تحلیل و بررسی تفاهم لوزان با بیانات روز پنجشنبه رهبر انقلاب وارد فضای جدیدی شده است. برخی روزنامهها همچنان به بررسی نتایج اقتصادی و سیاسی یک توافق جامع احتمالی مشغولند. تحولات اخیر در روابط ایران و عربستان، دیگر موضوع مشترک روزنامههاست. بررسی گذشته و حال احمدینژاد نیز برای تعیین جایگاه آینده اصلاحطلبان در سیاست ایران مورد استفاده قرار گرفته است.
در ادامه میتوانید روایت تابناک از مهمترین مطالب روزنامههای شنبه بیست و دوم ۲۲ فروردین را بخوانید.
روزنامه جمهوری اسلامی که برای انتشار بیانات رهبری از تیتر «نه موافقم، نه مخالف» در صفحه نخست خود استفاده کرده، سرمقاله خود را به موضوع «اما و اگرهای کاهش نرخ سود بانکی» اختصاص داده و در پایان نتیجه گرفته است که « به نظر میرسد شورای پول و اعتبار نباید صرفاً با استناد به کاهش نرخ تورم، کاهش معناداری در نرخ سود تسهیلات بانکی دست بزند و دامنه متغیر نهایتاً بین یک تا دو درصد خواهد بود. این اقدام اگرچه میتواند سرآغازی برای کاهش دامنهدار نرخ سود باشد ولی در کوتاه مدت نمیتوان چندان به اثربخشی آن امیدوار بود خصوصاً اینکه بخش نظارتی بانک مرکزی به علل گوناگون در اعمال نظارتهای کافی و دقیق بر شبکه بانکی برای جلوگیری از محاسبات خاص مبلغ بازپرداختی تسهیلات، چندان موفق نیست و متاسفانه امکان تخلف در این زمینه وجود دارد».
سهم مسأله هستهای از صفحه اول روزنامه جوان زیاد است. این روزنامه بیانات رهبری را با تیتر «اتفاقی نیفتاده که موافق یا مخالف باشم» نقل کرده و سخنان رئیسجمهور درباره ضرورت برداشته شدن همه تحریم و نیز سخنان صالحی درباره تحقیق و توسعه را در صفحه اول خود آورده است. سرمقاله این روزنامه با تیتر «پشتوانهای برای بیانیه لوزان» ادامه مسیر مطالب روزنامه جوان در روزهای اخیر در ارزیابی تاثیر مذاکرات هستهای بر سیاست داخلی است.
عباس حاجی نجاری در بخشی از این سرمقاله نوشته: « اوباما، رئيسجمهور امريكا در مصاحبه خود با توماس فريدمن، خبرنگار سابق نيويورك تايمز كه در اغلب رسانههاي جهان بازتاب گستردهاي يافت بعد از انتشار بيانيه لوزان ميگويد: ما شاهد يك رگه عملگرايي در رژيم ايران بودهايم، به نظرم آنها نگران بقاي خود هستند، به نظرم آنها تا حدودي به افكار عمومي خود واكنش نشان ميدهند و انتخاب حسن روحاني نشانه آن است. رئيسجمهور امريكا با اين برآورد از صحنه سياسي ايران به بيانيه لوزان و توافقات احتمالي بعد از آن تنها به عنوان ابزار تغيير در ايران چشم دوخته است. عرصهاي كه تلاشهاي گذشته امريكا در فرآيندهاي مختلف تحولات سياسي دو كشور طي سي و چند سال گذشته ثمرهاي براي دولت استكباري امريكا نداشته و طي اين مدت به دليل افشاي ماهيت پنهان اهداف آنها در نزد مردم ايران، به زمينه ديگري براي تقويت وحدت و انسجام ملي كشور در برابر قدرتهاي استكباري تبديل شده است. از اين منظر نوع واكنشهاي طرف غربي نسبت به بيانيه غير الزامآور لوزان را ميتوان تجربه ارزشمندي براي دستگاه ديپلماسي كشور در ادامه راه مذاكرات هستهاي و ديگر تعاملات منطقهاي دانست».
