نشست روز دوشنبه دانشگاه علامه درباره تفاهم لوزان، مذاکرات هستهای را در کانون توجه روزنامهها قرار داده است. حسین شریعتمداری مدعی شده که تفاهم لوزان برنامه هستهای ایران را به ماکتی کاریکاتوری تبدیل خواهد کرد و حسین موسویان در روزنامه دولتی ایران، از گردنه عظیم پیش روی ایران و آمریکا سخن گفته است. شروع آدرسدهی درباره پولهای کثیف و خبرهای مربوط به حذف یارانه پردرآمدها، دیگر اخبار مهم روزنامههای سهشنبه است.
در ادامه میتوانید روایت تابناک را از مهمترین مطالب روزنامههای سهشنبه اول اردیبهشت بخوانید.
جمهوری اسلامی بار دیگر، بیشتر مطالب صفحه اول خود را بر مسائل یمن متمرکز کرده و سخنان رئیسجمهور در دیدار با چهار سفیر جدید خارجی در تهران و نیز سخنرانی رهبر انصارالله یمن را پوشش داده است. در بخشی از سرمقاله این روزنامه با تیتر «ارتجاع عرب در خدمت رونق تسلیحاتی آمریکا» نیز آمده است: دولت عربستان به عنوان سردمدار حکومتهای عربی وابسته، مسئول اصلی جنایات اخیر در منطقه است و درحالی خود را خادم حرمین شریفین قلمداد میکند که حاضر نشده است کشتار مردم یمن را حتی در ماه رجب که از ماههای حرام است متوقف کند و دستور اربابان آمریکائی خود را بر دستور خدا ترجیح داده است. خواست کاخ سفید نیز همین است زیرا مایل است سلاحهای بیشتری به فروش برساند تا پول بیشتری به جیب صاحبان کارخانجات اسلحهسازی آمریکا برود.
جوان در صفحه نخست با درج تصویری از همایش دیروز در دانشگاه علامه، این سخن عراقچی معاون وزیر خارجه را مهم دانسته که گفته برگشت پذیری در برنامه هستهای یک ساعت است. این روزنامه «عطش انتخاباتي 11ماه پيش از موعد!» را تیتر اصلی خود انتخاب کرده و پس از مروز فعالیتهای انتخاباتی اخیر برخی مقامات دولتی و نیز نگاه انتخاباتی روزنامه دولت به مسأله هستهای در پایان هشدار داده که تجربه تلخ وقايع قبل و بعد از انتخابات سال ۸۸ نشان ميدهد كه افراد و جريانهاي سياسي نبايد ورود زودهنگام به موضوع انتخابات را در دستور كار قرار دهند و اين هشدار به مراتب براي مسئولان دولتي كه خود مجري انتخابات بوده و اولويت آنها رسيدگي به مشكلات كشور و جامعه بوده، شديدتر است. بنابراين انتظار اين است كه دولتمردان به جاي پرداختن به موضوعات فرعي نظير اهداف حزبي و جناحي به دغدغههاي مردم متمركز شده و توقعات عمومي را برآورده كنند.
جوان در مطلبی دیگر با تیتر «ضرر ۳۱ ميليارد دلاري با يك قرارداد» نوشته: به گفته محمدحسن پیوندی قائم مقام مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی، هندیها از علاقه خود برای حضور در پتروشیمی ایران به شرط گاز ۲ سنتی گفتهاند؛ گازی که ارزش صادراتی آن به ترکیه ۴۸سنت، به عراق ۴۶ سنت و به پاکستان ۴۰ سنت تعیین شده است؛ گازی که هر متر مکعب آن در قالب سیانجی به مردم ۱۳سنت عرضه میشود و اینک هندیها برای سرمایهگذاری در ایران به گاز ۲سنتی نیاز دارند آن هم برای تولید کود اوره.»
