در پنجمین سالگرد گداخت هستهای در نیروگاه فوکوشیما دائیچی ژاپن، رودنی اوینگ از دانشگاه استنفورد میگوید ما باید در نحوه بیانمان تجدیدنظر، خطرات فاجعه طبیعی را دوباره ارزیابی و ارتباط بین انرژی هستهای و دیگر انرژیهای تجدیدنظر را درک کنیم.
به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه خبری دانشگاه استنفورد، پنج سال از زمانی که آژیرهای خطر در نیروگاه انرژی هستهای فوکوشیما دایچی به دنبال زلزله شدید 2011 و متعاقب آن سونامی ویرانگر به صدا درآمد میگذرد. گداخت نسبی سه راکتور باعث شد تا تقریبا 170 هزار نفر از خانههایشان آواره شوند و تشعشعات هستهای آزاد شود و خشم عمومی دولت ژاپن را مجبور کرد تا به طور موقت فعالیتهای تمامی نیروگاههایش را متوقف کند. این حوادث در فوکوشیما دایچی امواجی را نه تنها به ژاپن بلکه بر سراسر صنعت هستهای بینالمللی ارسال کرد.
رودنی اوینگ، استاد موسسه فرانک استانتون و عضو ارشد مرکز همکاری و امنیت بینالملل در موسسه فریمن اسپوگلی و کارشناس مواد هستهای سه درس مهمی که باید از تراژدی فوکوشیما کسب شود را ترسیم کرد.
درس اول: از توصیف تراژدی فوکوشیما به عنوان حادثه خودداری شود.
یکی از بزرگترین درسهایی که از فوکوشیما دایچی باید آموخته شود درباره لحن مورد استفاده برای توصیف فجایع هستهای است. در رسانهها و مقالات علمی مرتبا این واقعه به عنوان یک تصادف توصیف میشود اما این عنوان به درستی علت این حادثه را روشن نمیکند که بر اثر شکست تحلیلهای ایمنی به وجود آمد.
اوینگ به ویژه به حوادث زنجیرهای که منجر به گداخت هستهای در راکتور شماره 1 و 3 فوکوشیما شد اشاره میکند. در پی زلزله 9 ریشتری، این نیروگاه هستهای به طور خودکار راکتورهایش را همانگونه که طراحی شده بود، خاموش کرد. ژنراتورهای اضطراری به سرعت به منظور حفظ چرخه خنک کننده سوخت هستهای شروع به فعالیت کردند. این روندی حیاتی برای جلوگیری از گرمایش و در نهایت گداخت به شمار میرود. اما سونامی بعدی موتورهای دیزلی که انرژی را تامین میکردند، زیر آب برد و سیستم خنک کننده نتوانست به فعالیتش ادامه دهد.
اوینگ گفت: مردم و دولت ژاپن مسلما به خوبی با احتمال سونامی آشنا بودند. این مناطق دارای سیستم هشدار بود اما تا حدودی این خطر خود را در مراحل آماده سازی و حفاظت از انرژی پشتیبان برای راکتورهای فوکوشیما نشان نداد. سیستمهای انرژی پشتیبان، ژنراتورهای دیزلی برای راکتورهای یک تا پنج در سطح پایین و در کنار ساحل قرار داشتند جایی که این ژنراتورها به زیر آب فرو رفتند و از کار افتادند. این ژنراتورها میتوانستند مانند ژنراتورهای راکتور شماره 6 در مناطق دورتر و مرتفعتر قرار گیرند. این موضوع مسلما شکست در طراحی بود نه یک تصادف.
این استاد علوم زمینشناسی در دانشکده زمین دانشگاه استنفورد ادامه داد: به این دلیل است که تراژدی فوکوشیما را یک تصادف یا حادثه نمیدانم. لازم است تا ما از زبانی استفاده کنیم که علت را بیان کند و مسوولیت ایجاد کند.
درس دوم: در معنای خطر تجدیدنظر کنیم.
