بازدید 83082
۱

کاش دشمن را زودتر شاد کرده بوديم

محمد مطهري
کد خبر: ۶۰۳۱۷
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۳۸۸ - ۱۲:۱۳ 19 August 2009
امام خميني (ره) نه تنها انقلاب را لحظه به لحظه رهبري کرد بلکه براي حفاظت از آن در غياب خود، نکات راهگشايي را نيز براي حاميان نظام اسلامي به يادگار گذاشت. يکي از آن نکات هوشمندانه اين بود که هرگاه ديديد دشمنان از شما تعريف کردند معلوم مي‌شود عيبي در کار است (صحيفه نور، ج 17، ص 250).

متأسفانه اين هشدار بجا ـ که پس از ارتحال امام، با تعابير مختلف از جمله همسو نشدن با دشمن، شاد نکردن دشمن و عدم تکرار سخن دشمن از سوي رهبر انقلاب نيز بارها مورد تأکيد واقع شده است ـ برخي دلسوزان را به اشتباه انداخته تا آنجا که گمان کرده‌اند که «هر سخني» که دشمن از آن استقبال کند يا به شادي دشمن منجر شود، يقينا ماهيت ضد نظام و انقلاب دارد! براي روشن شدن مسأله با چند مثال آغاز مي‌کنم.

بدون شک امام خميني شاگردي به بزرگي مطهري و دشمني به بزرگي شاه نداشت. اما همين شاگرد، بارها بزرگترين دشمن امام را شاد کرد. زماني که مجاهدين (منافقين) با شاه مبارزه مي‌کردند، مطهري علم مخالفت با آنها را برافراشت و از جمله شديدا از اينکه آنان مطالب خود را به جاي «به نام خدا»، با «به نام خدا و به نام خلق قهرمان ايران» آغاز مي‌کردند انتقاد کرده، آن را مصداق شرک خواند و باعث اختلاف ميان مبارزان شد، به گونه‌اي که گروهي از انقلابيون مطهري را همکار ساواک خواندند.

مطهري چندين بار ديگر نيز دشمن امام و خودش را شاد کرد: در مجله فاسد زمان شاه يعني «زن روز» سلسله مقالات نوشت، سالها مردانه عليه مارکسيسم ـ که شاه آن را تهديد بزرگي عليه حکومت خود مي‌ديد ـ مبارزه سرسختانه کرد و حتي صنف خود يعني روحانيت را چند بار در کتب و سخنرانيهايش «درخت آفت زده» خواند، با اينکه خود بزرگترين مدافع اساس روحانيت بود و حتي شهيد «تز اسلام منهاي روحانيت» شد. اتفاقا همين کارهاي «دشمن شاد کن» مطهري، بيت الغزل هر ساله سخنرانان در تجليل از مقام اوست.

چگونه است که امام از ميان شاگردانش همان کسي را که بيش از همه دشمن او را شاد کرده بود «پاره تن» و «حاصل عمر» خويش خوانده، آثارش را بي استثنا آموزنده و روانبخش دانست؟! شاد شدن شاه از برخي اقدامات مطهري چگونه با هشدار امام که در ابتداي مقاله ذکر شد سازگار است؟

نکته قابل توجه اين است که حتي خود امام و رهبر انقلاب هم گاهي اقداماتي کرده‌اند که در عين درست بودن، دشمنان هم از آن شاد شده‌اند و اين روشن ترين دليل است بر اينکه از نظر امام و رهبر انقلاب هر اقدامي که دشمن از آن شاد شود لزوما نادرست نيست.

همه به ياد داريم که در زمان حيات امام، اسرائيل و دشمنان قسم خورده انقلاب، همواره خواستار آزادي بي‌قيد و شرط افرادي مانند بمب‌گذاران و جاسوسان و ترورکنندکان مردم بيگناه در خيابان بودند. اما در همان دوران، امام خميني چند بار محکومان دادگاه انقلاب را مورد تخفيف مجازات و عفو قرار داده و اسباب آزادي برخي از آنان را فراهم نمود. آيا هيچ ناداني پيدا مي‌شود که بگويد امام با اين اقدام خود در جهت منافع اسرائيل حرکت کرده است؟! يا رهبر انقلاب اخيرا دستور تعطيلي بازداشتگاه کهريزک را صادر کردند. اين کار تأييدي بود از بالاترين مقام نظام اسلامي بر وقوع بدرفتاري با برخي بازداشت شدگان، که عزل و بازداشت دوازده نفر از عاملان وقايع کهريزک را به دنبال داشت. آيا اين اقدام کاملا درست، اسباب شادي دشمن و نيز سوء استفاده او را فراهم نکرد؟ اگر هميشه و در همه جا شادي يا سوء استفاده دشمن، معيار منحصر به فرد بود اين دستور بايد به صورت محرمانه صادر مي‌شد.

نه تنها در سيره بزرگان، بلکه حتي در آيات قرآن، سيره پيامبر (ص) و ائمه (ع) به موارد بسياري مي‌توان اشاره کرد که دشمنان براي آن شادي کرده‌اند. داستان تغيير قبله، از نمونه آيات دشمن شاد کن است. خداوند متعال که براي او علم به حال و گذشته و آينده يکي است قطعا مي‌دانست که تعيين بيت المقدس به عنوان قبله اول مسلمانان، باعث نه تنها شادي بلکه طعنه دشمن مي‌شود و چنين هم شد، اما اين امر باعث نشد خداوند از ابتدا کعبه را قبله مسلمانان اعلام کند. اگر «شاد شدن» دشمن «تنها ملاک» براي ارزيابي درستي يک کار است بايد گفت نعوذ بالله فرمان اوليه در مورد قبله غلط بوده است!

در سيره اهل بيت هم مصاديق فراوان است. آيا وقتي اميرالمؤمنين (ع) ياران خود را «نامرد» خواند (يا اشباه الرجال و لا رجال) دشمن بزرگ خود يعني معاويه را شاد نکرد؟ آيا کلام سوزناک و تأثيرگذار امام صادق (ع) به شيعيان که «مايه زينت ما باشيد نه مايه ننگ ما» دست آويز دشمنان تشيع قرار نگرفت؟ پس رمز و راز مطلب کدام است؟

من فقط در مورد شادي دشمن توضيح مي‌دهم که البته در مورد هرکدام از همسويي با دشمن، تکرار سخن دشمن، تعريف دشمن از يک فرد و... مي‌توان توضيحات مشابهي ارائه کرد، گر چه درهر کدام ظرافتهايي وجود دارد.

اساسا قدم اول براي هر گونه اصلاح در اجتماع، پذيرش عيب و ايراد است و در عصر ايميل و اينترنت و ماهواره، هيچ گونه پذيرش عيبي ممکن نيست مگر آنکه دشمن از آن آگاه شده و بالطبع اسباب شادي اش فراهم شود. اما نکته مهم و کليدي اين است که شادي دشمن دو گونه است: شادي «موقت» و شادي «طولاني يا دائم». در يک صورت است که شاد کردن «موقت» دشمن نه تنها مذموم نيست بلکه واجب است و آن زماني است که تنها راه پيشگيري از شادي طولاني و بلکه هميشگي دشمن، شاد کردن موقت او باشد.

امام فرمود اگر اين نظام خداي ناکرده سقوط کند لااقل تا قرنها نمي‌توان سربلند کرد (صحيفه نور، ج18، ص17). بنابراين سقوط نظام، معادل شادي چند صدساله دشمن است. پس وقتي ظلمي از ناحيه حکومت صورت مي‌گيرد ـ که به فرموده پيغمبر(ص) نابود کننده هر حکومتي است ـ و عده‌اي توجيه گر وارد ميدان مي‌شوند و عده‌اي ديگر تنها به دنبال تصفيه حسابهاي جناحي مي‌دوند چه کسي بايد به اين ظلم‌ها اعتراض کند؟ اگر فرد معترض اصلاح‌طلب باشد، مي‌گويند به خاطر ناراحتي از شکست در انتخابات است. بنابراين کساني که عشق به نظام داشته و از هر گونه خط بازي پرهيز داشته‌اند و احتمال مي‌دهند سخنشان تأثيري داشته باشد وظيفه خطيري به عهده دارند .

