٦١سال پیش مصدق به قاضی دادگاه نظامی گفت که «شما به این زودیها از دست من خلاص نمیشوید.»
به گزارش شرق، سالهاست میخوانیم و مینویسیم، تحلیل میکنیم، قضاوت میکنیم و باز نظرمان عوض میشود، هنوز هم عبور از جریان فکری، سیاسی و اجتماعیای که با محوریت محمد مصدق در ایران آغاز شد بهسادگی ممکن نیست. مردی که ١٣سال آخر عمرش را در سکوت و حبس خانگی گذراند، ٦١ سال است که ما را به عرصه بازخوانی و دوبارهخوانی میطلبد تا بخشی از زوایای تاریک تاریخمان را روشن کنیم.
انگار تکتک ما یکبار در زندگیمان اتفاقات رفته بر او را سیر بخوانیم.
هرچند سالهاست نقش آمریکا در کودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢ علیه دولت ملی دکتر مصدق روشن شده است اما تا پایان دولت پهلوی بهشدت تلاش میشد که وانمود شود مصدق به خواست مردم و بهدلیل نارضایتی عمومی برکنار شده است. تا زمان پیروزی انقلاب، رژیم شاه این روز را بهعنوان یک جشن ملی با نام «رستاخیز ۲۸ امرداد» گرامی میداشت، اما خود نخستوزیر نهتنها همهچیز را میدانست که آینده را نیز در آینهای شفاف میدید تا آنجا که در اولین جلسه دادگاه خود خطاب به رییس دادگاه گفت: «نسل کنونی و نسلهای آینده جواب این سوالها را به ایشان (دادستان) و امردهندگانشان و به اعقاب ایشان یا به آنان که ایشان را تشویق به این کار کردهاند، خواهند فهماند که نمیشود دیگر بیگانگان را بر این مملکت مسلط کرد و هرگز نخواهند گذاشت که این آلتهای فعل را به قول آقای سرتیپ آزموده در کیفرخواست بیگانگان «بر توسن مراد سوار کنند.»
چندروز پیش وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرد که انتشار جلد تازه کتاب اسناد تاریخی سیاست خارجی این کشور را که به موضوع دخالت سیا در کودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢ علیه دولت دکتر محمد مصدق در ایران میپردازد، تا زمانی نامعلوم به تعویق انداخته است. علت این تصمیم، نگرانی آمریکا از تاثیر منفی انتشار این اسناد بر مذاکرات هستهای با ایران عنوان شد. «استیفن راندولف»، مورخ وزارت خارجه آمریکا در نشست ماه سپتامبر کمیته اسناد رسمی دیپلماتیک وزارت خارجه آمریکا گفت که بهتر است اسناد تاریخی وزارت خارجه درباره ایران بهدلیل مذاکرات جاری هستهای همچنان مخفی نگه داشته شود.
با اینکه باراک اوباما، رییسجمهور آمریکا در سال ۲۰۰۹ در جریان سفر به قاهره پایتخت مصر اعتراف کرد: «ایالات متحده آمریکا در جریان سرنگونی دولتی که بهصورت دمکراتیک در ایران انتخاب شده بود، نقش داشت.» اما هنوز جزییات این کودتا و نقش دقیق آمریکا در آن مشخص نیست و پس از شش دهه، جزو مباحث تلخ در مناسبات ایران و آمریکا است.
