مهدی روزبهانی در سرمقاله ابتکار نوشت:
رفت و آمدهای تهران صنعا زیاد شده است. دیروز اولین هواپیمای حاوی کمک های بشر دوستانه کشورمان در صنعا به زمین نشست و همزمان برخی از نمایندگان دولت یمن متشکل از تعدادی از وزرای این کشور به منظور انجام سفری دو روزه و رایزنی با مقامات ایرانی وارد تهران شدند. در عین حال جهان عرب برای یمن برنامه تازه ای در نظر گرفته است. کشورهای عربی سفارت خانه های خود را به نوبت به عدن منتقل میکنند تـا بـه این ترتیب قدرت رو به فزونی انقلابیون حوثی را به چالش بکشند. رسانه ها و مطبوعات عربی نیز همگام با این سیاست، رئیس جمهور مستعفی، منصور هادی را برای قدرت گرفتن همراهی میکنند. از طرفی دلارهای نفتی کشورهای منطقه زمینه افزایش تحرکات آمریکا و انگلستان را فراهم کرده و آنان نیز امکانات تسلیحاتی و سیاسی خود را در جهت حفظ منافع پدرخوانده قدیمی اعراب یعنی عربستان به کار انداخته اند.
با این حال قدرت های منطقه همچنان از مجاری رسمی اعلام میکنند که اتفاقات سیاسی صنعا مسئله داخلی یمن است اما مسلما کشاکش گروه های سیاسی این کشور به تمام خاورمیانه تسری پیدا کرده است و حالا کشورهای عربی به پیروی از پدرخوانده قدیمی خود متوجه صنعا و اتفاقات سیاسی این کشور شده اند و تلاش میکنند تا به طرق مختلف آینده انقلاب حوثی ها را سیاه کنند و دوباره قدرتی را در جهت منافع خود در یمن مستقر سازند و به منظور تحقق این هدف نیز امکانات عمومی خود را به کار گرفته اند. نکته مهم این است که اختلافات داخلی یمن در حال تبدیل شدن به کشمکش های منطقه ای است و به جای اینکه از ناامنی که بستر رشد تروریسم است جلوگیری شود با دامن زدن به اختلافات گروهای سیاسی این کشور، آن را تشدید میکنند.
مسلم است که انقلابیون حوثی به عنوان یک جریان سیاسی قدرتمند قابل حذف نیستند.
از طرف دیگر جریان های سیاسی دیگری در یمن برای به قدرت رسیدن تلاش میکنند که وجود آن ها و اختلافاتشان با یکدیگر یک واقعیت است. از این رو تلاش و تدارک هر یک از طرف ها برای حذف دیگری نتیجه ای جز تشدید آشوب و فراهم شدن زمینه رشد تروریسم ندارد که البته گویا جهان عرب در این مسیر تنها تحقق منافع خود را دنبال میکند. با این حال جریان های سیاسی منطقه چشم به تحرکات تهران دوخته اند و با وسواس خاصی آن را دنبال میکنند. نکته این جاست که در این تحرکات، خلا هایی وجود دارد. ازجمله اینکه به اتحاد عربی به رهبری عربستان در مانع تراشی بر سر راه انقلابیون حوثی توجه نشده و یا حداقل از قبل برای آن تمهیدات لازم در نظر گرفته نشده است. از طرف دیگر ظرفیت دیپلماسی عمومی در این زمینه مغفول مانده است. بی شک رسانه های عربی، با توجه به تعداد زیادشان، دارای این قدرت هستند که جبهه تبلیغاتی منفی علیه انقلابیون حوثی به راه اندازند که تنها منافع یک سوی بازی را در اختلافات درونی یمن تامین میکند و به رشد اختلافات نیز دامن میزنند.
از این رو اگر رفت و آمدهای سیاسی تهران صنعا به تلاش هایی که سایر کشورهای عربی در حوزه دیپلماسی عمومی و رسمی برای پیش برد منافع خود انجام میدهند، توجه لازم نداشته باشد؛ بی شک بی نتیجه خواهد ماند. ضمن اینکه بسیاری از کارشناسان بارها متذکر شده اند که قفل بسیاری از مشکلات منطقه در تهران و ریاض باز میشود. اما ریاض تحت تاثیر سیاست حمایت از تروریسم مسیر تنش زای خود را دنبال میکند و حاضر نیست صدای دموکراسی را در کنار مرزهای خود تحمل کند و همچنان مسیر متفاوتی را برای حل مشکلات منطقه در مقابل تهران در پیش گرفته است. با این حال لازم است دستگاه سیاست خارجی کشورمان در تحرکات منطقه توجه خاصی نسبت به اتحاد اعراب در مقابل ایران داشته باشد و بهتر است که سیاست ایران در مسیری حرکت نکند که کشورهای عربی را به سمت اتحاد علیه ایران وادارد زیرا افکار عمومی جهان عرب تحت تاثیر رسانه های قدرتمند خودشان هستند که این روزها علیه انقلابیون حوثی تبلیغ میکنند. بنابراین لازم است ایران مسیر رایزنی با سایر کشورهای عربی را نیز در پیش گیرد چرا که امروزه کشورهای عربی در مقابل عربستان برای خود استقلال رای قائل هستند و این رایزنی جداگانه میتواند همکاری آن ها را در حل و فصل مسائل منطقه جلب کند هرچند که آن ها تامین کننده منافع غرب و عربستان هستند. ایران باید توجه کند که موضوع را از دو قطبی شیعه و سنی خارج و به دو قطبی محور تروریسم که عربستان است و محور دموکراسی که ایران است تغییر یابد. یمن امروز صحنه رقابت صندوق رای و اسلحه تروریست ها شده است و باید دید که منطق کدام یک پیروز خواهد شد.