مرور روزنامه‌های چهارشنبه سیزدهم اسفند؛

تفاوت واکنش‌ روزنامه‌ها به سخنرانی نتانیاهو

بار دیگر دو سخنرانی دیروز در تهران و واشنگتن، مذاکرات هسته‌ای را به مسأله اصلی روزنامه‌ها تبدیل کرده است؛ هاشمی رفسنجانی در تهران، عده‌ای را با نتانیاهو مقایسه ‌و نتانیاهو در واشنگتن علیه توافق هسته‌ای با ایران سخنرانی کرده است. تصمیم دولت و مجلس در‌باره حذف تعدادی از یارانه‌بگیر‌ها و گمانه‌زنی در‌باره رئیس آینده مجلس خبرگان، دیگر مطالب مهم روزنامه‌های چهارشنبه است.
کد خبر: ۴۸۰۶۵۳
|
۱۳ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۰ 04 March 2015
|
24825 بازدید
بار دیگر دو سخنرانی دیروز در تهران و واشنگتن، مذاکرات هسته‌ای را به مسأله اصلی روزنامه‌ها تبدیل کرده است؛ هاشمی رفسنجانی در تهران، عده‌ای را با نتانیاهو مقایسه ‌و نتانیاهو در واشنگتن علیه توافق هسته‌ای با ایران سخنرانی کرده است. تصمیم دولت و مجلس در‌باره حذف تعدادی از یارانه‌بگیر‌ها و گمانه‌زنی در‌باره رئیس آینده مجلس خبرگان، دیگر مطالب مهم روزنامه‌های چهارشنبه است.

تفاوت واکنش‌ روزنامه‌ها به سخنرانی نتانیاهو

بین روزنامه‌های چهارشنبه، تمایز روشنی در پرداختن به سخنان دیروز هاشمی رفسنجانی و نخست‌وزیر رژیم اسرائیل وجود دارد. برخی روزنامه از سخنان هاشمی استقبال کرده و یک روزنامه با تند‌ترین اتهامات به وی تاخته است؛ همزمان با تمسخر و تحلیل سخنرانی نتانیاهو در برخی روزنامه‌ها، برخی دیگر از روزنامه‌ها از این سخنرانی به گونه‌ای استقبال هم کرده‌اند.

بنفشه غلامی در یادداشت روزنامه دولتی ایران با تیتر «دست‌های خالی نتانیاهو» نوشته: بنیامین نتانیاهو بعد از موج تبلیغات گسترده سرانجام به کنگره امریکا رفت تا با اتکا به ادعاهای تکراری چرخه مذاکره و توافق هسته‌ای ایران را مختل سازد اما شواهد نشان از این دارد که تیرهای او یکی پس از دیگری به خطا رفته و نتوانسته توجه سیاستمداران غربی را جلب کند. طراحی نتانیاهو این بود که از فرصتی که اربابان جنگ کنگره در اختیارش گذاشتند، موجی منفی به سوی مذاکرات سران ۱+ ۵ با ایران روانه سازد. او یک بار نیز این تاکتیک را در مجمع عمومی سازمان ملل به کار بسته بود. جایی که با توسل به نقشه‌ای که از یک بمب ترسیم کرده بود، سعی کرد وانمود کند ایران در حال انجام آزمایش‌هایی برای دستیابی به سلاح هسته‌ای است. اما نه تنها نتیجه‌ای از این سناریو تبلیغی عایدش نشد که سازمان اطلاعات اسرائیل با انتشار سندی رؤیاهای او در سفر به واشنگتن را هم بر باد داد. افشای اطلاعات سازمان موساد نشان داد که نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی دروغ گفته است اما نکته مهم‌تر در سفر اخیر او این است که تحلیلگران سیاسی رژیم صهیونیستی تأکید کرده‌اند، که ایران تنها هدف نتانیاهو در این سخنرانی نیست. آن‌ها تأکید می‌کنند که برای دانستن علت پنهان حضور وی در کنگره امریکا، باید به درون این رژیم و مشکلات آن نگاه کرد.