٦١ سال پیش روز ٣٠ آذر ١٣٣٢ هجری شمسی رای محکمه نظامی تهران که شب پیش از آن دکتر محمد مصدق را به سه سال زندان مجرد محکوم کرده بود، انتشار یافت. اتهام او ضدیت با نظام سلطنتی، سرپیچی از قبول فرمان شاه و دستور سرکوبی کودتاگران در روزهای ٢٥ تا ٢٨ مرداد بود. در همان جلسه اعلام شده بود که سرتیپ ریاحی١ نیز به دو سال زندان تادیبی محکوم شده است. مصدق پس از تحمل سه سال زندان، به دستور محمدرضا پهلوی، به ملک پدری خود در احمدآباد تبعید شد و تا پایان زندگی در ١٤ اسفند سال ١٣٤٥ زیر نظارت شدید دولت در حبس خانگی زندگی کرد. دکتر مصدق در طول محاکمه حتی یکبار دادستان محکمه را، بهعنوان آقای دادستان خطاب نکرد و همواره او را «این مرد» خطاب میکرد. او در آخرین دفاع خود هم یکبار دیگر گفته بود که طبق قانون اساسی، رییس دولت ایران تنها با رای عدم اعتماد مجلس میتواند برکنار شود؛ بنابراین برکنارکردن او یک کودتا بوده و نخستوزیر قانونی کشور است و این کودتاگران هستند که باید بر کرسی اتهام بنشینند، نه او.
جلیل بزرگمهر، وکیل تسخیری مصدق در دادگاه نظامی در کتاب «مصدق در محکمه نظامی»، شرح جلسات دادگاه مصدق را به طور کامل نوشته است. این کتاب تا سال ٥٧ یعنی پایان عمر حکومت محمدرضا پهلوی اجازه انتشار نیافت.
بزرگمهر در کتاب خود مینویسد: «روز یکشنبه ١٧ آبان ١٣٣٢ (هجری شمسی) محاکمه دکتر مصدق در یک محکمه نظامی در سلطنتآباد، یکی از مراکز نظامی واقع در شمالشرق تهران آغاز شد. اتهام او سوءقصد به منظور برهمزدن اساس حکومت و ترتیب وراثت تاجوتخت سلطنت و تحریص مردم به مسلحشدن بر ضد قدرت سلطنت بود. این اتهام از اینجا ناشی شده بود که دکتر محمد مصدق در روز ٢٥ مرداد ١٣٣٢ در مقام نخستوزیر، فرمان عزل خود را از نخستوزیری که توسط محمدرضا پهلوی صادر شده بود مورد قبول قرار نداده و به اجرا نگذاشته بود.
در ساعت ٢:٤٥بعدازظهر دادگاه آغاز شد، دکتر محمد مصدق در حالی که یک قبای نازک برک (نوعی پارچه نرم که در خراسان از پشم شتر یا بز با دست میبافند) روی کت برک پوشیده بود با عصا و کیف دستی در دست، در حالی که وکیل مدافعش سرهنگ جلیل مدرس زیر بغلش را گرفته بود وارد سالن شد. مخبرین، عکاسان و فیلمبرداران داخلی و خارجی برای عکسبرداری و فیلمبرداری هجوم آوردند و از همدیگر سبقت میگرفتند.
دکتر مصدق در طول مسافت در ورودی سالن تا جایگاه متهمین به طعنه میگفت: «از متهم عکس بردارید... . عکس متهم را درست بگیرید.» سپس در جای خود نشست.»
دکتر محمد مصدق در این دادگاه در اولین سخنان پس از معرفی خود در پاسخ به رییس دادگاه که خواسته بود اگر مصدق و ریاحی به موجب قانون ١٩٥ اعتراضی در مورد عدم صلاحیت دادگاه دارند، به صدای بلند میگوید: «ایراد دارم (از جا بلند میشود) قبلا لازم است به عرض دادگاه برسانم اگر من میگویم سیاست خارجی در این کار دخالت دارد، مرادم این نیست که سیاست خارجی با اشخاصی که فعلا در این جلسه عملیاتی میکنند، ارتباطی داشته باشد. برای خود من یک واقعهای روی داده که ناچار از عرض آن میباشم. آن واقعه این است که در دوره پانزدهم تقنینیه٢ وقتی که انتخابات تهران شروع شده بود عدهای به خانه من آمدند و گفتند: «فردا بیایید در مسجد شاه و بیاناتی بکنید و مردم را متوجه کنید به اینکه انتخابات آزاد است و دولت حق دخالت ندارد.» من هم دعوتی از مردم تهران برای حضور در مسجد شاه کردم.»
رییس دادگاه سخنان مصدق را قطع میکند و به او اجازه صحبت نمیدهد.
