جمهوری اسلامی مانند هفته گذشته، بیشتر مطالب اصلی خود را به تحولات منطقه اختصاص داده است. امکان بروز فاجعه انسانی در یمن و درخواست کمک از شورای امنیت و سازمانهای بینالمللی، تیتر اصلی این روزنامه است و در صفحه اول به خشم گسترده مراجع، مردم و مقامات عراقی از طرح کنگره آمریکا برای تجزیه عراق نیز اشاره شده است.
جمهوری اسلامی، سرمقاله خود را با تیتر «فرصتسازی برای خونریزی بیشتر» نوشته که در آن به مخالفت کشورهای غربی و عربی با تصویب سریع قطعنامه پیشنهادی روسیه در موضوع یمن در شورای امنیت پرداخته شده است.
رسالت هرچند در موضوع مذاکرات هستهای به سخنان عراقچی درباره اختلافات در نگارش متن توافق نهایی هستهای و نیز مواضع رئیس کمیسیون سیاست خارجی مجلس درباره مذاکرات پرداخته، مطالب اصلی خود را بر پاسخگویی به اظهارت اخیر رئیس جمهور در موضوع وظایف پلیس متمرکز کرده است. رسالت همراه با تصویری از رئیس مجلس خبرگان، تیتر اصلی خود را از زبان آیتالله یزدی، «قوه مجریه باید اسلام را اجرا کند» انتخاب کرده است.
حامد حاجی
حیدری هم در سرمقاله رسالت با تیتر «مفهوم تاريخي مواضع اخير رياست محترم جمهور»
از جمله نوشته: نه؛ اين «خط امام» نیست؛ این مطلب که نشان میدهد که این «خط امام» نیست، بلکه رویارویی با «خط امام» است، عیناً از مجلد نهم صحیفه امام، صفحات ۲۱۲ و ۲۱۳ برداشت شده است: «حجت الاسلام، سید احمد خمینی، در سال ۱۳۷۲، از حکمی سخن گفتهاند که بر طبق آن، امام، دستور تشکیل اداره «امر به معروف و نهی از منکر» را به شورای انقلاب ابلاغ فرمودهاند و به محض اینکه شایع شد که امام چنین حکمی صادر کردهاند، از طرف شورای انقلاب و دولت موقت آمدند و به هر وسیلهای که بود جلوی آن را گرفتند، به دو علت: الف. هنوز تشکیلاتی برای به اجرا در آوردن آن نیست. ب. هرج و مرج میشود و هر کس، هر فردی را به محکمه میبرد و یا روحانیون شهرها که وارد هم نیستند، دخالت میکنند. امام گر چه به هیچ وجه قبول نداشتند، ولی چون عدهای گفتند، قبول کردند. بعدها معلوم شد که اگر این حکم به اجرا گذاشته میشد با توجه به جوّ انقلابی میتوانستیم جلوی خیلی از کارهای خلاف را بگیریم. و به عقیده من دولت موقت از اینکه به محاکم کشیده شوند، هراس داشت». متن حکم مرجع تقلید و زعیم فقیه فقید این چنین در «صحیفه امام» مندرج است، و چقدر نشان میدهد که چقدر «مع الاسف» امام جا داشته است و قصه «خط امام» این روزها، قصه «الفاظی است که به کلی از محتوای خودش خالی شده».
«بسم اللَّه الرحمن الرحیم. شورای انقلاب اسلامی به موجب این مرقوم مأموریت دارد که ادارهای به اسم» امر به معروف و نهی از منکر «در مرکز تأسیس نماید؛ و شعبههای آن در تمام کشور گسترش پیدا کنند؛ و این اداره، مستقل و در کنار دولت انقلابی اسلامی است و ناظر به اعمال دولت و ادارات دولتی و تمام اقشار ملت است و دولت انقلاب اسلامی مأمور است که اوامر صادره از این اداره را اجرا نماید و این اداره مأمور است که در سراسر کشور از منکرات به هر صورت که باشد جلوگیری نماید و حدود شرعیه را تحت نظر حاکم شرعی یا منصوب از قِبَل او، اجرا نماید و احدی از اعضای دولت و قوای انتظامی حق مزاحمت با متصدیان این اداره ندارند. و در اجرای حکم و حدود الهی احدی مستثنی نیست، حتی اگر خدای نخواسته رهبر انقلاب یا رئیس دولت مرتکب چیزی شد که موجب حد شرعی است باید در مورد او اجرا شود».
