روز ملی سینما در شرایطی به تقویمها بازگشت و موجب خشنودی برخی از اهالی سینما شد که سینمای ایران روزگار چندان خوشایندی را پشت سر نمیگذارد و علاوه بر فشارهای بیرونی از چند ناحیه، فاقد حداقل زیرساختهای یک سینمای مدعی است و به همین دلیل، تصور میشود باید بیش از آنکه در پی روز ملی سینما بود، در پی نگاه ملی همه مسئولان از جمله مسئولان سینمایی و نمایندگان مجلس به سینما بود، زیرا چالش کنونی سینما، نه چند فیلم، بلکه اعتبارات سینمای ملی است.
به گزارش «تابناک»، در تقویم بیشتر کشورها «روز ملی / National Day» برابر است با روز استقلال کشورشان و عرف بر این است که تنها یک روز، روز ملی شناخته میشود؛ هرچند در برخی کشورها همچون فرانسه و آلمان، دو روز ملی و در مجارستان سه روز ملی وجود دارد اما اینکه در تقویم کشورها، روزهای ملی متعددی باشد، در نوع خود کمنظیر است. برای ایران نیز ۱۲ فروردین، روز ملی معرفی میشود، ولی در عمل به همه روزها، روز ملی گفته میشود.
روز «ملی سینما» نیز از این قاعده مستثنی نیست و چندین سال کشمکش بر سر حضورش در تقویم یا در بخش ضمائم تقویم وجود داشت؛ عنوانی که در نخستین جشن خانه سینما در نوزدهم تیرماه سال ۱۳۷۶ در تهران برگزار شد، توسط ابوالحسن داودی به عنوان تصمیم خانه سینما اعلام شد و چهار سال بعد در سال ۱۳۷۹ در چهارمین جشن بزرگ سینمای ایران و همزمان با بزرگداشت صدمین سال ورود سینما به ایران ۲۱ شهریورماه این عنوان را به خود گرفت.
با این حال در روزگار سخت سینما، حتی نام «روز ملی سینما» نیز از تقویم حذف شد و سال ۱۳۹۱ بود که پس از سیزده سال دیگر خبری از این عنوان در سررسیدها نبود و در اقدامی عجیب، این روز از تقویم حذف شده بود؛ اتفاقی که یک نشانه برای سینمای ناخوش احوال ایران در آن دوران بود و بیش از پیش نسبت به دورنمایی هنر هفتم در کشورمان نگرانی ایجاد کرده بود، زیرا اصل روز ملی سینما، رخداد مهمی نبود.
به قولی که همواره یاد میشود، روز ملی سینما تنها بهانهای بود برای بیان دغدغهها و توجه افکار عمومی به این هنر ـ صنعت اما اظهارنظرهایی هم مطرح میشد که اساسا معتقد بود این روز خیلی هم بود و نبودش اهمیت ندارد. با این اوصاف، به نظر میرسد با توجه به اینکه سینمای ایران در دیدگاه صاحبنظران و دیدگاه کلان جامعه از جمله دغدغههای اصلی است که به این واسطه برای آن سازمان سینمایی تعریف شده است، حسن این روز در تقویم سینما انکارکردنی نبود.
پس از تغییر دولت و به دنبال آنها تیم فرهنگی دولت و اتفاقاتی که در حوزه سینما رخ داد، مسئولان خانه سینما ـ که در وقت حذف روز ملی سینما توسط مسئولان وقت شورای فرهنگ عمومی، نسبت به این حرکت اعتراض کرده بودند ـ در اردیبهشت ۱۳۹۳ خواستار بازگشت روز ملی سینما به تقویم شدند و بیش از همه فرهاد توحیدی، رئیس هیأت مدیره خانه سینما بود که بر لزوم بازگشت به وضعیت گذشته تأکید ورزید.