ناتوانی نتانیاهو در حل بحران مسکن و سایر مشکلات اقتصادی مثل بیکاری ۶ درصدی، منجر به بروز سلسله تظاهرات زنجیره‌ای در این رژیم شد و محبوبیت آن را بشدت کاهش داد. در‌‌ همان حال تصمیم‌های بشدت افراطی او در شهرک‌سازی و اخراج ساکنان عرب بیت‌المقدس و تحریم تشکیلات خودگردان سبب شد، دولت‌های اروپایی و سازمان‌های بین‌المللی یکی پس از دیگری تصمیم به تحریم دولت افراطی او بگیرند و برای اولین‌بار پرچم سفارت فلسطین را در خاک خود برافراشته کنند. افول محبوبیت نتانیاهو در داخل و خارج سرزمین‌های اشغالی در حالی ادامه دارد که دولت افراطیون درست ۲ هفته دیگر باید انتخابات پارلمانی خود را برگزار کند. از دید این ناظران انتخابات ۱۷ مارس اسرائیل‌‌ همان علت پنهان حضور نتانیاهو در کنگره است. استراتژیست‌های لیکود، حزب نتانیاهو امیدوار بودند این سخنرانی بتواند تعداد کرسی‌های این حزب در کنست را که روز دوشنبه نظرسنجی‌ها نشان می‌داد، فرا‌تر از رقم ۱۸ نخواهد رفت، افزایش ‌دهد.

اما منتقدان نتانیاهو معتقدند شکست نتانیاهو در جلب نظر سران ۱+ ۵ و تأثیرگذاری بر روند مذاکرات و علاوه بر آن رویگردانی اوباما باعث شد این سخنرانی نتیجه‌ای را که نتانیاهو به دنبال آن است، برای او به بار نیاورد. به طور یقین درون اسرائیل رقبا و منتقدان نتانیاهو، منتظر نتیجه سخنان دیشب نخست وزیر رژیم صهیونیستی نمی‌مانند و امروز مصاف جدیدی گشوده خواهد شد و باز هم خطاب به رأی دهندگان اسرائیلی تأکید خواهند کرد، نتانیاهو در طول ۶ سال گذشته به جای صرف هزینه‌های بسیار روی عقاید افراطی خود و تمرکز بر مسأله هسته‌ای ایران، بهتر بود بر اوضاع وخیم اقتصاد مردم خود متمرکز می‌شد.

مهدی مطهرنیا نیز در یادداشتی با تیتر «نتانیاهو و خودکشی سیاسی» در روزنامه آرمان نوشته است: مذاکرات در حال رسیدن به ایستگاه پایانی است و هر چقدر به ایستگاه پایانی نزدیک‌تر می‌شود التهاب‌ها نیز افزایش می‌یابد، چراکه اضطراب‌ها برای رسیدن به خط پایان و هدف نهایی در مسیر زیاد می‌شود. همین معنا نه به عنوان سفر از یک مبدا به مقصدی مشخص، بلکه به عنوان الگویی در تحلیل باید مورد توجه قرار گیرد. اگر دیپلماسی هسته‌ای و مذاکرات را در مقام تمثیل به یک سفر سیاسی و دیپلماتیک تعبیر نماییم، رسیدن به کیلومترهای نهایی تا مقصد تعیین شده التهاب‌زاست و امکان خطا را افزایش می‌‌دهد. لذا باید در این کیلومترهای نهایی مدیریت دیپلماسی هسته‌ای در دو طرف میز برای رسیدن به نقطه پایان در این مسیر پرپیچ‌وخم بیش از گذشته فعال باشد. بالطبع باید پذیرفت که برخی پارامترهای غیرقابل پیش‌بینی، کنترل شده اما هنوز پارامترهای غیرقابل کنترل وجود دارند. سخنان اخیر اوباما و جان کری در واقع مدیریت یک پارام‌تر قابل پیش‌بینی غیرقابل‌کنترل از منظر دولت ایالات متحده آمریکاست و آن هم شخص «نتانیاهو» است. رژیم صهیونیستی به خوبی می‌داند که حل و فصل پرونده هسته‌ای ایران اگر براساس قاعده برد ـ برد و ضمن احترام متقابل انجام شود، اسرائیل باید در سال جاری میلادی و سال آینده خورشیدی به هر تقدیر یک سونامی دردناک را تحمل خواهد کرد؛ سونامی‌ که در آن بالطبع باید پذیرنده یک کشور مستقل فلسطینی و کاهش جایگاه این رژیم در نظام منطقه‌ای و بین‌المللی حتی نزد اروپایی‌ها و آمریکا شود.

