با فروکش کردن اخبار مربوط به تفاهم لوزان، روزنامههای تهران در حال ورود به فضایی جدید هستند. روزنامههای اصولگرا بیشتر به تجاوز عربستان به یمن پرداخته و روزنامههای اصلاحطلب از احتمال انحراف احساسات مردمی در قبال سعودیها ابراز نگرانی کردهاند. برنامهریزی اصلاحطلبان برای مجلس دهم، دیگر مطلب مهم روزنامههای یکشنبه است.
در ادامه میتوانید روایت تابناک از مهمترین مطالب روزنامههای یکشنبه ۲۳ فروردین را بخوانید.
محمدکاظم سجادپور که چند روز پیش در یادداشتی در روزنامه اطلاعات،
پوستاندازي استراتژيك در خاورميانه را مورد توجه قرار داده بود، امروز در ادامه
همان مطلب، «چالش نظم منطقهاي و قدرت» در خاورمیانه را مورد توجه قرار داده و از
جمله نوشته است: در دوران آشفتگی در ساختارهای کهن و نظم بخش هژمونیک در منطقه، پدیدههای به غایت ظریف و جدی وجود دارد و آن دگرگونی در مفهوم قدرت، کارآیی ابزارهای قدرت، توزیع قدرت و تصاحب قدرت در منطقه است. توضیح آنکه قدرت در گذشته صرفاً در ابعاد نظامی آن در منطقه جلوه میکرد. بازیگران فرامنطقهای و مخصوصاً ایالاتمتحده، با نمایش قدرت نظامی، فروش و قرض دادن قدرت نظامی و تهدید و به کاربردن قدرت نظامی، سعی میکردند نظم مورد علاقه خود را در منطقه شکل دهند. تمامی کنش و واکنشهایی که در روابط آمریکا با متحدین و مخالفان آن در منطقه قابل مشاهده است، بیتردید بعد نظامی داشته و دارد. اما تحولات گوناگون مخصوصاً بهکارگیری قدرت نظامی در افغانستان در ۲۰۰۱ و در عراق در ۲۰۰۳، ابهت قدرت نظامی و نظم بخش منطقهای آمریکا را فروریخت. آمریکا، افغانستان و عراق را اشغال کرد ولی نتوانست نظم مطلوب خود را در این دو کشور و فراتر از آنها در منطقه شکل دهد. باید در نظر داشت که آمریکا هنوز از وسوسه بکارگیری قدرت نظامی در منطقه دست برنداشته است.
در حال حاضر نئومحافظهکاران آمریکایی علیرغم شکست در پروژه لشکرکشی به افغانستان و عراق برای برپایی نظم نوین منطقهای، دولت اوباما را بخاطر بکارنگرفتن قدرت نظامی آمریکا برای حل بحرانهای خاورمیانه مورد سرزنش قرار میدهند. همچنین باید در نظر داشت آنچه ذکر شد بدین معنی نیست که قدرت نظامی در حال حاضر در منطقه توسط بازیگران منطقهای و فرامنطقهای به کارگرفته نمیشود. برعکس، شاید هیچگاه خاورمیانه اینقدر نظامی نشده است. اما آنچه مهم است کارآیی قدرت نظامی مخصوصاً توسط بازیگران فرامنطقهای مانند گذشته نیست.
جمهوری اسلامی در تیتر اصلی خود به نقل از محمد حسنین هیکل روزنامهنگار مصری، حمله به یمن را اشتباه دانسته و در سرمقاله خود با تیتر « آل سعود و کابوس تنهائی در جنگ یمن» فاصله گرفتن پاکستان و ترکیه از عربستان را مورد توجه قرار داده و در پایان نوشته: اکنون روز به روز این واقعیت عیانتر میشود که ریاض به دست خود، خود را در باتلاق یمن انداخته است، باتلاقی که شاید حتی مجال یک خروج آبرومندانه را هم به دولتمردان عربستان ندهد.
جمهوری اسلامی همچنین در گزارشی با تیتر «رطب خوردهای که منع رطب میکند!»، ویلاسازی کارکنان معاونت سیاسی صدا وسیما در منابع ملی شمال را شماتت کرده است.
