پایان هفته با پایان هیجان اخبار در روزنامهها همراه است. برخی روزنامهها همچنان درگیر پیشبینی نتیجه تجاوز عربستان به یمن هستند و روزنامههایی که تحلیلهایی درباره ورود کنگره به مذاکرات هستهای دارند معدودند. داستان پولهای کثیف سیاسی در روزنامه دولت وارد مرحله جدیدی شده است. سخنان هاشمی رفسنجانی و رئیس قوه قضائیه هم در روزنامهها مطالب زیادی را به خود اختصاص داده است.
در ادامه میتوانید روایت تابناک از مهمترین مطالب روزنامههای پنجنبه بیست و هفتم۲۷ فروردین را بخوانید.
روزنامه اطلاعات بیشتر صفحه نخست خود را به سفر رئیسجمهور به گیلان و سخنان وی درباره مذاکرات هستهای اختصاص داده است. فتح الله آملي در شروع یادداشتی با تیتر «هزينه اشتباه چيست؟» در این روزنامه نوشته: يكي از مقامات وزارت نيرو اخيراً اعلام كرده است كه ساخت سد گتوند از ابتدا اشتباه بود چرا كه جانمايي خوبي در آن صورت نگرفته است. تا آنجا كه يادمان ميآيد در همان زمان كه ساخت سد در دستور كار بود بسياري از كارشناسان به لايههاي نمكي بستر سد اشاره كردند كه در صورت آبگيري باعث شوري بيش از حد آب و صدمه زدن به كارون ميشود، اما به اين اخطار كارشناسي توجهي نشد تا اينكه آثار آن نمود پيدا كرد. با مرگ صدها ماهي و نيز با توجه به آلودگي كارون حال مقامات از اشتباهاتي ميگويند كه قاعدتاً با هزينههاي قابل توجه بايد اصلاح شوند. اما آيا اين فقط تنها اشتباهي است كه در نظام برنامهريزي كشور صورت ميگيرد؟ و آيا خساراتي كه متوجه اقتصاد ملّي و ملت و كشور شده و ميشود منحصر به يك يا ده يا صد مورد اين چنيني است؟
جمهوری اسلامی نیز که سخنان رئیسجمهور در رشت را به تیتر اول خود تبدیل کرده به جای سرمقاله، مسائل مهم هفته را مرور کرده که در آن به مذاکرات هستهای، تحولات یمن و سوریه پرداخته شده است.
جوان که سخنان رئیسجمهور در حمایت از مظلومان را مهم
دانسته، تیتر اول خود را به «حذف یارانه نان به قیمت باقی ماندن یارانه پولدارها»
اختصاص داده است. رئيس انجمن اقتصاد اسلامي و استاد تمام دانشكده اقتصاد در گفت و گو
با «جوان» درباره آمادگي جامعه جهت حذف يارانه نان گفت: هرگونه افزایش قیمت در شرایط فعلی به نفع اقتصاد نیست. میثم موسایی افزود: اکنون اقتصاد ایران در حوزه تورم به ثبات رسیده و شتاب تورم کنترل شده است و از آنجایی که نان به عنوان قوت غالب خانوار پردرآمد و کمدرآمد محسوب میشود، هرگونه تغییر قیمت، تأثیر قابل توجهی بر نرخ تورم خواهد داشت. از این رو دولت باید از هرگونه شوک بر اقتصاد و تورم احتمالی خودداری کند. وی تأکید میکند: دولت به منظور جبران هزینهها و تأمین کسری بودجه امسال، یارانه ۱۵ میلیون پردرآمد را حذف کند و یارانه نقدی مرفهین را در بخش بهداشت و سلامت هزینه کند. موسایی افزود: دولت با تحمیل رکود بربازار کسب و کار توانست نرخ تورم را از ۳۴ درصد به ۵/۱۵ درصد کاهش دهد، حال میخواهد با حذف یارانه نان شوک جدیدی براقتصاد و اقشار آسیب پذیر وارد کند؟
جوان همچنین در مطلبی با عنوان «۱+۵+ ۵۳۵!» به بررسی طرح جدید اعضای سنای آمریکا در باره مذاکرات هستهای پرداخته است. به نوشته جوان چیزی که کاخ سفید را تشویق کرد در دقیقه ۹۰ با نمایندگان سنا در مورد طرح مصالحه کند، چهار تغییر کلیدی بود که مدافعال طرح حاضر شدند در آن اعمال کنند:
۱ـ در طرح اولیه «منندزـ کروکر» آمده بود که رئیسجمهور امریکا ملزم است طی ۹۰ روز تأیید کند ایران دیگر حامی اقدامات تروریستی علیه امریکا نیست ولی این قسمت حذف و به درخواست گزارشهای ادواری رئیسجمهور درباره فعالیتهای ایران در زمینه موشکی و تروریستی، تقلیل پیدا کرد. معنی تلویحی عقب نشینی سناتورها از این درخواست، پذیرش اصل هستهای بودن مذاکرات است که ایران بر آن تأکید دارد. با این حال، بر اساس این طرح، دولت امریکا موظف شده اگر ایران هر یک از بندهای توافق نهایی را نقض کند، کنگره را در جریان بگذارد.