یک سال پیش در روز ٢٨ مرداد ١٣٩٢ آرشیو امنیت ملی ایالات متحده به مناسبت شصتمین سالروز برکناری محمد مصدق نخستوزیر ایران، در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، اسنادی تازه منتشر کرد؛ اسنادی متعلق به بایگانیهای «سیا» که به تازگی از ردهبندی محرمانه خارج شده بود. این اسناد شامل مدارکی است که میتوان آنها را نخستین تایید رسمی «سیا» در رابطه با کمک به برنامهریزی و انجام کودتا دانست. مصدق در سال ١٣٣٢ به خوبی از این ماجرا آگاه بود. او در طول دادگاه بارها و بارها به دخالت کشورهای بیگانه در اتفاقات ٢٨ مرداد ١٣٣٢ اشاره کرد و هر بار سخنان او توسط «سر تیپ آزموده» دادستان یا «سرلشکر نصرالله مقبلی» رییس دادگاه قطع شد. او در بخشی از دفاعیات خود میگوید: «جناب آقای سرلشکر، متهمی که شما میخواهید او را تبرئه کنید یا حکم اعدامش را صادر کنید، باید از خود دفاع کند. حالا عالیجناب میخواهید با آن مرد (اشاره به دادستان) مشورت کنید. (با نهایت عصبانیت و با آوایی بلند روی میز کوبید) من به صلاحیت آن مرد هم اعتراض دارم تا جناب عالی بدانید من بیش از اینها به قوانین آشنا هستم. (اشاره به سرتیپ آزموده) ایشان لیسانسیه نیستند؟»
٦٠ سال پس از کودتای ٢٨ مرداد، سازمان سیا، با خارج کردن اسنادی از طبقهبندی محرمانه به نقش خود در این کودتا اعتراف کرد. در این اسناد ارجاعاتی به رمز آژاکس وجود دارد. آژاکس رمز عملیات آمریکاییها در کودتای ٢٨ مرداد بود. این اسناد شامل پروندههای کاری «کرمیت روزولت»، مامور اطلاعاتی ارشد آمریکا در خاورمیانه و ایران نیز هستند.
بر اساس این اسناد، آمریکا قصد داشته به شکل قانونی یا شبه قانونی دولت مصدق را با یک دولت طرفدار غرب به نخستوزیری زاهدی عوض کند. بخشی از اسناد سیا درباره ایران که به مقطع کودتا مربوط میشوند در دهه ۱۹۶۰ از میان رفتهاند، سیا ادعا میکند در بایگانیهای امن خود جای کافی برای نگهداری آنها نداشته است.
سیا در مقدمه یکی از سندهایی که سال گذشته منتشر شد - که گزارشی متعلق به سال ١٩۵۴ است - مینویسد: «در پایان ١۹۵۲ روشن بود که دولت مصدق نمیتواند با کشورهای غربی که منافعی در ایران دارند به توافقی نفتی برسد.» «هدف عملیات آژاکس سرنگونی دولت محمد مصدق، بازسازی منزلت و قدرت شاه و جایگزینی دولت مصدق با دولتی بود که ایران را با سیاستهایی سازنده اداره کند.» بنابر این سند همچنین هدف کودتا این بوده که دولتی بر سر کار بیاید که دولتهای غربی بتوانند درباره بازار نفت با آن به توافق برسند. در مارس ۱۹۵۳ (اسفند ٣١-فروردین٣٢) وزارت خارجه آمریکا از سازمان سیا میخواهد امکان ساقط کردن دولت مصدق از طریق عملیات مخفیانه را بررسی کند.