در بخشی از این مطلب آمده است: برای تولید ۸ میلیون تن کود اوره در سال، به ۳ میلیارد دلار سرمایهگذاری و برای تولید این مقدار کود اوره به روزانه ۲ میلیون متر مکعب گاز نیاز است. در واقع با قیمت میانگین گاز صادراتی روزانه گازی به ارزش ۹۲ میلیون دلار به این سرمایه گذار تحویل داده میشود؛ در ماه ۲ میلیارد و ۷۶۰ میلیون دلار و در سال بیش از ۳۳ میلیارد دلار در حالی که با گاز ۲ سنت روزانه ۴ میلیون دلار، در ماه ۱۲۰ میلیون دلار و در سال یک میلیارد و ۴۳۴ میلیون دلار گاز به هندیها تحویل داده میشود. در واقع درصورت قبول چنین قراردادی ایران به طور بالقوه بیش از ۳۱ میلیارد دلار ضرر میکند. آیا برای سرمایهگذاری ۳ میلیارد دلاری باید ۳۱ میلیارد دلار در سال ضرر کرد؟!
پس از چند روز تولید و انتشار خبر توسط رسانههای حامی دولت درباره پولهای کثیف، این بار روزنامه رسالت دست به مقابله برده و در بخشی از سرمقاله خود با تیتر «آدرس پولهاي كثيف» به قلم فیروز رضایی نوشته: اين پديده شوم از زماني براي خود جا پا پيدا كرد كه در دهه اول بعد از پيروزي انقلاب مسئولين و تدبيركنندگان امور اقتصادي كشور دانسته و ندانسته با روند دولتي كردن اقتصاد و متمركز نمودن سرنوشت اقتصادي كشور در دست مديران دولتي فضا و بستر را براي رويش بوتههاي زهرآگين فساد مهيا كردند، خيلي از ماها آن روزها كه دولت، بخش خصوصي را به كلي از تجارت خارجي خلع و انبوه كالاهاي خريداري شده با دلارهاي نفتي ارزانقيمت را جهت توزيع بين مردم، بدون معيار و ملاك روشن و شفاف در اختيار بخشهايي از مديريت دولتي قرار داد، تجارب تلخي را به خاطر داريم، پيامد طبيعي اين سياست دو نرخي شدن بازار و شكلگيري به اصطلاح بازار سياه بود، بازاري كه تفاوت فاحش قيمت براي عرضهكنندگان به اصطلاح حوالهاي كالاهاي مختلف وسوسهانگيز بود و تلاش دست اندركاران در جهت نظارت بيشتر را در عمل بياثر و يا حداقل كم اثر ميكرد، چرا كه تفاوت قيمتها چنان صاعقهاي بر افراد مبتلا به فرود ميآورد كه نظارت كنندگان را نظارتي ديگر لازم ميآمد و الي آخر. اينگونه بود كه عدهاي با ايجاد نقبهايي بر تونلهاي قانوني توزيع كالاهاي حوالهاي بخشي از آن را به بازار آزاد نشت داده و از اين رهگذر و به ناحق بار خود را بستند، آن هم چه بستني!! و اين چنين بود كه گروهي در همان اوان پيروزي انقلاب و در مقابل چشمان ملت قيام كرده و در حال مبارزه با شيطان بزرگ يك شبه با ثروتهاي بادآوردهاي همآغوش گشته و كام ملت در حال نبرد با اهريمنان ددمنش را تلخ كردند. حافظه تاريخي ملت داستانهاي سريالي و تاثر برانگيز تيرآهنخواران، شيشهخواران، لاستيكخواران و... آن روزها را هنوز به خاطر دارد. يادآوري ميكنم جريان ناميمون مجوز كار در خانه كه برخي از آنها هرگز از روي كاغذ فراتر نرفتند و فقط دلارهاي بيزبان نفتي را مفت و مجاني نصيب صاحبان خود كردند، دلارهايي كه به جاي توسعه توليد و رونق بخشي به اشتغال و مقاوم سازي بنيه اقتصادي كشور در بازار آزاد با قيمتهاي گزاف فروخته شد و نيز جريان زمينهاي مسكوني و روزهايي را كه مردم ناباورانه تيغ تيز تبعيض و دو دوزهبازي رايج در اين عرصهها را بر گوشت و پوست و استخوان خود حس كرده و استخوان در گلو به خاطر انقلاب و فضيلتهاي بيشمارش تحمل ميكردندو با چشمان باز شاهد بودند كه چگونه زمينهاي مرغوب و باارزش شهرها به دست برخي مقربين و از ما بهتران بلعيده ميشوند، زمينهايي كه كاخهاي ايجاد شده در برخي از آنها سر به آسمان ساييده و آقازادههايي آن چناني در خود پرورده و ميپروراند و از آنجا كه به حكم قانون كبوتر با كبوتر، باز با باز، اين كاخها لوازم خود را طلب ميكردند، طلبي كه دوره تعديل اقتصادي و شكلگيري جريان خصوصي آن چناني!