۲ـ سناتور مارکو روبیو جمهوریخواه در طرح اولیه خواستار این شده بود که ایران دولت اسرائیل را بهرسمیت بشناسد و صراحتاً اعلام کند این توافق هستهای امنیت اسرائیل را تهدید نمیکند ولی سناتور ران جانسون نیز موافقت کرد که از طرح خود برای برخورد با توافق هستهای با ایران به عنوان یک معاهده صرفنظر کند. در صورتی که این توافق به عنوان یک معاهده در نظر گرفته میشد، قبل از اجرایی شدن باید دوسوم اعضای سنا آن را تصویب میکردند.
۳ـ در طرح اولیه مدت زمانی که کنگره، کاخ سفید را موظف کرده، تعلیق تحریمهای ایران بعد از انجام توافق را به تعویق بیندازد، از دو ماه به حدود ۳۵ تا ۶۰ روز (متغیر) کاهش پیدا کرده است.
۴ـ جانی ایساکسون، یکی دیگر از سناتورها نیز به درخواست کروکر از درخواست خود برای پرداخت غرامت توسط ایران به قربانیان گروگانگیری در سال ۱۹۷۹ عقب نشینی کرد.
جوان در پایان نتیجه گرفته: با توافق دو حزب کنگره (جمهوریخواه) و کاخ سفید (دموکرات) بر سر لایحه نظارت بر تحریمهای ایران، در عمل این کنگره امریکا خواهد بود که بعد از توافق احتمالی ۱+ ۵ با ایران، درباره تأیید یا رد آن تصمیم نهایی خواهدگرفت. با این حال، ناظران تأیید میکنند که بعد از هرگونه توافق احتمالی، هزینههای رد یا تغییر در توافق بین ایران و ۱+ ۵ برای کنگره امریکا بسیار زیاد است. باراک اوباما ضمن تعدیل برخی بندهای طرح سناتورها، ضمن سهیم کردن (نمادین) کنگره در توافق با ایران و جلب مشروعیت داخلی، هزینه مخالفت با توافق و شکست مذاکرات را به گردن آنها انداخته است. با این حال، کنگره امریکا با تعیین یک دوره ۳۵ روزه برای شروع تعلیق تحریمها که ممکن است مناقشات کاخ سفید و کنگره زمان آن را تا ۶۰ روز افزایش دهد، مسیر توافق با ایران را دشوار کرد. تهران تأکید کرده که همزمان با توافق، همه تحریمها باید برداشته شود. واشنگتن پست دیروز در گزارشی نوشت که هرچند طرح مورد توافق قرارگرفته بهتر از نسخه اولیه آن است ولی همچنان این خطر وجود دارد که مذاکرات را به شکست بکشاند. بلومبرگ نیز گزارش کرد که دولت اوباما که را تهدید دور زده شدن و تضعیف ریاست جمهوری خود و از ریل خارج شدن مذاکرات روبهرو بود، این طور نشان داد که نسخه تغییر یافته طرح را امضا خواهد کرد.
