بیشتر روزنامههای صبح دوشنبه مطالبی را به 175 غواص شهید اختصاص دادهاند. با فروکش کردن نسبی واکنشها به سخنان اخیر رئیسجمهور، برخی روزنامههای اصلاحطلب بار دیگر یاد احمدینژاد افتادهاند که ایجاد تشکلی از معاونان و وزرای سابق وی هم خبرساز شده است. تحولات منطقه و مذاکرات هستهای، دیگر مطالب مهم روزنامههای سهشنبه هستند.
در ادامه میتوانید روایت تابناک از مهمترین مطالب روزنامههای سهشنبه 26 خرداد را مرور کنید.
سرمقاله ابتکار را شایان ربیعی با تیتر «در دفاع از شرافت سیاسی» نوشته که در شروع آن میخوانیم: نزدیک به 10 روز پیش یکی از دوستان با من تماس گرفت و گفت که میخواهند از سوی فعالان رسانهای گزاره برگی منتشر کنند که در آن همه ملاحظات و خطوط قرمز در مذاکرات هسته ای را به تیم هسته ای کشور یادآوری کنند. در پاسخ گفتم که تیم هستهای خودشان بیشتر از هرکسی به این خطوط واقف هستند و نیازی به یادآوری نیست، افزون بر این چنین کاری بیشتر از آنکه پیشران فضای مذاکرات باشد، به نوعی بازتاب مخالفت های تندروانه ای است که علیه دولت و تیم هسته ای وجود دارد و دست کم فعلا نیازی به این کارها نیست. اتفاقی که روز گذشته با انتشار خبر گزاره برگ ملی با امضای 5 هزار فعال رسانهای افتاد مرا به یاد این دوست انداخت که قصد داشت تا به این شیوه از فعالان رسانهای برای افزایش اعتبار این گزاره برگ امضا بگیرد. ابتدا جا خوردم که چگونه اهالی رسانه آن هم به این اندازه که چیزی در حدود 5 هزار نفر است، حساسیت این موضوع و بازتاب های احتمالی آن را در شرایط کنونی درک نکردهاند. وقتی نام امضا کنندگان را خواندم، بیشتر از آن که جا بخورم، متاسف شدم! بیشتر نامهایی که پای این گزاره برگ بود، عمدتا به فعالان رسانهای ارتباطی نداشت. از بازیگران سینما و تلویزیون ورزشکاران و موسیقی دان ها گرفته تا اسامی عجیب و غریبی همچون «ذاکر اهل بیت»، «نام و نام خانوادگی» و ... به عنوان فعالان رسانهای پای این گزاره برگ منتشر شده بود. کنجکاو شدم از همکارانم که نامشان پای این بیانیه بود، سوال کنم، همه همکاران آشنای من که نامشان منتشر شده بود، تکذیب کردند که چنین نوشته ای را امضا کرده باشند.به هر حال این گونه کارها افزون بر این که اعتبار ملی بودن یک گزاره برگ را زیر سئوال می برد و اعتماد احتمالی ملت به سازندگان و پردازندگان این نامه ها را متزلزل می کند، نشان دهنده سطح نازل مواجهه برخی مخالفان مذاکرات هسته ای با واقعیت جامعه است.
مهدی جلیلی نیز در آغاز یادداشتی با تیتر «ما بیشماریم، در مشایعت سرخ ماهیها» نوشته: از وقتی شنیدهام هی بیست و چندساله میشوم، برمیگردم به زمستان 65 و آن سالهای سرد، خودم را جای خط شکنها و غواصهای اصفهان و مازندران و کرمان و زنجان میگذارم، به امالرصاص فکر میکنم، به فتح بصره، به پایان جنگ، به روزی که رد چکمه عراقیها بر خاک خوزستانم نباشد... هی بیست و چند ساله میشوم، با هیبتی غریب و اسلحهای در دست به دفاع میروم...هی بیست و چند ساله میشوم و لابلای اشکهای مادرم به استقبال جنگی میروم که از آن ما نبود، به مرزی که نمیشناسمش، تا آن روزی که به خط میزنیم، برای شکستن دشمن...هی بیست و چند ساله میشوم، غواص میشوم در کربلای چهار، اسیر میشوم، دستهایم را میبندند و... نفسم میگیرد از این همه غربت این روزها تهران بوی تنگهای شیشهای دم عید را گرفته، بیصبر و بیقرار تا ماهیهای سرخش را در آغوش بگیرد، امروز کوچه کوچه تهران بهارستان است، امروز از بهارستان تهران بوی چارقد مادرهایی میآید که از صبح در انتظار مهمان غریبی بر آستانه در نشستهاند.