بگذار در کنار سرور بسیاری از نیروهای دوستدار انقلاب، ده سايت ضد انقلاب هم چند روزی خوشحال باشند که صداي پسران مطهري هم از ظلمها درآمد، اما در عوض، پس از سقوط نظام، شادي چند صد ساله و نسل اندر نسل نکنند. در اين موارد «شادي» موقت دشمن در واقع «دلخوشي» اوست و نبايد آن را ملاک مطلقي براي درستي يا نادرستي يک اقدام قرار داد.(1)

يک دليل تن دادن به شادي دشمن در قرآن و روايات و سيره بزرگان دقيقا همين است که گرچه آن اقدام براي دشمن سرور و شادي به همراه آورده است اما در واقع او را از شادي بزرگتر محروم کرده است و نوعا دشمن بدان واقف نبوده است. (مثلا شاه از مقاله زن روز مطهري شاد بود اما غافل بود که مطهري فرصتي براي تبيين اسلام براي قشري که هرگز در آن زمان راه ديگري براي رساندن پيام به آنان نبود پيدا کرده بود.)

به هر حال ترديدي نيست که بدرفتاري غير قابل انکار با برخي از بازداشت شدگان وقايع اخير اسباب شادي چندين ساله را براي دشمن فراهم کرده است. اما پرسش اين است که چرا امروز مجبوريم به اين «شادي چند ساله» تن دهيم؟ پاسخ روشن است: براي اينکه در گذشته حاضر نشديم به «شادي چند روزه» دشمن تن دهيم و لو عدالت قرباني شود. اين مطلب را مي‌توان در قالب يک مثال توضيح داد.

اگر فرضا دو سال پيش يکي از ائمه جمعه در خطبه هايش مرگ قطعي زهرا بني يعقوب در زندان را مطرح مي‌کرد (دختر پزشکي از يک خانواده مذهبي که در مهرماه 86 در پارکي در همدان دستگير شده و دو روز بعد جنازه اش به خانواده او تحويل داده شد)، برخي دوستان از سر دلسوزي و برخي مدعيان طرفداري از رهبري مي‌گفتند چرا حرفهاي دشمن شادکن مي‌زنيد؟ نديديد ديشب بي بي سي سخن شما را با آب و تاب نقل کرد؟

مسلما از چنين اقدامي راديوهاي بيگانه استقبال مي‌کردند و چند روزي سرخوش بودند اما نتيجه اش اين بود که هر کس در محيط بسته زندان کار مي‌کند مطمئن مي‌شد که تخلف او مي‌تواند در خطبه‌ها و يا در اخبار مطرح شود و فرياد «يا للمسلمين» هر مظلومي مي‌تواند بي‌ملاحظه علني گردد. در اين صورت آيا امروز کسي جرأت مي‌کرد با مرحوم روح الاميني و امثال او چنين رفتار کند؟ آري، با رسانه‌اي نکردن مرگ زهرا بني يعقوب به خيال خودمان از بدنام شدن نظام جلوگيري کرديم و آن شادي چند روزه را از دشمن گرفتيم ولي امروز در عوض، شادي چند ساله را تقديمش کرده ايم.

بگذريم از اينکه چنين «خدمت» بزرگي به انقلاب از سوي همين امام جمعه فرضي، توسط برخي رسانه‌ها به «خيانت» تعبير مي‌شد و با بهره گيري از شغل پرطرفدار تحريفگري و با سرهم کردن تصاويري از فاکس نيوز و سخنراني نماينده مجلس اسرائيل و با ارائه تفسيري نادرست از اين سخن صحيح امام که حرفهاي دشمن شادکن نزنيد، بار ديگر به همگان پيام داده مي‌شد که سخن به ميان آوردن از اين قبيل امور فقط در آخرت امکان پذیر است.

از اين گونه خدمات به انقلاب زياد شده است. هر وقت قرار شد تخلفي امنیتی مربوط به درون نظام مورد رسيدگي قرارگرفته يا علني شود و يا با آقازاده‌اي برخورد شود، توجيهاتي از قبيل شاد نکردن دشمن و حفظ آبروي نظام و بدبين نشدن مردم از راه رسيده‌اند. نتيجه اين شده است که در جامعه ما حتي گاهي «اقوي» (قوه قضاييه) نمي‌تواند حق خود را از «قوي» (آقازاده) بگيرد در حالي که در جامعه مطلوب پيامبر «ضعيف» بايد بتواند حق خود را از قوي بگيرد آنهم بدون لکنت.

آنچه گفته شد تنها در حد مجال اين نوشتار بود و دقايق بسياري در اين باره وجود دارد که بايد در فرصتي ديگر به آنها پرداخت اما از آنجا که در فضاي غبارآلود کنوني بازار تحريف داغ بوده و نه تنها با کمرنگ شدن اخلاق رسانه‌اي بلکه بعضا با فقدان حياي رسانه‌اي و بلکه با نوعي رذالت رسانه‌اي مواجهيم لازم است نکاتي را تاکيد کنم.

1. هشدارهاي امام و رهبر انقلاب درباره توجه به عکس العمل دشمن کاملا صحيح و راهگشاست و يک «هشدار» بازدارنده است براي دوستداران انقلاب که ناخواسته در خدمت دشمن قرار نگيرند. اما بدين معنا نيست که هرگاه دشمن از اقدامي اظهار شادي کند «قطعا» آن کار نادرست است (گر چه در موارد بسياري چنين است). مثلا حکم امام درباره اعدام سلمان رشدي کاملا درست بود اما چون براي يک «ذهن غربي» صدور حکم اعدام به سبب توهين به پيامبر قابل هضم نيست، رسانه‌هاي ضد اسلامي براي مخالف نشان دادن اسلام با آزادي و حقوق بشر، از آن استقبال فراواني کردند. حکم امام بر طبق مباني اسلامي و عقلي کاملا قابل دفاع است و سوء استفاده و شادي دشمنان هرگز از اعتبار آن نمي‌کاهد. بله، اگر کاري «تنها اثرش» شادي دشمن باشد در اين صورت با اتکا به سخن امام مي‌توان آن را باطل دانست.

2. نه امام و نه رهبري هيچ گاه نگفته‌اند که براي تعيين صحت و سقم يک سخن، به محتوا توجهي نکرده و فقط به سايتهاي ضد انقلاب مراجعه کنيد، اگر استقبال کرده بودند حتما آن سخن غلط است! آيا اسلامي که مي‌گويد که به خود «گفته» (ما قال) و نه به «گوينده» (من قال) بايد توجه کرد، استقبال دشمن را «ملاک مطلق» قرار داده است؟! اگر چنين باشد بايد گفت زماني که امام عليه آمريکا مردانه ايستاد کار اشتباهي بود چون شوروي و چين کمونيست از آن استقبال مي‌کردند!

مخالفت امام با آمريکا از قلب سرشار از ايمان، غيرت ديني و اتکال به خداوند نشأت گرفته و نوعي عبادت بود، اين مخالفت هيچ ربطي به مخالفت شوروي يا چين که تحت تأثير افکار مارکسيستي و حرصهاي اقتصادي و دهها عامل ديگر دنيايي بود نداشت گرچه اين دو مخالفت در ظاهر با هم همسو بودند. ضمنا اگر تنها ملاک درستي، اتخاذ موضعي بر خلاف موضع دشمن است، آيا در صورتي که دشمن به هر دليل موضع خود را پس از مدتي تغيير داد ما هم بايد موضع خود را تغيير دهيم تا همچنان با او مخالفت کرده باشيم؟

3. شناخت دقيق مباني دشمن شناسي امام خميني نياز به پژوهش لااقل يکساله گروهي از محققين زبده دارد. به فراموشي سپردن بسياري از رهنمودهاي ديگر امام و حتي سيره خود امام و چسبيدن به ظاهر يک جمله، مانند آن است که کسي چنين استدلال کند که امام از روحاني بودن خود در دهه آخر عمر پشيمان شده بود چون خود چنين گفت که «اي کاش من يک پاسدار بودم».