رسالت، دیگر روزنامه اصولگرایان که ضرورت توضیح دادن مسئولان مذاکرات
به منتقدان را از متن سخنان رهبری به تیتر اول خود بدل کرده، در مطلب مهم دیگر خود
با تیتر « راهبرد مديريت رفتار دشمن فراموش نشود» نوشته: تنها استراتژي کلاني که
در مذاکرات هسته اي با آمريکا و غرب اصالت دارد، " استراتژي مديريت رفتار
دشمن" است. هراستراتژي ديگري که در اين فضا ترسيم شود، محکوم به شکست و فنا
خواهد بود زيرا تضادهاي موجود ميان جمهوري اسلامي ايران و نظام سلطه ( به سرکردکي
آمريکا) تضادي آنتاگونيستي و غير قابل حل است. از اين رو راهبرد مديريت رفتار دشمن
در مذاکرات هسته اي و مخصوصا پس از آن نبايد فراموش شود. حتي در صورت امضاي توافق
نهايي، چنين راهبرد و روشي نبايد فراموش شود. روشي که شالوده و محور اصلي آن را "
عدم اعتماد به آمريکا" تشکيل مي دهد. عدم اعتمادي که هيچ گاه از بين نخواهد
رفت... .
محمد ایمانی نیز در یادداشت روز کیهان با تیتر «آقا راه خدعه را بست»، تفسیر خاص این روزنامه مخالف مذاکرات هستهای از بیانات رهبری را ارائه کرده و از جمله نوشته است: بیانات روز پنجشنبه رهبرمعظم انقلاب ضمن آن که پاسخ به چند شبهه بود، اقتدار نظام اسلامی (معطوف به ملت) را به رخ دشمنان کشید و توپ را مجددا به زمین دشمنانی برگرداند که سعی کرده بودند بیانیه لوزان را بهانهای برای ذوقزدگی تجدیدنظرطلبان و ناامید کردن ملت و نخبگان ایران قرار دهند. ایشان فهرستی از دغدغههای مفهوم و انکارناپذیر نزد عوام و خواص را مطرح کردند که به نوبه خود، مؤاخذه برخی افراد سادهانگار یا مغالطهگر است. «اینکه گفته شود جزئیات این مذاکرات تحت نظر رهبری است، حرف دقیقی نیست»، «مسئولان باید مردم و بخصوص نخبگان را از جزئیات و واقعیات مطلع کنند، ما چیز محرمانه و مخفی نداریم؛ این مصداق همدلی با مردم است، همدلی که ما گفتهایم چیز زورکی نیست»، «من گله کردم از بعضی دوستان که میگویند جامعه بینالمللی! جامعه بینالمللی در مقابل ما نیست؛ یک آمریکا و سه کشور اروپایی؛ همین»، و «مذاکره فقط در موضوع هستهای است»، نقد لطیف و تذکر توأم با عطوفت مقتدای انقلاب نسبت به محافلی است که به هر انگیزهای سعی کردند بیانیه لوزان را به عنوان «یک پیروزی مشعشع تاریخی»(!؟) و البته برگشتناپذیر و غیرقابل چون و چرا که مهر رهبری پای آن است جا بیندازند و منطق کورباش و دورباش را بر این شبه توافق پر از ابهام حاکم کنند و خواسته یا ناخواسته شعار راهبردی معظمله درباره همدلی و همزبانی را مصادره به مطلوب خود کنند. همچنین بیانات معظمله، رد صریح این اظهارنظر برخی مسئولین بود که میگفتند مذاکرات محرمانه است و مردم و نخبگان 3 ماه دیگر صبر کنند وقتی توافق قطعی شد ـ یعنی کار از کار گذشت ـ آنگاه از جزئیات مطلع میشوند! ایشان تصریح کردند این نوع رویکرد زورکی که همدلی نیست.