کیهان بخش مهمی از صفحه اول خود را به حمله به سعودیها اختصاص داده و علاوه بر سرمقاله خود با تیتر «طوفان قاطعیت یا طوفان حماقت؟!»، در نقل سخنان رئیسجمهور در رشت بخش مربوط به سعودیها را برجسته کرده است. در موضوع هستهای هم کیهان با نقل مطلبی از روزنامه آمریکایی واشنگتن پست با تیتر «اوباما اشتباه میکند با توافق نمیتوان ایران انقلابی را تغییر داد» نوشته: یک روزنامه آمریکایی در مقالهای تحلیلی تأکید کرد که با توافق نمیتوان ایران انقلابی را تغییر داد و اوباما در این خصوص دچار اشتباه شده است.
در روزنامه وطن امروز، موضوع هستهای سهم بیشتری دارد. این روزنامه علاوه بر توجه به ورود کنگره به مذاکرات، در سرمقاله خود با تیتر «اندر حکایت تبریکاتی برای هیچ!» به اعتراض به شادیهای پس از رسیدن به تفاهم لوزان پرداخته است.
روزنامه رسالت سخنان رئیس قوه قضائیه را مورد توجه قرار داده که هجمهها به این قوه را نتیجه ایستادگی قوه قضائیه در پروندههای بزرگ دانسته است. حنیف غفاری هم در شروع سرمقاله رسالت با تیتر «چند نفس عميق هستهای» نوشته: در علم روانپزشکي اختلالي وجود دارد که به آن خلق ترکيبي ( Mixed State) اطلاق مي شود. خلق ترکيبي وضعيتي است که در آن هر دو علائم شادي و افسردگي به طور همزمان بروز ميکند و در نتيجه منجر به ايجاد نوعي تلاطم رواني در ذهن و روان فرد مي شود. در چنين حالتي معمولا فرد قدرت تصميم گيري خود را از دست داده و تسليم نبرد غير قابل تحمل عواطف و احساسات متغير خود مي باشد. شايد تعميم علم روانشناسي به علوم سياسي در نگاه اول چندان منطقي به نظر نرسد، اما اگر جامعه را به يک کالبد و تک تک اعضاي آن را به سلولهاي آن تشبيه کنيم اين شبيه سازي تا حدي قابل تصور به نظر مي رسد. در برخي موارد، يک پديده سياسي منحصر به فرد در سياست داخلي يا خارجي کشور شکل مي گيرد که به طور طبيعي مولد يک سلسله واکنشهاي ايجابي و سلبي در بطن جامعه است. بخش مهمي از اين واکنشها کاملا قابل توجيه و معطوف به ديدگاهها و نگاه کلان احزاب، گروهها و افراد جامعه نسبت به آن پديده خاص است.در چنين شرايطي واکنشهاي اوليه نسبت به يک پديده ( چه واکنشهاي ايجابي و چه سلبي) نمي تواند نماد يک اختلال در جامعه تلقي شود اما ورود آن به فاز احساسي -چالشي و استمرار آن و تبديل آن به ديالکتيکي پايدار در مغز جامعه بسيار بازدارنده و خطرناک است.