بلافاصله در پی فاجعه فوکوشیما شرکت انرژی الکتریک توکیو به دلیل فقدان طرح و واکنش به موقع مورد انتقاد شدید واقع شد. در نظر اوینگ این انتقادها درباره مسائل بزرگتری صحبت میکنند: در اجرای ارزیابی خطر سیستم لازم است منظورمان را از خطر مورد تجدیدنظر قرار دهیم. خطر بیشتر از دست دادن زندگی و اموال است.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: ارزیابی دوباره خطر نیز با تغییر زبانمان آغاز میشود. زمانی که میگوییم خطراتی مانند زلزله یا سونامی کم است یا انتظار آن نمیرود، حتی زمانی که سوابق زمین شناسی نشان میدهد که زلزله اتفاق افتاده و رخ خواهد داد، این امر به شدت ضرورت این که باید به درستی عمل کنیم و آماده شویم را کاهش میدهد.
وی تصریح کرد: میتواند این گونه باشد که تحلیلهای خطر برخلاف ایمنی عمل کند به این منظور که اگر تحلیلهای خطر به ما بگوید که چیزی ایمن است، پس شما اقدامات احتیاطی ضروری را اتخاذ نمیکنید. این فرض که راکتورها در زمان زلزله ایمن هستند منجر به شکست در بررسی تاثیرات سونامی شد.
درس سوم: انرژی هستهای به شدت به آینده انرژیهای تجدیدپذیر مربوط شده است.
طبق نظر اوینگ در پنج سال پس از تراژدی فوکوشیما این فاجعه اثرات فوری بر صنعت هستهای داشته که اثر زیادی برآینده منابع انرژی تجدیدپذیر خواهد داشت.
در ایالات متحده کمیته نظارت هستهای ملزم ساخته که همه سایتهای راکتورهای هستهای خطرات ناشی از فجایع طبیعی را مورد ارزیابی دوباره قرار دهند. این الزامات نه تنها شامل زمین لرزهها و سونامیها میشود بلکه مخاطرات سیل گرفتگی به خصوص در مرکز ایالات متحده را در بر میگیرد. با این حال این واکنش به طور جهانی مورد نظر قرار نگرفت.
اوینگ در این باره گفت: در کشورهایی مانند آلمان و سوییس تراژدی فوکوشیما باعث لبریز شدن کاسه صبر شد. در آلمان جایی که همواره مخالفتهای شدید مردم علیه انرژی هستهای و انتقال زبالههای هستهای وجود داشته، این موضوع کاملا صدق میکند. آلمان اعلام کرد که تمامی نیروگاههای هستهای خود را تعطیل خواهد کرد.
در منطقهای مانند آلمان که به لحاظ ارتعاشات زمین لرزهای به مراتب از ژاپن با ثباتتر است، این اقدام در کنار گذاشتن انرژی هستهای نشان دهنده انتقالی پرهزینه و مهم برای سیستمهای انرژی جهانی است. در خلال بیست و یکمین کنفرانس محیط زیستی کشورها در پاریس، آلمان و تعداد زیادی از کشورها متعهد به کاهش انتشار کربن شدند.
این استاد دانشگاه و کارشناس مواد هستهای در این باره گفت: از نظر من آلمان تجربه شگفتانگیزی است. آلمان کشوری پیشرفته به لحاظ تکنولوژیکی است و در نظر دارد بدون انرژی هستهای ادامه دهد در حالی که همزمان قصد دارد تا انتشار کربن را کاهش دهد. این امر مستلزم یک سرمایهگذاری هنگفت در منابع انرژی تجدیدپذیر خواهد بود. اما این هزینهای است که بسیاری از مردم آلمان مشتاق به پرداخت آن هستند.
درست همین 10 سال پیش انرژی هستهای به سرعت به عنوان منبع انرژی بدون کربن مورد استقبال قرار گرفت. با این که هزینه انرژیهای تجدیدپذیر همچون خورشید و بادی از سوختهای فسیلی پرهزینهتر است اما کاهش مداوم هزینههای این انرژیها و افزایش قیمت گاز طبیعی همراه با تراژدی در فوکوشیما بار دیگر اوضاع آینده انرژی بسیاری از کشورها را به هم ریخته است.