وطن امروز که بیشتر صفحه اول خود را به نقل بیانات رهبر انقلاب اختصاص داده، در صفحه دوم خود مقامات دولتی را به تبعیض در واکنش دادن نسبت به حوادث مختلف متهم و جدولی از واکنشهای دولتی به حوادثی مانند اسیدپاشی در اصفهان، حمله به مطهری در شیراز و تعرض به نوجوانان ایرانی در جده را به عنوان گواه مدعای خود منتشر کرده است.
یک روز پس از روز زن، دو روزنامه بخش مهمی از صفحه اول خود را روز زن اختصاص دادهاند. آرمان در ابتدای مطلبی به قلم مطهره شفیعی با تیتر «هميشه با سختيهای زندگی ساختهام» نوشته: مادري نمونه است؛ مادري كه هرگاه خواسته شود مثالي از شجاعت زده شود نام او در سطور نخست است. شايد برخي تصور كنند از آن جهت از عفت مرعشي به عنوان نمونه يك بانوي شجاع و فداكار ياد ميشود كه او در سالهاي اخير فراز و نشيبهايي را گذرانده است اما او از زماني ايثار و گذشت را آغاز كرد كه با علم به مرارتها و سختيهاي سر راه آيتالله هاشمي كه در آن زمان طلبهاي جوان بودند و با استناد به استخاره، به خواستگاري آيتا... هاشمي پاسخ مثبت داد و از سال ۱۳۳۷ زندگي مشترك خود را آغاز كردند. در روز «مادر» فرزندان او و آيتالله هاشمي به رسم احترام و تشكر نزد او رفته و موفقيتهاي خود را مرهون تلاشهاي بيوقفه مادر عنوان كردند.
ابتکار بخش زیادی از صفحه اول خود را به تصویری با تیتر «همدردی فراجناحی در سوگ مرحومه سکینه ضیایی؛ مادر «خاتمیها»» اختصاص داده و فهرستی از حاضران در مراسم ترحیم همسر آیتالله خاتمی را منتشر کرده است.
ابتکار در سرمقاله خود به ارزیابی «راز گستاخیهای سعودیها؟!» پرداخته و در پایان نوشته: اکنون پرسش این است که آیا سعودی مهاجم قادر به جبران ناکامیهای گذشته خواهد بود؟ و پرسش مهمتر اینکه تکلیف ایران در مقابل سعودی جدید چیست؟ پاسخ به پرسشهای مذکور مجالی فراتر میطلبد ولی بی شک روشهای جدید نه فقط قادر به جبران ناکامی های گذشته نیست که تمام داشته های آن کشور را در معرض فنا و نابودی قرار داده است و اقدامات کنونی مصداق از چاله به چاه پناه بردن است. ساختار نظامی ـ سیاسی آن کشور برای تهاجم مهیا نیست زیرا موقعیت متزلزل ژئوپولتیک آن کشور و آسیب پذیری مهلکش در وابستگی صد در صد به نفت آنها را در میدانهای تهاجم بسیار آسیب پذیر میکند. فقدان مشروعیت و همچنین وضعیت خاص مردم عربستان، آن کشور را در رویارویی با یک قدرت بزرگ ناتوان میکند. ظرفیت عربستان سعودی بیش از چند موشک نخواهد بود. عربستان به هیچ وجه قدرت هماوردی نظامی، سیاسی وامنیتی در مقابل ایران را نخواهد