این موضوع موجب شده است نتانیاهو با وجود اینکه می‌داند ممکن است حضور او در کنگره آمریکا با افتضاح نیامدن بسیاری از نمایندگان دموکرات یا حتی جمهوریخواه روبه رو ‌شود که این مسأله می‌تواند بر آینده انتخاباتی او مؤثر باشد، بازهم می‌خواهد قهرمان رادیکالیسم یهودی در جهت مبارزه با مهم‌ترین چالش تاریخی در حوزه سیاست خارجی منطقه‌ای آمریکا شناخته شود. لذا به نوعی به خودزنی و خودکشی سیاسی روی آورده است و با این افتضاح سعی می‌کند قهرمان امروز برای رادیکالیسم یهودی و قهرمان فردا برای عقده حقارت ناشی از شکست در برابر تحرکات دیپلماتیک ایران باشد. از این روست که او وارد آمریکا می‌شود و تلاش می‌کند این معنا را به گونه‌ای مطرح کند که تندروهای لایه‌های گوناگون حوزه سیاست داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی را فعال کرده و به گونه‌ای رسیدن به یک توافق نهایی را با چالش جدی مواجه سازد.

از طرف دیگر به این سناریوی مطلوب خود دل بسته است که امکان دارد با مطرح کردن مقوله ایران در سیاست خارجی، ضعف نخست‌وزیری خود و دولت رژیم صهیونیستی را در پاسخگویی به نیازهای اقتصادی و چالشهای داخلی، از متن به حاشیه ببرند و تا حدودی بتواند در انتخابات آینده با تاکید بر موضوع سیاست خارجی و مقابله با ایران تا اندازه‌ای زمینه‌های ایجاد نوعی پیروزی یا حداقل شکست آبرومندانه را برای خود در انتخابات مدنظر قرار دهد.

ابتکار در مطلبی تحلیلی با تیتر «شوی تبلیغاتی صهیونیزم در کنگره آمریکا»، اعتراف، تحریف و تحریک را عناصر تشکیل‌دهنده سخنرانی نتانیاهو نامیده و به تحلیل محتوای این سخنرانی پرداخته است.

شرق که سخنرانی نتانیاهو را «آخرین تیر ترکش اسرائیل» نامیده، ترجیح داده است در صفحه اول خود با درج تصویری از هاشمی رفسنجانی، سؤال «چرا همزبانی با نتانیاهو» را برجسته کند.

جوان نیز در صفحه اول خود، در ضمن درج کاریکاتوری از نخست وزیر رژیم اسرائیل، در مطلبی با تیتر «طرفداران صهیونیسم در کنگره مستمع توهمات تکراری نتانیاهو؛ نتانیاهو دوباره خود را مسخره عالم کرد» نگاهی تحقیر‌آمیز به سخنرانی نتانیاهو داشته است.

کیهان سخنرانی نتانیاهو را ابزار حمله به توافق ۱۵ ماه پیش ژنو کرده و در شروع اصلی‌ترین مطلب خود با تیتر «حرف مفت نتانیاهو برای ذوق‌زدگان گران تمام شد» نوشته: سخنرانی مضحک و نمایشی نتانیاهو در کنگره آمریکا چنان غیرحرفه‌ای بود که پرده از جنگ زرگری تل آویو ـ واشنگتن برداشت و موجب روسیاهی ذوق زدگان توافق ژنو شد.

وطن امروز نیز در رویکردی مشابه با کیهان، گزارشی را با تیتر «نتانیاهو: موافق توافق خوبم» از سخنرانی نتانیاهو منتشر کرده است.

این روزنامه البته در سرمقاله خود با تند‌ترین اتهامات به سخنان دیروز هاشمی رفسنجانی جواب داده است. در بخش‌هایی از این مطلب با تیتر «نتانیاهو در واشنگتن، هاشمی در تهران» آمده است: ر واقع این اظهارات هاشمی، در تنگنا قرار دادن منتقدان است؛ آن هم سر بزنگاه!

می‌توان دو انگاره درباره این رفتار آقای هاشمی مطرح کرد؛

اول؛ با این اقدام و فرمان آقای هاشمی به اطرافیان و وابستگان سیاسی خود، تلاش می‌شود در صورت شکست مذاکرات و عدم اعتنای اوباما به جریان آقای هاشمی، پروژه «نگذاشتند» آغاز شود! تا شاید از طریق این بهانه‌جویی و شلوغ‌کاری‌های انتخاباتی پس از آن، واقعیتی به نام «پایان زودهنگام دولت» در افکار عمومی تثبیت نشود!