حتي اگر با روايات معصومين (ع) هم بخواهيم چنين خام برخورد کنيم به نتايج باطلي مي‌رسيم. در روايات آمده است که کسي که براي رضاي خدا مجلس غيبتي را ترک کند بهشت بر او «واجب» مي‌شود. اين سخني است درست و توضيح قانع کننده‌اي دارد ولي آيا کسي مي‌تواند اين را ملاک مطلق قرار داده، پس از يک بار بلند شدن از مجلس غيبت، تا آخر عمر به هر فسق و جنايتي دست بزند و با استناد به اين روايت توقع بهشت هم داشته باشد؟ قطعا معناي عميق اين روايت اين نيست.

اگر در تفسير سخنان امام خميني دقت لازم را به خرج ندهيم به مشکلات زيادي بر مي‌خوريم. روزنامه‌ها و کارشناسان صهيونيستي بارها به تمجيد از کياست، تدبير و صداقت سيد حسن نصر الله پرداخته‌اند و نيز همانها خواستار نابودي ملاعمرند، ولي نه اولي منقصتي براي رهبر بي بديل مقاومت است و نه دومي منقبتي براي رهبر بي عقل طالبان.

در اينجا متواضعانه از اهل فکر مي‌خواهم که با نقد منصفانه اين مقاله به اين بحث غنا بخشيده و نويسنده را بر خطاهاي احتمالي اش واقف سازند. (البته همچنانکه اشاره شد طرح فني اين بحث نياز به پرداختن به جزئيات فراواني دارد از جمله اينکه دشمن بايد دقيقا تعريف و انواع دشمن بايد تفکيک شود و هر کدام از شادي دشمن، عدم تکرار سخن دشمن، همسو نشدن با دشمن و ... جداگانه مورد بررسي قرار گيرد).

نيازي به ذکر نيست که کساني که در طول سالها با تفاسير خود خواسته از سخن امام و رهبر انقلاب، بسياري را بدون دليل کافي و با همين نوع تحليلها از حول انقلاب و ولايت فقيه رانده و براي آن شاديها کرده‌اند – که من علت اين شادي را نمي‌فهمم - مخاطب اين مقاله نبوده و نيستند، همان کساني که براي پاسخ به هر مطلبي ابتدا به تحريف سخن نويسنده پرداخته و سپس نقد! را آغاز مي‌کنند و غالبا به کمتر از اثبات ارتباط نويسنده با بيگانگان رضا نمي‌دهند.

در اينجا به همه عاشقان انقلاب توصيه مي‌کنم که هيچگاه اين نکته را از ياد نبرند که هر گاه افراد حرفه‌اي و معلوم الحال، در برابر سخن گفتن از يک ظلم مسلم و قطعي در نظام اسلامي، به اموري مانند شاد نکردن دشمن متوسل شدند بايد قويا احتمال داد که چنين افرادي نگران شادي دشمن نيستند بلکه نگران لو رفتن دوستانند.

اما امروز چه بايد کرد؟ به نظر مي‌رسد بهترين راه برون رفت از وضعيتي که کشورمان بدان گرفتار آمده، رساندن رايحه عدالت به همه مشامهاست و اين امر البته شادي موقت دشمن را به دنبال خواهد داشت. تحقق چنين امري بدون اصلاح نظام اطلاع رساني ممکن نيست، اصلاحي که برکات بي شمار داشته و وحدت و اعتمادي حتي بيش از گذشته به جامعه برخواهد گرداند. (2)

در کشوري که نظام اطلاع رساني اش درست عمل مي‌کند نه انتخاباتش به جنجال طولاني مي‌کشد و نه هيچ کس مي‌تواند در کشاندن مردم به کف خيابانها توفيق يابد. سياستهاي کنوني اطلاع رساني امروز، بخشي از مردم را ناخودآگاه روانشناس کرده است. بيش از آنکه ببينند رسانه ملي چه مي‌گويد به اين فکر مي‌کنند که چرا چنين مي‌گويد و در پس يک مطلب چه چيزي مي‌خواهد القا کند.

اميدواريم روزي به نقطه‌اي برسيم که همه گروههاي دوستدار انقلاب پس از هر حادثه‌اي متفق القول باشند که امشب حقيقت از زبان رسانه ملي بي ملاحظه گفته خواهد شد. اما تا زماني که بخواهيم با تفاسير تنگ نظرانه از مفاهيمي چون شادي دشمن، آبروي نظام، حفظ نظام، ظلم به نظام و بدبين نشدن مردم و مانند آن حاشيه امن براي متخلفان - از هر دسته که باشند - ايجاد کنيم راه به جايي نخواهيم برد.

براي بقاي انقلاب، شادي روح امام، پاسداري از خون صدها هزار شهيد و براي محروم کردن دشمنان از شادي دائمي، چاره‌اي نيست جز آنکه دشمن را کمي شاد کنيم.


-----------------------------
پي نوشت‌ها:
1ـ ممکن است گفته شود به جاي اقدام به انتشار مقاله، اعتراض به ظلمها مي‌توانست به صورت غير رسانه اي مطرح شود تا دشمن حتي از همان شادي «موقت» هم محروم شود. پاسخ اين است که حتي با رسانه اي کردن هم اميد چنداني به اصلاح نبود همچنان که وقتي سال گذشته سيزده مقاله «دشمن شادکن» در سايت تابناک منتشر کرده و در مقاله پنجم تحت عنوان «آبرويش را بريز و او را به مردم معرفي کن» از بي‌توجهي به نامه استمداد خانواده زهرا بني يعقوب انتقاد کردم و باز در يک مصاحبه بر آن تأکيد کردم هيچ ثمري نداشت.

روشن است که دفاع از مظلوماني که فريادرس ندارند و به هر طريق از سوي حکومت آسيب ديده اند در اولويت است و موضوع مقاله گذشته درباره ظلم حکومتي بود (برخوردي که مي‌توانست قاطعانه باشد ولي ظالمانه نباشد). البته برخي از بسيجيان نيز در جريانات اخير آسيب ديدند ولي اين افراد فريادرس دارند و چنانکه ديديم تصوير برخي از ضاربان آنان به سرعت از تلويزيون و يا در قالب دادگاه علني پخش شد.

براي بي کسي برخي مظلومان حوادث اخير همين بس که با اينکه ظلم صورت گرفته در کوي دانشگاه دل رهبر انقلاب را به تعبير خودشان «خون» کرد ـ تعبيري که در مورد هيچ‌کدام از وقايع اخير به کار برده نشد ـ اما پس از اين شکواي علني بالاترين مقام کشور حتي از يک دادگاه غيرعلني هم خبري نشد. اين است دليل اينکه در مقاله گذشته سخني از مظلومان بسيجي به ميان نيامد.

البته کسي که به مردم معترض در يک اعتراض آرام، ناسزاهاي آنچناني نثار کرده و از کتک زدن آنان لذت می برد و در وبلاگش از اينکه فردا عده اي ديگر را کتک مي‌زند ابراز خوشحالي کند اساسا بسيجي نيست ولي کسي که در برخورد با يک آشوبگر واقعي در دفاع از جان و مال و ناموس مردم آسيب مي‌بيند صد البته قهرماني بزرگ ويک بسيجي واقعي و مايه افتخار است و هر ظلمي که بر او رفته بايد جبران شود. 

2ـ نقد من نسبت به نظام اطلاع رساني ارتباطي با جريانات اخير ندارد. سال گذشته در مقاله‌اي با عنوان «ام المشکلات کشور چيست؟» توضيح داده‌ام که چگونه با يک سياست اطلاع رساني واقع بينانه مي‌توان ناراستيهاي کشور در زمينه‌هاي مختلف را سامان داد.