داشت و حتی در جنگ نابرابر یمن هم محکوم به شکست خواهد بود. اما با این همه ایران به هیچ وجه نبایست در میدان طراحی شده آن کشور بازی کند. لازم نیست ایران وقت و انرژی خود را صرف دفع تهاجمات رژیم غیر مشروع سعودی کند. بازی عربی-عجمی خطرناک است و مردم ایران هم میبایست هوشیار باشند. وقتی یمن به عنوان حیات خلوت سعودیها یکپارچه علیه سعودی فریاد میزند و آتش بمبارانها و ویرانی کشورشان موجب تسلیم آنان نشده این خود بزرگترین انتقام از جسارتها و تعرضات دولت سلفی و وهابی سعودی خواهد بود. تمرکز سیاست های ایران باید بر افشای خیانت های دولت سعودی به آرمان عرب و جهان اسلام باشد. همسایگان منطقه ای نباید قربانی سیاست های تهاجمی دولت کنونی سعودی شوند. تحکیم روابط و رفع سوءتفاهمات منطقه ای میتواند نقشه های سعودیها را برملا سازد. باید روشن شود که کمک های ایران در کشور های عربی همچون عراق، سوریه، لبنان، یمن و... به خواست توده مردم عرب آن کشورها بوده است و مشروعیت لازم را دارد. باید مشخص شود که دکترین سعودیها در خدمت رژیم صهیونیستی است و بایست مردم منطقه و دولتهای آنان متوجه عمق خیانت های آل سعود شوند. به هر روی دولت سعودی فاقد آیتم قدرت برای رویارویی با ایران قدرتمند است. انرژی کشور نباید صرف مهار کشوری شود که به صورت طبیعی در معرض اضمحلال است.
روزنامه دنیای اقتصاد در شروع مطلبی با تیتر «اثر دومینویی لغو تحریمها» نوشته: اعلام چهارچوب توافق هستهای ایران و گروه 1+5 خوشبینیهای بسیاری در هفته گذشته در میان تحلیلگران اقتصادی و سیاسی جهان بهوجود آورده است. اگر توافق هستهای با ایران قطعی شود، جهان شاهد یک تغییر در جغرافیای سیاسی و اقتصادی خواهد بود. تحلیلها نشان میدهد در صورت حصول توافق نهایی، دومینویی از پیامدها روی خواهد داد که بسیاری از اقتصادهای جهان را متاثر خواهد کرد. تاثیرات ژئوپولیتیک در منطقه خاورمیانه از غرب تا ونزوئلا و از شرق تا ژاپن و کره پیش خواهند رفت؛ بهطوریکه از یکسو شرکتهای سرمایهگذار نفتی و از سوی دیگر سرمایهگذاران سایر صنایع بر سر ایران با یکدیگر رقابت میکنند و این موجب افزایش عرضه نفت و کاهش قیمت آن خواهد شد که این کاهش قیمت رشد اقتصادی کشورهای صادرکننده را کاهش و رشد کشورهای واردکننده را افزایش خواهد داد. احتمالا دولت روسیه با کاهش شدید درآمدهای مالیاتی دریافتی از صنایع نفت و گاز مواجه میشود و کسری بودجه ونزوئلا به دلیل احتمال کاهش قیمت نفتتا ۴۰ دلار، شدیدتر از قبل میشود و چه بسا تورم ۶۰ درصدی این کشور افزایش یابد.