روزنامه جوان که بخشنامه معاون اول رئيسجمهور مبنی بر اینکه افزايش قيمتها به هر نحو و بدون هماهنگي با دولت ممنوع است را با تیتر «بدون هماهنگي با دولت گران نكنيد» به مطلب اصلی خود تبدیل کرده، در زیر همین تیتر در خبری با عنوان «پرايد ۲۰۰ هزار تومان و سراتو 5/5 ميليون گران شد» نوشته است: افزايش قيمت كارخانهاي خودروهاي داخلي كليد خورد و در اولين مرحله، قيمت محصولات سايپا ۲۰۰ هزار تا ۵ ميليون و ۶۵۰ هزار تومان افزايش يافت كه دليل اين اقدام، افزايش ماليات بر ارزش افزوده، خدمات بيمه و شمارهگذاري عنوان ميشود.
سرمقاله جوان با تیتر «بايدها و نبايدهاي دهگانه در نقشه راه هستهاي» باز هم به موضوع هستهای اختصاص دارد. عبدالله گنجي در شروع این مطلب نوشته: همان طوري كه دوستان، دشمنان، حاميان و منتقدين هستهاي انتظار ميكشيدند، فصلالخطاب به ميدان آمد و از يك سو مدعيان «پيروزي» و از سوي ديگر مدعيان وقوع «فاجعه» را تنظيم نمود. ذوقزدگان و تبريكگويان را به چرايي تبريك و منتقدان را به خودداري از تعجيل در قضاوت متذكر شد. اما آنچه در اين ميان مهم است باز شدن دريچه اطلاعرساني به سوي مردم است. تا ديروز فقط مسئولان و مذاكرهكنندگان دو طرف و صهيونيستها از محتواي مذاكرات مطلع بودند اما مقام معظم رهبري با اعلام اينكه «ما چيز محرمانه نداريم» خواستار باز شدن دريچه اطلاعرساني براي همگان شدند و شخصاً نيز آنچه با شخص رئيسجمهور يا وزير خارجه در ميان گذاشته بودند را در فضاي عمومي بازگو كردند تا همگان نقشه راه آينده را كه در جادهاي دوطرفه و در حال باريك شدن است، بدانند.
وطن امروز هم در بخش پایانی سرمقاله خود با تیتر «پایان دیپلماسی محرمانه» نوشته: در دستهبندی رهبر انقلاب، چین و روسیه بهعنوان ابرقدرتهای قطعی آینده حکومت جهانی، در گروه دشمنان ایران قرار نگرفتهاند. معنای دستهبندی یادشده وجود نداشتن رقابت در عرصه بینالمللی میان ایران و روسیه و چین نیست بلکه منظور این است که پروسه تثبیت قدرت سیاسی، نظامی و دیپلماتیک ایران در عرصه روابط بینالملل در هیات حاکمه کشورهای مذکور به پایان رسیده و صرف تلاش ایران برای به پایان رساندن یک دوره کامل 12 ساله مذاکرات هستهای با عقلانیت کامل و بدون خلف وعده و برهم زدن میز مذاکره، مکفی و عقلانی ارزیابی میشود. در این میان بازنده اصلی طیفهایی هستند که کماکان کوچک میاندیشند و برای روشن نشدن ترکهای عمیق تزهای سیاسی در حال فروپاشی درباره ضرورت «توکل بر کدخدا»، به تزهای رنگباخته و ضعیفتری همچون نظریات برآمده از منطق قجری در رد اهمیت توانمندی بومی هستهای و دوقطبیسازی پیش انتخاباتی کشور روی میآورند.
کیهان نیز با دور شدن از موضوع هستهای، در بخشی از سرمقاله خود با تیتر «مصاف سلاطین عیاش و پابرهنگان سلحشور» به قلم سعدالله زارعی درباره آینده سعودیها در یمن و منطقه نوشته: شکست سعودیها در عین حال یک موهبت مهم برای جبهه مقاومت میباشد. مسلما ناتوانی سعودیها در این صحنه، نیروهای سیاسی وابسته به این رژیم در منطقه را سرخورده میکند و امید آنان به موفقیت در سایر پروندهها را نیز تضعیف مینماید. این در حالی است که عملیات علیه یمن، اقدامات انصارالله علیه مناطق و تأسیسات سعودیها را موجه میگرداند. باید اضافه کرد که در شعاع دویست کیلومتری شمال یمن دهها مرکز حساس نظامی و غیرنظامی وجود دارند که حمله تلافیجویانه انصارالله و ارتش یمن میتواند مخاطرات امنیتی آلسعود را در مناطق منتهی به دریای سرخ افزایش دهد.