------------------------------------

muhammadmotahari@gmail.com
تور تابستان ۱۴۰۳
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۷
انتشار یافته: ۱
دمت گرم
احسنت به مطهری و فرزند دانشمندش،
جالب بود محمد
پس چرا اینقدر از آقای احمدی نژاد انتقاد می شود که حرفهای دشمن شاد کن می زند!!!!
به عنوان مثال در مورد محو اسرائیل یا هلوکاست اگر حرف حق و به جا است!!!
اگر شما بگوييد 2+2 ميشود 4 حتما شما همسو با آمريكا و اسراييل هستي چون آنها هم همين را ميگويند پس براي اينكه ثابت كني همراه انقلاب و پيرو ولايت فقيه هستي بايد هرچه آقاي شريعتمداري ميگه بگي درسته!
خدا بیامرزد پدری که چنین پسری را تربیت کرده
احسنت
مشکل ما و بسیاری دیگر از اقوام و ادیان این است که بیش از اینکه خداپرست باشیم، شیطان ستیز هستیم.
آقای مطهری قضیه اصلی اینها حفظ موقعیت خودشان است نه کشور و نه دین. اینها برای دستیابی به موقعیت چند روزه دنیا دست به هر کاری می زنند. یک روز هم دست به قتل ولی فقیه می زنند و گردن این و آن و .... دیر نیست برنامه ...
بسیار نوشته متین و شجاعانه و حقیقت طلبانه ای بود
جزاک الله خیرا

هر گاه افراد حرفه‌اي و معلوم الحال، در برابر سخن گفتن از يک ظلم مسلم و قطعي در نظام اسلامي، به اموري مانند شاد نکردن دشمن متوسل شدند بايد قويا احتمال داد که چنين افرادي نگران شادي دشمن نيستند بلکه نگران لو رفتن دوستانند


سلام بر روح مطهر شهيد بزرگوار علامه مطهري كه باقيات صالحه اي چون آثار قلمي و فرزندان بزرگوارش براي ما به يادگار گذاشته است
مطمئنم ايشون را مرتد اعلام ميكنن.
ولي آقاي مطهري مهم نيست. شما از حق حرف زدي. روح پدرت شاد
همه مقاله یک طف، عبارت "در اينجا به همه عاشقان انقلاب توصيه مي‌کنم که هيچگاه اين نکته را از ياد نبرند که هر گاه افراد حرفه‌اي و معلوم الحال، در برابر سخن گفتن از يک ظلم مسلم و قطعي در نظام اسلامي، به اموري مانند شاد نکردن دشمن متوسل شدند بايد قويا احتمال داد که چنين افرادي نگران شادي دشمن نيستند بلکه نگران لو رفتن دوستانند" یک طرف
اين آقا واقعا دردشناسي آشنا با درد است. اي كاش بزرگان به جاي جناح سالاري و گروه سالاري كمي شرك خدا را مي گذاشتند كنار و به توحيد و يگانه پرستي روي مي آوردند و جانب حق مي گرفتند به جاي جانب گروه و فرزند و ....
خدايا اين فرزندان صالح استاد بزرگ و متفكر جليل القدر شهيد مطهري را در پناه خود حفظ كن و توفيق عنايت كن تا از وجود آنها براي زدودن تهجر و تقدس دروغيني كه دامن برخي را آلوده كرده نجات يابيم.
چه زيبا گفته اند و تاييد مي كنيم كه مگر ما نوك عقربه قرينه دشمنيم كه دشمن بگويد روز است ما بگوييم شب است و دشمن بگويد شب است ما بگوييم پس روز است!
خداوند به علمایی که در پیمان خود در خصوص" عدم سکوت در مقابل ظلم ظالمان و مظلومیت مظلومان" پایدارند سلامتی و توفیق دهد. در هر زمانی مطابق میل صاحبان قدرت حرکت کردن امری راحت و پر سود است. انسان آزاده کسی است که با چشم پوشی از منافع و جایگاه کذایی، حق را بگوید اگر چه به ضررش باشد. خدا به شهید مطهری رحمت و به فرزندان برومند و غیرتمندش توفیق و سلامتی دهد.
سلام جناب مطهری درود بر شرافت و وجدان بیدار شما. الحق که پسر لایق شهید مطهری هستی. تنها کاری که برای این گفتن حرف حقت می توانم انجام دهم درود فرستادن به روح مقدس و پاک پدرت و درخواست عاقبت به خیری برای شماست.
سلام محمد عزیز
من دانشجوی خارج از کشور هستم گاهی که سایت های داخل کشور رو مطالعه می کنم باور کنید تعداد مقالات مفید و نافع رو از انگشتان یک دست بیشتر نمی بینم و درحقیقت مقاالات شمارا بسیار مفید می دانم
بابا تو آخرشی
اينگونه انديشيدن و اينگونه سخن گفتن حكايت از نفس سليم و وجدان بيدار دارد ،البته هيچ فرق نميكند فرزند بزرگي چون شهيد مطهري باشي و يا يك انسان گمنام .
سلام بر فرزند مطهر و پاک . اقای مطهری عزیز در این وادی که برای بدست اوردن هر خبر صحیح بایستی متوسل به هر وسیله خبری غیر از رسانه ملی شد و خوب معلوم نیست که چقدر حسن نیت در انها وجود داشته باشد و در این واد ی که هر وسیله دیگری بخواهد در داخل این نقش رابه انجام برساند متهم به خیلی چیزها می شود و انسان به چشم می بیند که انها که هیاهوو تهمت زدنشان زبا نزد خاص و عام است می مانند ایا می توان امیدوار به ان رایحه عدالت بود ؟ حتی اگر به اندازه یک ذره حسن نیتی قابل مشاهده بود شاید ؟؟ وقتی سعی می شود گاهی روز را در غالب هزاران خرف و حدیث شب نشان بدهند چه باید کرد؟؟ من فقط سایت خودتان را می گویم وقتی شما را هم با هر بیانی به هر چیزی متهم می کنند بایستی چه کرد ؟؟ متاسفانه همه مطالب گفته می شو د حقایق راست و دروغ به سرعت در حال گسترش است ولی کجاست جایی که بتوان تشخیص درست و غلط بودن انها را داد ؟؟ اصلا فکر نمی کنم اگر دشمن سالها هم با هزاران وسیله وتفکر می توانست اینقدر ضربه به اصل نظام بزند اینقدر که ما خود به دست خودمان ضربه زدیم نمی شد؟؟؟ شاید امتحان الهی باشد . شاید خداوند متعال می خواهد همه رنجها و اسیب هایی که بر پیامبران و امامان خویش رفت را به ما یاد اوری کند نمی دانم
پدیده های ناگوار بسیار زیاد است اگر ان جناب به همه پدیده های ناگوار بر حسب اهمیت میپرداختند در مظان اتهام جناحی گری قرار نمی گرفتند مثلا ایا حضرت ایشان به اندازه ای که در این مدت در رد خشونت با متهمان قلم فرسایی فرموده اند با همان شدت وتاکید به نقد رفتا ر شنیع جریان منتسب به اقای موسوی در به بحران وارد کردن کشور و مخالفت علنی با ولی واجب الاطاعه پرداخته اند؟ به سکوت نا هنجار هاشمی و عدم دفاع قاطعانه او از رهبری معظم انقلاب تاخته اند؟متاسفانه فرزندان شاگرد گرانسنگ مکتب امام در تشخیص موارد انتقاد بر انگیز عینکیی به چشم زده اند که فقط اشتباهات یک طرف ماجرا را میبینند و به بهبه و چه چه یک عده ی خاص دلخوش کرده اند انتظار ملت از انجنابان این بود که مقاله ای با تیتر مثلا "دفاع از جمهوریت به هر وسیله"یا"اتهام پر طمطراق اما بی سند "منتشر می شد.
محمد جان بسيار قشنگ و مستدل بيان كرده ايد. ملاك حق بودن هر عملي، ماهييت درست آن است، گر چه آن كار بنا به دلايلي ظاهرا مورد تاييد دشمن باشد. بايد آگاه بود كه حمايت ظاهري دشمن از يك كار درست ممكن است بر اساس همين راهبرد باشد كه ما در اجراي آن دچار شك و تفرقه شويم و آنرا انجام ندهيم. و درست اين همان مقصد اصلي اوست. اگر ما رسيديم كه كژي را بايد در نظام صاف كنيم بايد بكنيم چه دشمن از آن تعريف كند يا بد بگويد. اتفاقا اگر تعريف ظاهري او باعث شد شما آن اصلاح را انجام نداديد اين به هدف نزديك كردن اوست. درود خداوند بر مطهري و خاندانش باد
مقاله بسیار خوبی است .خداوند به شما وهمه عقلا طول عمر عطا کند.دیر نیست که دوباره خوارج نهروان با پیشانی پینه بسته ظهور کنند.مراقب آنان باشیم تا نکند دسیسه آن زمان تکرار کنند.
هر گاه افراد حرفه‌اي و معلوم الحال، در برابر سخن گفتن از يک ظلم مسلم و قطعي در نظام اسلامي، به اموري مانند شاد نکردن دشمن متوسل شدند بايد قويا احتمال داد که چنين افرادي نگران شادي دشمن نيستند بلکه نگران لو رفتن دوستانند
باتشكر از آقاي مطهري ، بسياري از مردم از ايشان اين درخواست را دارند كه در باره ظلم هاي اخير - خصوصا ظلم هاي انجام شده در خيابانها و بازداشت گاهها - بيشتر و شفاف تر بنويسند و بامنطق واستدلال هاي خوبشان مجرمان اصلي را برملا كنند .
با سلام.اگر اگر اگر جناب آقاي مطهري مطالب شما را در ارتباط با رفتار مسئولين خواندم البته تعدادي را آيا واقعا شما فكر مي كنيد كه گوش شنوايي هست آيا شما را جزء دوستان حساب مي كنند كه بخواهند حرف شما را بپذيرند اكثر بچه هاي جنگ كه براي كانديداي ديگر فعاليت كرده اند حذف يا به صورت غريبه و عامل بيگانه مي امگارند رويشان نمي شود كه مستقيما شما را مخاطب قرار دهند اگر شما سايه نام پدر را نداشتيد آقاي شريعتمداري خيلي زود به حسابتان مي رسيد.موفق باشيد
من مدتهاست مقاله های فرزندان شایسته شهید مطهری را میخوانم. بینظیر است. ایکاش بعضی از مسئولین ما هم یا خودشان میفهمیدند ویا میشنیدند. بقول ترکها «آدم گرب یا بلن اولسن یا اشدن». (انسان یا باید بفهمه یا بشنوه). ولی صد افسوس. بعضی وقتها نگران میشوم که مبادا این برادران عزیز مطهری جلوی بعضی از هجمه ها تغییر موضع بدهند. انشاءاله همیشه در راه حق باشند. درضمن ایکاش سایت شما را پیدا میکردیم.
مطهّری جان!
درود بر شیر پاکی که خوردید
درود بر اون پدر شهیدتون
درود بر مادری که شمارو تربیت کرد
درود بر شما
برای شادی روح شهیدبزرگوار استاد مطهری صلوات بفرستید...
آقا محمد خدا جزای خیر بهد به شما که قلب پر درد ما را تسلی می دهید.
آقای مطهری شما خودت هم می دونی که منظور از حرفهای دشمن شاد کن چیست؟ می دانی وقتی رژیمی مثل ایران 30 سال است دارد شعار مبارزه با اسرائیل را به دلیل جنایاتش در قدس را سر می دهد و امروز خود محکوم می شود به جنایاتی از همان دست یعنی چه ؟ می دانی که مفهوم حرفهای کروبی که می گوید " این نوع جنایات در ایران سابقه نداشته است ..." و سابقه جنایات ساواک در ایران یعنی چه ؟؟؟
....
لطفا بیدار شوین ... ادامه ندین لطفا...
به خدا قیامت راست است
به خدا امام زمان راست است
به خدا حق الناس راست است
به خدا تقلب دروغ است
به خدا شکنجه دروغ است
...
آقای مطهری
اگر شما فرزند شهید مطهری نبودین
می تونستین آنقدر بی مهابا و بدون ترس به نظام ظلم کنین ...
پس ادامه ندین ؟
به خدا حق الناس رو خدا نمی بخشه ...
آقای مطهری
ما شما رو نمی بخشیم !
احسنت ... لطفا آقای شریعتمداری و خانم رجبی و سایر دوستانشان اگر وقت داشتند مطالعه کنند، ممکن است برایشان مفید باشد، هر چند فکر نمیکنم وقت اینگونه امور را داشته باشند.
واقعاً تحت تاثیر نوشته دقیق و تاثیر گذار ایشان قرار گرفتم.
اینکه بعضی ها می گویند انتقاد نکن چون دشمن شاد می شود دقیقاً از "نهی از منکر" جلوگیری می کنند. همان چیزی که از اصول پایداری اسلام بوده و ائمه اطهار نیز بخاطر آن به شهادت رسیده اند!
خوب شد ایت الله مطهري شهيد شدند وگرنه الان زندان بودند و اعتراف مئ کردند به مظلوميت مردم
خون استاد در رگهاي محمد آقا بيشتر جريان دارد.
سخناني معقول و منطقي بود. با تشكر

