نيز اشاره دارند الگوهايي كه رسانهها به كار گرفتهاند مخالف فرهنگ اسلامي است. دولت در برابر حجم گسترده برنامهها چه ميتواند بكند؟
بنابراين با وجود موانعي كه سر راه تحقق وعدههايي روحاني وجود دارد، عملكرد دولت چگونه مورد قضاوت قرار ميگيرد؟حدود اختيارات و تواناييهايي كه در اختيار دولت بوده وقتي مورد ارزيابي واقع ميشود، حاكي از موفقيت نسبي دولت در حوزههاي مختلف است. حال در حوزه اقتصاد و سياست خارجي مشخص است اما در حوزه فرهنگي و اجتماعي نظري ندارم. آمار و ارقام زيادي وجود ندارد و قابل بررسي نيست. اينكه سير صعودي دارند يا به سمت نزول حركت ميكنند قابل قضاوت نيست.
در پايان فكر ميكنيد كه فرصت زماني يك ساله به دولت روحاني با وجود اين همه موانع و مشكلات براي تحقق وعدههاي انتخاباتي و قضاوت در خصوص عملكرد دولتمردان وي كافي است؟در پاسخ به اين سوال نكته مهم اين است كه سكوت اصولگرايان در دولتهاي نهم و دهم يا تاييد آن رفتارهايي كه انجام ميشد به نحوي كه امروز از دولت توقع دارند كه دولت شرايط را در اين فاصله كوتاه تغيير دهد، يك رفتار متناقض است كه نسبت به گذشته ميبينيم. تصور ميكنم كه اين روش عادلانه درستي نباشد. بالاخره يك منتقد بدون توجه به دولت و اينكه چه كسي در رأس كار است اوضاع را بررسي كند و شرايط را در نظر بگيرد. نه اينكه ديروز حامي اين مسائلي است كه امروز وجود دارد و امروز در جبهه مخالف قرار بگيرد. آن هم دولتي كه رسانهها همكاري كمي با آن دارند و حتي گاهي ديده ميشود در جهت تخريب رفتار دولت حركت ميكنند.