ترور کاریکاتوریستهای نشریه فرانسوی در شرایطی انعکاس جهانی یافت و سران کشورهای جهان را به پاریس آورد که پیش از این نیز اتفاقی مشابهی با مختصاتی متفاوت رخ داده بود و صهیونیستها، مشهورترین کاریکاتوریست مسلمان و جهان عرب را در قلب لندن ترور کرده بودند؛ اما هیچ واکنش مشابه جهانی در پی نداشت تا این رفتار دوگانه در این مقطع که موج اسلام هراسی بالا گرفته، بیش از پیش محل نقد باشد!
به گزارش «تابناک»، پس از اتفاقات غیرقابل پذیرشی که در پاریس رخ داد و منجر به کشته شدن گروهی از کاریکاتوریستهای نشریه «شارلی ابدو» شده بود ـ که سابقه مکرر توهین به پیامبر اسلام و دیگر پیامبران با چاپ کاریکاتورهای عجیب را داشتند ـ موج عظیم راه افتاد و در نهایت همان گونه که پیش بینی میشد، با موج اسلام هراسی و توهین وسیعتر به مقدسات مسلمانان همراه شد، به گونهای که بر روی جلد شماره تازه این نشریه با تیراژ ۳ میلیون نسخه، کاریکاتور توهین آمیزی از پیامبر کشیده شده است.
در واقع در شرایطی که فرانسه میزبان میلیونها مسلمان است و در مقطعی که مردم این کشور فضایی کاملاً امنیتی را تجربه میکنند، به این التهاب دامن زده شده و از این شیوه نیز به شدت حمایت میشود و نمود عینی این حمایتها نیز همراهی نشریات فرانسوی با نشریه «شارلی ابدو» برای کمک به انتشار میلیونی شماره تازه با چنین طرحی است.
با این حال ظاهراً این حمایتها نصیب همه کاریکاتوریستهایی که قربانی خشونت میشوند، نیست و نمود عینی چنین اتفاقی، ناجی علی کاریکاتوریست شهیر فلسطینی است که سالها پیش به دسن موساد در قلب لندن ترور شد و به جز واکنش برخی محافل هنری، واکنش دیگری به همراه نداشت؛ مردی که نماد طرح کاریکاتور برای فلسطینیها بود.
ناجی سلیم حسین العلی، در سال ۱۹۳۶ در روستای الشجره واقع در الجلیل شمالی در فلسطین متولد شد. در سال ۱۹۴۸ خانواده ناجی العلی به همراه اهالی روستا به سوی لبنان (بنت جبیل) رانده و پس از آن به اردوگاه «عین الحلوه» در شرق شهر صیدا پناهنده شدند. در سال ۱۹۵۷ پس از آنکه در رشته مکانیک دیپلم گرفت به عربستان سعودی رفت و دو سال آنجا بود و در همین زمان در اوقات فراغت شروع به طراحی کرد.
او طی سالهای ۱۹۶۰ -۱۹۶۱ به همراه چند تن از دوستانش در جنبش ملّیّون عربستان نشریهای سیاسی به نام الصرخه (فریاد) را به شکل دستنویس منتشر کرد و سپس در سال ۱۹۶۰ به مدت یک سال وارد آکادمی طراحی لبنان شد اما به دلیل تحت تعقیب بودن از سوی پلیس لبنان، دوره تحصیلی او ناتمام ماند و باقیمانده سال تحصیلیاش را در زندانهای پادگانهای لبنان بازداشت بود.
وی پس از آزادی روانه شهر صور شد و سه سال در مدرسه الجعفریه، متعلق به شیعیان این کشور با «امام موسی صدر» همکاری کرد و در این مدرسه به تدریس پرداخت. سپس در سال ۱۹۶۳ به کویت رفت و در مجله «الطلیعه» این کشور تحت عناوین طراح و خبرنگار و با هدف جمعآوری پول برای تحصیل هنر در قاهره یا ایتالیا مشغول به کار شد. تا پایان سال ۱۹۷۵ در روزنامه «السیاست» کویت کار کرد و در این سالها شخصیت معروف حنظله را در طرحهایش آفرید و ریاست انجمن کاریکاتوریستهای عرب را نیز در سال ۱۹۷۹ به دست آورد.
