در حالی که بر طبق فتاوای مراجع اعزام تنها شرط بندی شرکتکنندگان در مسابقات اسب سواری جایز بوده و آن نیز جنبه تشویقی برای توسعه اسب دوانی به واسطه تاثیرگذاری این رشته در مباحث دفاعی کشور در صدر اسلام داشته و تا حدودی دارد، بوده است، فدراسیون اسب سواری زمینه برگزاری این شرط بندی را میان شرکت کنندگان با تهیه و توزیع بلیت 10 هزار تومانی و روالی دیگر فراهم کرده است.
به گزارش خبرنگار ورزشی تابناک؛ پس درج خبر انجام فعل حرام در جمهوری اسلامی ایران به این شکل بین، نه تنها برخوردی با مسئولان این فدراسیون برای جمع کردن بساط این فعل حرام از سوی مسئولان سازمان تربیت بدنی یا سایر نهادهای نظارتی این مملکت نشد و علیالظاهر به این مسئله بی توجهی صورت پذیرفت، بلکه فضا انچنان فراهم شد که رئیس کمیته اسبدوانی فدراسیون نیز از این موضوع دفاع کند.
او در پاسخ به راهکارش برای رفع این فعل حلال ادعایی را مطرح کرده که هرچه در وب سایت مراجع اعزام که تمامی فتاوای ایشان موجود است، جستجو شد، پیدا نشد: "شرط بندي دو سواركار با هم در اسلام مشكلي ندارد و كاملا حلال است. البته در شرع آمده كه وكيل سواركار هم ميتواند به جاي سواركار شرط بندي كند. براي همين هم ما از سواركاران وكالتنامه گرفتيم تا مردم به عنوان وكيلشان روي اسبها شرط ببندند. الان هم افرادي كه با كارتهاي هيجان روي اسبها شرط ميبندند، وكيل سواركاران به حساب ميآيند."
اگر فرض را بر این بگذاریم که این استفتاء وجود خارجی دارد، یک وکیل که برای یک شخص است میتواند در این مسابقات شرط بندی کند که بر این اساس اگر 10 اسب سوار باشند، 10 نفر دیگر نیز به عنوان وکیل این اسب سواران میتوانند شرط بندی کنند اما آیا با این تفاسیر دهها اسب سوار که هر هفته به مسابقه میپردازد، میتوانند صدها و شاید هزاران وکیل داشته باشند؟! آیا چه به لحاظ حقوقی و چه به لحاظ شرعی و چه به لحاظ منطقی و عقلی، وکالت بیش از یک نفر برای یک نفر صحیح است و آیا شخصی میتواند در یک (مثلاً شرط بندی در اسب سواری) موضوع به چندین نفر وکالت دهد؟! پاسخ منفی است و چنین استدلالی برای کلاه شرعی گذاشتن بر این مسئله غیرقابل قبول است.
در این میان گلایهای که میتوان داشت، حمایت اینچنینی روزنامه اعتماد ملی همچون چشمهای بسته نهادهای بازرسی دستگاه ورزش بر روی این مسئله است که با تیتر "
شرطبندي در اسبدواني، براي همه ايرانيان" (!) چنین مطلبی آمده است. آیا واقعاً شرط بندی این قدر محاسن دارد که حضور همه ایرانیان در آن قابل قبول است؟
کاش قدری در غرب مطالعه میشد و پیش از به سخره گرفتن اسلام، پایه احکام فقهی بررسی شده و مشخص میگردید که ریشه نفی شرط بندی تباهی است که یک باخت سنگین برای یک طرف و خوشبختی است که برای طرف دیگر بدون زحمت به ارمغان میآورد؛ واقعیتی که در برخی فیلمهای غربی نیز به همین بینی ذکر شده است اما دریغ که این روزها هر اتفاقی به شکل وسیع بیافتد -حتی اگر حرام شرعی باشد- توجهی صورت نمیپذیرد و این در یک نظام اسلامی با چه پاسخی همراه خواهد بود؟!