روزنامه خراسان، از زاویه متفاوتی به موضوع هستهای پرداخته و با تطبیق بیست ساعت توضیحات تیم هستهای و اطلاعیه وزارت خارجه، متنی با تیتر «فکت شیت شفاهی و کتبی ایران» منتشر کرده است.
سرمقاله خراسان را هم علی ماروسی رئیس شورای علمی مشورتی مرکز حقوقی و داوری لاهه با عنوان «پیچیدگی مدیریت موضوعات پس از رفع تحریم» نوشته که در پایان آن امده: نتیجه اینکه، اکنون که با حمایت و همدلی ملی کشور قدم در راه حل موانع تجارت بین المللی برداشتهاند، لذا بر دست اندرکاران مسائل اقتصادی کشور فرض است که با برنامه ریزیهای علمی و کارشناسی و برگزاری نشستهای تخصصی در زمینه موضوعات حقوقی، بازرگانی و سرمایه گذاری با نگاهی به گذشته به منظور تدوین برنامههای راهبردی آینده، بسترهای لازم را در محورهای حقوقی و اقتصادی خصوصا تدوین برنامههایی برای عملیاتی کردن تعهدات آینده کشور و استفاده از این فرصت را فراهم آورند. در حقیقت باید توجه داشت که عدم برنامه ریزی برای بعد از رفع تحریمها آثار بسیار مخربی در روند توسعه اقتصادی و همچنین نشاط اجتماعی ایجاد خواهد کرد.
مهمترین مطلب روزنامه دنیای اقتصاد با تیتر «خطر معلولستیزی در اقتصاد» نوشته شده که در مقدمه آن آمده است: بانک مرکزی پس از تصمیم هفته گذشته شورای پول و اعتبار مبنی بر کاهش نرخ سود بانکی، در یک بیانیه ضمن به تصویر کشیدن 9 چالش کنونی بانکی، کاهش نرخ سود بدون در نظر گرفتن مشکلات مزبور را توجه به معلول بهجای عوامل ایجادکننده دانست. در این بیانیه بانک مرکزی از «تمرکز تامين مالي اقتصاد بر بانکها»، «رکود بازار املاک و مستغلات »، «عدم ايفاي به موقع مطالبات پيمانکاران توسط دولت»، «فعاليت موسسات اعتباري غيرمجاز »، «پايين بودن حجم سرمايه بانکها»، «بدهي انباشته دولت و شرکتهاي دولتي به بانکها»، «رسوب اوراق مشارکت شرکتهاي دولتي در ترازنامه بانکها »، «حجم قابل ملاحظه مطالبات غيرجاري» و «ساختار ضعيف حاکميت شرکتي در بانکها» بهعنوان مشکلات حال حاضر در شبکه بانکی نام برد. این نهاد تاکید کرد که اعمال کاهش نرخ سود بدون توجه به این مشکلات به دلیل تشدید شرایط عدم تعادل بازار پول، در عمل راه حل پایدار نخواهد بود.
سرمقاله دنیای اقتصاد را هم محمدمهدی مجاهدی با تیتر «با عربستان چه «باید» کرد؟» نوشته است. ضمن این که سخنان طلال بن عبدالعزیز شاهزاده خارجنشین سعودی «استارت نبرد در خاندان آل سعود» فرض شده است.
علاوه بر گفتوگو با یک نماینده سابق مجلس علیه احمدینژاد، احمد غلامی سردبیر شرق، پس از یک هفته سکوت باز هم اولین سرمقاله این هفته روزنامه شرق را با تیتر «زمینه و زمانه تندروها» به احمدینژاد اختصاص داده و نوشته: بعد از سال ٨٤، اصلاحطلبان بیدولت شدند و اصولگرایان کماعتبار. اگر بخواهیم نگاهی تاریخی به تندروهای ایران بکنیم و برایشان تاریخ بسازیم، تبار آنها شاید به «فدائیاناسلام» بازگردد. البته با این ملاحظه که در بین تندروهای ایران معاصر کسی به صداقت و اخلاص نوابصفوی وجود ندارد. اگر هم هستند، آنقدر نادرند که در طیفهای مدعی اصولگرایی تأثیر چشمگیری ندارند.