طرحهای ناجی العلی در دهها نمایشگاه در جهان عرب و کشورهای جهان به نمایش درآمده است. سه کتاب از گزیده طرحهایش طی سالهای ۱۹۷۶، ۱۹۸۳ و ۱۹۸۵ منتشر شد. ناجی آماده انتشار چاپ کتاب چهارم بود که مهلت نیافت. وی در زندگیاش بیش از ۴۰ هزار کاریکاتور منتشر کرد و دو سال پیاپی (۱۹۷۹ و ۱۹۸۰) برندهٔ جایزه نخست نمایشگاه هنرمندان عرب شد. روزنامه «آساهی» ژاپن، وی را از میان ۱۰ کاریکاتوریست برجسته جهان به عنوان نفر اول برگزید.
در آثار ناجی العلی یک نماد وجود داشت و ناجی علی نام «حنظه» را بر او نهاده بود. او درباره حنظله گفته بود: «حنظله امضای من است. هر کجا میروم یا در هر ملاقاتم همه از او میپرسند. من در یک گرداب این کودک را متولد و بعد به مردم تقدیمش کردم. اسم او حنظله است و به مردم قول داده تا جز حقیقت نبیند و نگوید. من او را به شکل کودک نازیبایی رسم کردم، موهایش شبیه جوجه تیغی است. حنظله چاق نیست، شاد نیست، آرام نیست و هرگز شبیه کودکان ناز پرورده هم نیست. او پابرهنه است، مانند تمامی کودکان مهاجر به اردوگاهها. او برای من یک نشانه است که مرا از ارتکاب هر اشتباهی باز میدارد. دستان او در پشت سرش به هم جفت شدهاند که شاید نشانی از عدم پذیرش باشد، در زمانی که راه حلها به شیوه آمریکایی آماده و در اختیار ما هستند.»
ناجی العلی، حنظله را کودکی خودش تعبیر کرده و گفته بود: ««من در کاراکتر حنظله بچگیهای خودم را نشان دادهام. او همان سنی را دارد که من وقتی فلسطین را ترک کردم داشتم و همان حسی را که من داشتم. با اینکه ۳۵ سال از آن تاریخ میگذرد، من همهٔ جزئیات آن روز را دقیقاً به خاطر دارم. کاراکتر حنظله شکل و شمایل مقدسی دارد که از روح من، وقتی کسل میشوم یا وظیفهام را از یاد میبرم، محافظت میکند. این بچه به من یادآوری میکند که از کجا آمدهام و نمیگذارد اشتباه کنم».
العلی در ۲۲ جولای سال ۱۹۸۷ در لندن و به هنگام رفتن به دفتر روزنامه القبس ترور شد و پس از ۳۸ روز اغما، ۲۹ آگوست همان سال درگذشت. او در مصاحبهای گفته بود: «اگر انگشتان دستانم را قطع کنند، با انگشتان پاهایم طراحی خواهم کرد. در این زمان احساس کردم کاریکاتور بهترین وسیله برای بیان نظراتم است. کاریکاتور تنها یک اعلامیه نیست، بلکه وظیفه دارد تشویق کند و بشارت بدهد. بشارت بدهد از آینده و آرزوها را بیان کند. تنها خط قرمز در برابر طراحی من، تسلیم در برابر اسراییل بوده و «حنظله» نماد تلخیهای آغاز راه است.»
پس از شهادت «ناجی العلی» به پاسداشت نام او مرکز فرهنگی در شهر بیروت با نام «مرکز فرهنگی ناجی العلی» ایجاد شد و روزنامه «السفیر» نیز مسابقه کاریکاتوری به نام وی برگزار کرد. در سال ۱۹۸۸ نیز اتحادیه بینالمللی ناشران روزنامهها در پاریس، ناجی العلی را یکی از بزرگترین کاریکاتوریستهای جهان دانست و جایزه «قلم طلای آزادی» خود را به او داد که این جایزه در ایتالیا به همسر و فرزندش خالد تحویل داده شد. ناجی العلی اولین روزنامه نگار و طراح عربی است که برنده این جایزه شد. با وجود جایگاه بینالمللی ناجی علی و نیز اینکه این واکنشها را در محافل هنری و مطبوعاتی در پی داشت، هیچ دلیلی وجود نداشت که رهبران جهان به ترورش در قلب لندن واکنش نشان دهند، زیرا تنها یک فلسطینی مسلمان بود!