حواشی تشییع پیکر شهدای غواص در سهشنبه گذشته در حالی در روزنامههای صبح شنبه ادامه دارد که سخنان برخی از مداحان نیز با اعتراض روزنامههای هوادار دولت مواجه شده است. آینده مذاکرات هستهای، برنامههای دو جناح برای انتخابات امسال مجلس و بدآموزیهای تلویزیون دیگر مطالب مهم روزنامههای اول هفته هستند.
در ادامه میتوانید روایت تابناک را از مهمترین مطالب روزنامههای شنبه سیام خرداد مرور کنید.
تیتر نخست ابتکار به گزارشی با عنوان «سفرههای افطاری پای تریبونهای افراطی» اختصاص دارد که در ابتدای آن آمده است: جدل بین مرامهای مختلف فکری از جمله تفکرهای سیاسی متعلق به امروز نیست. در طول تاریخ این جدلها از جنگهای خونین تا تقابلهایی در قالب مناظره و گفتوگو و بیانیه را به خود دیده است. با این حال از دیدگاه عمومی، تقابل افکار میتواند و بهتر است از راههای عقلی و مباحثهای با رعایت اصول اخلاقی انجام شود. توهین و تهمت و افترا سازوکار افراد و گروههایی دانسته میشود که یا در برابر نظر مقابل خود چیزی در چنته ندارند و یا از نظر توانایی استدلال و مباحثه در مرتبه پایینتری هستند و این چنین میخواهند ضعف خود را بپوشانند. با وجود این که این رویه در انظار و افکار عمومی رویهای ناپسند تلقی میشود، این روزها توهین و اتهام تبدیل به یکی از راهکارهای تقابل منتقدان دولت با روحانی و دولت تدبیر و امیدش شده است.
ابتکار در این باره گفتوگویی نیز با سیدرضا اکرمی با تیتر «غر یک عده را به پای مردم ایران نگذارید» انجام داده که درشروع آن میخوانیم: حجتالاسلام سید رضا اکرمی از چهرههای اصولرای منتقد رفتارهای تندروهاست او بر رعایت قانون و تمکین از قانون تاکید میکند و می گوید هر کسی که اقدام به برگزاری تجمع میکند در صورتی که مجوز نداشته باشد باید با آنها برخورد شود. این چهرهی اصولگرا مردم را جمعیت چند ده میلیونی ایران میداند و میگوید اعتراض یک اقلیت به سیاستهای خارجی و داخلی دولت را نباید به پای همهی مردم نوشت. او تصریح میکند: «ببینید ما یک کشور پهناوری با جمعیت هفتاد و هشت میلیونی داریم. اگر هفتاد و هشت نفر یک جا تجمع کردند اینکه مردم نیست. این اسمش مردم نیست. مردم یعنی هفتاد و هشت میلیون. یعنی همهی ایران. یک گوشهای کسی سخنرانی میکند چند نفر هم بلند میشوند تجمعی میکنند. مثلا در حرم حضرت امام جمعیت میلیونی حضور دارد و پنجاه نفر هم غری زدند و حرفی زدند این اسمش که مردم نیست.» اکرمی نقدهای مخالفان را به نوعی برای دستگاه سیاست خارجی فرصت میداند و میگوید «. اگر مخالفت مبنای حقوقی و عقلانی و شرعی داشته باشد نقطه قوت است نه نقطهی ضعف. آقای روحانی و دکتر ظریف میتواند به عنوان اهرم فشاری بر طرفهای غربی بهره بگیرد و میتواند بگوید که ما با شما مذاکره میکنیم، اما مخالفانی داریم که آنها چنین میگویند. عوض اینکه زرنگ باشند و این مخالفتها را به عنوان اهرم استفاده کنند. فکر میکنند این مخالفتها با آنها انجام میشود در حالی که اینطور نیست. معلوم است که باید با آمریکا مخالفت کرد.» او در عین حال از عدم سیاستهای کارآمد رحمانی فضلی در وزارت کشور و فعالیت و عملکرد او انتقاد میکند و میگوید « این وزارت کشوری که از آن صحبت میکنید ماهها معاونت سیاسی نداشت. آیا این وزارت کشور است؟ این وزارت خانه ماهها برای استانها، استاندار انتخاب نمیکند. خوب اینها ایراد است دیگر».