روزنامه شهروند که مانند روزهای اخیر بیشتر از دیگر روزنامهها به تنش بین ایران و عربستان پرداخته و از جمله بیانات رهبری را با تیتر «هشدار به سعودیها» بازتاب داده است، یادداشت روز خود با تیتر «زين اين اسب كي وارد شد؟» را به سخنان یک هفته پیش حسین شریعتمداری اختصاص داده و از جمله نوشته: پس از تفاهم لوزان، يكي از مخالفان آشتيناپذير اين تفاهم اعلام كرد كه «اسب زين شده را داديم و افسار پاره تحويل گرفتيم». وقتي کلمه اسب زين شده شنيده ميشود، فوري به ياد واردات زين اسب در سال ١٣٩١ ميافتيم. حتما دوستان فراموش نكردهاند كه سال ١٣٩١ از حيث وضعيت ارزي بسيار سخت بود، البته نه براي استفادهكنندگان از زين اسب و پورشه و لوازم آرايشي، بلكه براي كساني كه بيماراني روي تختهاي بيمارستان داشتند و چشم انتظار بودند تا همراهانشان كه با يك آژانس دربست داروخانههاي تهران را گز ميكنند و مثل حجاج هرولهكنان سعی ميان صفا و مروه را به جا میآوردند، دارو را به بیمار سرطانی برسانند. افراد همراه نيز صبح تا شب فاصله ميان داروخانهها را طي ميكردند تا بلكه از يك نسخه شيميدرماني شامل چندین قلم دارو، از هر داروخانه يك قلم آن را پيدا كنند و به بيمار برسانند تا از مرگ نجات پيدا كند و اگر كسي هم موفق ميشد، بايد داروهاي كرهاي، هندي و چيني را استفاده ميكرد كه كيفيت بسيار پايينتري نسبت به داروهاي اتريش، فرانسه، سوييس و آلمان دارند و معمولا براي بيماران مشكلات جانبی ايجاد ميكنند. البته در همان زمان براي خريد زين اسب، غذاي سگ و پورشه و لوازم آرايش محدوديتي نبود، چرا كه به قول خانم دستجردي، وزير بهداشت و درمان دولت عدالتمحور، ارز اختصاصی برای تهیه اين داروها و نيز تأمین تجهيزات پزشكي براي واردات زین اسب و غذای سگ و پورشه تخصيص داده ميشد.
غلامرضا اسداللهي رئيس گروه دوستي ايران ـ پاكستان نیز در یادداشتی با تیتر « تاثير ايران در پاكستان براي عدم همكاري با عربستان» در روزنامه قانون با اشاره به سفر وزیر خارجه به پاکستان نوشته: موضوع ديگري كه در اين سفر مطرح شد، همكاري پاكستان با عربستان عليه يمن بود. مجلس پاكستان و مردم اين كشور موافق حمله عربستان به يمن نبودند تا جايي كه نمايندگان پارلماني اين كشور طرحي در خصوص همكاري با عربستان در جنگ با يمن را رد كردند. در اين زمينه رئيس مجلس اين كشور با علي لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي گفتوگوي تلفني داشته و نظر ايران را در اين باره سوال كرده است. تصور ميكنم رد پيشنهاد همكاري پاكستان با عربستان متاثر از گفتوگو با علي لاريجاني و سفر محمد جواد ظريف بوده است. عربستان به دنبال اين است كه سياه لشکري براي اتحاد در زمينه حلمه به يمن تشكيل دهد و كشورهاي زيادي در اين لشكر كشي بيسابقه حضور دارند. پاكستان جزو كشورهايي بود كه در زمينه همكاري به سعوديها دو دل و مردد بود، اما با نظرخواهی و مشورت با ايران و فعاليت ديپلماتيك ما در منطقه، اين كشور از ادامه همكاري با عربستان سرباز زد. اين نشان ميدهد كه نفوذ ايران در منطقه در حال افزايش است و با سفر ظريف به پاكستان اين قدرت نمود بيشتری يافت.
احمد غلامی سردبیر روزنامه شرق که در اولین سرمقاله این روزنامه در سال جاری با تیتر «غنیسازی ـ اعتمادسازی» اکراه خود از رئیس دولت دانستن محمود احمدینژاد را علنی کرده بود، امروز نیز در سرمقاله این روزنامه که خود نام «یک یادداشت نابهنگام» را به آن داده است، جهش جامعه به سوی احمدینژاد در سال ۸۴ را از جمله جهشهای کور و با مقصدی نامعلوم دانسته و مدعی شده که بعدا مردم قصد جهش به سوی «آرمانهای انقلاب» را داشتند ولی «به هردلیلی نشد».