برای شناخت و تبیین اصولگرایی چارهای جز رجوع به تاریخ و تبارشناسی آنها نداریم. شهید نوابصفوی در مانیفست فدائیان اسلام؛ «کتاب راهنمای حقایق» به نکاتی میپردازد که اینک بخش عمدهای از آن باورها در جامعه رایج و جاری است. با اینکه اصولگرایان تبار و مانیفستی روشن دارند اما در اندیشههایی که به ارث بردند، نه تحولی ایجاد کردند و نه چندان درصدد احیای آن برآمدند تا جریانساز باشند و عملا به سمتی رفتهاند که کاملا از روحیه رهبری فدائیان دور است: محافظهکاری و مصلحتاندیشی صرف. اگر زمانی هم لب به سخن گشودهاند آنقدر دیر و بیاثر بوده که کاری از پیش نبرده است.
نویسنده پس از مرور رفتار اصولگرایان با احمدینژاد در پایان نوشته: اگر احمدینژاد یخش میگرفت و دستش خوانده نمیشد، الان اصولگرایان و اصلاحطلبان کنار گود پشتدست میزدند. نکتهای نیز برای تعمق وجود دارد. اگر رئیس دولت اصلاحات پس از بازگشت از سازمانملل حرف از هاله نور میزد، اصولگرایان با او چه میکردند و پرسش دوم اینکه اصولگرایان اینک با احمدینژاد چه خواهند کرد؟
مطالبی درباره مذاکرات هستهای و اهمیت کانال گفت و گوی با غرب، روایت علی مطهری از پدرش، سخنان آیتالله یزدی در باره جایگاه ولی فقیه و گفت و گویی با نماینده کلیمیان در مجلس دیگر مطالب مهم شرق هستند.
روزنامه قانون که این روزها پیشروتر از سایر روزنامههای اصلاحطلب است، تیتر اصلی خود یعنی «راهپیمایی هشت هزار نفری پس از هشت سال» را به روز کارگر اختصاص داده و همصدا با روزنامه دنیای اقتصاد، کاهش نرخ سود بانکی را ضربه به اقتصاد کشور دانسته است.
قانون در شروع مطلبی با تیتر «مراقب ظریف باشیم!» که در آن از ضرورت حمایت از وزیر خارجه سخن گفته، نوشته: محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه محبوبی است؛ وزیر امور خارجه ای که برای ورودش به کشور مراسم استقبال برگزار میشود و بیانیه هسته ای که وی باعث آن بوده است، میتواند دو روز کشور را در موجی از خشنودی و کامیابی فرو برد. او اصول دیپلماسی را خوب بلد است و در کمتر از ۲ سال از به دست گرفتن پرونده هسته ای ایران موفق شده است كشور را هر روز بیشتر از قبل از خطرجنگی ناخواسته و تحریمهای بیشتر دور کند. ظریف نه تنها تمام تلاشش برای بازگشت پرونده هسته ای ایران از کمیسیون امنیت سازمان ملل را انجام داده که تلاشهای وی برای اینکه ایران از فصل هفتم سازمان ملل خارج و تفاهم هسته ای حتما در محل سازمان ملل امضا شود، نشان از هوش بالای این دیپلمات ایرانی دارد. اما سه روز گذشته ظریف درگیر حاشیههایی شده است که عرصه فضای مجازی را به محلی برای تاخت و تاز مخالفان و موافقان وی تبدیل کرده است. ظریف که همواره از دو سمت، افراطیون آمریکایی و تندروهای ایرانی زیر فشار مداوم بوده است، حال جامعه مدنی فعالی را که همواره در کنار خود میدید نیز دارای گسست و دو دستگی میبیند.