در همین راستا، حجتالله ایوبی، معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس سازمان سینمایی خردادماه ۱۳۹۳ در نامهای به دبیر شورای فرهنگ عمومی، از وی خواست تا بازگشت روز ملی سینما به تقویم رسمی کشور محقق شود و سپس علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد بر این موضوع تأکید ورزید تا سرانجام پس از گذشت کمتر از دو ماه از سخنان وزیر صبح یکشنبه، چهارم آبان ماه بر پایه مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی روز سینما رسما به تقویم کشور بازگردد.
در این میان میتوان از بازگشت روز ملی سینما به تقویم تنها به عنوان یک «نشانه» مبنی بر تغییر وضعیت سینما خوشحال بود؛ اما اگر بخواهیم بیش از ایران به آتیه سینما بیندیشیم، باید بپذیریم این اتفاق به خودیِ خود کارکرد موثری ندارد و باید در پی رویکردهای جدیتر بود. حقیقت امر آن است که سینمای ایران، آن هم در این مقطع که با فشار برخی نمایندگان مجلس روبهروست و عملاً بسیاری از برنامههایش به واسطه این فشارها معطل مانده، نیاز به ملزومات ویژه دارد که اتفاقاً باید دغدغه اصلی نمایندگان مجلس تأمین همین ملزومات برای بهبود جایگاه سینما باشد؛ اما به هر حال جای اصل و فرع تغییر کرده است.
کمترین انتظاری که از نمایندگان مجلس به ویژه اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس میرود، کمک به افزایش ۳۰۰ تا ۵۰۰ درصدی بودجه سینما و در نظر گرفتن راهبرد این افزایش سریع و یکباره بودجه در برنامه توسعه پنج ساله توسعه ششم مجلس است. نمایندگان مجلس میتوانند به جای نگرانی بیمورد برای امور نه چندان پراهمیت در حوزه سینما، با در نظر گرفتن جمعیت ایران، اعتبارات سینمایی را متناسب با جمعیت در آستانه ۷۷ میلیونی ایران مصوب کنند تا زمینه افزایش اعتبار فراهم شوند و مردم این ذهنیت را داشته باشند که نمایندگانشان برای تسهیل دسترسی ایشان به نیازهای فرهنگیشان حرکتی انجام میدهند و صرفاً درگیر مسائل سیاسی نیستند.
امروز پروژههایی سینمایی نظیر ساخت فیلم سینمایی برای سردار شهید «حسن باقری» از نوابغ دوران دفاع مقدس و فرمانده اطلاعات و عملیات و سپاه ـکه برخی کارگردانها از جمله کمال تبریزی تا پای ساختش پیش بردهاند ـ به واسطه محدودیت اعتبارات ساخته نمیشود و متأسفانه این موضوع دغدغه برخی اعضای همیشه حاضر به مصاحبه کمیسیون فرهنگی نیست که با تصویب اعتباری کلان برای حوزه سینما، زمینه تولید آثار دفاع مقدس را فراهم نمایند؛ آثاری که تولید هر یک با کیفیت قابل توجه ۵ تا ۱۰ میلیارد تومان هزینه در پی دارد و در چنین فضایی است که سی و سومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر احتمالاً فاقد اثری عظیم درباره دفاع مقدس خواهد بود.
البته در این زمینه نقش سازمان سینمایی نیز انکارکردنی است و نباید حواشی که این روزها پیش کشیده میشود و در نهایت با اکران یا عدم اکران برخی فیلمها، به پایان خواهد رسید، متن سینمای ایران ـ که اعتبارات مورد نیاز برای تغییر مختصات محدود و کوچک سینمای کشورمان است ـ در حاشیه قرار نگیرد و در ابتدای سال ۹۴ از سینمایی با بودجه چند ده میلیاردی سخن به میان نیاید. طبیعتاً اگر نمایندگان مجلس در پی این موضوع نیستند، اهالی فرهنگ باید این مطالبه را به این کمیسیون تحمیل کنند و البته مرزهای این مطالبه به سینما نیز محدود نشود و تمام گستره فرهنگ و هنر را در بر بگیرد.