نتیجه ارزیابی سیا این است که امکان چنین عملیاتی وجود دارد. پس از آن مقرر شد سیا به همراه سرویس اطلاعات سری بریتانیا (SIS که به MI٦ شناخته میشود) عملیات سرنگونی مصدق را به انجام برسانند. کرمیت روزولت، رییس بخش خاور نزدیک و آفریقای سازمان سیا نخست با رییس دفتر ایران سیا، راجر گولران و دو افسر اطلاعاتی دیگر در بیروت دیدار میکند و سپس در ۱۴ ژوئن ۱۹۵۳ (۲۴ خرداد ۳۲) طرح کودتا به دفتر سرویس اطلاعات سری بریتانیا ارایه میشود. بنابر اسناد سیا، پس از آن طرح کودتا برای تایید از طرف سیا به وزارت خارجه آمریکا و از طرف سرویس اطلاعات سری بریتانیا به وزارت خارجه بریتانیا ارایه شد. ملاحظه وزارت خارجه آمریکا این بوده که ایالات متحده بتواند پشتیبانیهای لازم را از دولتی که به جای دولت مصدق بر سر کار میآید، انجام دهد و همچنین دولت بریتانیا کتبا رضایت خود برای رسیدن به توافق نفتی با دولت بعدی ایران را اعلام کند.
آنگونه که جلیل بزرگمهر در خاطرات خود مینویسد گفتوگوهای دادگاه مصدق بسیار تراژیک بود. نخستوزیر ایران بارها در طول دفاعیات خود خشمگین میشود، فریاد میزند و بارها میگرید: «حال آقای رییس دادگاه، خیال میکنید من دیوانه هستم. همهاش که نمیشود روی ماده صحبت کرد. والله اگر شما حکمی بدهید و بگویید «نفهمیدم» مسوول هستید. اگر کسی محتاج نباشد که کاری انجام ندهد و انجام بدهد، خلاف وجدان رفتار کرده. من باید شما را روشن کنم. شما باید وجدان خود را قاضی کنید. آدم بیغرض از حرف کسی رنجش حاصل نمیکند. باید گذاشت اگر یک نفر درد دارد یا بغض دارد بگوید. پس آدم بیغرض، آدمی که میخواهد در مقابل وجدانش شرمنده نباشد جلوی حرف کسی را نمیگیرد و این آدم با کمال ملایمت، صبر و حوصله میکند. امروز همه دنیا منتظر این هستند که ببینند این دادگاه چه حکمی میدهد. برای شما همچو روزی پیش نیامده و شاید هم پیش نیاید که با دادن یک رای میتوانید یک خدمتی به مملکت بکنید. شایسته نیست که دنیا بگوید، حریف ما بگوید با دست چهار نفر افسر ما را مغلوب کرد. این امر برای شما شایسته نیست. شما باید بروید جنگ کنید و حق ایران را بگیرید، شانه از زیر خدمت خالی نکنید. تمام اینها میگویند دولتی که ما (با آن) مبارزه میکردیم هر جا رفت یک نفر آدم پیدا نکرد و همه گفتند ما حاضر نمیشویم یک ملت مظلومی مثل ایران را از بین ببریم. (با حال تاثر شدید و در حال گریه) ولی همه عوامل در این مملکت است که مقاصد بیگانه را انجام دهند.»
رییس دادگاه با قطع کلام مصدق و با عصبانیت از جای خود برخاست و گفت: «آقا ما مقاصد بیگانه را انجام نمیدهیم. ما سربازیم. (چند نفر از تماشاچیان کف زدند) آقای دکتر مصدق به ما اهانت نکنید! خیلی بد است که بگویید ما مقاصد بیگانه را انجام میدهیم.»
دکتر مصدق: شما اگر ندانید...
رییس دادگاه: ما همه وطنپرست هستیم. این حرفها صحیح نیست. ما به خاطر شیخوخیت به شما احترام میگذاریم. به خاطر داشته باشید این مجلس روضهخوانی نیست.
مصدق: ما این روضهخوانی را در شورایامنیت هم کردیم. جمله شرطیه اگر است و من با اگر هزارحرف میزنم. این بود اعتراضات ما نسبت به آن مرد که حق نشستن در دادگاه را ندارد و باز تکرار میکنم حق ندارد.