کیهان که تیتر اصلی خود را به آمادگی یمنیها برای ورود نظامی به خاک عربستان سعودی اختصاص داده، در شروع مطلبی با تیتر «از رصد فیس بوکی ریزگردهای اهواز تا حضور در تجمع حامیان سگهای ولگرد!» نوشته: رئیس سازمان محیط زیست در ادامه برخوردهای دوگانه خود با مسائل زیست محیطی، دیروز در جمع معترضان به کشتن سگهای ولگرد حضور یافت و به آنها قول پیگیری کشته شدن این سگها تا به نتیجه رسیدن موضوع را داد.
سرمقاله کیهان را حسین شریعتمداری با تیتر «وقت گفتن است نه خاموشی !» نوشته و پس از تأکید بر ضرورت انتشار فکتشیت ایرانی نوشته: اخیرا، شایعهای در برخی از محافل مطرح شده است که هر چند رهبر معظم انقلاب بر ضرورت انتشار فکتشیت ایرانی تاکید ورزیدهاند ولی پس از توضیح و درخواست تیم مذاکرهکننده با عدم انتشار آن موافقت فرمودهاند! بدیهی است که این نکته نمیتواند صحت داشته باشد و به نظر میرسد انتشار آن به منظور پیشگیری از درخواست دلسوزان برای انتشار برگه تفسیری بوده است! چرا که اولا به دلایل ذکر شده، انتشار فکتشیت ایرانی برای پیشگیری از سوءاستفاده حریف، ضروری و اجتنابناپذیر است و ثانیا حضرت آقا، تأکید فرمودهاند که هرگز آنچه آشکارا اعلام میکنند با آنچه در نهان اعتقاد دارند، تفاوت و دوگانگی ندارد. البته به یقین مسائلی وجود دارد که اعلام علنی آن را به مصلحت نمیدانند و این، طبیعی و منطقی و در انطباق با مصالح عالی نظام و مردم نیز هست، اما به فرموده صریح حضرت ایشان، حالت اول، یعنی تفاوت نظر اعلام شده با آنچه در جلسات خصوصی مطرح میفرمایند، ناممکن است.
در مقابل سید حسین موسویان در از سرمقاله روزنامه دولتی ایران با تیتر «پشت صحنه بیانیه هستهای سوئیس»، مذاکرات هستهای را فراتر از دعوا بر سر روش برداشته شدن تحریمها یا اندازه غنیسازی ایران دانسته و مساله اصلی را تغییر سیاست آمریکا از تغییر رژیم در ایران به سیاست تعامل با ایران دانسته و پس از مرور تجربیات سالهای اخیر خود در آمریکا نوشته:مخالفین در واشنگتن اصرار دارند که این استراتژی موجب تضعیف یا حذف متحدین امریکا در منطقه مثل اسرائیل و اعراب خواهد شد. این ترجمه واقعی حرف نتانیاهوست که اعلام کرد توافق سوئیس موجودیت اسرائیل را به خطر میاندازد. در شهریور ۱۳۹۲، اوباما به عنوان اولین رئیس جمهوری امریکا در سازمان ملل اعلام کرد که «تغییر رژیم در ایران» سیاست دولت او نیست. او فتوای هستهای رهبر معظم انقلاب علیه سلاح هستهای را به رسمیت شناخت. اوباما بعد از تفاهم لوزان سوئیس در فروردین ۹۴ نیز اعلام کرد که هم «سیاست تحریم» شکست خورده و هم ادامه سیاست «فشار و انزوا» ی ایران عاقلانه نیست. این حرف اوباما هم نیاز به ترجمه ندارد.