خدایا من بی سواد این ها را میدانم چرا بزرگان ما این حقایق را که این فرزندان خلف مرحوم شهید مطهری بدان اشارت دارند را درک نمی کنند؟ اگر بخواهیم تمام گفتارمان به جهت معقول بودن باید بر ضد دشمنان باشد باید بسیاری از منطقها و ارزش ها عوض کنیم مثلا بگوییم مست سیا است جون اسرائیل و امریکا میگویند ماست سفید است ، بگوییم رعایت حقوق بشر و حقوق شهروندی واجب نیست، بگوییم تمدن و پیشرفت علم بد است و .... چون دشمنان ما می گویند اینها خوب است.
ایشون چرا فقط این اشکال ها را بیان میکنند و همه ی عیب ها را بیان نمیکنند.
خوب بود که کارهای نادرست اخیر جبهه اصلاحات را هم بیان میکردند
ظاهرا قراراست ردای پدر رابه تن کنید . برازنده است.
واقعا شما وبرادرتان با صحبتهایتان روشنگری میکنید.درود خدا برابوی شما
محمدجان چه زيبا وعالمانه و صادقانه درداصلي نظام رابيان نموده اي شايدخيلي هااين دردهارااحساس ميكنند اما نمي توانندويا به هردليل نتوانسته انداينقدر استادانه مطالب را بازگو نمايند . من نيز متوانم بگويم اگرپدر بزرگوارت (رحمت الهي بر اوباد)درقيد حيات بود او نيز ازتير زهر آلود متهجران جان بي نصيب نمي ماند.آري وقتي عده ا ي مجهوالاحال يك شبه بزرگان وپيشكسوتان نظام وانقلاب رامورد هتك حرمت قرار ميدهند وآنهارا همصدا با دشمنان مي خوانند وحتي ازفرامين ومنويات رهبر انقلاب خودرا جلوتر ميدانندو دل ايشانرا خون ميكننداماومتاسفانه خودرا پشتيبان ولايت مي دانند !!؟چه بايد گفت وچه بايد كرد...
یکی دیگر از مغالطاتی که بر همین سیاق در فضای سیاسی کشور برای زیر سوال بردن طرف مقابل مطرح می شود اینست که چون فلان شخص یا حزب از فلان شخصیت حمایت کرده اند یا همراه با او علیه یک جریان انتقاد می کنند پس لاجرم اینها همه در یک جبهه اند و هم فکر و هم نیت. با این سبک استنتاج باید نتیجه بگیریم چون حضرت امام ره ، نهضت آزادی، مجاهدین خلق و ... با شاه مبارزه می کردند پس همه از یک قماش اند.
در حالیکه می دانیم بر اساس یک اصل طبیعی ، وجود دشمن یا رقیب مشترک ، وحدت می آورد اما بطور موقتی. اگر سه نفر و نیز غالب احزاب از جمله مشارکت، مجاهدین و نهضت آزادی از احمدی نژاد انتقاد می کنند معنایش این نیست که همه با هم بسته اند برای کنار زدن وی و دلیل بر این نمی شود که این سه کاندیدا و همه آن احزاب هدف، نیت و ارزشهای واحدی دارند.
آقای مطهری ای کاش زمان آقای هاشمی به شما و برادرتان تریبونی داده میشد تا زودتر دشمن را شاد کرده بوديم. یا آنکه شما هم مانند بسیاری از طبقه حاکمیت آن موقع نیازی به شاد کردن دشمن نمی دیدید. برادر بزرگوار آنحرافهای اصلی از کی و از کجا شروع شد....کاش کمی منصف باشید.
آقای ولایتی ملاحظه فرمایند که در اون اجتماع چند ده نفری خیلی راجع به خوشحالی بیگانگان داد سخن سر دادند
الحق و والانصاف در زمانه ای که بسیاری از کسانی که چشم توده مردم به دهان انها دوخته شده تا با اینچنین سخنانی از فدا شدن حق زیر پای مصلحت جلوگیری کنند اما افسوس که گوئی همه دهانها دوخته شده باید به چنین مردانی که هرچند دست و پا بسته اشارتی به حقیقت میکنند هزاران بار درود وافرین گفت
غلبه تفكراجراي عمليات رواني (ازنوع نظامي وامنيتي آن )بر اقناع سازي افكارعمومي دررسانه ها و مخصوصا صداوسيما علت بروزاين مسايل است.
اگه شماها نبودید و این حرفهای به حق را نمی زدید واقعا همجوره از ایران دل میکندیم.دمت گرم
آقای مطهری قضیه اصلی اینها حفظ موقعیت خودشان است نه کشور و نه دین. اینها برای دستیابی به موقعیت چند روزه دنیا دست به هر کاری می زنند. یک روز هم دست به قتل ولی فقیه می زنند و گردن این و آن و .... دیر نیست برنامه ...vaghean dahanoto bayad busid
اي انكه علي علي كني كيست علي
انگونه كه تو وصف كني نيست علي
يكروز بزي چنانكه ميزيست علي
انگه تو بيا بما بگو كيست علي
کاش خداوند امثال این آقایان را در ایرانمان زیاد کند.
با سلام و درود به ارواح پاک شهدای ایران و انقلاب بالاخص شهید مطهری شهید بهشتی و یاران با وفایشان در تایید گفتارهی حقگونه باید گفت به فرموده مولای متقیان امیر مومنان در هر حال حق را باید گفت اگر چه به ضرر گوینده تمام شود که این دنیا فانی است وعقوبت آن دنیا باقاست .
با سلام
از زمان انقلاب ایران و امام خمینی که کودک 4 ساله ای بودم مقاله ای اینقدر پرمغز نخوانده بودم مواظب جان خود باشید زیرا دشمنان ایران و اسلام همیشه گل های سرسبد ما را با هر دسیسه ای می برند.
باید به امید روزی که مشخص شود دشمن کیست بگوییم : اللهم عجل لولیک الفرج
لازم است آقای مطهری این واقعیت را بدانند که هیچگاه استثناء قاعده را نقض نمی کند، در ضمن تا جایی که بنده اطلاع دارم به هنگاه حکم تاریخی حضرت امام (ره) در مورد سلمان رشدی مرتد غربیها به مخالفت با این حکم برخواستند وآن شادی کذایی را احتمالا فقط جنابعالی درک نموده اید.
خداوند استاد مطهري را با محبوبش سالار شهيدان محشور فرمايد امروز فرزندان دلاورش همانند ايشان از انقلاب امام و شهيدان پاسداري مي نمايند
جای پدر بزرگوارت خالیست.
مطمئن هستم اگر بود امروز ساکت نمینشست. مطمئن باشید روح او در نوشتن این مقالات به شما یاری میرساند.
حتما از داشتن خلف صالحی چون شما و اخوی مکرمتان علی بخود میبالد.
از پسر مطهری جز این انتظاری نمیرود.

تمام آزادگان جهان با شما همصداست
از زخم زبان دو ستان نهراسید و فقط رضایت حضرت حق را در نطر داشته باشید.
روح القدس یاورتان باد

مسیح موسوی 
جزاكم الله خير الجزاء
جناب آقای مطهری با تشکر از نکات روشنگرتان، مشکل این است که ما به جای آنکه افراد را با حق بسنجیم، حق را با افراد می سنجیم و البته این خود از مصادیق آشکار شرک و کفر است. آقایان باید بدانند که از مسیر ناحق نمی توان به حق رسید. نمی توان گفت موقتاً ظلم می کنیم بعداً سرفرصت که دشمن ضعیف شد عدالت را اجرا می کنیم. مکر و ظلم و بی اخلاقی، ... از ابزار اهل حق و ایمان و روشنایی نیست و با آنها هرگز به حق نمی توان رسید. امیر المومنین برای به دست گرفتن نظام حکومتی (و طبعاً اجرای قوی تر احکام اسلام) حاضر به گفتن دروغی حتی یک کلمه ای هم نشد. (رجوع شود به سوال عبدالرحمان ابن عوف از ایشان برای خلافت در هیات 6 نفره بعد از مرگ عمر). مگر ایشان به اهمیت حکومت اسلامی و حفظ آن و نتایج پربار آن واقف نبودند؟! و یا در مورد مکر معاویه و اینکه ایشان بهتر از معاویه می تواند مکر کند ولی این روش ایشان نیست اشاره می کنند. با کتمان حق (کفر ) و تعطیلی اخلاق (فسق) و تعلیق عدالت (ظلم) به بهانه مصلحت نمی توان به رستگاری و حق و سعادت رسید. این وعده اسلام و از سنن الهی است. "ان الله لا یهدی القوم الظالمین" و "ان الله لا یهدی القوم الفاسقین". برخی افراد فکر می کنند اینها شوخی است و تعارف!
كو گوش شنوا آقاي مطهري؟ آقايان چنان مست قدرتند كه هر فريادي از سر درد و دلسوزي برآيد ، براي آنها يا لالايي حساب مي شود يا رجز!!!
کاش یه قانون درست می کردن که بچه های آدم های سرشناس اجازه داشتن فامیلی خود رو عوض کنند. در اینصورت کسی از بلیط باباش استفاده نمی کرد. واونی که تو چنته داشت رو می شد. اینو نمی گم چون بگم مطهری داره از باباش سوئ استفاده می کنه اینو میگم چون کاش مطهری فقط چون پسر مطهری هستش حرفش رو منتشر نکنند و بخاطر محتوی مطالبش اونا رو تو سایت پخش کنن. یه مشکلی که داره کم کم میزنه تو ذوق اینکه هر حزب رفته یه چندتایی از این بچه های سرشمناس ها رو برای خودش یار کشی کرده . چی بر سر نظام می خواد بیاد الله اعلم
مداد العلما افضل من دما الشهدا
جامعه ما نیازمند انسان های فرهیخته ای مثل شماست
خدا شما را خیر دهد
بعد از مدت ها، به خدا قسم روحم شاد شد. خدا روح پدرت را شاد کند به حق محمد (ص)
حضور چنین روحانیان شجاع و آگاهی مردم را به ادامه حیات روحانیت دلگرم می کند.
مقایسه کنید صحبتهای علمی و ارزشمند این بزرگوار را با آن روحانی نماینده مجلسی که پشت تریبون علنی مجلس می گوید حضرت علی (ع) در یک روز چند هزار نفر از خوارج را از دم تیغ گذراند و به راحتی در برابر چشم نمایندگان مردم نتیجه می گیرد که باید همه مردمی که به خیابانها آمده اند را از دم تیغ گذراند!
ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا!
افتادن زمام امور مسلمین بدست چنین افرادی براستی خطرناک است و دغدغه مطهری و مطهری ها هم همین است.
ضمن آرزوی سعادت و توفیق بر این حلالزادگان نیکنام ، در تایید تکمیل فرمایش این عزیز بزرگوار عرض می کنم که ابراز شادمانی دشمن ، گاه حقیقی نیست و جنبه صوری دارد. دشمن برای فریب ما گاه ما در ادامه راه صحیح و انتخاب راه درستی که در پیش گرفته ایم ، ممکن است به دروغ ابراز شادمانی کند تا ما را به تردید در راه خود بیندازد. در این دوران که دشمنان ما از آمار و اطلاعات بهره مند هستند و اثرات حمایت خود را در درون جامعه ما می دانند ، طبعا موضعگیریهایی می کنند که کمی پیچیده تر از گذشته است و باید این نکته را بدرستی درک نمود.
همه میمریم اما آنکه از مظلوم دفاع میکند نامش و فرجامش را را نیکو میکندومامیدانیم که فرزندان مطهری بهشتی رجایی حق را فدای جاه و مقام نمیکنند
ممنون از تحلیل بسیار به موقع و محکم شما.
من هم اضافه می کنم که استفاده از این فرمایش امام به عنوان راهنمای اعمال ،سبب می شود که رفتار ما همواره منفعل باشد. به عبارتی ما باید ابتدا دشمن و رفتار دشمن را شناسایی کنیم و سپس رفتار خودمان را بر مبنای آن تنظیم کنیم.در چنین رویکردی، مفاهیمی چون حق و حقیقت و عدالت و حتی صراط مستقیم گم خواهد شد و طبیعتا جایگاهی نخواهد داشت.حال آن که در تعالیم اسلامی غیر از این به ما آموخته شده است .در آنجا وظیفه ما کشف حقیقت و راه مستقیم است نه رفتار احتمالی دشمن !!
من تصور می کنم که برخی افراد از این گفته امام تنها سوء استفاده ی سیاسی می کنند و گرنه چنانچه این گفته در کنار بقیه ی فرمایشات امام فهمیده شود ،پر واضح است که تنها این گفته نمی تواند منطق رفتار ما را تشکیل دهد.
سلام.حقا كه فرزند خلف شهيد مطهري هستيد.بزرگترين ضربات رو به پيكر اسلام عزيز حماقت دوستان زده.تا امثال آقاي شريعتمداري توي اين كشور يكه تاز هستن و تك صدايي هست هيچ اميدي به تحول و اجراي اسلام عزيز(نه اسلام طالباني!)نيست.
تاکید بر درستی هر کاری که خلاف نظر دشمن است یک نگرش ماکسیستی تز و آنتی تزی ودوقطبی کردن جامعه و خطرناک است !!که متاسفانه بعضی نخبگان تندرو و مدعی اسلام اصول گرای خلص طبل آن میکوبند!وشهید مطهری وفرزند فاضل ایشان دقیقا به آن اشاره کرده اند .با طلب رحمت الهی بر شهید مطهر .
آفرین بر استدلال قوی و بی نظیرتان، مرحبا، مرحبا
آقايان مطهري خدا شما برادران را حفظ كند كه بيشتر حرف حق ميزنيد.
درود خداوند بر روان پاک استاد شهید مطهری و بیت شریف ایشان‏
به این بینش و تحلیل و قدرت استدلال باید آفرین گفت.خدایا چنین بینشی و تفکری را به تمام مسئولین جمهوری اسلامی خصوصا در روزنامه کیهان و..........اعطاء بفرما.
آقای حسین شریعتمداری کیهان زاده بخواند ولی سعی در تحریف و سانسورش نکند.
واقعاً که اسمتون کاملاً برازنده ي شماست کاش هممون به جاي ادعاي مسلماني مسلمان واقعي بوديم در پناه حق
با تشکر از آقای مطهری.از بیانات روشنگری که مطرح می سازند این مطلب هم جای دقت و بررسی دارد:چرا در این کشوری که انقلاب اسلامی کرده است چنین اتفاقات اساسا وجود داشته باشد؟تا کی باید مردم شاهد خودسریها و زورگویی های یک عده از افراد صاحب قدرت باشد؟ آیا رهبران و مسیولان امر حساب کرده اند که چه میزان ما تاوان و هزینه ی سنگین مادی و معنوی در اثر چنین افکار و اقدامات مغرورانه می پردازیم؟چرا ملاک کسب رضایت خداوند نیست و همیشه دشمن را معیار سنجش قرار می دهیم؟مگر انقلاب کردیم تا زورنمایی کنیم؟ در این مملکت آیا کسی نباید پاسخگوی اینهمه خسارات و زیانها باشد؟
خدا پدرت را بیامرزد....
محمد جان، آفرين بر شما و درود بر روان پاك پدرت. اعتقاد راسخ دارم اگر او بود با درايت از همه پتانسيل هاي كشور بهره مي جست. در يكي دو ماه گذشته نه تنها خيلي از هموطنان صديق خود را از دست دادهايم بلكه بسياري از پايه گزاران و ياراني كه در راه اين انقلاب فداكاري كرده اند را از دست دادهايم. باشد كه خدا امثال شما را كه همجون پدر چراغ هدايتيد را براي روشنگري و هدايت در پناه الطاف خود محافظت فرمايد.
احسنت و درود به روان پاك پدر بزرگوارت كه چنين فرزندي از خود به جا گذاشت. آفرين .
در فضاي غبارآلود کنوني بازار تحريف داغ بوده و نه تنها با کمرنگ شدن اخلاق آفرین به این تعبیر زیبایتان : بعضا با فقدان حياي رسانه‌اي و بلکه با نوعي رذالت رسانه‌اي مواجهيم(کیهان شریعتمداری) لازم است نکاتي را تاکيد کنم.

خداوند روح شاد مطهری را به انوار بینهایت خود منور سازد. برای مطهری داشتن چنین فرزندانی به حمدالله اورا از هر چیز دیگری بی نیاز میکند.
خدا کنه برادر حسین شریعتمداری هم این مقاله رو بخونه
در راستاي اين صحبت ها خوبست به مناظره كروبي-احمدي نژاد برگرديم، كه احمدي نژاد در برابر سخنان حمايت آميز اسراييل از خودش اين بار به يك سخن ديگر امام استناد كرد، كه آنها همه نجس اند و حرفهاشان درست نيست! و با اين كار در واقع توپخانه كيهان را ناخواسته خاموش كرد! بالاخره هركدام از حرفهاي امام را كه صادق بدانيم احمدي نژاد مورد اتهام است.
روحت شاد مطهری
ایکاش گوش هایشان بسته و قلب هایشان سنگ نبود!
درود بر روح شهید مطهری بزرگ و فرزند برومندش.
يكي از علما گفته بود همه انبيا الهي آمده اند مردم را به توحيد و يگانه پرستي دعوت كنند ولي من شما را به شرك دعوت مي كنم " بيائيد كمي خدا را در كارهايتان شريك كنيد "
اگر بنا به شايسته سالاري باشد ايشون بايد بشه وزير ارشاد.
چه خوب بود ايشون ميشد وزير ارشاد هر چند خيلي بعيده ايشون قدم به كابينه دهم بذاره حتي به زور!
بعد از خواندن مقاله وزین شما بیشک باید گفت سلام و درود بر روح مطهر استاد بزرگ که چنین اولاد خلفی دارد.و مایه دلگرمی برای ما که بالاخره هنوز هستند حق طلبانی که از حقوق مظلومین دفاع میکنند
به حرفهاي عاقلانه و شجاعانه آقاي مطهري(كثرالله امثالهم) يك نكته هم بايد افزود و آن اينكه از قضا دشمن از همين مطلب هم براي ضربه زدن سود مي برد. و هر وقت بخواهد شخصيتي را ترور كند، مي تواند از او تعريف كند؛ بخصوص وقتي مي بيند با جاهلاني امثال برخي سرو كار دارد.
راستی اعترافات شما کی منتشر می شود؟!
آقای مطهری، شما دیگر چرا؟ این را که همه میدانند که اقتدارگرایان دغدغه انقلاب و اسلام ندارند. آنها فقط قدرت را میخواهند و برای به دست آوردن آن از هر توجیهی استفاده میکنند.
ببین کار ما به کجا رسیده که جناب مطهری باید این بدیهیات را دوباره یادآوری کنند.
درود بر هر دل صاف و نان حلال خورده ای که دو روز دنیا را دور بیندازد و حرف حق بزند ... کاش مقالات این استاد شیرین قلم در ابعادی وسیع تر از سایت شما نیز منتشر شود ... دم تابناکی ها هم گرم ...
اقای محمد مطهری توجه فرمایند
1 اول مظلوم عالم امام علی دوم مظلوم عالم امام خمینی که دشمنان مانند منافقین قدیم که شده بودند مفسر نهج البلاغه ومنافقین جدید که برای رسیدن به هدف شومشان شده اند مفسرصحیفه امام خمینی
2 درحال حاضر به برکت خون شهیدان فضا بسیار صاف وروشن است شما وامثال شما ماننداخوی محترم وفرزندان شهیدبهشتی غبار الودکرده وغبار الودهم می بیند
3 فرزند شهید مطهری وشهید بهشتی بودن هیچ مزیتی برای شما ندارد باید دید مریدان بدون دوز وکلک ان دو بزرگوار در خصوص فرزندان انها چگونه قضاوت میکنند
4بقول معروف حرف اخرت اول بزن نیازی به این همه لفاظی وحرافی ومغلطه وسفسطه وبازی به کلمات نیست وبگو که سرباز بی جیره ومواجب خاتمی وموسوی وکروبی هستید وبا مالک اشتر علی زمانه حسین شریعتمداری درگیر شده اید
فوق العاده بود
احسنت.
امیدواریم با روشنگریهای فرزند خلفی چون شما مسئولین نظام لحظه ای به عملکرد دشمن شاد کنشان بیندیشند که گاه ضرباتی به نظام جمهوری اسلامی زده اند که اگر تمام دشمنان جمع میشدند قدرت چنان ضربه ای را نداشتند.
خدا پدر بزرگوارتان را رحمت کند.
در واقع معیار نباید میزان ضرر به دشمن باشد بلکه میزان منفعت و خدمت به مردم باید معیار باشد.
آقای مطهری حرفهایتان در نگاه اول قابل قبول است. اما به شما هم مانند همان افرادی که به آن ها انتقاد می کنید،انتقادی وارد هست و آن فقط دیدن یک طرف ماجرا است. آیا اشتباه آقای موسوی به عنوان یک رجل سیاسی کشور در به زیر سوال بردن انتخابات چهل میلیونی و بی احترامی به منتخب ملت کمتر از اشتباهات نیروی ها انتظامی در برخورد با اغتشاشگران نبوده است؟ شاید شما هم باور کرده اید که درانتخابات تقلب شده؟! اگر می گویید تقلب شده که چرا به تقلب اعتراض نمی کنید؟؟ خیانت بزرگی در حق ملت ایران شده است و شما هم که گویا همواره به دنبال حق هستید، پس همراه با آقای موسوی برای احقاق حق ضایع شده ملت ایران اعتراض کنید؟ چرا ساکتید؟ اگر هم اعتقاد ندارید که تقلب شده پس در اعتراض به افرادی که این تهمت بزرگ را به شورای نگهبان و سایر دست اندر کاران انتخابات زدند هم نامه ای بنویسید و از سلامت انتخابات دفاع کنید. امیدوارم الان متوجه شده باشید چرا می گویند حرف های شما دشمن شاد کن است. چون در مقابل بزرگترین تهمتی که به نظام اسلامی زده شده سکوت کرده اید و فقط یه اشتباهات یک طرف ماجرا اعتراض میکنید.
امیدوارم این نظر را پخش کنید
در پاسخ به برادر یا خواهری که می گویند: "آقای مطهری حرفهایتان در نگاه اول قابل قبول است. اما به شما هم مانند همان افرادی که به آن ها انتقاد می کنید،انتقادی وارد هست و آن فقط دیدن یک طرف ماجرا است..."
باید گفت مگر این مقاله درباره پیدا کردن مقصرهای انتخابات است؟ این مقاله دفاعی است در برابر امثال شریعتمداری، روانبخش، رسایی، کوچکزاده... که به جای استفاده از قوه تفکر، با گوش کردن به رادیوهای بیگانه و اینکه آنها از چه چیزی شاد شده اند حق را از باطل تشخیص می دهند! اینها به این بهانه جلوی هر نوع اصلاح درون نظام را گرفته اند و مردمان بسیاری را به نظام بدبین کرده اند.