شرق که در سیزدهمین سالگرد درگذشت مهندس سحابی مطالب ویژهای را با تیتر «مبارز مصلح» منتشر کرده است، در صفحات سیاسی خود، بلاتکلیفی تحقیق و تفحص از بنیاد شهید و نیز نامه احمد توکلی درباره تفاهم لوزان را مورد توجه قرار داده است.
از سوی دیگر، محمدعلی سبحانی، مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه در بخشی از سرمقاله شرق با تیتر «اجماع برای دفاع از حیثیت ملی» نوشته: این روزها که شبکههای اجتماعی بهصورت خودجوش همانند موضوعات ملی دیگر، بهدنبال دفاع از حیثیت ملی ما هستند دولت هم میتواند به کمک افکار عمومی آمده و توان ملی را افزایش دهد. در کمیته مذکور میتوان با دعوت از حقوقدانان مجرب بینالمللی کشورمان، لایحهای قانونی تنظیم کرد و با تحمیل مسئولیت قطعی این حادثه به حاکمیت سعودی، مانع شانه خالیکردن این کشور از پذیرش تعهدات بینالمللی عربستان شد. شکایت به مجامع حقوقی جهانی باید همزمان با تبلیغات رسانهای هدفمند و مستدل علیه عربستان باشد. در همین کمیته میتوان بحث کرد که توقف سفر عمره مفرده با توجه به احتمال تکرار رفتارهایی از این دست، تا چه حد ضرورت دارد؟ عربستانسعودی را باید در سطح بینالمللی مفتضح کرد و نشان داد دولتی با این حجم ادعا و داعیه پدری جهان عرب، امکان اداره فرودگاه خود را ندارد و رفتارهای قرون وسطایی با اتباع مسلمان دیگر کشورها در آن رخ میدهد. در همه جای دنیا تلاش میشود فرودگاهها بهعنوان نماد و سمبل اخلاق، ادب، فرهنگ و تاریخ آن کشور معرفی شود اما گویا مسئولان عربستانی، به گونهای دیگر میاندیشند.
نوع واکنشها به حادثه جده در دیگر روزنامههای اصلاحطلب هم مورد توجه است. ابتکار که در سرمقاله خود باز هم به مخالفان تفاهم لوزان پرداخته، در بخش پایانی یادداشتی با تیتر «گرداب دیگری ستیزی» به قلم فواد شمس نوشته: حاکمان سعودی در این چند سال در منحرف کردن جریانات و بهم ریختن اوضاع کشور های منطقه تجربه فراوانی کسب کرده اند. در این چند سال شاهد بودیم که چگونه بهار عربی و جنبش های دموکراتیک مردم عرب در کشور های مختلف را با دلار ها و دخالت های نظامی خود نابود کردند. از کودتا در مصر حمایت کردند, تروریست ها در سوریه را تامین مالی کردند در بحرین لشگرکشی کردند و همین رو زها یمن را بمباران میکنند. با این که عربستان نمیتواند این شکل دخالت ها را در ایران داشته باشد اما توان مندی آن را دارد که در روند عادی سازی رابطه ایران با جهان اختلال ایجاد کند. در نتیجه باید اندکی به پیچیدگی های شرایط بیشتر دقت کرد و با رفتار های احساسی و نابخردانه در گردابی که شاید مخالفان عزت ایران درست کرده اند نیافتیم. در شرایطی که مردم ایران خواهان زندگی در صلح و آرامش با مردم سرتاسر جهان هستند باید مراقب برخی نغمه های شوم عرب ستیزی و دیگری ستیزانه باشیم.