موسویان در پایان نتیجه گرفته: سیاست «تعامل اوباما با ایران» اگر به توافق نهایی منجر شود، به معنی فصل جدید در تاریخ سیاسی ایران و معادلات سیاسی خاورمیانه خواهد بود. لذا مطمئن هستم که اوباما به سادگی از «گردنه تغییر استراتژی امریکا در مورد ایران» عبور نخواهد کرد و زندگی سیاسی همه کسانی که در دو طرف ماجرا در مسیر تحقق توافق هستهای حرکت کرده و میکنند نیز بدون ریسک نخواهد بود.
مهمترین مطالب امروز خراسان هم به مسائل اقتصادی اختصاص دارد. این
روزنامه با نقل این جمله از وزير اقتصاد که «حذف يارانه پردرآمدها آغاز شد» به
مرور اخبار متناقض دیروز در این باره پرداخته و نوشته است: روز گذشته پس از خبرهای متناقض درباره حذف یارانه افراد پردرآمد، وزیر اقتصاد خبر داد که حذف یارانه افراد پردرآمد شروع شده است، هرچند به گفته وی تعداد حذف شدگان از لیست یارانه بگیران قابل ملاحظه نیست. علی طیب نیا در اولین جلسه شورای گفتوگو در سال ۹۴ که در اتاق بازرگانی برگزار میشد، درباره اخباری که مبنی بر حذف پنج دهک پردرآمد از لیست یارانه بگیران منتشر شده است، اظهار کرد: مسئولیت شناسایی و حذف افراد پردرآمد بر عهده وزارت رفاه است و این فرآیند آغاز شده، اما تعداد حذف شدگان تا به حال قابل ملاحظه نیست.
مهدي حسن زاده هم در سرمقاله این روزنامه درباره «شرط موفقيت در حذف يارانه ثروتمندان» نوشته: آنچه موفقيت دولت در اين طرح را تضمين مي کند ولي به نظر مي رسد مورد غفلت دولت قرار گرفته است، ضرورت شفاف سازي و اقناع افکارعمومي در اين رابطه است. سخنگوي دولت سال گذشته در پاسخ به سوالات متعدد خبرنگاران درباره حذف يارانه پردرآمدها تاکيد داشت که رسانه اي شدن اين موضوع ممکن است موجب نگراني در جامعه و مقاومت در مسير حذف پردرآمدها شود. اين در حالي است که در عصر ارتباطات نمي توان ذره اي تصور کرد که موضوع حساسي نظير حذف يارانه ثروتمندان را بتوان بي سر و صدا به سرانجام رساند، چرا که با گسترش شبکه هاي اجتماعي هر فرد مي تواند به منزله يک رسانه به اطلاع رساني در اين زمينه عمل کند و همه مي دانيم که اگر از اطلاع رساني رسمي غفلت شود چگونه اطلاع رساني غير رسمي که مخلوطي از راست و دروغ است مي تواند جامعه را تحت تأثير قرار دهد.
در روزنامه اعتماد، دو اتفاق دیروز دانشگاهها به مهمترین مطالب صفحه اول تبدیل شده است. اعتماد علاوه بر گزارش همایش بررسی تفاهم لوزان در دانشگاه علامه، حضور روز گذشته محمدرضا خاتمی و ابراهیم اصغرزاده در دانشگاه امیرکبیر را مورد توجه قرار داده و در بخشی از گزارش خود در این باره با تیتر «هيجان و شور جواني براي اصغرزاده» نوشته: ابراهيم اصغرزاده اما بر خلاف خاتمي سخنانش با چنان شور و هيجاني همراه بود كه پلي تكنيك لااقل در هشت سال گذشته آن را تجربه نكرده و با آن بيگانه بود. اصغرزاده اما اين فضا را هم خوب مي شناخت و هم خوب مي توانست مديريتش كند. دانشجوياني كه در دوران احمدي نژاد وارد دانشگاه شده اند حق داشتند از سخنان اصغرزاده تعجب كنند. آنها فراموش كرده بودند كه جلسات دانشجويي وقتي سياسي مي شود چطور مي تواند اداره شود.