ابتکار در صفحه اول خود با درج تصویری از دیدار وزیر دفاع عربستان و رئیسجمهور روسیه، در مطلبی با عنوان «مار وپله سعودی ها در مسکو» به بررسی روابط دو طرف پرداخته است. سرمقاله ابتکار را محمدعلی وکیلی با تیتر «نگاهی به ایران پساتحریم» نوشته و در پایان به این نتیجهگیری رسیده است که: در گذشته با ساختار کنونی برغم در آمد بیشتر از هفتصد میلیارد دلار در عمل شاهد هیچ تحول بنیادی نبودیم و تنها دالانهای واردات عمیق تر شد و بازار ایران به بازار کالای چینی تبدیل گردید. اکنون هم اگر در بخش مدیریت های راهبردی، اندیشه اساسی برای قیمت ارز ،نحوه مصارف پولهای آزاد شده نگردد، هیچ تحول چشمگیری را شاهد نخواهیم بود. در فردای پس از توافق جامعه ایران وارد شوک مثبت خواهد شد. این شوک بر حجم انتظارات خواهد افزود. بیم آن می رود که با مرور زمان و نمایان شدن فاصله انتظارات با واقعیات، گسل های ذکر شده فعال شوند و بحران ها سر باز نمایند و لشکر بیکاران به یکباره برای گرفتن سهم خود به حرکت در آیند و تحمل مردم در مقابل مشکلات کاهش یابد و جامعه با آتشفشان کانون های مختلف روبرو گردد. بر این اساس انتظار است که مسئولان ارشد، راهبردی یکسان را برای مدیریت انتظارات برای ایرن پسا تحریم داشته باشند و فضای جامعه را به صورت واقعی مدیریت نمایند. مسئولان ارشد اقتصادی می بایست از هم اکنون بسته ای اجرایی و شفاف در تمام حوزه ها بخصوص در حوزه قیمت ارز و نظام واردات تهیه شده آماده اجراء داشته باشند. تمامی بخشهای حاکمیتی برای پساتحریم نیازمند اراده واحد هستند. بجای اینکه همه نگاهها به میزان تاثیر توافق بر انتخابات متمرکز شود و انرژی ها برای مهار آن صرف شود لطفاً کمی عمیق تر و مسئولانه تر به موضوع بیندیشید. اگر خوب تدبیر نشود و اراده واحدی برای مدیریت حوزه های مختلف انجام نپذیرد معلوم نیست شرایط ایران پساتحریم به مراتب بدتر، غیرقابل کنترل تر و ویرانگرتر از ایران قبل از تحریم نباشد.
خراسان تیتر نخست خود را به این سخن از نهاوندیان رئیس دفتر رئیسجمهور اختصاص داده که گفته «رفع تحریمها عصای جادویی نیست». این روزنامه با درج تصویری از مسابقه والیبال تیمهای ملی ایران و آمریکا از پیروزی تیم ایران استقبال کرده است. سرمقاله خراسان را محمد سعید احدیان با عنوان «پیام 175 شهید غواص» نوشته و در پایان آن آورده: اگر کسي منظور از پيام شهداي غواص را تاييدي تلقي کند بر يکي از اين ديدگاه ها مثلا مخالفان روش تيم هسته اي ، مي توان اين ادعا را مصادره به مطلوب دانست چرا که خود اين نگاه يعني مرزگذاري بين ديدگاه هاي مختلف که خود خلاف اصل وحدت بخشي پيام اصلي شهدا و امام شهدا است اما اگر اين اختلاف سليقه هاي مصداقي را کنار بگذاريم به نظر مي رسد نمي توان از پيام مهم اين 175 شهيد چشم پوشي کرد و آن هدفي است که آن ها براي آن به مظلومانه ترين شکل ها به شهادت رسيدند. مگر نه اين است که آن ها جان خود رافدا کردند براي اينکه «امنيت کشور»، «عزت ملي» و «استقلال ايران» حفظ شود و مگر نه اين است که آن ها با دستان بسته شهادت را در آغوش گرفتند که «پرچم اسلام» به اعتلا دربيايد و زمينه ظهور حضرت ولي عصر (عج) ايجاد شود؟
آيا مي توان از اين مساله چشم پوشي کرد که آن ها براي رسيدن به 4 هدف ذکر شده (که امروز براي آن در تصميمات پيش رو ما به ازاهايي وجود دارد) از همه چيز خود گذشتند و آيا مي توان گوش هاي خود را بر طنين اين پيام بست که «راه و هدف ما را ادامه دهيد». به نظر مي رسد توقع اين شهيدان روشن است: « شعارزدگي، بحث هاي جناحي و اختلاف سليقه هاي زيان آور را کنار بگذاريد و يکپارچه «امنيت کشور»، «عزت ملي»، «استقلال ايران» و «اعتلاي اسلام» را فداي هيچ چيز حتي جان و مال و منفعت ظاهري خود نکنيد.»