در روزنامه جوان، مسائل عربستان در کانون توجه است. این روزنامه تصویر اول خود را به مراسم اعتکاف اختصاص داده و تیتر اول آن «طغیان شاهزادگان علیه پادشاه» است. در پایان این مطلب آمده: پيچيدگي اوضاع يمن و نپيوستن متحدان رياض به ائتلاف عربي بر وخامت شرايط داخلي عربستان افزوده و تغيير و تحولات پي در پي در داخل رژيم آلسعود نشان دهنده خارج شدن كنترل اوضاع از دست اين خاندان است. برخي ناظران معتقدند اختلاف درون خاندان آلسعود به احتمال زياد به مناقشه داخلي قدرتمندي مبدل ميشود و بعيد به نظر ميرسد شاهزاده سلمان و فرزندش با هم در قدرت بمانند بلكه يكي ديگري را سرنگون خواهد كرد و ديگر اعضاي اين خاندان هم به طرق مختلف زور بازوي خود را عليه يكديگر نشان خواهند داد. از سوي ديگر، با توجه به شرايط ناپايدار در رژيم آلسعود و هزينههاي هنگفت جنگ يمن، به نظر ميرسد مردم عربستان در درازمدت عليه سياستهاي آلسعود قيام خواهند كرد و اين رژيم با يك بحران هويتي در داخل و در منطقه روبهرو خواهد شد.
کیهان با توجه به مواضع اخیر رئیسجمهور مدعی «توهین دولت به شعور مردم» شده و تیتر اول خود را «فکت شیت ایرانی منتشر میشود، نمیشود، شده است!» انتخاب کرده است.
سرمقاله کیهان را هم سعدالله زارعی با تیتر «عربستان درگیر بحران بقا» نوشته که در پایان آن آمده است: یکی از نگرانیهای آمریکا و عربستان از پیامدهای شکست در جنگ یمن این بود که دودستگی موجود در این کشور را دامن بزند. رژیم آلسعود سالهاست که بر سر متعهد ماندن به وصیت سیاسی عبدالعزیز و یا پذیرش سطحی از تحولات دچار کشمکش میباشد. برکناری مقرن و سعودالفیصل تا حدی راه را برای بعضی از تغییرات هموار کرد اما این تغییرات دارای ماهیتی آمریکایی است. عزیمت یک هیئت بلندپایه ۷۰ نفره آمریکایی به عربستان در زمان آغاز به کار سلمان و در روزهایی که تغییرات سیاسی عربستان کلید خورده شد، نشان میدهد که در پشت این تغییرات یک طرح آمریکایی قرار دارد. رفتار نظامی آمریکا در خلیج عدن قبل از زمانی که سلمان تغییرات سیاسی رژیم آلسعود را کلید زد تاکیدی بر هماهنگی میان آمریکا و آلسعود در تغییرات جدید است اما در عین حال میتوان گفت تمهیدات نظامی نتوانسته است دولت آمریکا را درخصوص عبور آلسعود از «بحران بقا» به اطمینان برساند.
وطن
امروز با فاصله گرفتن از مذاکرات هستهای، دو زمینه دیگر انتقاد و مخالفت خود با
دولت را پیگیری کرده است. محسن جندقی در بخشی از سرمقاله این روزنامه با تیتر «معیارهای حذف یارانه
را اعلام کنید» نوشته: مهمترین مسألهای که ذهن مردم را مشغول کرده و مطالبه بحقی است اینکه دولت باید معیارهای حذف افراد از یارانه نقدی را اعلام کند. عدم اعلام معیارهای حذف موجب میشود هر ۷۲ میلیون نفری که یارانه نقدی دریافت میکنند خود را در آستانه حذف ببینند! این وظیفه مسؤولان است که به مردم بگویند براساس چه معیاری قصد دارند افراد را از لیست یارانهبگیران حذف کنند. از ماهها پیش مسؤولان اظهارات عجیب و غریبی درباره حذف پردرآمدها مطرح کردند؛ افرادی که به خارج سفر کردهاند یا کسانی که ملکی به ارزش چند صد میلیون تومان دارند، پزشکان یا دانشجویان پزشکی و اعضای هیاتمدیره شرکتهای خصوصی شناسایی شدهاند تا درباره حذف آنها تصمیمگیری شود. اینها اطلاعات پراکندهای است که مسؤولان به صورت قطرهچکانی منتشر کردهاند اما پازل نهایی یارانه نقدی را کامل نمیکند، چراکه مسؤولان قصد ندارند معیارهای حذف را اعلام کنند.
وطن امروز در مطلب اصلی امروز خود با تیتر « بانوی شکار ویژه!» سراغ معاون محیط زیست رئیسجمهور رفته و در پایان نوشته: وقت آن رسیده دغدغههای سازمان محیطزیست از شکل پوپولیستی فعلی که تنها در شکل فانتزی حمایت از سگهای ولگرد و مبارزه با کشاورزی به بهانه کمآبی یا صیانت از باندهای مافیایی واردات بنزین و اختلال پارازیتی بیبیسی ظاهر میشود، تغییر کرده و در حوزههای حقیقی همچون شکار، آلودگی هوا، زمینخواری، آلودهسازی محیطزیست با فاضلاب کارخانهها و کودهای شیمیایی، بذرهای تراریخته وارداتی و ریزگردها فعال شود. دوره مانورهای رسانهای سیاسی با یونیفورم سبز جهان سومی با هدف کسب جوایز جهانی و مصاحبه با رسانههای خارجی تحت عنوان «بانوی هوادار زمین» سپری شد.
راستی بانو! رنگ لباس حامیان تگزاسی شکار نیز سبز است!
در روزنامه دولتی ایران، مطلب مهم گفت و گویی با کاظم پالیزدار دبیر ستاد هماهنگی مبارزه با مفاسد اقتصادی با تیتر «کارنامه دولت در خشکاندن سرچشمههای فساد» است که در آن به پروندههای متعددی اشاره شده است.
ایران در صفحه اول خود علاوه بر اشاره به مخالفت دو شاهزاده سعودی با تغییرات اخیر در فهرست مقامات ارشد این کشور، سرمقاله خود با عنوان « با عربستان چه باید کرد؟» به قلم حسین واله سفیر سابق ایران در الجزایر را هم به مسائل عربستان اختصاص داده است.
ابتکار و آرمان از دیگر روزنامههایی هستند که مشکلات این روزهای وزیر خارجه را مورد توجه قرار دادهاند. ابتکار این موضوع را در مطلبی با تیتر «ابهام زدایی وزیر امورخارجه درباره مذاکرات در شبکههای اجتماعی» مورد توجه قرار داده است. سرمقاله ابتکار را غلامرضا کمالیپناه با عنوان «معلم، کرامت، اقتصاد و ایران» نوشته است.
ابتکار در شروع مطلبی با تیتر «احمدینژاد تکرار کرد»، به سخنرانی رئیسجمهور پیشین در بابل پرداخته و از جمله نوشته: محمود احمدی نژاد، با عنوان حقوقی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، در حالی در میان عده ای از مردم بابل سخنرانی کرد که بسیاری از کارشناسان سیاسی، این سخنرانی را ورود رسمی او به میدان کارزار انتخابات مجلس قلمداد میکنند. میل به کانون توجه بودن این روزهای احمدینژاد، سخنرانیهای گاه و بیگاه وی و سفرهای استانی که این روزها اخبار آن از گوشه و کنار به گوش میرسد، دقیقا همان چیزی است که راهکارهای اصولگرایان برای نسوزاندن کارت احمدینژاد را با مشکل مواجه کرده و در این میان هر چه اصولگرایان برای عمل به این راهکار که «ما معمولا با احزاب، گروهها و جمعیتها صحبت میکنیم نه شخصیتها به صورت مجزا» تلاش میکنند و ابراز میدارند که «آقای احمدینژاد هم یک شخص است و همانطور که گفته شد ما جریانهای سیاسی برایمان اهمیت دارد»، همعرض آن احمدینژاد با تلاش برای کانون توجه بودن، این رشتههای اصولگرایی را پنبه میکند.به هر حال رییس جمهور سابق که این روزها به عنوان نقطه اختلاف جناح اصولگرا در رقابتهای انتخاباتی شناخته میشود و طیف بندی اصولگرایان در واقع بر مبنای قضاوت درباره او خط کشی میشود، گویا در صدد است تا با قدرت هرچه در توان دارد، وارد میدان رقابت انتخاباتی مجلس شود. اما ورود احمدی نژاد به فضای سیاسی با سخنرانی در بابل را میتوان از چند منظر نشانه شناسی کرد.شاید به همین دلیل باشد که احمدی نژاد ترجیح داد تا بدون هیچ همراه شناخته شده ای، در محل سخنرانی اش حاضر شود و به این ترتیب خود را از احزاب اصولگرا مبرا جلوه بدهد و تأکید کند احمدی نژاد ۹۴ متکی به خودش است و تنها از یاران نزدیکش در فعالیتهای سیاسی حساب میبرد.