روزنامه دولتی ایران نیز در بخش پایانی سرمقاله خود در این باره نوشته: خوشبختانه در شبکههای اجتماعی و سایر محیطهایی که افکار عمومی در آن تبادل نظر میکنند، بسیاری از مردم مراقبند که از این اعتراضها بهرهبرداری و سوءاستفاده سیاسی نشود. شایسته است که این هشدار در گوش شماری از افراد و جریانهایی که میخواهند از نمد این اعتراضها کلاهی برای منافع سیاسی خود بدوزند، بازگو شود که اینجا جایی برای تسویه حساب و قیاسهای معالفارق نیست. برخی با نادیده انگاشتن اقدامات دیپلماتیک دولت در ماجرای ریاض در فضایی هیجانی، دولت و حاکمیت را زیر سؤال میبرند. این دسته باید مراقبت کنند که در صدر صف معترضان برخی از مراجع عظام تقلید حضور دارند و آنان و همین طور مردم معترض دنبال بهرهبرداری سیاسی و یا تضعیف دولت نیستند. در پایان نباید از این موضوع غفلت کرد که تندترین واکنشها از طریق مجاری رسمی علیه این رفتار صورت گرفته است اما متأسفانه این واکنش بدرستی به افکار عمومی منتقل نشده و ضرورت دارد اطلاعرسانی دقیق و مستقیم به افکار عمومی صورت بگیرد تا زمینه برخی بهرهبرداریها و سوءاستفادهها نیز فراهم نماند.
روزنامه اعتماد که در سرمقاله خود به قلم عباس عبدی از برخورد نکردن با توهینهای قومی و نژادی ابراز نگرانی کرده است، مانند روزنامه آرمان، برنامههای اصلاحطلبان برای انتخابات مجلس دهم را هم مورد توجه قرار داده است. مجتبي حسيني در شروع مطلبی با تیتر «آغاز انتخابات از استانها» در این باره نوشته: ماموريت دوم اصلاحطلبان كليد خورد؛ ماموريتي تحت عنوان «انتخابات مجلس دهم.» هدف و سازوكار اين ماموريت هم چيزي نيست جز كسب صندليهاي سبز رنگ بهارستان و راهاندازي كارگروههاي انتخاباتي در تهران و استانهاي سراسر كشور.
هدايت آقايي، عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران نیز در گفتوگو با اعتماد درباره «راهبرد «سه حلقه» اصلاحطلبان براي شهرستانها» گفته: ما بايد به صورت نسبي به حداقلها برسيم و اگر بحث بد و بدتر وجود دارد بد را انتخاب كنيم. اما در مورد تاكتيكها بايد بگويم كه همه اين راهبردها و تاكتيكها در زمان عملياتي شدن مطرح خواهد شد. اصل فعاليت اصلاحطلبان اما تاكيد بر اجماع و وحدت است. در واقع اين موضوع اصل فعاليتي است كه در اين مدت صورت گرفته و باز هم بر آن تاكيد ميشود. در مورد شهرستانها هم حلقههاي اول، دوم تا سوم طراحي ميشود حتي اگر لازم باشد به بخشي از اصولگرايان معتدل و منطقي نزديك ميشويم تا بتوانيم وارد پارلمان شويم. اگر اصلاحطلبان در شرايطي قرار بگيرند كه به دليل مميزي قوي بخش عمدهاي از نيروهاي ما رد صلاحيت بشوند ما هم رايزنيهايي را با اصولگرايان شروع خواهيم كرد.
سعید حجاریان نیز در بخشی از گفت و گویی با تیتر «منتظر تحول در تركيب مجلس دهم باشيد» با روزنامه آرمان، در پاسخ به اینکه «پيش بيني شما از تركيب مجلس دهم چيست؟» گفته: هنوز چندين ماه تا ارائه ليستهاي انتخاباتي و برگزاري انتخابات مجلس دهم باقي است اما از شواهد چنين برميآيد كه بايد منتظر تغيير و تحول در تركيب اين مجلس باشيم. به هر حال با توجه به فعال شدن گروههاي اصلاحطلب و ميانه رو پس از حضور كمرنگ در انتخابات مجلس گذشته، به نظر نميرسد كه بار ديگر مجلسي با اكثريت اصولگرا همانند مجالس هشتم و نهم تشكيل شود. از طرف ديگر هم اصولگرايان ديگر آن شانس پيروزي در ميدان بدون رقيب را ندارند و اينطور به نظر نميرسد كه اعضاي جبهه پايداري بتوانند به نتيجه دلخواه خود در انتخابات برسند. واقعيت اين است كه اكثريت جامعه هم تمايلي براي رأي دادن به آنها ندارند.
خراسان، شهروند و دنیای اقتصاد را میتوان روزنامههایی نامید که مهمترین مطلب یکشنبه آنها اقتصادی است.