دوم؛ حمله به منتقدان آن هم در سطح آقای هاشمی می‌تواند به معنای ایجاد شرایطی برای پذیرش دیکته آمریکایی در مذاکرات هم باشد. یعنی تخریب منتقدان در سطح هاشمی می‌تواند برای دولت آقای روحانی به معنای سدی باشد تا آن‌ها بتوانند پشت آن توافق را قطعی کنند! در هر ۲ حالت، اظهارات روز گذشته آقای هاشمی متأسفانه در راستای‌‌ همان هدفی است که نتانیاهو روز گذشته در کنگره آمریکا دنبال می‌کرد!

۳ ـ آقای هاشمی به‌ گونه‌ای منتقدان خود و اطرافیانش را متهم به هم‌نوایی با اسرائیل می‌کند که گویی تصور کرده‌اند، جامعه و بویژه منتقدان باید نسبت به سوابق او و همنوایی‌هایش با اسرائیلی‌ها بی‌اطلاع باشند! آقای هاشمی یادشان هست که ۸ اردیبهشت سال گذشته در کاخ مرمر و در آستانه کاندیداتوری در انتخابات ریاست‌جمهوری صراحتا اعلام کردند: «ما با اسرائیل سر جنگ نداریم»!‌‌ همان زمان گفته شد این یک پیام انتخاباتی است! پیامی که در واقع پاسخی بود به نگرانی نتانیاهو در سازمان ملل! چند ماه قبل از آنکه هاشمی‌رفسنجانی بگوید با اسرائیل سر جنگ ندارد (یعنی افزایش امنیت اسرائیل) بنیامین نتانیاهو آن نقاشی معروف را در سازمان ملل نشان داده بود! و در بخشی از صحبت‌هایش جمله عجیبی گفت. او گفت: «حتی اکبر هاشمی‌رفسنجانی که آیت‌اللهی میانه‌رو محسوب می‌شود، گفته است اسرائیل با یک بمب نابود می‌شود.» شاید نتانیاهو می‌خواست به عده‌ای در آمریکا بگوید در انتخابات آینده ایران نباید روی هاشمی حساب باز کنند! اما هاشمی در آستانه کاندیداتوری، صراحتا گفت با اسرائیل سر جنگ ندارد!

کیهان و آرمان؛ قطب‌های مخالف در انتخاب رئیس مجلس خبرگان


یک هفته مانده به انتخاب رئیس جدید مجلس خبرگان، مطالب دو روزنامه آرمان و کیهان، دو قطب مخالف فعال در این ماجرا را نمایندگی می‌کند. آرمان در مطلبی با تیتر «آیت‌ا‌لله هاشمی نامزد ریاست خبرگان می‌شود؟» نوشته: دیروز یک سایت خبری نوشت، تعدادی از اعضای مجلس خبرگان طی نامه‌ای از آیت‌ا‌لله هاشمی رفسنجانی خواسته‌اند برای ریاست مجلس خبرگان، نامزد شود. در نامه این نمایندگان با اشاره به شرایط حساس و خطیر کنونی از آیت‌ا‌لله هاشمی خواسته شده بدون توجه به حواشی و موج تخریب‌هایی که صورت می‌گیرد به عنوان رئیس مجلس خبرگان خودش را نامزد کند. در همین رابطه یک فرد نزدیک به آیت‌ا‌لله هاشمی اظهار داشت: «آقای هاشمی کاندیدای ریاست مجلس خبرگان خواهد شد‌».

از سوی دیگر خبر می‌رسد، آیت‌ا‌لله هاشمی شاهرودی نیز گفته است اگر هاشمی‌رفسنجانی بیاید من کاندیدای ریاست مجلس خبرگان نمی‌شوم. با این حال تعدادی، با استفاده از امکانات تبلیغاتی درصدد تحریک گزینه‌های احتمالی برای کاندیداتوری مقابل آیت‌ا‌لله هاشمی هستند. بر کسی پوشیده نیست اکثریت جامعه تمایل به جلوس آیت الله هاشمی بر کرسی ریاست مجلس خبرگان دارند و این علاقه سالهاست که در هنگامه هر انتخاباتی ضمن درخواستهایی از او و حتی راه‌اندازی کمپین حضور آیت‌ا‌لله در انتخابات نمایان می‌شود؛ اگر آیت‌ا‌لله هاشمی تمایلی برای ورود به انتخابات نشان ندهد یا مانند انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ صلاحیتش احراز نشود اما به درخواست جامعه پاسخ منفی نمی‌دهد و به نوعی دیگر به خواست آن‌ها آری می‌گوید چنانکه در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته به دفاع تمام قد از حسن روحانی پرداخت. اکنون هم نامه‌ای با امضای تعدادی از اعضای خبرگان برای دعوت آیت‌ا‌لله به جلوس بر کرسی ریاست این مجلس موضوع دور از انتظاری نیست و در راستای‌‌ همان درخواست‌های جامعه ارزیابی می‌شود.