یادداشت احمد شیرزاد با تیتر «القای بازگشت بیبازگشت» تنها مطلب آرمان درباره احمدینژاد نیست. این روزنامه گزارش میزگردی با حضور عبدالرضا داوری و امیر محبیان با تیتر «دوگانه احمدینژادیها» نیز دارد که در آن داوری علاوه بر طرح اتهاماتی درباره هاشمی رفسنجانی، گفته است: باید عرض کنم که آقای احمدینژاد هیچ انگیزه شخصی برای بازگشت به قدرت ندارد، چرا که 8 سال با بالاترین حد نصاب رای، رئیسجمهور منتخب مردم بوده است و لذا دوباره رئیسجمهورشدن، برای آقای احمدینژاد فضیلتی محسوب نمیشود و اگر دوباره رئیسجمهور شوند، به لحاظ شخصی چه چیز جدیدی جز گرفتاری در کوچه پس کوچههای تنگ و باریک و بعضا بنبست مدیریت اجرایی کشور بهدست میآورند؟! به نظرم آقای احمدینژاد این روزها بیشتر در حال جمعبندی و بازخوانی تجربه پیادهسازی انقلاب اسلامی ایران هستند. با توجه به شناختی که از آقای احمدینژاد دارم دغدغه ایشان اصل انقلاب اسلامی است آن هم نه در سطح مرزهای ایران بلکه به پیگیری و پیادهسازی انقلاب اسلامی در افق جهانی میاندیشند.
آرمان همچنین در شروع مطلبی با تیتر «مصائب آقای دیپلمات» نوشته: آقای دیپلمات بازهم در کانون توجهات است. مردی که از همه ابزارهای ممکن برای پیشبرد دیپلماسی بهره میگیرد و از همان ابتدای آغاز به کارش نشان داد که روی دیپلماسی عمومی و ابزارهای رسانهای معطوف به آن و بهرهگیری از تکنولوژیهای نوین ارتباطی و شبکههای اجتماعی حساب ویژهای باز کرده است. از پستهای فیسبوکی تا پیام تصویری و بالاخره مصاحبههای چالشی با رسانههای غربی، ظریف در دو جبهه داخلی و خارجی لحظهای و لمحهای آرام نمینشیند و خود به قلب ماجرا میرود تا توازنی مثبت را ایجاد و در راستای پیشبرد اهداف دستگاه دیپلماسی در چالش سخت، مذاکرات هستهای دست بالا را مهیا کند. بدیهی است مبارزهطلبی و تکاپوی تمامعیار به موازات فایدههای بسیارش گاه چالشهایی را نیز به همراه داشته و حواشیای را رقم بزند که البته این اصطکاکها نیز با مدیریت هوشمندانه ظریف در مسیر هدف کلی قرار گرفته و قطعهای از پازل دیپلماسی ظریف برای مدیریت افکار عمومی میشود.
و در پایان اینکه روزنامه اعتماد چهار صفحه را به گرامیداشت شهید مطهری اختصاص داده که گفت و گویی با مجتبی مطهری با تیتر «اگر پدرم زنده بود .. » از جمله مطالب آن است.
اعتماد علاوه بر گزارشی از روند مذاکرات هستهای، موضوع نیاز کابینه به تغییرات احتمالی را از زبان فعالان سیاسی مورد بحث قرار داده است. در حالی که صادق زیباکلام گفته نیازی به تغییر در کابینه نمیبیند، علی قنبری با اشاره به این که «نیازمند به روز کردن کابینه هستیم» به اعتماد گفته: حسن روحاني خيلي ظريف به سوالي در مورد نياز دولت به ترميم كابينه پاسخ گفته است. معتقدم كه براي حاكم شدن شرايط عاليتر نيازمند يك كابينه روزآمد هستيم و حتي اگر براي اصلاح امور اقتصادي نيازمند جايگزيني افرادي در كابينه باشيم، بايد اين حق را براي رئيس جمهور طبيعي بدانيم.