در روزنامه خراسان هم، ورود کنگره به مذاکرات هستهای موضوع اصلی است. محمدسعيد احديان در شروع سرمقاله خراسان با تیتر «دولت آمريکا و حاکميت آمريکا» نوشته: همان طور که پیش بینی میشد دموکراتها راه خود را با جمهوری خواهها یکی کردند و با توافقی اجماعی امکان وتو کردن مصوبه کنگره را از اوباما گرفتند و دولت او مجبور شد برای حفظ پرستیژ خود بلافاصله از موافقت خود با این مصوبه سخن بگوید. پیش از این بارها ذکر شده بود که نباید در تشخیص زمین بازی طرف مقابل اشتباه کرد چرا که بازی کردن با این فرض که فقط دولت اوباما طرف بازی ما است اشتباهی محاسباتی ناشی از توجه نکردن به واقعیتهای ساختار حاکمیتی آمریکا است. در تاریخ این کشور هیچگاه دولت نتوانسته و نمیتواند به تنهایی تصمیماتی استراتژیک مخصوصا در سیاست خارجی کشور بگیرد. اگر میبینیم روابط آمریکا با کوبا رو به بهبود گذاشته میشود به این دلیل است که حاکمیت آمریکا (نه فقط دولت این کشور) مخالف این جمع بندی نیست اما براساس دلایلی روشن که قبلا ذکر شده است همچنان بر این باورم هنوز زمان آن نرسیده است که حاکمیت آمریکا، بر پذیرفتن ایران مقتدر و مستقل حکم تایید بزند. اعترافات صریح اوباما و وزیرخارجهاش که بر قدرت نمایی مردم ایران در جنگ هشت ساله و اراده قوی و یکپارچه آنان بر داشتن فناوری هستهای تاکید کردند و با اشاره به شکافهایی که در صورت عدم توافق بین شرکایشان اتفاق خواهد افتاد به تلویح اذعان کردند که باید ایران هستهای را بپذیرند نشان میدهد که دولت فعلی آمریکا تشخیص دقیق تری از واقعیتهای امروز دنیا دارد اما نباید فراموش کرد که پذیرفتن ایران با فناوری هستهای صلح آمیز برای حاکمیت آمریکا یعنی پذیرفتن یک قدرت مستقل منطقهای که سی و پنج سال است با روشی عقلانی بر طبل مخالفت با نظام ظالمانه بین المللی میکوبد و این مسئله به این معنا است که تنظیم نظام آینده بین الملل بر مبانی جدیدی خواهد بود که آمریکا در آن محور اصلی نمیباشد اگر در محاسبات خود این مسئله را درک کنیم که حاکمیت آمریکا به سادگی حاضر به پذیرفتن دادن این امتیاز بسیار بسیار استراتژیک نمیشود، در بازی کردن با طرف مقابل فقط به آنچه درون میزمذاکره است متمرکز نمیشویم.
شرق
همانند دیگر روزنامههای اصلاحطلب و حامیان دولت، باز هم موضوع پولهای کثیف را
مورد توجه قرار داده است. شرق همچنین به تحلیل رفتار این روزهای ولایتی در حمایت
از مذاکرات هستهای پرداخته، ولی مهمترین مطالب شرق به حمایت از هاشمی
رفسنجانی اختصاص داده شده است.
هرچند شرق در صفحه اول سخنان هاشمی رفسنجانی و آملی لاریجانی را به طور مساوی پوشش داده، در بخشهایی از سرمقاله خود با تیتر «معضلی به نام هاشمیرفسنجانی» به قلم صادق زیباکلام آورده است: مشکل دیگر با رئیس پیشین مجلس خبرگان، انتخابات پیشروی این مجلس است. به راستی تندروها و اصولگرایان چگونه رویکردی با ایشان میخواهند در این انتخابات داشته باشند؟ اگر بگذارند ایشان وارد انتخابات شوند که در آنصورت رأیی که احتمالا و با نظر به رأی سال ٨٥ کسب میکنند، برخی را به دردسر خواهد انداخت. اگر خواسته باشند نگذارند ایشان وارد انتخابات مجلس خبرگان شوند، در آنصورت اصولگرایان چارهای ندارند مگر اینکه مانند انتخابات ریاستجمهوری سال ٩٢ عمل کنند که باز هم «معضل هاشمیرفسنجانی» حل نخواهد شد و همانطور که اتفاق سال ٩٢ باعث ایجاد آن موج در کشور شد، باز هم همان واکنش در میان مردم ایجاد خواهد شد. به نظر میرسد دستکم بخشی از بغض و کینه نسبت به این شخصیت بزرگ انقلاب که بهصورت توهین به ایشان خود را ظاهر میکند، در حقیقت بهواسطه معضل حلنشدنی سیاسیای به نام «آیتاللههاشمیرفسنجانی» و حضور باثبات وی در تاریخ مبارزات دوران پهلوی، انقلاب، جنگ، سازندگی و اصلاحات در میانه میدان تحولات سیاسی و مدیریتی کشور است.