برای اعتماد دیگر مسأله مهم سیاسی، پافشاري آيت الله مصباح بر نظريه انتخاباتي خود در مطلبی با تیتر «وحدتي كه سبب تضعيف حق شود، هيچ ارزشي ندارد» است که در ابتدای آن آمده: آيت الله مصباح يزدي هيچ تغييري نكرده: نه خودش، نه حرف هايش و نه مواضعش. از منظر آيت الله مصباح، در بر همان پاشنه سابق مي چرخد. هم كيشان سياسي او از حزب موتلفه تا جامعه روحانيت مبارز هر چقدر هم تلاش كردند تا آيت الله قم نشين كمي از مواضعش پا پس بكشد گويا فايده اي نداشته چرا كه پدر معنوي جبهه پايداري پس از اين همه رفت و آمدي كه اصولگرايان براي رسيدن به وحدت با او داشتند بازهم همان حرف هاي هميشگي اش درباره وحدت اصولگرايان را زده است. تنها تفاوتش اين است كه اين حرف هاي هميشگي را نه در ديدار با سران حزب موتلفه و روحانيون سرشناس جامعه روحانيت مبارز كه در جمع مريدانش گفته است. مريداني كه براي كسب تكليف و دريافت نسخه انتخاباتي از مراد و محبوب شان راهي بلوار امين قم و ساختمان عريض و طويل موسسه آموزشي و پژوهشي قم شدند.
همین سخنان با برداشتی کاملا متفاوت در روزنامه قانون همراه شده و این روزنامه در پایان مطلبی با تیتر «گریم احمدی نژاد براي مجلس» در این باره نوشته: به نظر، بعد از اينكه جامعتين و جبهه تحت رهبري مصباح يزدي به نتيجه اي براي ائتلاف و همگرايي در مجلس دهم نرسيدهاند، سخنان اين عضو جامعه مدرسين حوزه علميه رايحه خوش خدمت به احمدي نژاد را بر مشام ميرساند.چرا كه اين سخنان جديد و تازه مصباح يزدي كه با محوريت بخشيدن افراد است، خبر از گرايش و سوق آنها به احمدينژاد براي ماندن در عالم سياست ميدهد.احمدي نژادي كه براي مصباح يزدي و دوستدارانش از گزينه هايي مانند علي لاريجاني، قاليباف، ولايتي و ساير اصولگرايان بسيار سودمندتر است.
قانون که مانند روزهای اخیر مسائل معلمان را باز هم پیگیری کرده، در شروع دیگر مطلب مهم خود با تیتر «قفل «خانه احزاب» زنگ زده است!» نیز نوشته: نزديك به دو سال پيش بود كه رئيسجمهور،با صحبتهاي تند اما اميدواركننده از فعال شدن و بالا رفتن كركره احزاب خبر داده بود. اما به نظر ميرسد اين اميدواري تنها در حرف باقي مانده است، چرا كه در يك سال و چند ماه اخير نه حزبي فعال شد و نه كركرهاي بالا رفت.
آرمان که با چند روز دیرکرد نسبت به دیگر روزنامهها، سخنان دو وزیر دولت روحانی درباره پشت پرده پولهای کثیف را در صفحه اول خود آورده، در چند مطلب به فعالیتهای انتخاباتی اصلاحطلبان پرداخته است. این روزنامه از تلاش برای رسیدن به مانیفستی برای اصلاحات استقبال کرده و از زبان نماینده اردکان نوشته برای مجلس آینده نه باید ناامید بود و نه این که بلندپروازی کرد.
مهدی روزبهانی نیز در شروع سرمقاله ابتکار با تیتر «شناوری پولهای کثیف در دالانهای سیاست» نوشته: افکار عمومی منتظر ارائه مستندات و شفاف سازی در مورد نفوذ پول کثیف حاصل از قاچاق مواد مخدر در ساختار قدرت و سیاست است. بحثی که با اظهار نظر وزیر کشور در اواخر سال گذشته شروع شد امروز به زمینه ای برای پاسکاری بین سیاست مداران تبدیل شده است. ولی هرچقدر که رحمانی فضلی و بهارستان نشینان نسبت به شفاف سازی این موضوع تعلل میکنند به شبهات در مورد آن ها بیشتر دامن زده میشود. نمایندگان مجلس میگویند رحمانی فضلی اگر مدرکی دارد خودش در مجلس حاضر شود از طرف دیگر وزیر کشور برای ارائه توضیحات به مجلس اعلام آمادگی کرده و گفته که منتظر دعوت مجلس است.
