گویا همه کسانی که از مشکلات این شرکت آگاهند، ترجیح دادهاند سکوت کنند؛ سکوتی که شاید با لبریز شدن صبر کارگران و دستاندکاران شرکت به اعتراضات ایشان منجر شده و چه بسا بحرانسازی کند!
به گزارش «تابناک»، شرکت صنایع دریایی ایران، صدرا ـ که روزگاری یکی از برندهای شناخته ایرانی در صنعت دریایی جهان بود و پیشینه پنجاه سالهاش گواهی بر این امر بود ـ مدتی است به چنان حال نزاری افتاده که در آستانه ورشکستگی است و بر سر نخواستنش دعواست.
اگر روزگاری صدرا به پروژههای متعدد دریایی شهره خاص و عام بود و به تناسب کارهای متعددی که در دست انجام داشت، کارگاههای متعددی در نقاط کشور دایر میکرد و به نوعی روزیرسان خانوادههای بسیاری بود، مدتی است واگذاری و تغییرات مدیریتی روزگارش را تیره و تار کرده و نه تنها پروژههای زیادی از دست داده، بلکه کارگاههای دائمیاش هم به سکوتی تلخ رسیده و در آستانه ورشکستگی است.
چند سالی است که صدرا افول کرده و به غروب عمر نیم قرنیاش نزدیک میشود و اینقدر حجم پروژههایش محدود شده و تأخیر و عقب افتادگی در پروژههای در دست اجرا دارد که میتوان به سادگی حدس زد به زیاندهی رسیده؛ اما با همه این تفاسیر شاید سخت باشد بپذیریم در امور جاری خود اینقدر درمانده شده باشد که نتواند حقوق چند هزار کارگر و کارمندش را بدهد.
این واقعیت را یکی از منابع آگاه با «تابناک» در میان گذاشته و میگوید: چهار، پنج ماه است صدراییها حقوق نگرفتهاند و چون کارها متوقف شده، انباشت زیان ادامه دارد و بیم آن میرود که هرگز معوقات حقوق به صفر نرسد، حال آنکه اگر فرض را بر ورشکستگی شرکت و انحلال آن هم بگذاریم ـ که فرض دردناکی است ـ آن زمان باید مبالغ سنوات و حق بازنشستگی این کارگران را هم به معوقات بیفزاییم که عدد سنگینی خواهد شد.
وی میافزاید: از یک سو شنیدهها حاکی است که مدیران شرکت در نامهای به رئیس جمهور، درخواست انحلال شرکت صدرا را مطرح کرده و خواستار موافقت وی با این موضوع شدهاند و از سوی دیگر، حقوق معوق نزدیک به ۱۶۰۰ تا ۱۷۰۰ کارگر و کارمند شرکت و نیمه تعطیل و تعطیل شدن کارگاهها، موجب شده که همه چیز از دست رفته به نظر برسد؛ اما همه این رخدادهای بد هم نتوانسته تغییری در وضعیت پدید آورده و کار را یکسره کند؛ نه انحلال رخ داده که بدهی و معوقات بیشتر نشود و نه بازسازی و احیای شرکت رقم خورده است.
وی که سابقه همکاری با صدرا را در کارنامه دارد، در ادامه با تأکید بر اینکه در این تعللها و دست روی دست گذاشتنها، برخی نفع میبرند، میگوید: حتما مدیران و مالکان شرکت بهتر از هر کسی میدانند که اگر شرکت به پایان راه رسیده، باید هر چه زودتر آن را منحل کنند تا ضرر و زیان کمتری متوجهشان شود و اگر این گونه نیست، ضرورت دارد هر چه زودتر با همه توان کارهای زمین مانده را پی بگیرند؛ اما هیچ یک از این دو حالت رخ نمیدهد تا روز به روز بر حجم ضررها افزوده شود و سرانجام صدرا با همه پرسنلش به ته دره سقوط کند.
گویی نابود شدن صدرا برای برخی مطلوب است که اگر غیر از این بود، برای تعیین تکلیفش تصمیمات مقتضی گرفته میشد، نه اینکه عنان کار تا آنجا رها شود که حتی نتواند پول بیمه کارگرانش را بپردازد.
این فرد آگاه در این باره میگوید: واریز نشدن حق بیمه کارگرانی که در بوشهر برای صدرا کار میکنند، مدتی است به بحرانی عجیب و غریب رسیده و موجب شده که تأمین اجتماعی، بیمه کارگران صدرا را به دلیل بالا رفتن مطالبات معوق، تمدید نکند. البته این مشکل سرانجام با پا درمیانی برخی مسئولان موقتا برای یک ماه رفع شده، ولی طولی نخواهد کشید که دوباره ماه به پایان برسد و مشکل خودش را نشان دهد؛ آیا پذیرفته است که غول دریایی ایران در سالهای نه چندان دور حتی نتواند کارگرانش را بیمه کند؟ آیا پذیرفته است که مالکان این شرکت نتوانند مبلغ بیمه کارگرانشان را تأمین کنند؟
عجیب اینکه این همه رخدادهای ناخوش در کنار قابل حدس بودن اعتراض کارگران هم موجب نشده تغییری شکل بگیرد، انتقادی از مسئولان استانی یا کشوری منتشر شود یا نهادهای مسئولی چون وزارت کشور یا مجلس به حکایت فروپاشی این شرکت یا دست کم، حقی که از کارگران آن ضایع میشود ورود کنند؛ گویی همه ترجیح دادهاند، سکوت کنند تا بحران به اوج برسد و آن زمان مجبور به ورود شوند؛ اتفاقی که برای مالکان شرکت به نظر بد نیست چون میتوانند در سایه آن توجهات را به خود جلب کرده و امتیاز بگیرند!