مصطفی عابدی در یادداشتی در روزنامه شهروند به مقایسه واکنشها در ایران و فرانسه نسبت به رفتار دو فوتبالیست یعنی جاسم کرار عراقی و ابراهیمویچ سوئدی پرداخته و در پایان نوشته: كنار هم قرار گرفتن اين دو خبر، به تنهايي نشان از تفاوت ساختار مديريتي و نظارتي در دو جامعه دارد. نه فقط در ورزش كه در حوزههاي ديگر هم شاهد اين تفاوت هستيم. در همين روزها بود كه يك سناتور مجلس فرانسه بهدليل اتهامي كه عليه او وارد شده و آن را ناروا ميداند خودكشي كرد. ولي در اينجا دريغ از نظارت موثر اعم از رسمي يا مدني و غيررسمي. تا وقتي كه نهادهاي نظارتي در همه جا ازجمله ورزش مستقل نشوند و قدرت آنها بالاتر از قدرت باشگاهي نشود، ممكن نيست كه ورزشي پاك يا حداقل كمآلايش داشته باشيم. تا وقتي بنيانهاي اصلي ورزشي بر منافع باشگاهي اولويت پيدا نكند، ممكن نيست كه اتفاق مهمي در ورزش رخ دهد. چندي پيش يك فوتبالیست در انگليس متهم به رفتار زشتی شد. پیش از رسیدگی قضایی و انضباطی، باشگاه او حضورش را در میدان مسابقه ممنوع کرد. ولی در ایران تمام کوشش باشگاه این است که قضایای خلاف بازیکن را لاپوشانی کند و به نام دفاع از بیتالمال! خاطی را از رسیدگی و مجازات معاف کند.
اعتماد در کنار گزارشی از سرنوشت کیروش در تیم ملی فوتبال، به موضوع هستهای نیز توجه خاصی دارد. احسان بداغی در شروع مطلبی با تیتر «اولتيماتوم هسته اي منتقدان» نوشته است: «فكت شيت اصلاحي»: عبارتي جديد كه همين ديروز رونمايي شد. حالا كه وزارت خارجه تفسير خود را از مذاكرات لوزان مكتوب نكرده، منتقدان مذاكرات بهتر ديدند اولتيماتوم خود را براي توافق نهايي مكتوب كنند؛ اولتيماتومي كه حالا نام «فكت شيت اصلاحي» بر آن نهاده اند.
روزنامه آرمان نتوانسته خشم خودش را از کیفیت این فکتشکت نماینده مجلس پنهان کند و در پایان مطلبی با تیتر «فكتشيت يا فالسشيت» در این باره نوشته: هنوز كه وزارت خارجه به صورت رسمي نگفته ماجراي فكتشيت ايراني به كجا ميانجامد، اما ظهر ديروز متني از سوي رئيس کمیته هستهای مجلس شورای اسلامی منتشر شد با عنوان «فکتشیت ایرانی». اين متن از چند بخش تشكيل شده كه همه بخشها در نوع خود ابداعي و هيچ شباهتي به يك فكتشيت رسمي ندارند. در ابتداي بخش نخست آن نوشته شده است كه با كدام سياستها و ملاحظات، متن تنظيم شده كه با توجه به ماهيت فكتشيت چنين مقدمهاي اصلا نياز نبوده و محلي از اعراب نداشته است. در ادامه اعداد و ارقامي در فكتشيت استفاده شده كه هيچ يك از ارقام مستند به بيانيه لوزان نبوده و مخاطبِ بخشي با عنوان «دلايل توجيهي» روشن نشده است. حتي مخاطب اين متن كه آيا آمريكاست يا ايران، روشن نشده است. به نظر ميرسد انتشار اين گزاره برگ بسيار ابتدايي، بيش از آن كه پيشنهاد سازندهاي براي مذاكرهكنندگان دربر داشته باشد يا اينكه از مواضعي دم بزند كه در حال حاضر ميتواند گرهي از كار مذاكره باز كند، شبيه يك جوسازي رسانهاي است. وقتي از فرداي توافق لوزان همه مقامات و همه درباره فكتشيت ايران حرف ميزنند و بستر بسيار مناسبي آماده شده است چرا منتقدان اصل مذاكرات هستهاي دست به چنين كاري نزنند؟
در روزنامه ابتکار، ضرورت حمایت از تیم مذاکرات هستهای جایگاه خاصی پیدا کرده است. عبدالصمد محمودی در پایان سرمقاله این روزنامه در پاسخ به اینکه «چرا باید با مذاکرات اخیر تیم دیپلماسی کشور همراهی کرد؟» نوشته: اجازه دهید برای جمع بندی و نتیجه گیری از این بحث به گفتاری از «فوکوتساوایوکیشی»، متفکر ژاپنی در کتاب «نظریه تمدن» اشاره مختصری داشته باشیم.چرا که معتقدم سخنان وی در این کتاب، درس هایی بس گرانبها برای ما دارد، و میتواند نتیجه گیری مناسبی برای این بحث باشد. یوکیشی در این کتاب ضمن رد نظریه های انزواجویانه و یا ادغام شدگی در نظام جهانی، میگوید:«نمی توان با توصیه های اخلاقی و دعوت به تقوا، نظام جهانی را در مقابل خود به کُرنش در آورد، چرا که این متغیرها برون زا هستند و ما نمیتوانیم برای متغیرهای برون زا، تعیین تکلیف کنیم.» او بــرای گسترش این مفهوم از استعاره«خانه ای در برابربلایای طبیعی»استفاده میکند و میگوید،« کنترل بلایای طبیعی دست ما نیست، تنها کاری که میتوانیم بکنیم این است که خانه ای مستحکم بسازیم.» شک نکنیم که یکی از مصالح و مواد لازم برای ساختن این خانه مستحکم هم،پایبندی به قواعد دنیای مدرن، از جمله مشارکت در ساز وکارهای دهکده جهانی کنونی، مراودات و مبادلات اقتصادی و تجاری با کشورهای توسعه یافته است. چیزی که به نظر میرسد،تا بدینجا دولت کنونی آن را به خوبی درک کرده و در حال گام نهادن در این وادی است. امیدوارم گروه های مختلف سیاسی نیز این مسئله را به خوبی درک کرده و به جای کارشکنی با تلاش های دیپلمات های خبره ما در وزارت خارجه، ره همکاری و مساعدت را در پی گیرند.
در پایان اینکه روزنامه دولتی ایران که سخنان مقامات دولتی درباره وضعیت اقتصاد در سال جاری را به تیتر اول خود تبدیل کرده، در موضوع سیاست خارجی و داخلی دو مطلب قابل توجه دارد. محمدرضا ضیایی بیگدلی استاد شناخته شده حقوق بینالملل در بخشی از سرمقاله ایران با تیتر «مصوبه سنا و آینده مذاکرات هستهای» نوشته: از منظر حقوقی دولتهای دخیل در مذاکرات هستهای با دو وضعیت روبهرو هستند؛
وضعیت نخست؛ برنامه اقدام مشترک که قرار است طرفین حداکثر بعد از سه ماه به آن دست یابند، یک معاهده بینالمللی و سند حقوقی لازمالاجرایی است که میان ایران و ۶ کشور ۱+۵ از جمله امریکا منعقد میشود. در این مدل دولتها تصمیم میگیرند مجالس خود را در تصمیم نهایی معاهده مشارکت دهند. اگر چنین قراری بین طرفین معاهده هستهای گذاشته شود آنگاه صرف امضای قوه مجریه برای مشروعین معاهده کافی نیست یعنی هر دو طرف باید این توافق را به تصویب پارلمانهای کشورهای خود برسانند. اما ریسک این مدل تصمیمگیری آن است که در این صورت مجالس کشورها ممکن است به دلیل علایق و گرایش حزبی بتوانند به کل یا بخشهایی از معاهده، ایراداتی را وارد و از تصویب آن خودداری کنند. در نظام حاکمیتی امریکا این معاهدات باید به تصویب «سنا» برسد و نه «کنگره» و در صورتی هم که سناتورها آن را تصویب نکنند، رئیس جمهوری امریکا میتواند از حق وتوی خود استفاده کند.