انتشار چند عکس به همراه حکم تخریب بنای «ثابت پاسال»، حکایت از تخریب یکی از قدیمی ترین خانه های بزرگ پایتخت دارد؛ موضوعی که در چندروز گذشته با واکنش های متعددی همراه شده و احتمالا قرار است به زودی هیات دولت هم وارد پرونده آن شوند.
در مجرای قانونی، سوال اینجاست که آیا «سازمان میراث فرهنگی» در چنین پرونده هایی مقصر است یا شهرداری تهران. اما در ورای این پرسش مهم، کشف ارزش های واقعی این بنا، برای شهری که دارد از ساختمان های بلند و مدرن، خفه می شود، سوال دیگری است که پاسخ چندانی به آن داده نشده است.
* مقصر کیست؟
این خانه 11هزارمتری، بی شباهت به کاخ ورسای نیست و به همین خاطر به آن چنین لقبی داده اند، واقعیت اما این است که برخی از معماری های دوره پهلوی اول و دوم، بیش از آنکه براساس خلاقیت معماران آن دوره ساخته شوند، سفارش کارفرمایانی بوده اند که غرب را الگوی ساخت وساز خود می دانسته اند. «اسکندر مختاری» کارشناس میراث فرهنگی به «شرق» توضیح می دهد که چطور چنین ساختمان هایی در آن دوره شکل گرفته اند که بی شباهت به سبک های رایج معماری معاصرند اما با این وجود در شرایط فعلی باید حفاظت شوند. از سوی دیگر یافتن نهادی که مسوول حفاظت از ساختمان های این دوره بخصوص معماری ایران است چندان روشن نیست و به همین خاطر هنوز معلوم نشده است که در صدور پروانه تخریب ثابت پاسال، شهرداری مقصر است یا سازمان میراث فرهنگی. مهندس بهشتی، به «شرق» می گوید که سازمان میراث فرهنگی مجوزی درخصوص تخریب این عمارت صادر نکرده و وظیفه استعلام گرفتن از این نهاد برعهده شهرداری تهران است: «شهرداری تهران باید درخصوص چنین بناهایی ابتدا از سازمان میراث فرهنگی استعلام بگیرد و بعد اقدام به صدور حکم کند.» این درحالی است که او مشکل را کمی عمیق تر ارزیابی کرده و ادامه می دهد: «در مورد چنین بناهایی ما مشکل ضعف دانستن داریم، اطلاعات عمومی درباره چنین بناهایی کم است و همین موضوع باعث شده که با آنها شبیه به بناهای قدیمی و زهواردررفته برخورد کنند.»
* «ورسای» تهران ارزش محافظ دارد
مگر عمارت ثابت پاسال چقدر ارزش معماری و تاریخی دارد؟ برای یافتن پاسخ این سوال از دکتر ایرج اعتصام کمک گرفتیم؛ یکی از استادان بحق معماری معاصر ایران. او به «شرق» می گوید: «معماری پهلوی اول و پهلوی دوم از اهمیت ویژه ای در ساختار شهرهای ایران برخوردارند چراکه معماری معاصر این شهرها را می سازد. در این دوره ها، وارطان، بهزاد و اردلان، فرمانفرمایان، دیبا و دیگران آثاری را خلق کرده اند که هویت شهرهای ما را شکل می دهند. بنابراین در مواجهه با هر ساختمان و بنایی که از این دوره است باید آن را به عنوان یک ارزش هنری در ساحت شهر دید.»
اعتصام اما در پاسخ به این سوال که چقدر از این ارزش به دستگاه های دولتی رسیده تا مانع از تخریب چنین بناهایی شوند، برمی آشوبد: «من استاد معماری معاصر هستم، اینها را سر کلاس به دانشجویانم می آموزم، می آموزم که معماری معاصر چطور شکل گرفته و چرا دارای ارزش است. وظیفه انتقال این ارزش ها به دستگاه های دولتی با ما نیست، آنها باید خودشان وارد چنین حوزه ای شوند. چطور ممکن است میراث فرهنگی یا شهرداری، چنین ساختمانی را ببینند و ندانند که دارای ارزش است؟»
در تعریف آنچه که ویژگی های کاخ ثابت پاسال را شکل می دهد، شاید در این چندروز کمی بیراهه رفته باشند. نگرانی از خطر تخریب این عمارت باعث شده که برخی گمانه زنی ها درباره ارزش معماری این بنا، آن را در زمره یکی از «بهترین ها» قرار دهد حال آنکه اسکندر مختاری اگرچه مدافع حفاظت از این بناست اما برخی از مهم ترین ویژگی های نسبت داده شده به این بنا را رد می کند: «باید توجه کرد که ثابت پاسال بنایی است که متضمن ویژگی های زمانی خودش نیست، در حقیقت این عمارت کپی ای است از ساختمان دیگری که البته قطعا ورسای نبوده و نیست.»
* فرصتی برای تهران متراکم
او می گوید سازندگان خارجی این بنا، تحت تاثیر درخواست کارفرمای ایرانی نوکیسه ای که در آن دوره با پول نفت صاحب طبقه ای خاص شده بوده، بنایی را ساخته اند که فرزند زمان خود نیست و معماری اش کپی از معماری های غربی است اما اضافه می کند: «با این همه حتی کپی داوینچی هم، می تواند اثر هنری قابل ملاحظه ای باشد و ثابت پاسال اینطور است.» این کارشناس میراث فرهنگی تهران معتقد است ساختمان هایی از این دست که در تهران کم هم نیستند به علت متراژ بالا و فضای سبزی که در خود داشته یا دارند، فرصت های کیفی شهر به شمار می روند: «باید از ثابت پاسال و عمارت هایی شبیه به این به عنوان فرصتی در بخش های متراکم شهر استفاده می شد و چه بهانه ای بهتر از این برای حفظ اینگونه ساختمان ها.» موضوع دیگر اما مساله مصادره ای بودن ورسای تهران است. مختاری می گوید صدور اجازه ساخت وساز برای این عمارت، می تواند لغو حکم مصادره ای آن باشد: «توجه کنید این بنا به دلیل مصادره ای بودن جزو اموال عمومی به شمار می رود و اگر اجازه ساخت وساز در آن داده شود، شاهد بازگشت مالکیت آن به فرد و نفی حکم مصادره خواهیم بود.»
* ماهیگیری از آب گل آلود
به نظر می رسد بی اطلاعی «سازمان میراث فرهنگی» از ارزش تاریخی این بنا؛ فرصت خوبی را در اختیار آنانی قرار داده که خواسته اند حکم تخریب این بنا را بگیرند و به جای آن مجتمعی تجاری و چندین طبقه بسازند و بر تراکم خیابان جردن که از خیابان های زلزله خیز تهران نیز است، بیفزایند. پرونده پاسال اما در این میان به خاطر صاحب قبلی آن کمی هم سیاسی شده و آنهایی که به دنبال سیاسی کردن آن هستند، می خواهند از آب گل آلود ماهی بگیرند؛ ماهی ای به اندازه یک ساختمان 9طبقه در گران ترین خیابان شهر!