در طرف مقابل، کیهان در یکی از خبرهای ویژه خود با تیتر «فتنه برای مجلس خبرگان خط قرمز است» نوشته: جریان رسانه‌ای فعال در فتنه ۸۸ و سرخورده از تحولات مجلس خبرگان در حال سناریوسازی چند لایه است.

این شبکه سیاسی ـ رسانه‌ای پیش از این در جریان احساس مسئولیت انقلابی آیت‌الله مهدوی کنی (ره) و نامزدی ایشان برای ریاست مجلس خبرگان دچار شوک شدید شد. اعلام نامزدی آیت‌الله مهدوی کنی در حالی بود که آن مرحوم در یکی دو دهه اخیر تمایلی به پذیرش مسئولیت‌های رسمی نشان نمی‌داد اما به اعتبار بدعملی آقای هاشمی در جریان فتنه‌انگیزی مثلث استکبار (آمریکا، انگلیس اسرائیل) با بصیرت تمام به میدان آمد و با رأی اکثریت قریب به اتفاق اعضای مجلس خبرگان به عنوان رئیس انتخاب شد.

بعد از رحلت این عالم مجاهد، شبکه حامی فتنه از یک سو سعی کرد امید بازگشت آقای هاشمی به منصب ریاست مجلس خبرگان را احیا کند؛ حال آنکه از یک سو هاشمی تکلیف خود را با فتنه‌گران یکسره نکرده بود تا اطمینان خاطری برای نیروهای مؤمن انقلابی باشد و از سوی دیگر مجلس خبرگان‌‌ همان مجلس انقلابی و بصیری بود که اکثریت قریب به اتفاق آن در ماجرای فتنه ۸۸، پای اسلام و انقلاب و ولایت فقیه ایستادند.

فاز دومی که شبکه سیاسی ـ رسانه‌ای مذکور کلید زده‌اند، القای این مطلب است که بالاخره «هاشمی رفسنجانی» و «هاشمی شاهرودی» هر دو هاشمی هستند و اگر هم آیت‌الله هاشمی شاهرودی نامزد شود، نظر طیف مورد بحث و هاشمی رفسنجانی تأمین شده است! در عین حال فاز سومی نیز از سوی این طیف ـ با ناامیدی ـ در حال تست شدن است. مبنی بر اینکه اگر بتوانند با استفاده از شگرد به اصطلاح غافلگیری، در آخرین فرصت‌ها تا زمان انتخابات هیأت رئیسه مجلس خبرگان با اعلام نامزدی آقای هاشمی، آیت‌آلله هاشمی شاهرودی را در موضع رودربایستی بیاندازند و مجبور به کناره‌گیری از نامزدی کنند. این در حالی است که منطقاً شرط حمایت اعضای خبرگان از نامزدی آیت‌الله هاشمی شاهرودی، کسب اطیمنان از ماندن وی در جایگاه نامزدی و عدم کناره‌گیری است اما به اعتبار علت پیش گفته درباره عملکرد آقای هاشمی رفسنجانی، اکثریت قریب‌به اتفاق مجلس خبرگان کمترین نظر مساعدی نسبت به وی ندارند چه اینکه فتنه را خط قرمز می‌دانند و حداقل صلاحیت ریاست مجلس خبرگان را پایبندی پررنگ و صریح نسبت به این خط قرمز می‌شمارند؛ حال آنکه به عنوان مثال در همین یک سال اخیر هم امثال عبدالحسین هراتی هتاک علیه حضرت امام در دفتر آقای هاشمی (به عنوان مشاور در دیدار هیئت ایتالیایی، حضور داشته‌اند و هم امثال عیسی سحرخیز و برخی گروهکی‌های مشابه با وساطت امثال فائزه هاشمی به ملاقات وی رفته‌اند که قبلاً به صراحت از نامزدی بهایی‌ها و هم‌جنس‌بازان حمایت کرده و به صراحت نیز گفته‌اند اصلاح‌طلبان برخلاف اول انقلاب کمترین علاقه‌ای به آقای خمینی ندارند.




اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # انتخابات آمریکا # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات