سفر رونی کلمن آخرین پرده از سفر غربیها به ایران است که به نحو روزافزونی، باعث نگرانی روزنامههای اصولگرا شده است. روزنامههای اصلاحطلب امروز سراغ پروندههای قضایی مرتضوی و زنجانی و احمدینژاد رفتهاند. موضوع مشترک روزنامههای مختلف، شیوع نوعی نگرانی از تحولات منطقه در سالهای پیش روی است.
در ادامه میتوانید روایت تابناک از مهمترین مطالب روزنامههای شنبه پنجم اردیبهشت را مطالعه کنید.
در روزنامه جمهوری اسلامی، پرداختن به مسائل منطقه باز هم در اولویت است. این روزنامه درخواست دیدهبان حقوق بشر برای بررسی حملات سعودی به یمن را تیتر اول خود کرده و در بخشی از سرمقاله خود با تیتر «تحولّی بزرگ در راه است» نوشته: محاسبات آمریکا، صهیونیستها و بلوک غرب و ارتجاع عرب در مورد شرایط منطقه، با وضعیت موجود بسیار متفاوت و دور از واقعیت است. رژیم کودتائی ژنرال عبدالفتاح السیسی در مصر قطعاً دوام نخواهد آورد، یمن در آستانه آزادی کامل از یوغ دیکتاتوری داخلی و مداخلات خارجی است، آل سعود درحال نزدیک شدن به پایان خط است، تکفیریها در سراشیبی سقوط قرار گرفتهاند و آل خلیفه و سایر آلهای جنوب خلیج فارس هم که تابعی از متغیر آل سعود هستند در انتظار سرنوشت مشابه بسر میبرند. جمع بندی این وضعیت، چیزی غیر از برچیده شدن موانعی که بر سر راه بیداری اسلامی قرار داده شده و گسترش قیام ملتهای منطقه برای دست گرفتن سرنوشت خود نخواهد بود، واقعهای که در معادلات قدرت جهانی و نقشه راه دولتهای اروپائی و آمریکا تغییرات عمدهای پدید خواهد آورد. تحول بزرگی که معتقدیم در راه است، از همینجا شروع خواهد شد.
جوان که تیتر اول خود را به کند شدن مذاکرات هستهای با ورود به مسأله برداشته شدن تحریمها و تصویر صفحه نخست خود را به مانور بسیجیان اختصاص داده، مطلبی نیز درباره روابط با انگلیس دارد. در روزهای اخیر روزنامه وطن امروز، ادعاهایی درباره نقش برخی کارتلهای اقتصادی در اقتصاد ایران بعد از توافق احتمالی هستهای مطرح کرده بود. جوان در مطلبی با تیتر «شنود اشباح انگليسي در تهران» پس از مرور حضور انگلیسیها در اقتصاد ایران، نوشته: شايد اين سؤال براي يك ناظر ايراني نيز به وجود بيايد كه چه شده انگليسيها با وجود اينكه خصمانهترين رفتار را در مقابل برنامه هستهاي ايران داشتهاند، هم اكنون در فتح بازارهاي ايران از همه پيشتازترند.
