گفتههای تازه مهدی چمران، رئیس شورای شهر پایتخت درباره دریافت نکردن مالیات شهرداری از سینماها، این پرسش را پیش آورد که آیا ۵ درصدی که از گذشته دور تاکنون از بلیت فروشی سینماها به عنوان سهم شهرداری کسر میشده، اشتباه بود و یا این رقم اندک که برای شهرداری چندان تأثیرگذار نیست، برای سینمای کوچک ایران اثرگذار حذف میشود؟
به گزارش «تابناک»، هرچند هزینههای بلیت سینما، تئاتر، کنسرت، کتاب، روزنامه و... بارها و بارها در چند سال اخیر افزایش یافته تا جبران تورمی را که شامل هزینه اجاره سالن سالنها، هزینههای دریافت مجوز و... میشود، کرده باشد، سرعت رشد هزینههای برگرفته از تورم، آنچنان بالا بود که نتوانند با امیدواری به تثبیت هزینهها، نفس آسودهای بکشند و تنها سال ۹۳ بود که با فروش بالایی که فیلمها داشتند و همچنین با رونق نسبتی تئاترها و کنسرتها، نسیمی وزیدن گرفت.
با این حال، وضعیت کنونی نیز چندان دلچسب نیست، زیرا هنوز بسیاری از موانع همچنان در مقابل سرعتگیری فعالیتهای فرهنگی و درآمدزایی حوزه فرهنگ وجود دارد و اتفاقاً برخی از این موانع بسیار ساده و رفعشان آسان به نظر میآید و شاید نهادهای متولی نیز در این زمینه چندان انگیزهای برای حفظ وضع موجود نداشته باشند و در پی تغییر وضعیت به نفع حوزه فرهنگ باشند.
یکی از موانع فعالیتهای فرهنگی در دهههای اخیر، سهم نهادها در درآمد اندک حوزه فرهنگ بوده است؛ اتفاقی که طبیعتاً با توجه به برخوردار نبودن حوزه فرهنگ ایران از قدرت اقتصادی قابل توجه چندان منطقی است و اگر سینما، تئاتر، موسیقی و کتاب ایران وضعیتی مشابه کشوری چون آمریکا را داشت، چنین مالیاتهای مستقیم و غیرمستقیمی منطقی به نظر میرسد.
با این حال در چند دهه اخیر همواره بخشی از درآمد کنسرتها، تئاترها و فیلمها سهم شهرداریها شده و مشخصاً در شهر تهران، از بلیت فروش سینماها ۴۷.۵ درصد به صاحب سالن سینما، ۴۷.۵ درصد به پخش کننده فیلم و مجموع ۵ درصدی که از سهم سینمادار و سینماگر کسر میشود، به شهرداری تعلق میگیرد که طبیعتاً هرچند این عدد در هر سال از چند میلیارد تجاوز نمیکند و این رقم برای شهرداری عدد چشمگیری نیست، ولی در مقابل برای سینماگران قابل توجه است.
در این شرایط مهدی چمران رئیس شورای شهر تهران به تازگی با بیان اینکه شورای اسلامی شهر تهران پیش از این تصمیم گرفته بود که به میزان مساحت مکان فرهنگی و هنری به صاحبان سالنهای سینما و یا دیگر فضاهای فرهنگی و هنری، زمین تجاری داده شود تا فعالیت در حوزه فرهنگ و هنر برای آنها به صرفه شود، یادآور شده بود: «در حال حاضر، تنها برای ملکهای تجاری عوارض گرفته میشود و برای سالنهای سینمایی که موقعیت تجاری هم دارند، عوارض دریافت نمیشود».
بنا بر این گفتهها، عملاً هیچ مالیاتی توسط شهرداری پایتخت نباید از سینماداران کسر شود و به همین دلیل، انتظار میرود شورای شهر جدید با تصویب قانونی برای همیشه این کسر مالیاتی از بلیت را متوقف کند، هرچند این موضوع تنها مشکل اهالی فرهنگ نیست و در شهر تهران، تبلیغ فعالیت فرهنگی که باید با تعرفهای اندک باشد، مشمول هفت خان رستم میشود، ولی در مقابل برخی آثار فرهنگی، پیاپی از این تسهیلات فرهنگی استفاده میکنند.
بسیاری از سینماگران برای تبلیغ فیلمهایشان مجبور شدهاند بیلبوردهای چندده میلیونی در میادین بزرگ پایتخت اجاره کنند و مشخص است در چنین شرایط اقتصادی، فرهنگ با چنین قیمتی چه میزان توسعه خواهد یافت. این معضل نیز دست اعضای شورای شهر تهران را میفشارد تا همراه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای کاهش فشار بر اهالی فرهنگ شود؛ رویکردی که ظاهراً ارادهاش در شورای شهر و شهرداری تهران نیز وجود دارد و انتظار میرود، رئیس شورای شهر پایتخت در پی قانونمند کردنش برود.
دور از انتظار نیست که در آینده نزدیک، علاوه بر عدم کسر سهم شهرداری از درآمدهای فرهنگی، بخشی از محلهای تبلیغات محیطی در بهترین فضاهای شهر، صرفاً محل نصب بیلبوردهای سینماها، تئاترها و برنامههای موسیقیایی و همچنین کتب روز باشد و در واقع این فضاها صرفاً به فرهنگ کشور تخصیص یافته باشند؛ اتفاقی که تأثیر عمیق در درآمدهای شهرداری تهران نخواهد داشت و در میادین بزرگ کنار بیلبوردهای صرفاً تجاری، بیلبوردهایی از این جنس نیز خودنمایی کند.