سردبیر شرق در ادامه نسبت به آینده جهشها در صحنه سیاست داخلی ابراز نگرانی کرده و نوشته: ترس از جهیدنهای نامعلوم به جاهای نامعلوم و گاه معلوم همه را بر آن میدارد تا دوره گذشته را نقدهای آگاهانه کنند و ریشههای ظهور پدیدهای به نام احمدینژاد را دوباره تبیین کنند. راه جهیدن را نمیشود مسدود کرد. نه در اینجا، نه در هیچ جامعهای امکان چنین کاری وجود ندارد. فقط میتوان با آگاهیبخشی به تاخیرش انداخت. آنچه که معلوم است، اصولگرایان میتوانند به چند جهت جهش داشته باشند، حتی جهشی روبهجلو: جهش به سمت لاریجانی، جهش به سمت قالیباف و چهبسا به جانب نیرویی ناشناخته. درباره دو گزینه آخر، تضاد عجیبی وجود دارد، زیرا هردو اینها اشخاصی از دولت کوچکتر یا از دولت بزرگترند. آنچه کار اصلاحطلبان را دشوار کرده، آیندهای نامعلوم است. بعید است در چنین شرایطی بتوانند به دورتر از روحانی جهش کنند. حتی گزینههایی که میشود همین امروز، همین حالا روی کاغذ آورد اندکاند. از معجزاتی که در آینده رخ خواهد داد حرف نمیزنیم. اگر قرار باشد نامهایی را امروز روی کاغذ بنویسیم که با شرایط همگنی داشته باشند، چهکسانی هستند؟ از امروز باید فکر کرد. سیاست یعنی طراحی رسیدن به قدرت و حفظ آن. مهمتر از همه چهکسی تضمین میدهد، شرایط آینده بهتر یا بدتر از حالا باشد.
روزنامه دولتی ایران که همانند روزنامه شرق، حمایت رهبر انقلاب از توافقی که عزت ملی را حفظ کند، را به عنوان تیتر اول خود انتخاب کرده است، در سرمقاله خود « 4 دستاورد داخلی مذاکره هستهای» را به صورت زیر برشمرده است؛
1- پایان غربت منافع ملی
2- شفافیت برای خارج و داخل
3- پایان دوگانگی و شنیدن صدای واحد
4- خارج شدن موضوع هستهای از رقابتهای شخصی و جناحی
امکان اعتمادسازی بین ایران و ایالات متحده در صورت موفقیت در رسیدن به توافق هستهای و اجرای آن بخش مهمی از مطالب روزنامه اعتماد را به خود اختصاص داده است. این روزنامه که نیمتای صفحه اول خود را به تصویر رهبر انقلاب و گزیده بیانات ایشان اختصاص داده، از جمله در یادداشتی با تیتر «مذاكرات هسته اي گام اساسي اعتمادساز» به قلم حسن بهشتیپور در این باره نوشته است: نكته مهم ديگري كه در صحبت هاي مقام معظم رهبري هويدا بود، آن است كه ايشان بار ديگر نسبت به امريكا ابراز بدبيني كردند. اين بدبيني نه به خاطر حرف آنها بلكه به دليل عملكرد آنهاست و به طور مثال به عملكرد امريكا در انتشار فكت شيت پس از توافق ژنو و بيانيه سوييس اشاره كردند كه اكثر مطالب آنها خارج از واقعيت است. همچنين از سويي گفتند كه مذاكرات فقط در خصوص مساله هسته اي است كه مي تواند آزمون خوبي براي سنجش صداقت امريكا در قبال تعهداتش باشد تا بر اين اساس، تصميمات لازم را براي اقدامات آتي در عرصه ديپلماسي اتخاذ كرد. من اعتقاد دارم كه اگر مذاكرات هسته اي ايران و گروه ١+٥ به توافق هسته اي ختم شود، يك گام اساسي در اعتمادسازي ميان طرفين صورت گرفته است و با امضاي توافقي عزتمندانه كه مورد حمايت مقام معظم رهبري نيز است، بخشي از اين ديوار فروكاسته خواهد شد.