شهروند که مانند روزهای گذشته به حملات خود به سعودیها ادامه داده، در بخشی از مطلبی با تیتر «آغاز مذاکره بانکهای ایران با اروپا» نوشته: وزنه تحریمها از سالهای گذشته بر دست و پای اقتصاد ایران بیشتر از همیشه سنگینی میکند. از میان لیست بلندبالای این تحریمها هم قطع ارتباط با سوئیفت بیشتر از همه فعالان اقتصادی را در مضیقه قرار داده است، به عبارت دیگر شاید حتی ممنوعیت خرید نفت از ایران به اندازه تحریم سوئیفت، کشور را متضرر نکرده است، چون بر فرض هم ایران بتواند محصولات خود ازجمله نفت را به مشتریهای بینالمللیاش بفروشد، مادامی که امکان انتقال درآمد از طریق شبکه بانکی وجود نداشته باشد، اقتصاد، کماکان تشنه ارز جدید میماند. در بهترین حالت هم وجه معاملات باید به صورت غیر بانکی و با صرف هزینه سنگین به دست ایران برسد و این هم یعنی کم شدن از همان عایدی محدود. شهروند پس از مروری بر سیستم سوئیفت و چرایی اهمیت آن آورده: در بیش از یکسال گذشته که مذاکرات ایران با ١+٥ وارد فاز جدیدی شده، هر زمان که طرفین به توافقی نهایی نزدیکتر شدند، اولین چراغ امیدی که روشن شده، لغو تحریم سوئیفت و بازگشت ایران به شبکه بانکی بینالمللی است. بر همین اساس سال گذشته هم وقتی شمارش معکوس برای پایان ضربالاجل سوم آذر آغاز شد، امیدها برای بازگشت ارتباط با این شبکه بین بانکی قوت گرفت، این امیدواریها آنچنان موثر بود که بورس اوراق بهادار، رونق مضاعف گرفت. البته در آن روزها نتیجه مذاکرات تنها تمدید مذاکرات تا تیرماه سال ٩٤ بود، به همین علت همه منتظر ماندند تا شاید در سال جدید گره از کار اقتصاد کشور باز شود. به این ترتیب طبیعی است وقتی مذاکرات لوزان به یک بیانیه مشترک ختم شده، احتمال بازگشت ارتباط بانکهای ایرانی با همکاران خارجیشان افزایش یابد.
علي چشمي عضو هيأت علمي دانشگاه فردوسي نیز در سرمقاله خراسان در پاسخ به اینکه «چرا بايد به اقتصاد ايران در سال 94 خوشبين باشيم؟» دلایل ششگانهای را در حوزه تحول بازار مالی، نرخ تورم، وضعیت بازار مسکن، صادرات غیرنفتی، بودجه عمرانی و تثبیت نرخ انرژی برشمرده است.
دنیای اقتصاد نیز در آغاز مطلبی با تیتر «چالشهای یکسانسازی نرخ ارز» نوشته: سیاستگذار ارزی اعلام کرده که با بهبود فضای بینالمللی، حرکت به سمت نظام شناور ارزی کلید میخورد. «دنیای اقتصاد» تلاش کرده به این سوال پاسخ دهد که آیا احیای نظام یکسان ارزی و رسیدن به سمت دلار تکنرخی باید از مسیر گذشته صورت بگیرد، یا در این مسیر با رویکردی جدید، باید به عوامل پایدارکننده این نظام توجه کرد؟ بررسیها نشان میدهد سیاستگذار ارزی در کشور برای حصول نظام شناور ارزی به دلیل «ساختار مالی ضعیف» و «عمیق نبودن بازار ارز» با تهدیدهای نوسانی روبهروست. حال آنکه با بررسی تجربه کشورهای پیشرفته میتوان دریافت که توسعهیافتگی و عمیق بودن بازارهای مالی، نقش مهمی در کنترل نوسانات نرخ ارز ایفا میکند و افزایش قیمت ارز باعث رشد ارزش شرکتهای صادرکننده در بازار سرمایه خواهد شد. به همین دلیل نقدینگی موجود در اقتصاد، به جای گسیل شدن در بازار ارز، وارد بازار سرمایه خواهد شد. این در حالی است که در بازار سرمایه داخل کشور، بهدلیل «وجود قوانین متعدد»، «نبود بازار آتی ارز» و «فقدان ابزار بدهی و اوراق قرضه» از کارآیی بازار سهام و نقش تنظیمکنندگی آن در نرخ ارز کاسته شده است؛ بنابراین توسعه بازارهای مالی میتواند پیشنیاز نظام شناور ارزی محسوب شود.