در اواسط ژوییه (اواخر تیرماه) وزارت خارجههای آمریکا و بریتانیا مجوز انجام عملیات آژاکس را با تایید رییسجمهور آمریکا صادر کردند. مطابق این اسناد، پروپاگاندایی شدید علیه دولت مصدق به راه میافتد. همکاری شاه عنصری اساسی در موفقیت کودتا بوده است و یکی از این اسناد مینویسد: «از آنجا که شاه نشان داده مردی بیتصمیم است» از طریق خواهر پرنفوذش اشرف پهلوی برای همکاری تحت فشار گذاشته شود.
نخستوزیر وقت ایران در بخشی از دفاعیات خود میگوید: «من از این نظر دفاع نمیکنم که دادگاه مرا تبرئه کند و از تضییقاتی که هرزندانی دچار آن است راحت شوم. زیرا محکومیت ناشی از ایمان و عقیده، محکومیتی که نتیجه آزادی و استقلال مملکت است چیزی نیست که مرا متاثر کند، بلکه موجب خوشوقتی است و افتخار من است. برفرض که از زندان خلاص شوم، در خارج چه تامین جانی دارم؟ اگر در زندان مرا از بین ببرند همه خواهند فهمید که دست چه اشخاص و چه سیاستهایی در کار بوده است.
در صورتی که خارج از زندان کسی پی نخواهد برد که مرا کی و چطور از بین برده است؟ پس دفاع من فقط از دونظر است: اول آنکه ثابت کنم که با چه استدلال یکعده از رجال وطنپرست را که سرمایه بزرگی برای مملکت خواهند شد به جای اینکه تشویق شوند گرفتار حبس و زجر کردهاند، دوم اینکه با چه لطایفالحیل میخواهند نهضت ملی ایران را که چندسال است مردم این مملکت در راه آن رنج کشیدهاند و به نتایج نکویی رسیدهاند از بین ببرند. و باز وطن عزیز ما را دچار دخالتهای نامشروع و اغراض دول استعماری و عمال آن بکنند.»
در ۲۸مرداد تظاهرات هواداران شاه از بازار آغاز شد. بنابر یکی از اسناد تازهمنتشرشده، دفتر سیا در تهران در شکلگیری این تظاهرات نقش ایفا کرده بود. تا ظهر آن روز خیابانهای تهران و شهرهای مهم دیگر در کنترل واحدهای ارتش بود. زاهدی از مخفیگاه خود خارج شده و در رادیو اعلام کرد نخستوزیر ایران است. دفتر ستاد مشترک ارتش تسخیر میشود و خانه مصدق را غارت میکنند. افسران و چهرههای سیاسی وفادار به مصدق بازداشت میشوند. شاه به ایران بازمیگردد و سیا برای کمک به زاهدی ظرف دوروز پنجمیلیوندلار در اختیار او میگذارد. محمد مصدق در پایان جلسهاول دادگاه خود میگوید: «من به قدرت مردم کار کردم و اگر افکار عمومی نبود، چطور میتوانستم انگلیسیها را بیرون کنم؟ چطور میتوانستم کنسولگریها را ببندم؟ چطور میتوانستم در شورایامنیت فاتح شوم؟ به خدا این مردم حق دارند در عداد مردم آزاد جهان باشند.»
------------------------------------
پینوشتها:
١- محمدتقی ریاحی از برجستهترین افسران و نظامیان حامی دکتر مصدق و جبهه ملی و رییس ستاد ارتش منصوب دکترمصدق در هفتماه پایانی دوران نخستوزیری او بود که کودتای ۲۵مرداد ۱۳۳۲ علیه دولت مصدق را خنثی و توازن قوا را از سمت حامیان محمدرضاشاه پهلوی به سوی حامیان مصدق سوق داد، اما پس از براندازی دولت مصدق در ۲۸مرداد ۱۳۳۲ دستگیر و زندانی شد.
٢- یکی از قوای سهگانه کشور که عامل تشکیل حکومت صحیح است و آن شامل مجلس شورایی است مرکب از نمایندگان ملت که وضع قوانین را برعهده میگیرد. قانونگذاری. (فرهنگ فارسی معین)
٣- منبع دفاعیات دکترمحمد مصدق، کتاب «مصدق در محکمه نظامی»، اثر جلیل بزرگمهر