مطلب مهم در روزنامه دنیای اقتصاد، گفت و گویی اختصاصی با وزیر خارجه با عنوان «دیپلماسی در خدمت توسعه» است که در مقدمه آن میخوانیم: محمدجواد ظريف، وزير امورخارجه ايران، روز پنجشنبه در گفتوگوي اختصاصي با «دنياي اقتصاد» تأكيد كرد كه سیاست خارجی باید در خدمت توسعه کشور باشد، نه باري بر دوش آن. به اعتقاد ظریف، دیپلماسی، پیشبرد منافع با کمترین هزینه است. ظريف در بخش ديگري از اين گفتوگو با اشاره به بحثهايي كه درباره تعارض سياست خارجي آرمانگرا با سياست خارجي مبتني بر منافع ملي مطرح ميشود، تأكيد كرد: «كساني كه تصور ميكنند كه با فراموش كردن آرمانها ميتوانيم به توسعه اقتصادي برسيم كاملا در اشتباه هستند.» او با اين حال تأكيد كرد كه بايد آرمانهایمان را به شکلی پیگیری کنیم که کمترین هزینه و بیشترین عامل قدرت را برای حضور جدیتر در عرصه روابط بينالملل برایمان به ارمغان بیاورد. وزير امورخارجه در بخش ديگري از گفتوگويش با «دنياي اقتصاد» با اشاره به اينکه ممکن است عدهاي منافع خود را در تعارض ايران با جهان ببینند، تاكيد كرد كه اين تعارض هيچ ارتباطي با آرمانها ندارد. وزیر امور خارجه کشورمان در پاسخ به سوالی مبنی بر نحوه مواجهه با متغیرهای برونزایی که ممکن است با هدف جلوگیری از حل تعارضات طراحی شوند، گفت: این یک هوشیاری میخواهد و اتفاقا من به این نکته خیلی توجه دارم که هر زمان این حرکت از سوی ما شروع شده، کنشگرانی با هدف برهم زدن این حرکت وارد معادله شدهاند.
شهروند در مطلبی با تیتر «لازم نیست ایران توضیح بدهد» به استقبال سخنان مدیر کل آژانس رفته و نوشته: طی یکی دو روز گذشته، خبرهای خوبی از مذاکرات هستهای به گوش میرسد. سخنان جان کری در کنفرانس خبری ویدیوییاش درباره مذاکرات هستهای و اشارات صریح او به موضوعاتی نظیر حل مسأله «مطالعات ادعایی» و حلوفصل مشکلات در چارچوب توافق لوزان، امیدها را برای اعلام توافق هستهای تا ١١ تیرماه، افزایش داده است. روز گذشته یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز در گفتوگویی اعلام کرد که «نیازی نیست تا پیش از ٣٠ ژوئن تضمین داده شود که در فعالیتهای هستهای گذشته ایران ابعاد نظامی وجود نداشته است». به این ترتیب واضح به نظر میرسد که طرفین مذاکرات قصد ندارند اجازه دهند طرح موضوع موهومی به نام «مطالعات ادعایی» که این روزها به «پی. ام. دی» تبدیل شده است، مانع سرگرفتن توافق نهایی هستهای شود. در چنین شرایطی رویترز به نقل از دیپلماتهای نزدیک به مذاکرات گزارش داده است که «شانس حصول توافق هستهای با توجه به حضور هفته آینده وزیران امورخارجه ایران و گروه ١+٥ در وین بسیار زیاد است.
این روزنامه در گزارشی با تیتر «عشق یعنی خودت را از بالکن پرت کنی پایین!» با گفت و گو با دکتر محمد علی الستی، دکترای جامعه شناسی ارتباطات و استاد دانشگاه به اولین برنامه ماه عسل امسال پرداخته و از جمله نوشته: الستی معتقد است آسیبهای این برنامه بیشتر از آن چیزی است که مدیران و مجری این برنامه تصورش را میکنند: «در این برنامه نشان داده میشود که میتوان از بلندی سقوط کرد و آسیب ندید و برای اثبات عشق به دیگری پرت کردن خود از بلندی راهی اصولی است. یعنی عقلانیت را در هر دو طرف زیر سوال میبرد، هم کسی که قصد انجام این کار را دارد و هم کسی که جلوی او را نگرفته است. بعد همه اینها از یک رسانه با مخاطب به قول خودشان چند میلیونی پخش میشود. این یک فاجعه به تمام معنا است. من واقعا تاسف میخورم و تاسفم بیشتر به این خاطر است که سکان چنین برنامههای پرمخاطب و بانفوذی در دست چنین آدمهای غیرمتخصصی قرار بگیرد. همین آقای مجری خوشتیپ و سرزباندار یک بار بیاید بگوید این همه سال که بخشهای مختلف زندگی اجتماعی مردم را در رسانهها بازگو کرده است، مسئولیت عواقب بازگو کردن همه این مسائل با کیست؟ آسیبی که ممکن است حتی یک نفر بر اثر دیدن این گونه موضوعات و حوادث ببیند را چه کسی پاسخ میدهد؟ مدیران تلویزیون سالهاست عادت نکردهاند سیاستهای خود را شفاف اعلام کنند و در برابر انتقادات سازنده باشد. خب خیلی طبیعی است دستگاهی که با چنین نگاهی در مدیریت اداره شود نتیجهاش ساخت برنامههای اینگونه با چنین محتوای خطرناکی میشود.»
روزنامه دولتی ایران «چراغ سبز آژانس به مذاکرهکنندگان» را تیتر نخست خود کرده و در مطلبی دیگر از زبان نهاوندیان نوشته «مخالفان مذاکره انسجام ملی را مخدوش نکنند».
سرمقاله ایران را امیر یوسفی با تیتر «دو چهره از سهشنبه بهارستان» نوشته و در آن به متن و حاشیه تشییع پیکر شهدا پرداخته است. ایران همچنین در شروع مطلبی با عنوان «اعتراض 205 خانواده شهید به مصادره سیاسی شهیدان» نوشته: با گذشت چند روز از وداع باشکوه قشرهای مختلف مردم با شهدای گمنام که 175 نفر آنها غواص بودند، واکنشها به برخی حاشیههای این مراسم و تلاشها برای بهرهبرداری سیاسی از این مراسم معنوی و ملی ادامه دارد. روز سهشنبه وقتی مردم برای تشییع پیکر شهدا به میدان بهارستان و مسیر همراهی آنها تا خیابان بهشت رفتند، شاهد بودند که برخی جریانهای سیاسی چگونه با سوء استفاده از عنوان شهدا، علیه مذاکرات هستهای و مسئولان کشور موضع گرفتند و منویات سیاسی و گروهی خود را دنبال کردند. این اقدام واکنشهای بسیاری را به دنبال داشت و در ادامه همین واکنشها جمعی از خانواده های شهدا با صدور بیانیهای ضمن محکوم کردن سوءاستفاده برخی جریانهای سیاسی از مراسم تشییع پیکر شهدای غواص، به آنها هشدار دادند که به سوءاستفاده از خون شهیدان برای ساختن نردبانی جهت رسیدن به مطامع و امیال سیاسی خود پایان دهند.
مطلب اصلی وطن امروز را مهدی محمدی با عنوان «حیله» و درباره این ادعای خودش نوشته که «چگونه مصالحه دروغین درباره PMD به استقرار رژیم بازرسیهای ویژه در ایران میانجامد؟». در ابتدای این مطلب میخوانیم: سخنان ۲ روز پیش جان کری در این باره که آمریکا دیگر حل و فصل کامل موضوع PMD را یک پیششرط برای حصول توافق نهایی و تعدیل تحریمها نمیداند، سوءتفاهمهای زیادی ایجاد کرده است. برخی خوشبینانه این سخن وزیر خارجه آمریکا را به معنای پایان مساله PMD پس از ۱۰ سال دانسته و برخی دیگر خبر از کوتاه آمدن آمریکا در این باره دادهاند. عجله در تفسیرهای خوشبینانه از این اظهارات، بیش از هر چیز نشاندهنده آن است که با وجود گذشت بیش از ۲ سال از مذاکرات، هنوز یک درک واقعبینانه و استاندارد از استراتژی آمریکا در این مذاکرات حاصل نشده و همچنان هیجانات ژورنالیستی در کنار تلاش برای تبدیل معاملهای که وزیر خارجه هم معتقد است «سوت و کف زدن ندارد» به یک جشن سیاسی، با هدف بهرهبرداریهای سیاست داخلی، بر اتخاذ رویکردهای استراتژیک غلبه دارد. خوشبینی به آمریکا و شوق توافق به هر قیمت همراه با عدم درک راهبرد کلان آمریکا در مذاکرات هستهای و پیچیدگیهای دستورکار اطلاعاتی آمریکاییها علیه برنامههای امنیت ملی ایران (از جمله برنامه هستهای)، ترکیب و نتیجهاش این شده است که چرخشهای تاکتیکی کاملا قابل پیشبینی آمریکاییها برخی را به سرعت هیجانزده میکند و به نواختن مارش پیروزی وامیدارد.
یکی از سؤالهایی که در این ۲ سال همواره مطرح بوده و هرگز پاسخی راضیکننده بدان داده نشده، این است که کدام بخش از مواضع آمریکا در این مذاکرات کاملا واقعی است و باید جدی گرفته شود و کدام بخش، صرفا با هدف چانهزنی و افزایش امتیازگیری از ایران مطرح شده است و میتوان منتظر تعدیل آن در نقاط عطف مذاکرات باقی ماند؟ به دلایلی که این نوشته جای بحث از آن نیست، من دیری است معتقدم اصلیترین مطالبات آمریکا در این مذاکرات که بنابر یک دستور کار اطلاعاتی پیچیده در پی تحقق آنها بوده - و در این کار موفق هم شده – مشتمل بر 3 موضوع بنیادین و فوقالعاده مهم است و جز اینها، هرچه آمریکاییها در مذاکرات گفتهاند یا از این پس خواهند گفت، صرفا با هدف چانهزنی است و تیم مذاکرهکننده ایران میتواند مطمئن باشد که در دقیقه 90 و پس از اتمام ظرفیتهای چانهزنی، از آن کوتاه خواهند آمد. از قضا، یکی از مهمترین وظایف تیم مذاکرهکننده شناسایی همین هدفهای بنیادین در مذاکرات و جلوگیری از تحقق آنها بوده که شوربختانه میتوان به تفصیل استدلال کرد در آن شکست خورده است.
تیتر اول اعتماد یعنی «هفته داغ هستهاي با وزراي خارجه» به مرور تحولات مذاکرات هستهای اختصاص دارد. دیگر مطلب مهم اعتماد با عنوان «بازگشت به هبوط دركوير» به بررسي سويه هاي اجتماعي و سياسي عرفان دكترعلي شريعتي در سي و هشتمين سالمرگ او پرداخته است.
صفحه
احزاب روزنامه اعتماد در گزارشی از ادامه چالش هاي وحدت در اردوگاه راست، تلاش
کرده به این پرسش پاسخ دهد که «چه كسي مي تواند فرمانده عملياتي اصولگرايان شود؟». در این گزارش، پس از مرور
جایگاه آیتالله مهدوی کنی در بین اصولگرایان در سالهای گذشته، آمده است: براي پاسخ
به اين سؤال روشن بود كه نگاه ها به جانشينان آيت الله مهدوي كني چه در جامعه روحانيت
مبارز و چه در مجلس خبرگان رهبري دوخته شد. با اين وجود سخنراني دبيركل جامعه روحانيت
مبارز در تشكيلات يكتا و نيز جهت گيري هاي رييس مجلس خبرگان رهبري درباره دسته بندي
هاي سياسي اصولگرايان و عملكرد مسوولان نظام اين گمانه را تقويت كرد كه جانشينان آيت
الله مهدوي كني ممكن است نتوانند در آستانه انتخابات مجلس دهم همه نيروهاي اصولگرا
را جذب يك ائتلاف فراگير راهبردي كنند. چهره ديگري كه براي وحدت اصولگرايان مي كوشد
نيز سيد رضا تقوي، رئيس شوراي سياستگذاري ائمه جمعه است. با اين حال حضور او نيز در
جمع ياران احمدي نژاد كه فاصله اي معنادار با بدنه اصولگرايان دارند باعث شده تا برخي
با عينك بدبيني به تلاش هاي وي براي برقراري وحدت در جبهه اصولگرايي بنگرند. اين بدبيني
ها در كنار سكوت برخي چهره هاي سنتي اتحادبخش اصولگرايان مثل حجت الاسلام علي اكبر
ناطق نوري كه گفته ترجيح مي دهد از فعاليت هاي انتخاباتي به دور باشد، موجب شده كه
اصولگرايان عملابا خلافرماندهي مقتدر و وحدت آفرين مواجه شوند. همين موضوع نيز باعث
شده تا بخش گسترده اي از آنان عملافرماندهي گفتماني خود را در سه چهره موثر يعني آيات
موحدي كرماني، يزدي و مصباح تقسيم كنند و در فرماندهي عملياتي دست شان خالي بماند.