سرمقاله روزنامه جوان با تیتر «شرط بازگشت آرامش به جهان اسلام» به قلم عبدالله گنجی مدیر مسئول این روزنامه با این نتیجهگیری به پایان رسیده که: سوابق تاریخی نشان میدهد که غرب در هیچ شرایطی به آرامش جهان اسلام نمیاندیشد. غرب میداند که فشار با اهرم دمکراسی بهتر از خود دمکراسی شیرهای نفت عربستان را باز میکند و آنان منفعت خود را مقدم بر دمکراسی میدانند، چرا که اگر به جای یک خانواده، ملت عربستان بر منابع خود حاکم شوند امکان فروش ۱۰ میلیون بشکه نفت در روز که هزینه تروریسم در سراسر جهان اسلام را تأمین کند، وجود نخواهد داشت. بنابراین باید از درون جهان اسلام فکری بشود. روشنفکران جهان اسلام و آنانی که در تراز «اقبال لاهوری»، «سیدجمال اسدآبادی»، «عبده»، «مودودی»، «جناح» و «شیخشلتوت» میاندیشند باید میدانداری کنند و سه عامل «ایدئولوژی تکفیر»، «مدارس وهابیت» و «پول» را از دستان آل سعود بستانند. باید ورود به مدارسی که قصاب تربیت میکند به عنوان یک عمل ضد ارزش و تنفر آمیز جلوه نماید. باید پول نفت و حج از دست وارثان ابن عبدالوهاب خارج شود. آنچه نگرانکنندهتر است و در شروع جنگ یمن خود نمایی کرد اینکه آل سعود با خرج میلیاردها دلار در پاکستان و مصر و سودان تلاش میکند این ایدئولوژی انسانکش را جهانی و کشورهای بزرگ اسلامی را مدیون خود کند، بنابراین تا این پول و آن مدارس و ایدئولوژی وجود دارد، جهان اسلام آرامش نخواهد داشت. جنگ فیزیکی نمادهای ظاهری را حذف یا ایجاد میکند اما ریشهها را قطع نمینماید. حل این مسأله نیاز به قیام عمومی بزرگان اهل سنت در سراسر جهان اسلام دارد. جنگ با «نمادها» باید به جنگ فکری با «ریشهها» و «زمینهها» تبدیل شود.
وطن امروز که با پرداختن به سخنان وزیر انرژی آمریکا و نیز درخواستهای چند روز پیش یک سناتور آمریکایی درباره توافق نهایی هستهای با ایران، بخش زیادی از مطالب خود را به مخالفت با مذاکرات هستهای اختصاص داده، در رویکردی شبیه به روزنامههای جوان و کیهان به افزایش رفت و آمد غربیها به ایران اعتراض کرده است. این روزنامه در شروع مطلبی با تیتر «پروژه پل» و در پاسخ به اینکه « پشتپرده رفتوآمدهای پیدرپی آمریکاییها و عوامل سرویسهای اطلاعاتی به ایران چیست؟» نوشته: هر چند آمریکاییها در طول یک سال گذشته سعی کردهاند اینگونه القا کنند که دیپلماسی، یگانه مسیر پیش روی آنها با ایران است ولی طرح تازه و بسیار پیچیدهای را برای یک فرآیند استحاله از درون و براندازی نرم کلید زدهاند که برخی بازیگران مهم داخلی هم در آن دخیلند. مجریان طرح مذکور تمرکز خود را بر سوءاستفاده از نهادهای دولتی و سازمانهای ظاهرا مردمنهاد معطوف کردهاند و یک شیوه بسیار خلاقانه را برای نفوذ، هدایت و ایجاد تنش در داخل کشور دنبال میکنند. طی سالهای اخیر از سوی دولت آمریکا شبکهای جهانی متشکل از نخبگان موسوم به YGL (Young global leaders) به معنای رهبران جوان جهانی، زیر نظر مجمع جهانی اقتصاد شکل گرفته که بهدنبال شبکهسازی بینالمللی با اهداف مورد نظر دولت آمریکاست. تعدادی از اعضای این شبکه توسط مجمع جهانی اقتصادی داووس بهعنوان رهبران جوان جهان برگزیده میشوند.
کیهان تیتر اصلی خود را به حمله عربستان به یمن اختصاص داده و در شروع گزارشی با تیتر «خلبانان اجارهای برای هر بمب ۷۵۰۰ دلار میگرفتند» نوشته: «طلال بن عبد العزیز» در مصاحبه با شبکه آلمانی فاکس اعلام کرد: «خلبانانهای جیرهخوار ائتلاف ضد یمنی، در قبال هر بمبی که به یمن شلیک میکردند ۷۵۰۰ دلار از عربستان درخواست میکردند».
کیهان همچنین با انتشار تصاویر رونی کلمن در سه موقعیت متفاوت در گزارشی با تیتر «کاسبهای خارجی و دلالهای داخلی» به اعتراض به سفر این آمریکایی به ایران پرداخته است. کیهان سرمقاله خود با تیتر «دورخیز قبیله ثروت» را به دیدار انتخاباتی معاون رئیسجمهور با حزب کارگزاران اختصاص داده و پس از مروری بر شدت دولت ساخته بودن این حزب و مشکلات اقتصادی فعلی کشور نوشته: اکنون باید پرسید با وجود این مستندات غیرقابل انکار، مأموریت دولتمردان، شرکت در میتینگهای اقتصادی و حضور در جمع اعضای قبیله ثروت است یا تدبیر و طراحی برای رفع این مشکلات و بهبود اوضاع معیشتی مردم؟
اقتصاد با سخنان طیبنیا در سفر به کرمانشاه و نیز سرمقالهای با تیتر «امنيت انرژي کشور را دريابيم» در کانون توجه روزنامه رسالت است. در پایان این مطلب آمده: متأسفانه به سمتی میرویم که تمام منابع انرژی را در داخل مصرف کنیم و تاثیر ژئواکونومیک خود را از دست بدهیم. به عبارتی هم اکنون امنیت انرژی کشور در معرض تهدید است. به نظر نگارنده ضرورت دارد تا امنیت انرژی کشور بر اساس توانایی مطمئن شدن از تامین نیازهای آینده انرژی در بخش استفاده از منابع داخلی در چارچوب ضوابط اقتصادی، کنترل مجدد بر «منابع استراتژیک» و ذخایر مشترک و به دست آوردن تفوق بر خطوط لوله و مجاری بازاری عمده - به خاطر اینکه منابع هیدوروکربنی خود را به بازارهای جهانی عرضه دارد استوار باشد ـ تعریف، طراحی و به مرحله اجرا برسد. در این مسیربایستی به سرعت مدیریت مصرف داخلی در حوزه حاملهای انرژی کنترل و کاهش یابد. همچنین جایگزینی تدریجی برق به جای مصرف مستقیم گاز اهمیت بسیاری دارد. همچنین باید در فرآیند امنیت انرژی جهانی به صورت جدی وارد شد و وابستگیهای متقابل را تعریف و عملیاتی نمود. با تامین امنیت داخلی، میتوان در عرصه تعاملات بین المللی انرژی نیز با ابتکار عمل وارد شد. از سه جزء این فرآیند، ایران میتواند به عنوان تولیدکننده و انتقال دهنده نقش ایفا نماید. استفاده از ابزارهای مختلف در تولید و بویژه در شرایط کنونی، انتقال انرژی میتواند جایگاه جمهوری اسلامی را در امنیت انرژی جهانی ارتقا داده و دیپلماسی انرژی را به عنوان ابزار کاربردی و موثر در اختیار دیپلماسی کشور قرار دهد.
حادثه
طبس و مشکلات بیمارستانهای استان خراسان از جمله موضوعات مورد توجه روزنامه
خراسان هستند. این روزنامه که روز پنجشنبه نشان داده بود، سرسختانه با طرح فعلی
استانی شدن انتخابات مخالف است، تیتر اول خود را به «احتمال رد استانی شدن
انتخابات» از سوی شورای نگهبان اختصاص داده است. فضای کلی سرمقاله خراسان با
سرمقاله روزنامههای جوان و جمهوری اسلامی شبیه است. امیرحسین یزدانپناه در
پایان سرمقاله خراسان با عنوان «يمن؛ پايان نبرد يا آغاز تحولات جديد؟» نوشته: پیش بینیها نشان میدهد که طی ۱۰ سال آینده، منطقه آبستن حوادث مهمی است که هر عامل موثر بر آن میتواند مسیر این تحولات را در ۲ مسیر خواست حاکمان مرتجع و آمریکا و اسرائیل یا مسیر شکل گیری حکومتهای اسلامی واقعی هدایت کند. هرچند برای اوج گرفتن موج دوم بیداری اسلامی هنوز زمان لازم است اما تحولات منطقه، به خصوص پس از جنگ ۵۰ روزه غزه و حالا یمن نشان میدهد که شرایط امروز، نه پایانی بر تحولات یمن که خود این اتفاقات آغاز گر تحولات مهم و ارزشمند دیگری خواهد بود و باید منتظر ظهور این موج، این بار در شبه جزیره عربستان باشیم. و این ثمره مبارزه و خونهای مردم مظلوم و مقاومی است که باوردارند «و نرید ان نمن على الذین استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین»
قانون که تیتر اصلی خود را به مواضع متفاوت مقامات روس در باره تحویل سامانههای دفاع هوایی به ایران اختصاص داده، مطالب مفصلی را به سالگرد کشتار ارامنه در دولت عثمانی اختصاص داده است.
در حالی که راهپیمایی ارامنه ایران در ۲۳ و یا ۲۴ آوریل در همه سالهای گذشته برگزار میشده است، صادق زیباکلام در شروع یادداشتی با تیتر «جنایات بزرگ را یادآوری کنیم» در این روزنامه نوشته: در خصوص مسئله کشتار ارامنه یا ژنوساید ارامنه، آنچه مسلم است این کشتار در سالهای پایانی امپراتوری عثمانی صورت گرفته است. اما اینکه چه اتفاقی افتاده است که جمهوری اسلامی ایران برخلاف سالهای گذشته در سالروز این جنایت به ارامنه ایرانی اجازه راهپیمایی اعتراض آمیز دادن جای سوال و تعجب دارد. این اجازه از سر حمایت از ارامنه یا ملاحظات بشردوستانه نیست بلکه به این خاطر شاهد راهپیمایی ارامنه ایرانی در تهران بودیم که بین تهران و آنکارا بغض و کینهای وجود دارد.
زیباکلام با مرور کشتار ارامنه و موارد مشابه در پایان یادداشت خود نتیجه گرفته: اتفاقات مشابه کشتار ارامنه در تاریخ رخ داده است. از جمله کشتار ژاپنیها در جریان جنگ جهانی دوم است. ژاپنیها در جنگ جهانی دوم در چین و در قسمتهایی از کره دست به کشتارهای گسترده میزنند. سالها بعد دولت ژاپن این بخش از تاریخ را از کتب درسی مدارس حذف میکند اما چند معلم به طور خود جوش شروع به تدریس این بخش از تاریخ کشورشان میکنند تا کودکان در آینده دست به چنین جنایتهایی نزنند. آموزش و پرورش ژاپن به همین دلیل معلمان را اخراج میکند اما در نهایت دادگاه عالی این کشور حق را به معلمان میدهد و از آن پس تدریس این بخش از تاریخ ژاپن تنها به دلیل نگاه آموزشی و پرورشی در دستور کار آموزش و پرورش قرار میگیرد. اتفاق مشابه هلوکاست است که بسیاری در ایران و جهان تلاش دارند نسل کشی یهودیان را در جریان جنگ جهانی دوم از تاریخ حذف کنند. اما اروپاییها انکار هلوکاست را تخلف قانونی محسوب میکنند تا نگاه ضد یهودی و نژادپرستانه در جهان رخنه نکند. بنابراین اهمیت زنده نگهداشتن کشتار ارامنه در ۱۰۰ پیش در در نکته تریبتی و اخلاقی است. اگر ما بدانیم پدرمان ما چه جنایتهایی انجام دادهاند دیگر دست به تکرار آن نخواهیم زد.
روزنامه اطلاعات که «آغاز نگارش متن توافق ايران و1 +5 با محوريت لغو تحريم ها» را تیتر اول خود کرده، سخنان وزیر اقتصاد درباره گستردگی فرار مالیاتی را برجسته نموده است. اطلاعات که در یادداشتی با تیتر «از بنغازي تا بروکسل» به قلم علي اكبر عبدالرشيدي به عواقب دخالت کشورهای اروپایی در مسائل کشورهای شمال آفریق پرداخته، در یادداشت دیگری با تیتر «ناسزاي منزلت» به قلم علیرضا خانی، واکنشها به تصادف مشهور چند روز پیش تهران را مورد توجه قرار داده و از جمله نوشته: وزیر اقتصاد همین دیروز گفت که اگر فرار مالیاتی نبود، درآمد مالیاتی دولت ۴ برابر میشد. این حرف بزرگی است. یعنی سه چهارم ثروتهای بزرگ، مالیات نمیدهند. پیداست که اگر میدادند چنین شکاف طبقاتی ـ تا این حد وسیع و هراسآورـ به وجود نمیآمد. چرا مالیات نمیدهند؟ پیداست که اگر فعالیت اقتصادی روشن و قانونمند داشتند که نمیتوانستند مالیات ندهند، یا زیرزمینیاند یا زیرمیزی یا پنهانی یا غیرقانونی... و این ثروتهای برهم انباشته و ناسزاوار است که به منزلتی مهوع میانجامد که چون ناسزایی در چشم و ذهن اکثریت مردم مینشیند... اینجاست که مفهوم آن جمله شگرف و شگفت و آسمانی امیرمؤمنان نمایان میشود: «هیچ کاخی سر بر نمیفرازد، مگر آنکه کوخی در کنارش باشد.»
همین تصادف به مسأله یادداشت روز شهروند با تیتر «فيلم هندي واقعي در تهران» به قلم مصطفی عابدی نیز تبدیل شده است. نویسنده پس از توصیف ماجرا و معرفی قربانیان، واکنشهای تند در فضای مجازی به این موضوع را مرور کرده و در باره آن نوشته: امكان بحث و گفتوگوي آزاد درباره آن تضادهاي پيشگفته، در رسانههاي جمعي و رسمي كشور وجود ندارد. لذا طرح مسأله به فضاي مجازي كشيده ميشود. اين فضا هم به گونهاي است كه افراد بيش از آنكه تحليل كنند، احساسات خود را بروز ميدهند، و شدت احساسات نسبت به شكافهاي اجتماعي به شدت شكافهاي مزبور ربط دارد. جامعه كنوني ما درحال حاضر با چند شكاف مهم كه به اين مسأله مرتبط است درگيري دارد. يكی شكاف ميان فقر و ثروت. ثروت برخلاف گذشته به نحو بارزی خود را در قالب خانه، خودرو، لباس و سبک زندگی و سفر خارجی نشان میدهد و موجب حسرت و حتی نفرت برخی افراد میشود. البته اين شكاف در ايران به دليل اينكه ذهنيت عمومي ثروتمندی را ناشي از استفاده از رانت میداند، موجب میشود كه فقرا یا افکارعمومی، فرد ثروتمند را دزد يا فاسد بداند، لذا واكنش عليه ثروتمندان به نسبت خصمانه است. شكاف ديگر، سبك زندگي است كه اين موضوع تا حدي با مسأله قبلي همپوشاني دارد ولي لزوماً برهم منطبق نيست. شكاف بعدي، در حوزه ذهنيت و ارزشهاي زندگي است كه گروهي ارزشهاي رسمي حكومت را چراغ راه زندگي خود قرار دادهاند، و گروه ديگر نه. شكاف بعدي در ارزشهاي ديني است كه ذهنيتهاي افراد نسبت به اصل دين يا نسبت به نگرشهاي ديني با يكديگر متضاد است و اين را در نظرات نوشته شده افراد درباره اين موضوع ميتوان ديد. به اين معني كه برخيها از موضع مذهبي و برخي غير يا ضدمذهبي به موضوع نگريستهاند. در ميان مذهبيها نيز دو نگرش فقهگرا و قلبگرا (اگر اين دو اصطلاح درست باشد) را ميتوان مشاهده كرد. همه اينها را وقتی در كنار نبودن فضاي رسانهاي مناسب بگذاريم روشن ميشود كه اظهارنظرهاي احساسي در اين فضاها نوعي تخليه رواني و اثبات خود نيز محسوب ميشود. حتی ناکامیهایی که بسیاری از جوانان کشور با آن مواجه میشوند در این فضا منعکس میشود و لذا بروز این نوع پدیدهها در شرایط کنونی ما چندان عجیب و غیرمنتظره نیست.
روزنامههای مختلفی، یاد حسین قندی پیشکسوت روزنامهنگاری را با عناوینی چون «معلم روزنامهنگاری» یا «استاد تیتر» گرامی داشتهاند. آرمان نیز به این منظور جای تیتر اصلی خود را خالی گذاشته است. از سوی دیگر، آرمان در کنار روزنامه دولتی ایران و نیز اعتماد از جمله روزنامههایی هستند که احتمالا به قصد نجات وزیر رفاه از استیضاح، وی را به صفحه اول خود آوردهاند. آرمان گزارشی با تیتر «سایه سیاست بر سر کار و رفاه» را به دفاع از ربیعی اختصاص داده است. آرمان در یادداشتهایی به قلم علی خرم و هرمیداس باوند به تحلیل مسائل مربوط به مذاکرات هستهای و در گفت و گویی با الهه کولایی به بررسی روابط با روسیه پس از تفاهم لوزان پرداخته است.
این
روزنامه همچنین در شروع مطلبی با تیتر «سرنخ پولهای زنجانی در بانک روسی» نوشته:
يک مدير ارشد روسي مدعي شده است که حدود ۲ میلیارد یورو از پول بابک زنجانی در یکی از بانکهای روسی وجود دارد. گویا این بانک از نمایندگان شرکت نفت و بانک مرکزی ایران جهت مذاکره در این باب و سفر به روسیه دعوت کرده است. به تازگی مدیران شرکت «رز نفت روسیه» برای مذاکره در باب خرید و فروش فراوردههای نفتی و گازی به ایران آمده و با شرکت ملی نفت و گاز مذاکره داشتهاند. یکی از مدیران این شرکت مدعی شده است که یک بانک روسی اعلام کرده بیش از ۲میلیارد یورو از پول بابک زنجانی را در اختیار دارد و از مدیران شرکت نفت و بانک مرکزی دعوت کرده است که برای مذاکره در این باره به روسیه سفر کنند. عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران گفت: اخیرا در هتل اسپیناس با یکی از مدیران شرکت رزنفت گاز روسیه ملاقات کردهام که وی این موضوع را اعلام کرد. حمید حسینی ادامه داد: به گفته این مدیر ارشد شرکت «رز نفت روسیه» این بانک روسی از نمایندگان شرکت نفت و بانک مرکزی جهت مذاکره و سفر به روسیه دعوت کرده است. وی با اشاره به اینکه قطعا پذیرش این ادعا سخت است، تاکید کرد: ولی بیان قاطعانه این مدیر ارشد روسی قابل پیگیری است و امیدوارم که این وجه به بیتالمال باز گردد.
انتخابات
مجلس آینده برای روزنامه ابتکار اولویت دارد. این روزنامه که در گزارش مفصلی با
عنوان «تصمیم کبری» به رابطه جبهه پایداری با دیگر اصولگرایان در انتخابات سال
آینده پرداخته، در بخشی از سرمقاله خود با تیتر «نظارت شورای نگهبان در ترازوی افکار
عمومی» به قلم محمدعلی وکیلی نیز نوشته: بیم و امید ناشی از رویه احراز صلاحیت ها
همواره فرصت ماراتن انتخابات را نابرابر کرده است. گروهی با اعتماد به داشتن صلاحیت
تعیین تکلیف شده و از مدتها قبل خود را مهیای رقابت میکنند و گروهی هم با هاله ای
از نا امیدی چشم به اتفاقات و اما و اگرها دارند. بسیاری که دارای صلاحیت لازم و توانایی
خدمت میباشند برای پرهیز از احتمالات ترجیح میدهند وارد این معرکه پر ابهام نشوند.
بر این اساس پیشنهاد مشخص این است که شورای محترم نگهبان از طریق دفاتر نظارتی خود
از مدتها قبل پرونده اشخاص در مظان را بررسی نموده و بانک اطلاعاتی تشکیل دهد و مطابق
ضوابط، امکان استعلام موقعیت افراد را پیش از موعد فراهم آورد. اگر امکان استعلام زود هنگام برای افراد ذیصلاح و فاقدین صلاحیت مهیا شود بلاتکلیفی بخشی از نیروها برطرف و جلوی برخورد با آبروی آنان نیز گرفته میشود. لزومی ندارد که افراد در دقیقه ۹۰ (گاه تا یک شب مانده به پایان مهلت قانونی تبلیغات انتخابات) متوجه صلاحیت و یا عدم صلاحیت خود شوند. بدیهی است این پیشنهاد شامل حال موارد استثنایی از قبیل اشخاصی که ادله اثباتی آنان در لحظه آخر ارایه میگردد نمیشود. آنچنانکه ذکر شد شورا میتواند با تعریف ضوابط و امکان اطلاع رسانی زود هنگام برای اشخاص حقیقی، جلوی شورا هراسی را بگیرد و گام مهمی در جهت شفافیت عرصه سیاسی و ایجاد تحرک لازم برای این عرصه و کاهش هزینههای نظارتی بر دارد.
در روزنامه دولتی ایران، پیشرفتها در سیاست خارجی و نیز مواضع دو وزیر اقتصادی جایگاه ویژهای یافتهاند. این روزنامه «آغاز همکاری تجاری ایران و قدرتهای آسیا» را نتیجه رایزنی فشرده روحانی با سران ژاپن، چین و اندونزی دانسته و از رضایت مذاکرهکنندگان ایران و آمریکا از پیشرفت در حل مساله تحریمها خبر داده است. ایران درخواست وزیر اقتصاد برای برخورد قضایی با موسسات مالی غیرمجاز را مهم دانسته است.
سرمقاله ایران را نیز ربیعی وزیر رفاه با تیتر «عدالت تولیدمحور شرط تحقق کرامت و امنیت کارگر» نوشته که در شروع ان امده: امروز هفته کارگر آغاز میشود. جامعهای که در دوران تلاش برای خروج از رکود اقتصادی قرار دارد و به دلیل چند سال بحران اقتصادی با مسائل کارگری مواجه شده است. بنابراین مناسب است به شرایطی بیندیشد که کارگران بخش مهمی از راهحل هستند و نه بخشی از مسأله. سؤال بزرگ این است که چگونه میتوان مسیری را پیمود که در نهایت مسائل کارگری بهبود یابند و کارگران به عناصر اقتدار و امنیت ملی تبدیل شوند؟ درک من این است که مسأله اصلی کارگران دو چیز است: عدالت و امنیت. کارگران خواستار شرایط معیشتی عادلانهاند و مایلاند این عدالت پایدار باشد و بتوانند در سایه آن امن زندگی کنند و بدین ترتیب کرامت ایشان حفظ و صیانت شود. لذا سؤال پیشین را میتوان به این ترتیب طرح کرد: چگونه میتوان عدالت و امنیت پایدار برای زندگی کارگران فراهم ساخت؟ پاسخ به این سؤال در قالب دو گفتمان امکانپذیر است. گفتمان اول را «عدالت تولیدمحور» و دومی را «عدالت توزیعمحور» میخوانم. هر دو گفتمان، کرامت و امنیت کارگر را در گرو تحقق عدالت میدانند، لیکن هر یک ملزومات، مدعیات و اقدامات متفاوتی را مطالبه میکنند.
شرق
یک بار دیگر با اشاره به پروندههای قضایی سعید مرتضوی و سخنان احمدینژاد در یک
جمع دانشجویی، این دو را در کنار یکدیگر به صقحه اول خود آورده است. سنت سرمقالههای
شنبههای سردبیر شرق علیه احمدینژاد این هفته اجرایی نشده است و در عوض، موضوع آینده
تحولات خاورمیانه همانند سرمقاله چند روزنامه اصولگرا، در سرمقاله شرق با عنوان «ما
نیز مسئولیم» و به قلم فریدون مجلسی مورد توجه قرار گرفته است.
در پایان این سرمقاله آمده: خاطرهای را از زمانی که در چهل سال پیش که در نمایندگی ایران در بازارمشترک در بروکسل [اتحادیه اروپا] اشتغال داشتم از کتاب «حکایتی از پله دوم» میآورم که آن را ده سال پیش از اینکه برخوردهای اخیر منطقهای رخ دهد نوشته بودم. مطلب با اشاره به دیدگاه اروپایی چهل سال پیش به دلارهای نفتی خاورمیانهای چنین است: «اما نکته مهمی که در همین زمینه پترو دلار موجب افسردگی ما میشد تکرار شعار اتحادیه درباره «بازیافت» دلارهای نفتی بود که به انگلیسی آن را RECYCLING OF THE PETRO DOLLARS و به فرانسه نیز آن را RECYCLAGE DES PETRO DOLLARS میگفتند. ما طرح این موضوع را نا مربوط میدانستیم، زیرا به این معنی بود که اروپائیان دلاردادهاند و نفت خریدهاند و اینک میخواهند ببینند چگونه میتوان آن دلارها را پس گرفت! طبعا این مطلب پیوسته در گزارشهای ما منعکس میشد. اما هیچگاه نمیدانستیم مقصودشان اتخاذ چه سیاستهایی برای بازگرداندن دلارهای نفتی است. بعدها که جنگهای عراق علیه ایران و سپس کویت رخ داد و به درازا کشید، شاهد آن بودیم که چگونه آن دلارها بهجای آنکه صرف رفاه و آسایش و تعالی فرهنگی و علمی و معنوی و صنعتی مردم منطقه شود بابت بهای خرید مهمات و اسلحه برای تخریب و کشتار یکدیگر صرف شد و به جیب اروپائیان بازگشت. اکنون که بار دیگر با گرانشدن نسبی بهای نفت دوباره خزانههای کشورهای منطقه انباشته شده است، شاید باید منتظر موج تازه سیاستهای جنگ آفرین و رنگ دیگری از سیاست بازگرداندن این دلارها باشیم!»اکنون ده سال از نوشتن آن سطور گذشته و دلارهای بسیار در منطقه انباشته شده و آزمندیهای غربی را تحریک کرده است. اما دلیل نمیشود که به دامافتادن خود را به گردن دامگستران بیندازیم. اکنون بیش از هر زمان دیگر عقلانیت و متانت سیاسی و دیپلماتیک لازم است تا قدر صلح و آرامش و ثروتهای نقدی و غیرنقدی خود را بدانیم و نه فقط خود بلکه دیگران را نیز به راه عقلانیت و همکاری و رفاع و عمران و علم و صنعت بکشانیم، که قدرت در علم و آگاهی نهفته است. از جهالت همین جنایت داعشی و مرگ و ویرانی بر میخیزد که دیدهایم.
و در پایان این که روزنامه اعتماد که تیتر اول خود یعنی «شغل هاي جديد در راهند» همراه با گزارشی مفصل را به توضیح لایحه جدید وزیر رفاه اختصاص داده است، گفت و گویی نیز با علی رهبری، رهبر جدید اركستر سمفونيك تهران انجام داده است.
اعتماد نخستين موضع گيري جليلي درباره جزييات مذاكرات را در مطلبی با تیتر «تغيير در لحن سعيد جليلي بعد از بيست سفر استاني» مورد توجه قرار داده که در شروع آن امده: سعيد جليلي براي نخستين بار نسبت به نتايج مذاكرات هسته اي واكنش نشان داد: واكنشي كه اثبات مجددي است بر اختلاف نظر او با دولت يازدهم بر سر مذاكرات هسته اي، اختلافاتي كه تا قبل از اين هم چيز پنهاني نبود. مخصوصا وقتي كار سعيد جليلي و حسن روحاني به رقابت بر سر كرسي رياست جمهوري در خرداد ٩٢ كشيد و در حالي كه هنوز هيچ افقي براي دور جديد مذاكرات هسته اي پديدار نشده بود، تقابل بين اين دو و هواداران شان بيشتر از هر چيز بر سر شيوه اداره مذاكرات با شش قدرت جهاني متمركز شد. حالاسعيد جليلي «بيانيه لوزان» را در كنار «سند استراتژي امنيت ملي امريكا در سال ٢٠١٥» آورده و مي گويد كه براي شناخت امريكايي ها مطالعه اين دو مهم است، كشوري كه او تاكيد مي كند به هيچ چيز جز افزايش قدرتش در دنيا نمي انديشد. جليلي از آغاز سال ٩٣ تاكنون بيش از ٢٠ سفر به استان ها و شهرستان هاي كشور و تعداد زيادي سخنراني در مراكز دانشگاهي و سياسي پايتخت داشته است.