در ابتدای هفته و پیش از گرم شدن تنور سیاست، روزنامهها بیش از هر چیز، تحت تأثیر به خیابان آمدن مخالفان مذاکرات هستهای هستند. وضعیت اقتصاد در روزهای پس از برداشته شدن احتمالی تحریمها، سفر سید حسن خمینی به گرگان، بدهی کلان خودروسازان و تحولات منطقه، دیگر مطالب مهم روزنامهها در روز جوان هستند.
در ادامه روایت تابناک از مهمترین مطالب و رویکردهای روزنامههای شنبه نهم خرداد را میخوانید.
شهروند روزنامه سازمان هلال احمر، تیتر اصلی خود را به سخنان علوی وزیر اطلاعات در باره «انهدام شبکههای وابسته به داعش در ایران» اختصاص داده است. شهروند در ذیل طرحی در انتقاد از رفتار میلیاردرهای خواهان دریافت یارانه در شروع مطلبی با تیتر «اعتراض میلیاردرهای مفلس» نوشته است: «با صرفنظر کردن از دریافت یارانه، آینده فرزندانمان را تضمین کنیم» این شعاری است که به محض ورود به سایت اعتراض به قطع یارانه نقدی با آن مواجه میشوی. اما به نظر میرسد که کمتر کسی این شعار را جدی میگیرد و به آن اعتقاد دارد. چراکه حتی کسانی که درآمدهای میلیاردی هم دارند به دریافت ماهانه 45هزار و 500 تومان دل بستهاند و آن را حق مسلم خود میدانند. همین چندی پیش بود که علی ربیعی وزیرتعاون، کار و رفاهاجتماعی اعلام کرد که فردی با یک خودروی 170میلیون تومانی برای اعتراض به قطع یارانه نقدی خود مراجعه کرده بود. حالا معاون سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور گفته است که یکسوم میلیاردرهای تهران که یارانه آنها قطع شده با مراجعه به سازمان هدفمندی یارانهها خواستار دریافت مجدد یارانه شدند. به گفته علیرضا صالح، دولت تنها یارانه تعداد۵۰هزار نفر از تهرانیهایی را که درآمد بالا و میلیاردی داشتند قطع کرد.
شهروند در کنار گفت و گویی با محمدعلی همایون کاتوزیان با عنوان « ما دچار خودسری فردی و جمعی بودهایم» در نقد فرهنگ عمومی ایران و ایرانیان، یادداشتی هم به قلم عباس عبدی با تیتر «کدام جوان؟» دارد که در ابتدای آن میخوانیم: امروز (9 /3/ 1393) روز جوان ناميده شده است، ولي گويي كه همچون همه نامگذاريهاي ديگر، براي اين موضوع نيز به برگزاري برنامهاي و به احتمال ايراد يك یا چند سخنراني و اينكه فلان مسأله جوانان مهم است كفايت خواهيم كرد و از همه جالبتر اینکه با شكل دادن يك سازمان يا وزارتخانه براي جوانان، مشكل آنان را به يك مسأله اداري و سازماني تقليل دادهايم و میخواهیم آن را از طریق اداری حل کنیم. ولي بياييد از منظر ديگري به موضوع نگاه كنيم. يك پيشنهاد بسيار ساده و در عين حال موثر تقديم ميكنيم. اجتماعي شدن هر جواني تحت تأثير نظام آموزشي، نظام رسانهاي، دوستان، نهاد دين و نيز خانواده است. اگر بخواهيم ببينيم كه آينده جامعه به كدام سو ميرود، بايد ببينيم، جوانان ما چگونه اجتماعي ميشوند و كدام ارزشها، نگرشها و رفتارها را پذيرفته و دروني ميكنند؟ پيشنهاد مشخص اين است كه يك مطالعه پيمايشي از فرزندان 15 تا 29ساله افراد انقلابي يا اصولگراي ناب صورت گيرد. فرزندان انقلابيون و اصولگرايان ناب از هر نظر تحت شديدترين عوامل اجتماعيكننده مطابق با معیارهای رسمی هستند. از نظر دين، از نظر رسانه، از نظر نظام آموزشي و نهاد دين و مهمتر از همه خانواده درحال اجتماعی شده رسمی هستند. اگر فرزندان مذكور از حيث ارزشهاي موردنظر نسبت به پدران و مادران خود يك گام مذهبيتر، اصولگراتر و انقلابيتر بودند يا حداقل در همان حد بودند، ميتوانند اميدوار باشند كه آينده اميدبخشي در انتظارشان و ارزشهاي موردنظرشان است. ولي اگر چنين نبود، در اين صورت آيا عاقلانه نيست كه گمان كنند، وقتي كه با همه ابزارهاي اجتماعي كردن حتي نتوانستهاند، فرزندان خود را در مسير ارزشهاي موردنظر نگه دارند، چگونه انتظار ميتوان داشت كه فرزندان ساير مردم به اين مسير رهنمون شوند؟
ابتکار از جمله روزنامههای هوادار دولت است که چندین مطلب را به مذاکرات هستهای اختصاص داده است. علاوه بر یادداشت سعید پایبند با تیتر «مسئولیت سنگین دکتر ظریف»، محمد حیدری هم در یادداشتی با تیتر «جنگ روانی به سبک اصولگرایی» هشت گام زیر را به عنوان روند جنگ روانی با تیم مذاکرهکننده هستهای برشمرده است:
گام اول: بی آبرو کردن تیم مذاکره کننده هسته ای. استفاده از ادبیات سخیفی همچون سازشکار، فریب خورده، غرب زده و ترسو در این راستا می باشد. البته می بایست به تازگی واژگانی همانند قدرت طلب، دنیا پرست و خائن به آنها اضافه کرد.