ابتکار مخالفت فراکسیون های اکثریت مجلس با استیضاح وزیر آموزش و پرورش رادر مطلبی با عنوان «بقای فانی» مورد توجه قرار داده و گفت و گویی کمتر دیده شده با احمد شاملو درباره اختناق ناشی از فعالیت ساواک را در خبری با تیتر «اوج اختناق بود و همه ما را منزوی کرده بودند» منتشر کرده است.
قانون از اولین همایش جبهه یکتا گزارشی با عنوان «یاران در دوره پسامحمود» تهیه کرده که در ابتدای آن آمده است: تبديل محافل غير رسمي به احزاب رسمي و پاسخگو در عرصه سياست اتفاق فيالنفسه مهمي است. تشكيل جبهه «يكتا» و برگزاري كنگره آشكار اين تشكل با حضور شخصيتهاي شناخته شده دولت قبل را بايد از همين منظر به فال نيك گرفت. روز گذشته مجموعه فرهنگي شهداي انقلاب شاهد حضور اعضا و هواداران جديدترين تشكل اصولگراي كشور بود. افرادي كه وقتي به تك تك آنها نگاه میكرديم، ياد هشت سال 84 تا 92 در خاطرمان زنده میشد.آنها آمدند و حضور خود را در قالب جبهه اعلام كردند تا در انتخابات آينده بخت و اقبال سياسي خود را در معرض راي و اقبال افكار عمومي قرار دهند.در ميان آنها همه كسانيكه به نوعي مديون احمدي نژاد براي رسيدن به منصب بودند به چشم ميخورد، از بذرپاش و محمدعلي رامين گرفته تا زريبافان و سعيدلو همه حضور داشتند. همه ياران احمدي نژادگرد هم آمده بودند ولي سعي میكردند، نشان دهند راهشان را از آن مرد جدا كردهاند. اين همگرايي با نشستهای ديگر اصولگرايان متفاوت بود و به نظر ميرسيد طعم تلخ شكست را خوب چشيدهاند و امروز در تلاشند به هر قيمتي اعلام كنند كه اتحاد دارند و در كنار هم مینشينند،حتي اگر از يكديگر دلخوشي نداشته باشند.
سخنان یکی از مراجع تقلید در باره نسبت ربا و بدحجابی با واکنش روزنامه قانون مواجه شده است. این روزنامه علاوه بر گفت و گویی با حقوقدانان با عنوان «ربا محاربه با خداست» یادداشتی از داود حشمتی با تیتر «كدام يك مهمتر است: ربا يا بدحجابي؟» منتشر کرده که در بخشی از آن آمده: حقير كوچكتر از آن است كه آيات و روايات را به پشت سر هم كند تا نشان دهد تا چه اندازه موضوع «ربا» و «رباخواري» مهم است و كوچكتر از آن هستم كه عرض كنم حضرت آيتا...، قرآن صراحتا ربا را جنگ با خدا ميداند. حضرت حق در قرآن ميفرمايد: فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَرْبٍ مِّنَ ا... وَرَسُولِهِ. (ترجمه: و اگر چنین نکردید[و به رباخواری ادامه دادید]، پس بدانید به جنگ با خدا و فرستاده او برخاستهاید) (سوره بقره- آيه279) آيا در قرآن چنين صراحتي را درباره بدحجابي سراغ داريم؟
اما مهمتر از آن شما را دعوت ميكنم تا به ديدگاه امام خميني (س) درباره ربا توجه كنيد. امام خميني(س) در تحريرالوسيله نمیگوید «ربا گناه كبیره» است بلكه میگوید «اكبر كبایر» است. آيا ميتوان «اكبر كباير» را با بدحجابي قياس كرد؟ پديدهاي كه لازم است يكبار ديگر درباره آن سخنان رهبري را در بجنورد يادآور شويم كه خواستار «مدارا» و «سماحت» در برخورد با بدحجاب شده بودند: «بعضی از همینهايی که در استقبالِ امروز بودند خانمهايی بودند که در عرف معمولی به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهای این حقیر باطن است؛ نمیبینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئی هستم / آیا تو چنان که مینمائی هستی؟». ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهی از منکر هم میکند؛ نهی از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت.
گروه جامعه روزنامه قانون نیز درباره فاجعه علیه کودکان خیابانی و در بخشی از گزارشی با عنوان «نمیتوانیم بگوییم چه دیدهایم» نوشته: حادثه را در میان جمعی اعلام کرده است. فشار ناشی از آنچه دیده است، راهی برایش باقی نگذاشته، جز اینکه پرده از این حرف مگو بردارد. روایت خردادماه امسال است. شبانه با جمعی دیگر در شهر پرسه می زدند. در جریان بازدید به یکی از پل های یکی از بزرگراه ها رسیده اند. توانی برای تعریف آنچه دیده، ندارد. برای بیان هر کلمه مکث می کند تا ببیند با چند واژه می تواند عمق فاجعه را بگوید. 6 نفر بوده اند كه تجاوز كردند. 6 معتاد شیشه ای که شرایط و قرائن گواه آن بود که در جریان ارتکاب عمل شنیع خود در شرایط طبیعی نبوده اند و از حالت عادی خارج شده بودند. قربانی 6 مرد، دختری 11 ساله بوده است. راوی ميگوید: شاهدان دو نفر دیگرشان آنجا بودند. حالشان بد شد، شوک آنچه مقابل چشمانشان رخ داده بود، هنوز هم هست. نمیتواند بيشتر بگوید.
آرمان رفتن «شکایت لاریجانی از احمدینژاد» از کمیسیون اصل نود مجلس به قوه قضائیه را تیتر نخست خود انتخاب کرده است. صادق زیباکلام نیز طرف گفت و گوی آرمان در مطلبی با عنوان «هاشمی کشتی اصلاحات را از تنگناها عبور داد» است و از جمله گفته: من اگر بخواهم از یک رهبر اصلاحات در حوزه عمل نام ببرم قبل از رئیس دولت اصلاحات از اکبر هاشمیرفسنجانی نام میبرم. برای اینکه یک وجه اصلاحات آزادیخواهی و دموکراسیخواهی است؛ ممکن است نمره آقای هاشمی در این زمینه از رئیس دولت اصلاحات کمتر باشد اما اصلاحطلبی شامل درسهای دیگر هم میشود. یکی از آنها کیاست و عبور دادن کشتی اصلاحات از تنگناهایی است که اصولگرایان بر سر راه آن ایجاد کردهاند.
دیگر مطلب مهم آرمان یادداشتی با عنوان «روحاني تنها نيست» به قلم احمد شيرزاد است که در بخشی از آن آمده: پس از اينکه گروههايي اقدام به برپايي تجمعاتي با عنوان «اجازه نميدهيم» کردند و کوشيدند در سخنراني رئيسجمهور اخلال ايجاد کنند، گروهي از مردم به صورت خودجوش در همايشها يا شبکههاي مجازي با سر دادن شعارهاي «اجازه نميدهيم روحاني تنها بماند» به همراهي دولت برخاستند. در اينجا پرسشي مطرح ميشود که در برابر اين حمايتها دولت چه وظايفي نسبت به حاميان خود دارد؟ براي پرسش به اين سوال بايد به بيان اين نکته پرداخت که يکي از مشکلات امروز کشور اين است که فضاي سياسي تا حدودي يکسويه و در دست مخالفان دولت قرار گرفته است. اگر اخبار برخي رسانهها در بحث مسائل هستهاي با دقت دنبال شود، متوجه خواهيم شد که انعکاس اخبار تقريبا يکسويه است. دو روز قبل در يکي از رسانهها مناظرهاي بين دو نفر پوشش داده شده بود که از ضعيفترين موافق دولت در برابر قويترين مخالف دعوت به عمل آمده بود. مخالف دولت هم بحثهاي خود را با آب و تاب فراوان دنبال ميکرد. در برخي از برنامههاي توليدي شاهد آن هستيم که تحليلگران، مخالف توافق هستهاي هستند و اين تحليلگران از فعالان همايشهاي دلواپسان به شمار ميروند. برخي از آنان هم که با برچسب هيات علمي وارد اين قبيل برنامهها يا مناظرهها ميشوند افرادي هستند که دانشجويان اصلا آنها را نميبينند. آنها در واقع در پژوهشگاههاي وابسته به دانشگاهها استخدام شدهاند و معمولا عضو هيات علمي جاافتادهاي نيستند. بنابراين طبيعي است که تحليلهاي اين افراد تحليلهاي تندي باشد. به اين ترتيب اگر بخواهيم به اين پرسش پاسخ دهيم که وظيفه دولت نسبت به حاميان خود چيست؟ ميتوان اذعان داشت دولت دو راهکار دارد: نخست آنکه دولت باب شفافسازي را ببندد و از مردم بخواهد به مسئولان خود اعتماد و اين توافق را قبول کنند. البته اين روش کارگر نخواهد افتاد، چراکه شفاف و باز نشدن مسائل اگرچه ميتواند کار دولت را راه بيندازد اما با تشکيکهايي که مخالفان وارد ميکنند و با ابزارهاي تبليغاتي در دستشان نميتوان اينگونه عمل کرد. اما راه ديگري ميماند که آن، اين است که دولت براي شفاف و باز شدن بحثها به صورت همهجانبه تلاش کند. سوالي که پيش ميآيد اين است که چرا در حال حاضر عدهاي بايد در بيان و مناظره دست بستهاي داشته باشند؟ البته در گوشه و کنار از افرادي دعوت به عمل ميآيد اما در جاهايي مانند رسانهملي که مباحث بازتاب گستردهاي دارد، از چهرههاي قوي حامي دولت استفاده نميشود. دولت بايد اين دو گزينه را روي ميز بگذارد که يا اصلا در زمينه مباحث هستهاي بحثي صورت نگيرد يا امکان صحبت کردن براي همه وجود داشته باشد. دولت در اين زمينه ميتواند از مردم کمک بگيرد.
سرمقاله روزنامه شرق را سیدمصطفی قاضوی مدیرکل پیشگیریهای مردمی و مشارکتهای مدنی قوه قضائیه با عنوان «لزوم پیشگیری از مفاسد اقتصادی خواص» نوشته که در بخشی از آن آمده: در سالیان اخیر شاهد روند روبهافزایش گرایش به ارتکاب جرائم اقتصادی و زراندوزی از طرق نامشروع بودهایم. مسئله حائز اهمیت این است که اگر این گرایشات ناصحیح از سوی برخی خواص و مسئولان در دوره تصدیشان بروز کند، بیشترین آسیب را به نظام اقتصادی و نظام اجتماعی یک کشور وارد میکند. دلیل این مهم، وابسته به ماهیت جرائم مذکور است. به دیگر سخن از آنجا که مفاسد اقتصادی کلان، بعضاً وابسته به تبانی و رانت مدیران و کارکنان دولتهاست و بدون دخالت و همکاری ایشان زمینه بروز آنها کمتر محقق میشود، بنابراین ارتکاب مفاسد اقتصادی تا حدود بسیار زیادی در گرو همکاری مدیران، مسئولان و کارمندان فاسد در دستگاه حاکمیتی یک کشور است و آثار تخریبی غیرقابل انکاری در نظام اقتصادی و اجتماعی آن کشور بر جای میگذارد.
در کنار این، تبلیغ مفاسد دولت قبل امروز هم در دستور کار شرق قرار گرفته است. شرق ادعای اکبر ترکان مشاور رئیسجمهور مبنی بر کشف بدهی شرکت نفت به بانک مرکزی بعد از دو سال از روی کار آمدن دولت جدید را در مطلبی با عنوان «35 میلیارد دلار بدهی دولت احمدینژاد» برجسته کرده است. تشکیل جلسه جبهه یکتا هم در شرق با عنوان «در غیاب بقایی، رحیمی و مرتضوی رونمایی یکتا برگزار شد» همراه شده است. در پرونده بابک زنجانی، شرق علاوه بر گفتوگویی با یکی از نمایندگان همیشه حاضر در این صحنه، سخنان وزیر دادگستری را در مطلبی با عنوان «پول رفته با اعدام زنده نمیشود» پوشش داده است.
منابع مالی نامزدهای انتخابات هم مورد توجه شرق قرار گرفته است. این روزنامه علاوه بر گزارشی از مصوبات مجمع تشخیص درباره انتخابات و نیز مطلبی با عنوان «حسابرسي منابع مالي نامزدها» در باره لايحه دولت براي شفافيت انتخابات به روايت وزير كشور، گفت و گویی نیز با مرتضی الویری انجام داده که با عنوان « ابراز نگرانی مرتضی الویری از خرید غیر مستقیم رأیها» منتشر شده است.
جوان گزارشی از ميزگرد تحريم توليد ملي با عنوان «اقتصاد از داخل تحريم است» منتشر کرده که در ابتدای آن آمده: ظاهراً طي دو سال اخير روش جديدي از كاسبي تحريم به وجود آمده كه نه فقط منجربه واردات كالاهاي غيرضرور ميشود بلكه ضربه محكمي نيز به توليد داخلي است و راه مقابله با آن رفع تحريم توليد داخلي و تحقق اقتصاد مقاومتي است.
این روزنامه در مطلبی با عنوان «ما دست شرم به صورت گرفتهايم» به تشییع پیکر شهدا پرداخته و از جمله نوشته: 175 غواص شهيد، ركورد همدلي و همراهي مردم را در شبكههاي مجازي و حقيقي شكستند اما... پيشبينياش چندان پيچيده و سخت نيست؛ امروز ميدان بهارستان تهران، صحنه اجتماع سيل بيشمار جمعيتي ميشود كه در گردهم آمدنشان، گرايشها دخيل نيست.
جوان گزارشی هم با عنوان «قطع شاهراه ارتباطي تركيه - داعش» دارد که در ابتدای آن آمده: با پيشروي كردهاي سوريه در شهر تلابيض سوريه و محاصره تكفيريها در اين منطقه شاهراه كمكرساني از تركيه به داعش قطع شد. پس از ناكامي حزب حاكم تركيه در انتخابات پارلماني، اين دومين شوك به گروه تروريستي داعش به شمار ميرود. هرچند تروريستهاي داعش با تشديد جنايات خود در ماههاي اخير توانستند بخشهايي از سوريه را به اشغال خود درآورند اما اين روزها شرايط سختي براي داعش درحال رقم خوردن است كه ميتواند ضربه مهلكي بر پيكر اين گروه وارد كند. داعشيها كه در سه سال اخير با تسلط بر شمال سوريه از كمكهاي نظامي تركيه برخوردار بودند الان درحال از دست دادن مناطق تحت كنترل خود هستند و حملات گسترده كردهاي سوريه، تكفيريهاي داعش را به عقبنشيني از مواضعشان واداشته است.
اظهارات اخیر سه مشاور رئیسجمهور یعنی اکبر ترکان، حسامالدین آشنا و علی یونسی با واکنش تند جوان در مطلبی با تیتر «روز حاشیهسازی مشاوران» همراه شده است. جوان در این باره نوشته: در روزگاري كه مشكلات اقتصادي بيربط و با ربط به مسأله هستهاي پيوند ميخورد و هرگاه موضوع ناكارآمدي مديريتي نيز مطرح ميشود، سر اين كلاف به دولت گذشته ارتباط پيدا ميكند، هستند كساني در دولت تدبير و اميد كه دغدغه شان نه رفع مشكلات اقتصادي مردم كه اولويت آنها تسويه حسابهاي گروهي، ظاهر شدن در نقش روابط عمومي شخصيتهايي كه در دولت نيستند و اتخاذ مواضعي است كه براي دولت اگر نگوييم دردي را درمان نميكند، اتفاقاً نمك پاش زخمهاي اقتصادي هم ميشود.
طي دو روز گذشته مواضعي از سوي سه نفر از دولتمردان تدبير و اميد اتخاذ شد كه برحسب اتفاق هر سه آنها در حلقه مشاوران ارشد رئيسجمهور قرار دارند. كساني كه بايد هر كدام در حوزه تخصصي خود در قامت دستياران شايستهاي براي دكتر روحاني ظاهر شوند. مهندس اكبر تركان كه پيش از اين در تحقير توانمنديهاي داخلي، صنعت خودروسازي كشور را با «آبگوشت بزباش» مقايسه كرده بود، ديروز در اظهار نظري كه مقدمهاي براي تسويه حسابهاي دولتي ارزيابي ميشود، برخي از افراد درون دولت را به فرصت طلبي متهم كرد كه به عقيده او با دولت همراه نيستند اما دنبال گرفتن پست هستند. حسام الدين آشنا، مشاور فرهنگي رئيسجمهور نيز پس از چند روز در صفحه شخصي خود به مواضع قاليباف شهردار تهران در نقد عملكرد دولت پرداخت و مدعي شد، برخلاف آنچه در روزنامهها آمد، قاليباف چنين اظهاراتي نداشته است!
علي يونسي، ديگر دستيار رئيسجمهور در امور اقوام و مذاهب كه مخاطبان با اظهارات او آشنايي دارند، گرچه رويكردي معيشت محور در سخنان خود داشت او نيز اين بار ازدواج جوانان را به حل مسأله هستهاي پيوند زد و از گشايش بخت جوانان با به نتيجه رسيدن مذاكرات خبر داد!