شهروند روزنامه سازمان هلال احمر، با اینکه تقریبا همه صفحه سیاسی خود را به مسائل مرتبط با انتخابات مجلس آینده اختصاص داده، در مطلبی دیگر با تیتر « روحاني و الزامات يك دولت مدرن» و به قلم متین مسلم نوشته: مستقل از سرنوشت مذاكرات اتمي و يا مسير سياست خارجي جديد ايران، شدت برخورد با ديپلماسي دولت روحاني، ما را در برابر اين پرسش قرار داده كه «از ديد مخالفاني اين گونه، اساسا هدف و فلسفه تشكيل دولت (ايجاد دولت نخست يا تشكيل دولت جديد) چيست؟ و موقعيت يك دولت منتخب درقبال مسئولیتها و تعهداتي که متوجه خود ميبيند كجاست؟». اگر چنين دولتي تجلي اراده و خواست قاهره يك ملت است و با هدف ایجاد و انجام تغییرات معنادار تشكيل ميشود - كه حتما غیر از این نيست - در ادامه آنگاه حق داریم بپرسیم پذيرش مسئوليتها و استفاده از اختيارات قانوني در چنين دولتي(دولت به مثابه تجلي حاكميت اجرايي و اداره تامه كشور) با چه هدفي صورت مي گيرد؟ به سخن روشنتر علت ذاتي و غايي تشكيل يك دولت و هدف از تاسيس آن چيست؟ اين سوال هر چند دايره وسيعي از پاسخها را شامل ميشود، اما با توجه به اينكه از ٢ ديدگاه سخن ميگوييم، دركلان موضوع ميتوان گفت « قرنهاست دوره فن اعمال دموكراسي مستقيم هرج و مرج طلب و نامتوازن سنتي سپري و جاي خود را به مدل «دولت دموكراتيك واسطهاي نخبگان داده». دولتي كه به مهمترين شاخصه يك جامعه مدرن تبديل شده است. اين ويژگي مهم كه متاثر از تجربه بسيار گران و خونين تشکیل دولت پرهزينه سنتی به دست آمده، موجب ميشود جامعه تحولخواه، برای تأمین و احقاق حقوق خود در كليه زمينهها، اقدام به تشکیل «دولت واسطهای نخبگان» یا همان «دولت مدرن» نمايد و در يك پروسه انتخاباتي آزاد با تعيين دولت برآمده از آراء مسئولیت و اختیاراتی را که تا پیش از این متوجه خود میدید به آن واگذار كند. اين معادله پيچيده و غامضي نيست اما پذيرش آن از سوي مدافعان تشكيل دولت سنتي، سخت و ناگوار است.
سید احمد میرمطهری که با یادداشت «اقتصاد وعدهاي» در روزنامه اعتماد به وعدههای بی سرانجام اقتصادی دولت و از جمله وعده تکنرخی شدن ارز اعتراض کرده، در پایان سرمقاله روزنامه شرق با تیتر «پیامدهای تعلل بانک مرکزی» نیز نوشته: اگر قیمت تمامشده پول در نظام بانکی بالاست، این گناه سپردهگذار و متقاضی تسهیلات نیست و چاره را در نظام بانکی و استفاده از ابزارهای پولی و نحوه نظارت بانک مرکزی باید جستوجو کرد و فعالیتهای شورای هماهنگی بانکها نباید منجر به کاهش نقش بانک مرکزی در بازار پول شود و درعینحال باید پرسید چرا بانک مرکزی در موضوع مهمی مثل نرخهای سود آنقدر با کندی عمل میکند و اصولا با توجه به جایگاه بانک مرکزی، شورای هماهنگی بانکها را لازم داریم یا خیر؟
مراسم دیروز در دانشگاه امیرکبیر، همایش هستهای، پولهای کثیف و ادعاهای مربوط به فعالیتهای انتخاباتی احمدینژاد مطالب مشترک شرق با دیگر روزنامههای اصلاحطلب است. دیگر مطلب قابل توجه این روزنامه مصاحبهای با میرمحمود موسوی است که رقابت با ترکیه و نه دشمنی با این کشور را ضروری دانسته است.