گام دوم: بزرگ و با اهمیت جلوه دادن امتیازات داده شده در مقابل کوچک و بی اهمیت بودن امتیازات اخذ شده.
گام سوم: لوث کردن اصل مذاکره. مکررا اعلام می شود دولت در بیش از دوسال گذشته نتوانسته است به هیچ وعده ای جامعه عمل بپوشاند در واقع نه چرخ هسته ای می چرخد و نه چرخ صنعت.
گام چهارم: بی اعتبار بودن هرگونه توافق بین المللی به دلیل عدم پایبندی آمریکا به تهدات قبلی خود با ایران
گام پنجم: ساخت و پخش مستندهای پرشمار و پر تکرار در رسانه "ملی” برای تشکیک در افکار عمومی
گام ششم: ایجاد شک و تردید در اذهان عمومی با القای مغایرت داشتن سخنان رئیس دستگاه سیاست خارجی با طرف غربی در بیانیه لوزان.
گام هفتم: وادار کردن مذاکره کنندگان به ترک از میز مذاکره با مطرح کردن طرح سه فوریتی در مجلس به بهانه تهدیدهای لفظی طرف مقابل که بعد از شکست این طرح عنوان شد این خواست و دستور رهبری است.
گام هشتم: برپایی تجمعات غیر قانونی و قانونی در شهرهای بزرگ همانند تهران و مشهد برای تحت فشار قرار دادن دستگاه سیاست خارجی
سرمقاله ابتکار را نیز محمدعلی وکیلی با تیتر «تحلیلی بر یک بازگشت» و در استقبال از بازگشت محسن رضایی به سپاه نوشته است.
جوان هم بیشتر صفحه نخست خود را به مذاکرات هستهای اختصاص داده است. تیتر اول جوان «گزارهبرگ ملت ایران با امضای 17 هزار حقوقدان» است و با درج تصویری بزرگ همراه با عنوان «مردم: اجازه توافق بد نمیدهیم» به تجمعات روزهای اخیر مخالفان مذاکرات در تهران و قم اشاره شده است.
جوان مطلبی هم با تیتر «محرمانههای کاسبان پس از تحریم» دارد که در شروع آن آمده: از زمان جيغ فرانسويها در مذاكرات چند ماهي نگذشته بود كه هم مشكل فرانسويها براي ادامه طنازانه و انحصاري فعاليت در صنعت خودرو حل شده و هم رفت و آمدهاي بيسروصداي هيئتهاي تجاري امريكايي در قالبهاي مختلف رونق گرفته است اما خبرهاي ويژه حكايت از پس دادن اين بازديدها در سوئيس دارد كه معلوم نيست اين نشستهاي اقتصادي چرا، چگونه و با چه كيفيتي برگزار ميشود و حجم و اندازه امتيازهايي كه به طرفهاي امريكايي در فضاي كدر و مبهم و چراغ خاموش داده ميشود چه ميزان است و با منافع ملي همخواني دارد يا نه؟! بر اساس اطلاعات درز يافته تاكنون بعد از نشست لوزان سه ديدار با هيئتهاي امريكايي تدارك ديده شده كه دو نشست آن در داخل كشور و يك نشست آن در سوئيس بوده است. بنابراين گزارش اگر چه اصل بر اعتماد به دولتمردان كشور است اما در هر سه ديدار، مسئولان حاضر به شفافسازي نشدند و اخبار از منابع ديگري انتشار يافته است.
یادداشت اصلی جوان را نیز سردار جوانی با عنوان «همدلی و همزبانی در مکتب امام خمینی (ره)» نوشته است.
تیتر اول اعتماد «انهدام هسته هاي داعش در ايران» است و با درج تصویری در صفحه نخست این روزنامه، از «استقبال كم نظير گلستاني ها از يادگار امام» خبر داده شده است. اعتماد در گزارشی با تیتر «صف آرايي خياباني دلواپسان هسته اي» به تجمعات روزهای اخیر پرداخته است.
در حوزه سیاست، اعتماد گفت و گویی با مصباحی مقدم با تیتر «احمدي نژاد شانس آورد كه بركنار نشد» دارد، جعفر شجونی به این روزنامه گفته که «نمي دانم چرا مردم به روحاني راي دادند» و صادق زیباکلام یادداشتی با عنوان «انرژي هسته اي در خدمت منافع ملي» نوشته است.
در حوزه اقتصاد هم اعتماد در شروع مطلبی با تیتر «تلاش تازه براي جذب دلارهاي ايرانيان خارج نشين» نوشته: برخي برآوردها سرمايه ايرانيان مقيم خارج را بين هزار تا سه هزار ميليار دلار تخمين مي زنند.
شاهین یاسمی نیز در ابتدای مطلبی با تیتر « ٢٤ هزار ميليارد تومان زير پاي پولداران ايراني» نوشته: از ابتداي سال ١٣٨٨ تاكنون هرچند هفت ميليارد و ٢٤٥ ميليون دلار خودرو راهي ايران شده است اما بررسي ها نشان مي دهد از اين تعداد خودرو بيش از دو ميليارد و ٥٩٣ ميليون دلارخودروي لوكس نظير مازراتي، پورشه، بنز، بي ام و و لكسوس وارد ايران شده است. با احتساب دلار سه هزار و ٣٠٠ توماني امروز هزينه واردات خودرو در مدت مذكور ٢٤ هزار ميليارد تومان بوده است كه ٨ هزار و ٢٥٠ ميليارد تومان آن به واردات خودرو هاي لوكس اختصاص يافته است. براساس آمارهاي موجود در شش سال گذشته حدود ٣٥٠ هزار خودرو به كشور وارد شد كه در حدود ٩٦ هزار دستگاه لوكس و بالاي ٢٥٠٠ سي سي بوده است. بر اين اساس متوسط ارزش خودرو هاي لوكس (بالاي ٢٥٠٠ سي سي)٨٦ ميليون تومان بوده است .اين در حالي است كه متوسط ارزش كل خودرو هاي وارد شده در اين مدت ٦٨ ميليون و ٥٧١ هزار تومان بوده است.بر اساس اين گزارش هزينه واردات خودرو هاي لوكس(بالاي ٢٥٠٠ سي سي)در اين مدت يك سوم هزينه كل خودرو هاي وارد شده به ايران است. هرچند از سال ٩١ مقرر شد واردات خودروهاي لوكس با حجم بالاي ٢٥٠٠ سي سي ممنوع شود و واردات خودروهاي خارجي با حجم زير ٢٥٠٠ سي سي با ارز آزاد انجام پذيرد اما با اين وجود واردات اين خودروها هرگز به صفر نرسيد.
روزنامه دولتی ایران از الگوی هفتههای اخیر خود پیروی کرده است. سخنان برخی مسئولان دولتی و نزدیکان دولت یعنی وزیر اطلاعات و سیدحسن خمینی در صفحه اول آورده شده است. «تجلیل از خالق نغمههای ماندگار» که به تجلیل از فرهاد فخرالدینی اختصاص دارد، تصویر صفحه اول انتخاب و در سرمقاله و یادداشتی از دولت دفاع شده و برنامههای دولت برای یک مشکل تشریح شده است.
دکتر داود رضا عرب، سرمقاله ایران را با عنوان «چاره اندیشی برای خطری قریب الوقوع» درباره معضی خشکسالی نوشته است. آفرین چیتساز اول نیز در یادداشتی با تیتر « مذاکرات هسته ای و مسئولیت مشترک مجلس و دولت» از جمله نوشته: در بحث خطیر هستهای، رهبری از این منظر به نقد رفتار برخی از نمایندگان پرداختند که باید بدبینی و سوء ظن سیاسی در نگاه به مأموریت تیم مذاکره کننده را کنار بگذارند «تعامل با سوءظن و بنا را بر سازش، خیانت و سوءاستفاده طرف مقابل گذاشتن، بهوجود نخواهد آمد ضمن آنکه حسن ظن به معنای خوش باوری و فریب خوردن نیز نیست.» نکته حائز اهمیت این است که این هشدار رهبری در شرایطی مطرح شد که برخی از محافل سیاسی فعالیت تخریبی خود را برای متوقف کردن روند دیپلماسی هستهای آغاز کرده بودند و در واقع حاصل تلاش همین گروه تخریبی بود که رفتار برخی از نمایندگان را تحت تأثیر قرار داد. اکنون در فردای اظهارات مهم رهبری، افکار عمومی ایران در یک سو نگاهی به صحنه مذاکرات حساس در وین و ژنو و تلاش تیم مذاکره کننده دارد که برای رسیدن به توافقی منطبق با منافع ملی تلاش میکنند در سوی دیگر رفتار نمایندگان و گروهها و جریانهای سیاسی را زیر ذره بین دارد که چهاندازه وفادار و پایبند بهنظرات رهبری و منافع و مصالح کشور حرکت میکنند.
اگر در روزنامههای دیگر مسأله هستهای، مسأله اصلی است، وطن امروز، کلمه بازرسی را به محور مطالب امروز خود بدل کرده است. سید عابدین نورالدینی در پایان سرمقاله این روزنامه مخالف مذاکرات هستهای با تیتر «بازرسی برای جنگ!» نوشته: دلیل اصرار طرف مقابل بر بازرسی نظامی از ایران چیست؟ وقتی اورانیوم غنی شدهای در کشور ذخیره نمیشود و همه فرآیند غنیسازی تحت نظارت آژانس است، چرا آمریکاییها اصرار دارند مختصات توان نظامی ایران را بدانند؟ چرا «لوران فابیوس»، وزیر خارجه فرانسه تاکید میکند در صورت عدم موافقت ایران با بازرسی نظامی، توافق هستهای امضا نخواهد شد؟ شرط توافق هستهای، دادن اطلاعات نظامی کشور است؟! ماجرا بسیار واضح است! بازرسی از مراکز نظامی ایران، شرط توافق نیست! شرط جنگ است و در این شرایط چه بهتر اینکه توافق نشود و امنیت باشد تا اینکه توافق بشود و سایه جنگ هم گسترده!
در نهایت اینکه امید ادیب در سرمقاله روزنامه خراسان با تیتر «خطر تمرکز رسانه اي بر بازرسي ها» نوشته: طرح موضوع بازرسي ها و ابعاد احتمالي نظامي در 4 هفته باقي مانده تا ضرب الاجل نهايي مذاکرات هسته اي، فراواني بالايي در سخنان مقامات غربي داشته است. عبارت هايي همچون "بدون بازرسي به توافق نمي رسيم” در دو هفته اخير به کرات توسط طرف مقابل به خصوص برخي وزراي خارجه 1+5 و مديرکل آژانس تکرار شده است. از سويي ديگر اين موضوع در داخل نيز بخش عظيمي از ظرفيت جريان منتقد و به تبع تيم هسته اي را معطوف به خود کرده است. البته موضوع بازرسي ها از حيث فني و حقوقي از اهميت بسيار زيادي برخوردار است و بايد دقت زيادي در توافقنامه احتمالي نهايي درباره آن کرد اما سوال اساسي اين است که پشت پرده مانور رسانه اي طرف مقابل از جمله زياده خواهي هاي آمريکا در مقوله بازرسي ها چيست؟
در تشريح اهداف مقامات آمريکايي سناريوهاي متعددي را ميتوان تعريف کرد؛ اينکه هدف از طرح مکرر موضوع بازرسي ها تحقير ملت با عزت ايران است، مي خواهند از توان نظامي ايران اطلاعات کسب کنند و گزينه هايي از اين دست صحيح است، اما به نظر مي رسد دو هدف اصلي از فضاسازي رسانه اي از سوي طرف غربي در دستور کار است؛ اول انحراف اذهان ايران و جهان از موضوع لغو تحريم ها و دوم پيشبرد پروژه مقصرسازي در صورت عدم توافق احتمالي.