در پایان اینکه مطلب مهم در روزنامه اعتماد گزارشی از ابلاغ نشدن مجوز ورود زنان به ورزشگاه است که با گزارش این روزنامه از جلسه انصار حزب الله در این باره همراه شده است. در ابتدای این گزارش آمده: «جلسه عملياتي ممانعت از ورود زنان به ورزشگاه دوشنبه ساعت ١٧، دفتر انصار حزبالله». اين جملات متن پيامكي بود كه براي برخي از اعضاي انصار حزبالله و فعالان رسانهاي فرستاده شد. جلسه با جمعيتي نزديك به ٣٠ نفر در زيرزمين ساختمان انصار كه تبديل به حسينيه شده است آغاز شد و سخنران اين مراسم دبيركل انصار حاج آقا محتشم بود. وي در ابتداي سخنانش به بند ميم وصيت نامه امام اشاره كرد و گفت: در اين بند خطاب ايشان به مجلس شوراي اسلامي، رؤساي جمهور حال و آينده، شوراي نگهبان و دستگاهها قضايي است كه نگذاريد دستگاههاي خبري و مطبوعات از اسلام منحرف شوند. وي سپس به وظايف رئيسجمهوري اشاره كرد و گفت: رأي به رياستجمهوري يعني راي به رئيسجمهور تعريف شده در چارچوب ولايت و ارزشهاي نظام جمهوري اسلامي و نه غير از آن. اما متاسفانه ما تخطي از اين اصل را شاهد هستيم و همين تخطي باعث شد كه بچههاي حزبالله مجبور شوند خودي نشان دهند مثلا در مورد كنسرتها بحمدالله بچههاي در شهرهاي مختلف خيلي موفق عمل كردند بطوريكه آنها مستاصل شدند و به قول آقاي علم الهدي مطربها صداشون در اومد كه ما ميخوايم از كشور بريم و فلان كه اخيرا هم رييسجمهور اومد از آنها دفاع بكند كه اين حركات دفاع قابل توجيهي ندارد. در واقع توسط همين كنسرتها بود كه غرب و امريكا توانست سبب سقوط شوروي شود، آنها با اجراي كنسرت در مسكو توانستند در شوروي نفوذ كنند. وي در ادامه يادآور شد: اما در خصوص مسأله حجاب و عفاف، حدود هشت هفته قبل بود خانم مولاوردي معاون امور زنان رييسجمهور زمزمه حضور زنان در ورزشگاه را مطرح كردند و گفتند ما براي مسابقه واليبال ميخواهيم برنامهريزي كنيم. ما از همان زمان روي اين مساله حساس شديم چون تجربه اين مساله رو در زمان رياستجمهوري قبلي هم داشتيم و تجربه موفقي بود. كار رو شروع كرديم اما اين دفعه آنها بهطور سيستمي عمل كردند بهطوريكه پاي وزارت كشور، وزارت ورزش و ديگران رو باز كردند. محتشم تاكيد كرد: اين داستانها هم در دوره احمدينژاد و هم در دوره خاتمي وجود داشت اما اينها اينبار خواستند شتر را سر ببرند و حكايت آب رفته به جوي باز نميگردد را ميخواهند تكرار كنند. آمدند گفتند كه اگر اينطور نشه فدراسيون گفته تحريم ميكنيم، خب تحريم بكنند مگه فدراسيون كي هست؟ تمام نظام و شهدا يه طرف فدراسيون هم يه طرف. خب به جهنم تحريم كنند. متاسفانه اينبار اينها پاي همه را كشيدند وسط حالا اعلام كردند ما يه تعداد ٢٠٠ نفري را به صورت محجبه و از مربياي ورزش ببريم استاديوم جايي كه دوربين نگيره و فيلمبرداري نشه ولي ما بايد اين رو انجام بديم كه فدراسيون ما رو تحريم نكنه، اينجا حكم خدا چي ميشود؟همين امر نشان ميدهد الحمدالله اين تلاشي كه انجام شد موفق بوده و فقط تلاش رسانهاي نبوده است. بحمدالله تا به اينجا قضيه مهار شده و علي القاعده حضور زنان در استاديوم منتفي است. اما اينكه شايد بخواهند تعدادي از زنهارو وارد كنند و در جايي بگذارند كه دوربين پوشش ندهد امكانش هست.