وضعيت فعلي اصولگرايان وقتي بغرنج تر مي شود كه سخن از احتمال كناره گيري جامعه مدرسين
حوزه علميه قم از انتخابات مجلس شوراي اسلامي به گوش برسد. در طول ماه هاي گذشته طيف
وسيعي از اصولگرايان محور تمامي فعاليت هاي انتخاباتي خود را جامعتين عنوان كردند اما
ديدارهاي مشترك آيت الله محمد يزدي، دبيركل جامعه مدرسين و آيت الله موحدي كرماني،
دبيركل جامعه روحانيت به تعداد انگشتان يك دست هم نرسيد. در عوض اصولگرايان گروه گروه
و دسته دسته به صورت جداگانه با آنها ملاقات كردند.
پيشتر اختلاف نظر آيات يزدي و مصباح در زمان انتخابات رياست جمهوري گذشته رسانه اي شد و آيت الله يزدي سخن از تلاش هايي گفت كه مي رفت تا جامعه مدرسين را دو شقه كند. به دليل همين اختلافات تصور همسويي دو دبيركل روحاني با مصباح يزدي دور از ذهن بود اما تصور اختلاف عميق جامعتين با يكديگر هم عجيب بود. با اين حال هفته گذشته آيت الله موحدي كرماني، دبيركل جامعه روحانيت در پاسخ به پرسش خبرنگار « اعتماد»گفت كه معلوم نيست جامعه مدرسين بخواهد وارد انتخابات مجلس شود. او اين را هم اضافه كرد كه از موضع جامعه مدرسين آگاهي ندارد!عدم آگاهي موحدي كرماني از تشكل روحاني معتبري چون جامعه مدرسين كار را براي اصولگراياني كه فكر مي كردند مي توانند روي محوريت اين دو نهاد حساب كنند سخت تر از گذشته كرد و كار را تا جايي پيش برد كه حالانه تنها وحدت عملياتي فراهم نشده كه اصولگرايان در راه وحدت گفتماني هم با مشكلات جدي مواجه هستند. اما كدام چهره ها امروز از شانس بيشتري براي فرماندهي عملياتي اصولگرايان برخوردارند؟ از فعاليت آنها در طول ماه هاي گذشته مي توان به چند نام رسيد: علي لاريجاني، سيد رضا تقوي، محمد رضا باهنر، غلامعلي حداد عادل.
اعتماد در مطالبی دیگر به «سه دليل براي كم اثر شدن ريش سفيدان اصولگرا» و نیز رابطه یکتا و ولنجک پرداخته است.
در پایان این که، روزنامه شرق که تیتر نخست آن، «هاشمی و روحانی زیر آتشبار مداحان» است، گفت و گویی با محمود سریعالقلم و با عنوان «جراحی روح ایرانی» دارد که به چرایی ادامه تنازع و اختلاف در منطقه خاورمیانه اختصاص دارد. در شروع این گفت و گو آمده است: جواب هر پرسشی را از دو منظر میدهد؛ هم توسعه و هم روابط بینالملل و اساسا بنیادهای فکریاش برمبنای این دو حوزه گذاشته شده است. جامعه ایرانی را خوب میشناسد همانطور که جامعه جهانی و نظم جهانی را. همین بنیانها موجب میشود که پاسخ پرسشها را از مناظر مختلف بدهد. محمود سریعالقلم، استاد دانشگاه شهید بهشتی است، اما حضور فعالی در مجامع بینالمللی دارد. از جمله آنها حضور در نشستهای متعدد داووس است. او توسعه در ایران را مستلزم داشتن عزم برای تغییر، حلوفصل برخی چالشها و دستیابی به نتیجه واحد و آغاز تغییر میداند. اگرچه یادآوری میکند که برخی ویژگیهای فرهنگی، انجام این تغییرات را در سطوحی سخت میکند. او برای توسعه، سیاست خارجی، انتقاد و مباحثی از این دست ٣٠ ویژگی برمیشمارد. کتابهای «عقلانیت و توسعهیافتگی ایران»، «فرهنگ سیاسی ایران» و «اقتدارگرایی ایرانی در عهد قاجار» ازجمله آثار اوست که بر بحث توسعه متمرکز است. او متولد ١٣٣٨ در تهران است و در دوران مدیریت حسن روحانی بر مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام با این مؤسسه ارتباط داشته. او داشتن نقش مشاور برای رئیسجمهوری فعلی را رد میکند و میگوید هیچ سمت دولتیای ندارد.