این چه ربطی دارد به اینکه اشتباهات موسوی یا احمدی نژاد چه بوده و اساسا چه ربطی به انتخابات و یا تقلب در انتخابات دارد تا دیدن یک طرف ماجرا باشد.

مثل اینکه هر کس در هر مقاله ای با هر موضوعی به موسوی نپردازد حتما طرفدار موسوی است! اصلا یک عده تا در یک مقاله فحش ابدار جناحی نباشد آن را مقاله به حساب نمی آورند. همین که هر چیز در این کشور باید جناحی باشد کار ما را به این روز کشانده است.

اگر هم کسی دقیق باشد می فهمد که جمله " نه هيچ کس مي‌تواند در کشاندن مردم به کف خيابانها توفيق يابد" در اواخر مقاله تعریض به کارهای موسوی است.
امیدوارم این نظر را هم پخش کنید.
در اين فضاي غبار آلود و احساسي، معقولانه حرف زدن خيلي به دل مي نشيند. مرحبا آقا محمد
جناب آقاي مطهري شما مسائل را خيلي سطحي تحليل مي كنيد شايد منظورتان اين است كه با اين حركتهاي اخير احزاب كه دشمن را شاد كردند والان هم اقرار مي كنند كه دستشان در دست دشمن بوده < هيچ ربطي به كلام حضرت امام ره ندارد !
آقاي مطهري مي دانم كه تابناك اسم مرا مي شناسد واز ميان دهها ژيامم حتي تا به حال يكي را هم منعكس نكرده اما اميدوارم لااقل نظرات را به خودتان بدهند تا همه آنها را بخوانيد
1- چرا استاد عزيز ي كه متعلق به مسلمين است تنها مال خودتان ميدانيد واز اسم ايشان براي تلقين عقايد خود سوء استفاده مي كنيد .
2- چرا حرف هاي شما اينقدر شبيه به حرفهاي دشمنان قسم خورده انقلاب است ؟
3- چرا كساني كه از اول دشمن قسم خورده انقلاب (دشمنان داخلي ) بودند وهستند امروز پشت سر شما قرار دارند ونماز مي خوانند ؟
چرا حرفهاي شما به مزاق آنها خوش است ؟
5- نكند امروز آنها را طرفدار حق وحقيقت قلمداد مي كنيد !
نكند فرزند استادهم مانند فرزندان تعدادي از شهداي حزب جمهوري در اين سالها شستشوي مغزي شدند تا امروز بتوانند آنها را در مقابل مردم دلسوخته ورهوان واقعي امام عزيز قرار دهند .
6- متاسفم آقاي مطهري - ياده هست وقتي در مسائل ديني؛ سياسي و . . . دچار مشكل مي شديم استاد حكم مي كردند روزه سكوت بگيريم - ذكر زياد بگوييم وبه ميان محرومين رفته وبه آنها خدمت كنيم در سكوت و مستحبات را به جا آوريم واز مكروهات بپرهيزيم ؛ آقاي مطهري فرزند عزيز استادم احيانا كلمه از اخلاص اگر چيزي هم مانده است آن را به ياد آوريد و وسعي كنيد مخلص در گاه حق باشيد ان وقت خواهيد ديد بسيجي عاشق انقلاب راست مي گويد يا شبكه هاي ماهواره ! تا خداي نكرده در اثر مكرر شنيدن برنامه هاي ماهواره نا خود آگاه تاثير نگيريم وحرفهاي آنها را تكرار نكنيم
سلام به روح مطهر پدر و وجدان بيدار پسرانش . بدون هيچ تعصبي تحليل بسيار موشكافانه و دقيقتان باعث مسرت خاطر شد . خوشا بحال پدرتان و شما فرزندان غيور و شجاعش . انشائ الله عاقبت به خير خواهيد بود كه اين جزاي نيكان و صالحان و پشتيبانان مظلومان است.
سلام ودرود خدا به روح پدربزرگوارتان وسلام ملت مظلوم ايران به شما وخانواده گرامتان باد.
واقعا مصداق روح من را شاد كرديد را اينجا فهميدم . اطمينان دارم كه هركسي هم دردمنداين دوران است حداقل اندكي ازسخنان شما شاد شده است . متاسفانه درهمين كامنتها هم شاهديم كه گروهي بازهم خود را به نفهمي زده اند و بركوس جهالت همچنان سرسختانه ميكوبند. طبلشان پاره و خداوندبكمك رهنمودهاي عزيزاني مثل شما رسوايشان سازد.
آقاي مطهري:مشكل اساسي از آنجا است كه سياستهاي رسانه به اصطلاح ملي توسط اشخاص اول كشور ابلاغ ميشود واين است كه ملت را به اين نظام بدبين مي كند.
درود بر شما التماس می کنیم تو را به همه زیباییها قسمتان می دهیم بیش از این انقلاب را تنها نگذارید .آقای مطهری بیشتر صحبت بکنید و در رابطه با مسائل اظهار نظر بفرمایید تا بلکه بخشی از مشکلات رفع شود . صراحت و شجاعت وعدالت در سخن گفتن در سخنان متاعی است که این روزها بسیار گران و نایاب است.
با سلام به مادر گرامی تان که خودش یک مطهری دیگر است که چنین یادگاران آن شهید را پرورش داده
چقدر شبیه شهید مطهری هستید . دستتون درد نکنه که با جرات واقعیت را بیان کردید
برچسب منتخب
# انتخابات ریاست جمهوری # مسعود پزشکیان # سعید جلیلی # دور دوم انتخابات
آخرین اخبار